برنامه ریزان این روشها براین تصورند که بذری که امروز می کارند فردا درو می کنند و نگهداری نظام با نادیده گرفتن ملت، ممکن است، غافل از این که تاریخ این سرزمین نشان می دهد امنیت و ثبات حکومتها با تضییع حقوق انسانی مردم مهیا نمی شود و اتفاقا عمر نظامهای سیاسی بستگی به مقبولیت مردمی آنها دارد از طرفی در کشور ما یک جناح سیاسی چون بر سر کار می آید ، از بالاترین مقامات اجرایی تا پایین ترین را تغییر می دهد و تا مدتها کاستی ها را به گردن مسئولین قبل می اندازد!!! حتی کار به محکمه ،زندان و خوردن دارو هم می رسد !! وقتی سیاست حکم میکند که محبوبین دیروز ،مغضوبین امروز باشند، اگر قافیه تنگ شود که می شود !! همان سیاست،فردا، محبوبین امروز را مغضوب خواهد نمود!!. کاش حفظ حقوق قانونی مردم، خط قرمز دولتمردان بود و کاش می دانستند که خواست و رای مردم ضامن مشروعیت نظام است نه بازی سیاست
هر نظام سیاسی با هر گرایش فکری و اعتقادی برای استمرار و ثبات خویش نیازمند مولفه هایی است که به حقیقت و راستی یا حتی به دروغ و ریا بایستی آنها را رعایت نماید . بنیاد تمامی این مولفه ها نهایتا اتخاذ سیاستهایی در ابعاد مختلف قانونگذاری ، اجرایی و تبلیغی است که به گونه ای دل رعیت را بدست آورده و مردم را قانع و راضی به حمایت از حکومت نماید یا حداقل ملت را به ضرب تبلیغ ، قصه پردازی و سفسطه از دشمنی و خصومت نسبت به دولتمردان و عملکرد غلط آنها باز دارد و و در این راستا به هر شکل ممکن، مقبولیت مردمی خود را حفظ یا ایجاد نماید .
بی تفاوتی ملت هر چند نسبت به حاکمان و حکومتها مطمئنا ایده ال رهبران هیچ نظامی نمی باشد اما اعتیاد،فحشاء،تبعیض،اختلاف طبقاتی،تورم و گرانی و…ومشکلاتی از این قبیل اگر گریبانگیر ملت باشد تحمل و سکوت مردم حداقل بایستی باعث شکر گزاری رهبران چنین حکومتی باشد.
تحریک مردم و به مقابله واداشتن آنها وایجاد جو نارضایتی و خلق بحران و درگیری قومی ،مذهبی وصنفی با هیچیک از پارامترهای حکومت داری،مناسبت و تطابق ندارد و هیچ عقل سلیمی پذیرای این منطق و روش نیست .
دو گانگی و چند گانگی در برخورد با اقشار مختلف مردم، از سوی نهادهای حکومتی این ارگانها را مبدل به مراکز تبلیغ علیه نظام نموده است وبرای نابودی کشورهیچ نیازی به دشمن خارجی نیست .
ریا،دروغ وتظاهرهمچون موریانه ، بنیادهای فرهنگ ملی و مذهبی مردم را سست نموده و به گونه ای هویت ملی وارزشهای دینی وخرد جمعی مردم ، بازیچه سیاست جناحهای رقیب در حاکمیت شده است .
هر انسان منصف و فهمیده ای ،حتی اگر تمایلات مذهبی نداشته باشد ،خود را به هر شکل مدیون شهداء دانسته و آزادگی و از خود گذشتگی آنها را خواهد ستود .بعید به نظر میرسد دولتمردان کشور ندانند که ادامه دادن راه شهداء پایبندی به اهداف بلند و مقدس آنان است نه قداست بخشیدن به نام یا سنگ قبر آنها ،و اهداف شهداء چیزی جز اعتلای اسلام و ایران نمی باشد .اما امروز آینده سازان و سرمایه های ملت یعنی دانشجویان کشور به بند و زندان محکوم می شوند که چرا از دفن شهداءدر دانشگاه ممانعت کرده اند .از طرفی دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی را تحت فشار گذاشته و دستور می دهند که اموات خود را در صحن مزار سلطانی در شهر بیدخت نباید دفن نمایید .
جایی دستور دفن می دهند که نباید بدهند و در جایی دستور دفن نمی دهند که باید بدهند. اما در هر دو مورد جمعی را به واکنش وا می دارند که نتیجه آن نه به نفع ملت است نه حکومت و نه دانشجویان و نه دراویش گنابادی . اینکه با اتخاذ این سیاستها چه باری از دوش ملت برداشته خواهد شد ؟ یا چه منفعتی نصیب رهبران نظام می گردد؟معمایی است که جواب آن نه در مجالس ذکر دراویش است نه در دانشگاهها و نه درکتب درسی دانشجویان بلکه در جنون و شهوت قدرت طلبی نهفته است.
ترسیم خطوط قرمز برای محدود نمودن آزادی و حقوق مشروع و قانونی مردم با هدف مراقب و حفظ نظام، نشانگر تضاد و وجود فاصله میان نگرش دولتمردان وخواست ملت است .
برنامه ریزان این روشها براین تصورند که بذری که امروز می کارند فردا درو می کنند و نگهداری نظام با نادیده گرفتن ملت، ممکن است، غافل از این که تاریخ این سرزمین نشان می دهد امنیت و ثبات حکومتها با تضییع حقوق انسانی مردم مهیا نمی شود و اتفاقا عمر نظامهای سیاسی بستگی به مقبولیت مردمی آنها دارد از طرفی در کشور ما یک جناح سیاسی چون بر سر کار می آید ، از بالاترین مقامات اجرایی تا پایین ترین را تغییر می دهد و تا مدتها کاستی ها را به گردن مسئولین قبل می اندازد!!! حتی کار به محکمه ،زندان و خوردن دارو هم می رسد !!
وقتی سیاست حکم میکند که محبوبین دیروز ،مغضوبین امروز باشند، اگر قافیه تنگ شود که می شود !! همان سیاست،فردا، محبوبین امروز را مغضوب خواهد نمود!!. کاش حفظ حقوق قانونی مردم، خط قرمز دولتمردان بود و کاش می دانستند که خواست و رای مردم ضامن مشروعیت نظام است نه بازی سیاست . کاش می دانستند که آخرالامر زمستان امروز می گذرد وفردا بهارمردم با شادی و شور و شعف می آید و شرمندگی و سیاهی بر ذغال خواهد ماند.
شورای نویسندگان سایت مجذوبان نور