هوش هیجانی یکی از موضوعات مهم دانشمندان بوده است و اولین کار علمی شناختهشده توسط چارلز داروین در سال ۱۷۸۱ منتشر شده که تمرکزش بر روی بیان احساسات برای بقا و سازگاری است و ادگار دول اولین تست جهت اندازهگیری رفتار اجتماعی هوشمند در نوجوانان را انجام داد که این تست شامل دو قسمت: درک مطلب (comprehension) و مرتب کردن تصویر(arrangement picture) است که در واقع تست هوش شناختی میباشد که جهت بررسی هوش اجتماعی کاربرد دارد و دانشمندان توجهشان از تشریح و بررسی هوش اجتماعی به سمت فهم رفتار بین اشخاص و نقشی که در سازگاری مؤثر بازی میکند معطوف شد. در واقع همان رفتاری که داروین در رابطه با بقا و سازگاری تشریح کرد.
تئوریسینهایی نظیر پیتر سالوی (Salovey Peter) اساساً هوش هیجانی را بخشی از هوش اجتماعی میدانند.
حالت پاتولوژیک هوش اجتماعی الکسیتایمی (alexithymia) است که عدم توانایی در شناخت و درک و تشریح احساسات میباشد. بیش از هزار مقاله و کتاب در ارتباط با تأثیر الکسیتایمی بر سلامت روانی و فیزیکی نوشته شده است. در الکسیتایمی دو مورد به
موازات هم میتوانند درگیر شوند:
۱- توجه بیمارگونه به موضوعی خاص (psychological mindedness)
۲ – آگاهی هیجانی (emotional awareness)
هوارد گاردنر برداشتش از هوش شخصی را بر مبنای هوش درونشخصی و بین شخصی تشریح کرده است و نهایتاً اینکه هوش هیجانی اجتماعی شامل یکسری مهارتهای درونشخصی و بین اشخاص است که رفتار انسانی مؤثر را مشخص میکند. کاربرد هوش اجتماعی هیجانی به هر یک از هوش هیجانی و یا هوش اجتماعی به تنهایی ارجح است.
روابط بین هوش هیجانی، سلامتی و خرسندی شامل:
۱. رابطه بین هوش هیجانی و سلامت فیزیکی
۱. رابطه بین هوش هیجانی و خرسندی
۳. رابطه بین سلامت فیزیکی و خرسندی می باشد.
طی تحقیقات انجامشده نتیجهگیری این بوده است که افرادی که هوش هیجانی بهتری دارند از سلامت فیزیکی بهتری نسبت به کسانی که هوش هیجانی کمتری دارند، بهرهمندند و عکس این مطلب نیز صحیح است، افراد سالمتر هوش هیجانی بالاتری نسبت به کسانی با سلامت فیزیکی کمتر دارا میباشند و تحقیقات مشخص کرد که قویترین شاخصها، سلامت، self regard و یا توانایی فرد در درک و پذیرش خودش میباشد.
رابطه بین هوش هیجانی و سلامت فیزیکی
بررسی پنج مطالعهی جامع مشخص کرد هوش هیجانی تأثیر مشخصی روی سلامت علاوه بر توانایی جهت تطابق و بقا در برابر شرایط طبی تهدیدکنندهی حیات دارد.
متغیرهایی که در این پنج تحقیق بررسی شدند: اهمیت به خود، تحمل استرس، انعطافپذیری، توانایی حل مشکل، واقعیت بخشیدن به خود ( self actualization)، خوشبینی و شادی میباشند. که به ترتیب شامل موارد ذیل است:
– توانایی کافی و مناسب ادارهی هیجانات و تطابق با استرس
– توانایی مرتب کردن اهداف شخصی و رفتن به سمت واقعی کردن پتانسیلهای فردی
– خوشبینی و آگاه بودن از محدودیتهای فردی و ضعف و تواناییهای شخصی
– انعطافپذیری و سازش و استعداد حل مشکلات شخصی که اهمیت در رسیدن و نگهداری سلامت فیزیکی دارند.
رابطه بین هوش هیجانی و خرسندی
درواقع خرسندی حالتی شخصی (subjective) است که حاصل حس رضایت با:
۱. سلامت فیزیکی شخص و خودش به طور کلی
۱. رابطهی خصوصی بینشخصی فرد
۳. موقعیت تجاری و شغلی فرد میباشد.
که این سه: شادی، سلامتی و کامیابی بیانگر خرسندی هستند که مشابه ضربالمثل قدیمی «سالم، ثروتمند و عاقل باش» (being healthy, wealthy and wise) میباشد.
طی انجام تست و آنالیز و تأثیر دادن فاکتورهای هوش هیجانی اشخاصی که ۱- درک و پذیرش خودشان را دارند۲- تکاپو در به انجام رساندن اهداف شخصی و واقعی کردن پتانسیلهایشان دارند و۳- کسانی که با خودشان و سایرین به طور کلی کنار میآیند به طور واضح حس خرسندی را تجربه میکنند.
رابطه بین سلامت و خرسندی
آیا احساس رضایت از سلامت خود به طور واضح ارتباط با خرسندی دارد؟ و آیا خرسندی به نوبهی خود میتواند روی درک حس سلامت تأثیر داشته باشد؟ تحقیقات نشان داد که ارتباط نسبتاً بالایی بین تأثیر درک حس سلامت روی حس کلی خرسندی دارد.
در جواب به سؤال دوم که آیا حس خرسندی روی درک سلامت شخص میتواند تأثیر داشته باشد؟ متغییرهای زیر را بهعنوان حس خرسندی در تست تأثیر دادهاند:
۱- من از تناسب فیزیکم راضی هستم.
۱- با توجه به نکات خوب و بد خودم، حس خوبی دارم.
۳- در رابطه با زندگی خانوادگیم حس خوبی دارم.
۴- در داشتن ارتباط صمیمی با سایرین حس خوبی دارم.
۵- از کارم راضیم.
که سه فاکتور تناسب فیزیکی و پذیرش خود، ارتباط بینشخصی و شغل تأثیر قوی بر روی سلامت شخص دارند.
نتیجهگیری
هوش هیجانی تأثیر مشخصی روی سلامت فیزیکی و به طور کلی حس خرسندی دارد. فاکتورهای هوش هیجانی که تأثیر قوی روی سلامتی و حس خرسندی دارند شامل:
۱- self regard؛ توانایی درک، فهم و پذیرش صحیح شخص از خودش
۲- self actualisatio؛ توانایی رسیدن به اهداف و محقق کردن پتانسیلهای شخصی
۳- stress tolerance؛ توانایی مؤثر اداره کردن احساسات
۴ – optimism؛ توانایی مثبت بودن، امیدوار بودن و نگاه کردن به سمت روشن زندگی (نیمهی پر لیوان را دیدن)
۵- happiness؛ توانایی حس رضایت از خود، سایرین و زندگی به طور کلی میباشند.
مرجع:
The Impact of Emotional Intelligence on Health and Wellbeing
Feb.۲۰۱۲
Reuven Bar-On
University of Texas Medical Branch – USA