بهمن کشاورز
١- صرفنظر از اینکه موضوع اتهام چه و متهم چه کسی باشد، برای کلیه کسانی که به لحاظ امور مختلف کیفری تحت نظر قرار میگیرند یا بازداشت میشوند به موجب قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ١٣٩۴ حقوقی مقرر است که در هر حال باید رعایت شود.
از طرفی کسی که تحت نظر قرار میگیرد یا بازداشت میشود یا حتی در حال تحمل کیفر است، حقوق لازمالرعایهای دارد و از نظر جسمی و روانی، امانتی است در دست حکومت و دولت و نظام. به این معنا که در دو مورد اول صرفاً باید موجباتی ایجاد شود که برای تحقیق در دسترس باشد و در مورد تحمل کیفر صرفاً باید آزادی او محفوظ شود و رنج و تعب زائد بر این مقدار نباید به او تحمیل شود.
٢- اخیراً ما با سه مورد مرگ در زندان مواجه شدهایم که خودکشی اعلام شده است. با توجه به اینکه تمام ابزارهای خطرناک و قابل استفاده برای خودکشی از افرادی که به زندان وارد میشوند، گرفته میشود و با عنایت به اینکه در مورد سوم اعلامشده از این نوع ظاهراً اتهام جاسوسی بوده که با حبس در زندان با ضریب امنیتی بالا ملازمه دارد. در این حالت اولین سؤال قابل طرح این است که با این اوصاف چگونه متهم میتواند خودکشی کند؟ بدیهی است در صورتی که جزئیات بیشتری از نحوه خودکشی عنوان شود، بحث بیشتر در این خصوص میسر خواهد بود. بههرحال بستگان آن مرحوم (اولیاء دم) اگر شبههای درخصوص نوع مرگ دارند، میتوانند به دادستان اعلام شکایت کنند. طبق بند الف از ماده ۶۴ قانون آیین دادرسی کیفری این حق آنهاست و یکی از موجبات شروع به تعقیب است و طبق ماده ۶٩ همان قانون دادستان مکلف است در همهی اوقات شکایات را بپذیرد. نکتهی قابل ملاحظه اینکه طبق اظهارات فرزند مرحوم گویا قرار است جسد جهت انجام مراسم تدفین به خانواده تحویل شود. بدیهی است اولین اثر اعلام شکایت، تعویق در تدفین خواهد بود زیرا از دو حال خارج نیست؛ یا کالبدشکافی و کارشناسی انجام شده که طبق ماده ١۵۵ به بعد قانون پیشگفته، اولیاء دم حق اعتراض به نظریهی پزشکی قانونی را خواهند داشت یا اصلاً کالبدشکافی صورت نگرفته که به طریق اولی این حق برای اولیاء دم محفوظ است. به عبارت دیگر، اولیاء دم ضمن اعلام شکایت میتوانند درخواست کنند با هزینهی آنان، اگر کالبدشکافی انجام نشده، بشود و اگر شده، نتایج آن بهوسیلهی هیأتی از متخصصین مجدداً بررسی شود. اگر تدفین انجام شده باشد، اولیاء دم میتوانند با قید فوریت تقاضای نبش قبر کنند.٣- در صورت طرح شکایت، اولیاء دم میتوانند در خصوص موارد ذیل تقاضای بررسی و تحقیق کنند. ممکن است عنوان اتهام در برخی موارد مشکلاتی را ایجاد کند اما با توجه به فوت متهم که ناچار موجب صدور قرار موقوفی تعقیب است، اولیاء دم میتوانند امیدوار باشند اطلاعات راجع به رعایت حقوق متهم و آنچه مربوط به ماهیت پرونده نیست در اختیار آنان گذاشته شود تا اگر تخلف یا جرمی واقع شده، قابل پیگیری باشد.
۴- خلاصه این موارد به قرار آتی است:
الف) آیا ماده ۴٨ قانون آیین دادرسی کیفری و ماده ١٩٠ همان قانون در مورد حق دفاع متهم و استفاده از وکیل -حسب مورد- رعایت شده است یا نه؟
ب) آیا حقوق متهم در آغازِ تحت نظر قرارگرفتن (ازجمله حق سکوت) به او تفهیم شده است یا نه؟
پ) آیا ماده ۵٣ در مورد ثبت و ضبط موارد بازجویی و مدت آن و استراحت بین دو بازجویی و سایر موارد مندرج در ماده ۵٣ مورد نظر بوده و آیا پرونده برگشماری شده است یا خیر؟
ت) توجه شود شاکی میتواند از صورتجلسات به هزینهی خود تصویر تهیه و پرونده را مطالعه کند. البته در این مورد ممکن است بهلحاظ نوع اتهام، مقام قضائی قرار عدم دسترسی صادر کرده باشد یا بکند، که این خود قابل بررسی است.
بههرحال عوامل حاشیهای این پرونده چنان است که اقدام جدی مقامات قضائی را میطلبد و اولیاء دم میتوانند با اعلام شکایت خود این فرایند را تسهیل کنند.
منبع: روزنامه شرق