Search
Close this search box.

نوگرایی یا مدرنیسم

nogaraii modernism 96عمارت بارسلون، اثر لودویش میس فن در روهه، از آثار تاریخی و متشخص معماری نوگرا

نوگرایی، که از آن به نام‌های تجدد یا مدرنیسم (modernism) نیز یاد می‌شود، به معنی گرایش فکری و رفتاری به پدیده‌های فرهنگی نو و پیشرفته‌تر و کنار گذاردن برخی از سنت‌های قدیمی است. نوگرایی فرایند گسترش خردگرایی در جامعه و تحقق آن در بستر مدرنیته است. نوگرایی یا مدرنیسم، گستره‌ای از جنبش‌های فرهنگی که ریشه در تغییرات جامعه غربی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم دارد، را توصیف می‌کند. این واژه مجموعه‌ای از جنبش‌های هنری، معماری، موسیقی، ادبیات و هنرهای کاربردی را که در این دوره زمانی رخ داده‌اند، دربر دارد.[۱]

تاریخچه

نوگرایی، جریانی فکری به معنای استفاده انسان از دانش، فناوری و توان تجربی خود برای تولید، بهبود و تغییر محیط خود است. پیدایش مدرنیسم در غرب را می‌توان واکنشی بر ضد سنت و دین مسیحیت دانست.

تورج اتابکی استاد تاریخ معتقد است «تجدد یا مدرنیته که ما نام می‌بریم اشاره دارد به یک شیوه زندگی و نهادهای اجتماعی و سیاسی مرتبط با این شیوه زندگی، که تقریباً از میانه قرن شانزدهم میلادی به این سو در گوشه‌های مختلف جهان شکل گرفت. ما یک تجدد نداریم، ما تجددها داریم. یا اگر بخواهیم همسنگ فرنگی‌اش را بکار ببریم از مدرنیتیز باید استفاده کنیم تا مدرنیتی. این نگاه درحقیقت اروپامدار که تجدد یا مدرنیته را تنها یک پدیده اروپایی می‌داند و زایشگاه این مدرنیته را فرانسه قبول می‌کند مورد نظر من نیست.» به عقیده او نقش شرق را در تجدد نباید دستکم گرفت[۲] نقش شرق و به خصوص ایران در تجدد توسط محمد توکلی طرقی، استاد دانشگاه تورنتو، معرفی شده و وحید وحدت، تاریخ‌نگار معماری، نیز تجدد ایرانی را به‌عنوان یکی از مدرنیته‌های بومی و غیرغربی مورد بررسی قرار داده است.[۳]

فرایند تکوین مدرنیته و انسان مدرن را می‌توان در چند محور زیر خلاصه کرد:

موضع انسان در جهان پس از رنسانس تغییر کرده است و همانگونه که از زمان کپرنیک زمین به دور خورشید می‌گردد، با دکارت نیز «سوژه مدرن انسان»، مرکز کائنات می‌شود و اومانیسم شکل می‌گیرد.

عقلانی‌سازی برآمده از فلسفه دکارت (با جمله‌ می‌اندیشم، پس هستم) و فیزیک گالیله به قلمروهای دیگر زندگی انسان از جمله سیاست نیز گسترش می‌یابد و با ظهور مدرنیته جامعه رفته‌رفته از همه قید و بندهای ماوراءالطبیعه رها می‌شود.

واقع‌‌نمایی برآمده از اندیشه‌های خردباوران و تجربه‌باوران جریان جدیدی را در اندیشه‌های انسان‌ها رقم می‌زند.

فناوری

شاید بتوان آن را شکل نمادین آزادی مدرنیته یعنی سرور و مالک طبیعت گشتن دانست. فناوری افسون قصه‌های کهن را زایل نمود و اوهام او را از بین برد.

شکل‌گیری فرد در مدرنیته به مانند چهره اصلی جهان مدرن، به عبارت دیگر مدرنیته را می‌توان نظام اندیشه‌ها و ارزش‌هایی دانست که به پیدایش فردباوری در جهان مدرن انجامیده است.

با کانت عصر مدرنیته رسماً آغاز می‌شود. کانت بارها از «انسان‌ها» و «انسانیت» نام‌ برده تا نشان دهد روشنگری رستگاه آدمی و آغازگر رهایی همه انسان‌هاست.[۴]

مؤلفه‌های نوگرایی

تجدد یا مدرنیته به یک شیوه زندگی و نهادهای اجتماعی و سیاسی مرتبط با این شیوه زندگی اشاره دارد. تجددهای نقاط گوناگون جهان جانمایه‌ای یکسان دارند و تلاش می‌کنند صغارت را از انسان بگیرد: صغارت انسان در برابر جامعه، انسان در برابر تاریخ، انسان در برابر قانون؛ و می‌خواهد تمام این حقوق فردی را به انسان بدهد.[۵]

اندیشه‌های تأثیرگذار بر نوگرایی عبارتند از:

انسان‌محوری: انسان محوری به معنای باور به قدرت اندیشه انسان.
ماده‌گرایی: جهان‌بینی مدرن نیازهای روحانی انسان را به نیازهای عاطفی او تحویل می‌کند.
خردگرایی: نگرش به جهان به صورت عقلانی و بر اساس خرد و استدلال.
نوگرایی در عرصه‌های مختلف
نوگرایی در عرصهٔ فلسفه

اساس فلسفه در دوران نوگرایی، انسان است. حقیقت دیگر الهامی نیست و از آسمان نمی‌آید بلکه اکتسابی‌ست و بر روی زمین و با قوانین زمینی کشف و نه اختراع و از طریق مشاهده و آزمایش و تفکر علمی بدست می‌آید نه از راه ریاضت کشیدن یا نزدیک شدن به خداوند. نوگرایی منادی خردگرایی است. خردگرایی را نیز در مقابل دین‌خویی تعریف می‌کنیم. ناسوت و ملکوت و جبروت و لاهوت در فلسفه مدرن جایی ندارند، قلمرو فلسفه متجدد انسان‌گرایی و عرفی‌گرایی (سکولاریسم) است. در فلسفه متجدد عقل محور است نه جهل، موازین یا باید عقلی باشند یا باید اصولاً نابود و نیست یا بسیار خصوصی باشند.

در فلسفه نوگرا نوع تازه‌ای از اندیشه مبتنی بر خرد نقاد جانشین ایمان مطلق می‌شود و در نتیجه عرصه فلسفه به کلی دگرگون می‌شود و دیگر جایی برای اسطوره و خرافه و دین در این عرصه باقی نمی‌ماند.

نوگرایی در عرصه دانش

با تغییر فلسفه، علم تغییر نخواهد کرد، نوگرایی نخستین دلیل پیشرفت علمی بشریت در تمام دوران‌ها بوده است، تبدیل کیمیاگری به شیمی دقیقاً یک محصول از نوگرایی است. پیدایش کلینیک و بیمارستان به جای شفاخانه و استفاده از دکتر بجای دعانویس و ملا از نمادهای تجدد است. ایجاد شرایط سالم‌تر زندگی بجای دست به دعا بردن و درخواست بیمه سلامتی از خدا کردن نشان از تجدد دارد. علت‌ها و معلول‌ها همگی زمینی و منطقی و علمی خواهند بود. در دانش نوگرا مشاهده علمی بر اساس روش علمی انجام می‌شوند و علم نیز همچون سیاست در جامعه مدرن به عرصه عرفی و عمومی وارد می‌شود. در ملکوت علم نیز همچون فلسفه جایگاهی برای اسطوره‌ها و… دیده می‌شود. در دوران قبل از نوگرایی علم وجود داشت و علم بسیار کار آمدی نبود و مردم همیشه به دعانویسی اکتفا می‌کردند.

نوگرایی در عرصهٔ اقتصاد

وجه مشترک جوامع فئودالی نوعی تفکر خدامدار، اقتصاد طبیعی و حاکمیت سنت ایستاست. نوگرایی پرچمدار خردمداری، اقتصاد کالایی و جهانگشای سرمایه‌داری، فروپاشی سنت و پیدایش جامعه مدنی است. اقتصاد هم به عرصه عمومی وارد می‌شود و زن بطور جدی و برابر به عرصه اقتصاد وارد می‌شود، می‌گویند میزان پیشرفت و آزادی را در یک جامعه باید با نگاه کردن به وضعیت زنان آن جامعه دریافت.

نوگرایی در عرصهٔ سیاست

در جامعه مدرن، مردم شهروند هستند، و به جای مکلف بودن محق هستند یعنی حقوقی دارند که این حقوق باید توسط حاکمان پرداخته شود. مثلاً مردم حق دارند که آزادی اندیشه و بیان و پوشش داشته باشند و دولت وظیفه دارد این شرایط را ایجاد بکند. مردم دیگر مطیع امر رهبران نیستند بلکه این رهبرانند که مطیع امر مردم هستند و این بار این حاکمین هستند که باید بر اساس مغز مردم عمل کنند. حکومت در جامعه مدرن یک قرارداد اجتماعی است بین حاکمین و محکومین، مردم اشخاصی را انتخاب می‌کنند که آنها به ارباب خود که همان مردم باشند خدمت کنند نه اینکه حاکمین مردمی را انتخاب کنند که به اربابشان که حاکم است خدمت کنند. مفهوم دین و خدا هم اصولاً هیچ‌کاره هستند و تنها مربوط به حوزه شخصی مردم می‌شوند، نه حوزه سیاست و اجتماع.

نوگرایی در عرصه هنر

در عرصه هنر، نوگرایی (Modernism)، به صراحت ایدئولوژی رئالیسم (realism) را رد می‌کند و در یک رویکرد انتقادی به کارهای گذشته از طریق بازنویسی، تجدیدنظر، تقلید مسخره‌آمیز در اشکال جدید، الحاق و تکرار به گسترش مفاهیم و خلق هنری می‌پردازد. هرچند در مورد تاریخ آغاز مدرنیسم در عرصه هنر توافق نظر بین تاریخ‌نویسان و متفکران وجود ندارد، اما به شکل خاص قرن بیستم، محمل شکوفایی و اوج مدرنیسم در هنر است.[۶]


منابع:
در ویکی‌انبار پرونده‌هایی دربارهٔ نوگرایی موجود است.
Gates, Henry Louis. The Norton Anthology of African American Literature. W.W. Norton & Company, Inc. , ۲۰۰۴.
تورج اتابکی: نقش شرق را در تجدد نباید دست‌کم گرفت، BBC Persian
Vahid Vahdat. ‘Occidentalist Perceptions of European Architecture in Nineteenth-Century Persian Travel Diaries: Travels in Farangi Space Routledge, ۲۰۱۷ ISBN ۱-۴۷۲۴-۷۳۹۴-۹
کیمیا فکر بزرگ. «مدرنیته و گذار از جامعه سنتی به جامعه صنعتی». http://fekrebozorg.ir.
تورج اتابکی: نقش شرق را در تجدد نباید دستکم گرفت, BBC Persian
.http://en.wikipedia.org/wiki/Modernism عنوان = Modernism.
تجدد و تجددستیزی در ایران نوشته دکتر عباس میلانی
مدرنیته، جهانی شدن و ایران، نوشته دکتر عطا هودشنیان، انتشارات چاپخش، تهران، ۱۳۸۱
ویکی پدیا