عمادالدین باقی
دراویش در تاریخ ایران دوران پر فراز و فرودی را سپری کردهاند. گاه جدال متصوفه و متشرعه در کار بوده و گاه آنها با اقتداریابی خود تشیع را گسترش دادهاند، سپس فقیهان از آن بهرهمند شدهاند. در میان متصوفه نحلهها و گرایشهای مختلفی وجود داشته که برخی چنان به تشیع و فقها نزدیک بودند که تمایزشان کار دشواری بوده است اما اکنون بحث بر سر صوفیه در تاریخ نیست. دروایش خاکساری و گنابادی دستکم در دهههای اخیر چنان همزیستیای با سایر فرق اسلامی بهویژه تشیع داشتهاند که مردم قائل به تضادی میان انها نبودند. در طول سه دهه نخست جمهوری اسلامی نیز آنان همواره پابهپای انقلاب و نظام برآمده از آن بودند. دکتر نورعلی تابنده یکی از شخصیتهای همراه با انقلاب اسلامی بود و پیش از انقلاب وکالت مبارزان را برعهده میگرفت و پس از انقلاب در دوره جنگ فعال بودند اما از یک دهه پیش با اقتداریابی خزنده جریانات ضدتصوف و عرفان که با بنیانگذار جمهوری اسلامی نیز به همین سبب دشمنیهایی داشتند ولی با نقاب تزویر و در پوشش مدافعان نظام به جایگاهی دست یافتند، اقدامات خشونتباری را علیه آنان تجویز کرده و بر تضادهای غیرضرور افزودند. از آن پس بود که برخوردهای حذفی و کنشها و واکنشها شروع شد و بارها افراد دلسوزی در درون نظام و در جامعه رسانهای کشور نسبت به آن هشدار دادند.
دراویش، شیعه دوازدهامامی هستند که عقاید و اعمالشان با بقیه شیعیان تفاوت چندانی ندارد و در خرافات و غالیگری نیز برخی مداحان و دستههای مذهبی ضددراویش، گوی سبقت را از آنها ربودهاند.
در ماههای اخیر دستهای پیدا و پنهانی بهویژه از درون، در کار راهاندازی آشوبهایی برای بهمریختگی ایران هستند. در چنین شرایطی ناگهان خبر یا شایعهای مبنی بر حکم دستگیری دکتر تابنده ۹۰ساله، پیر فقرای گنابادی پخش شده و عدهای از آنان برای جلوگیری از بازداشت مراد سالخورده خویش، گرد خانه او اجتماع میکنند. این رخداد به آسانی مهارشدنی بود بهویژه که دکتر تابنده به مرام ضدخشونت و همراهی با نظم موجود باور دارد اما تحریکات ادامه مییابد تا اینکه طبق فیلم ویدئویی منتشرشده؛ یکی از دروایش با مشاهده صحنه حمله نیروهای امنیتی به هیجان آمده و دست به واکنش جنونآمیزی میزند و با اتوبوس، عدهای را زیر میگیرد. این عمل چه واکنش باشد چه کنش، بدون تردید مجرمانه است اما نمیتوان آن را از مجموعه رویدادهای پیشین جدا کرد. مرتکب این جنایت، مجرم است و کسانی هم که با پخش شایعات و تحریک عواطف، زمینهساز آن شدند شریک جرماند. آنچه پس از این حادثه ناگوار و شهادت سه تن از پرسنل نیروی انتظامی روی داد موضعگیریها و نوشتههایی است که بر آتش فتنه میدمند و همچون برخی فرصتطلبان خارجنشین و مدعی اصلاحطلبی، از موضع روشنفکرانه، عمل یک فرد گناهکار را به کلیت دراویش تعمیم داده و آن را مبنای تحلیل رفتار همه آنان میگیرند در حالی که دروایش در همه این سالها نشان دادهاند که اهل مسالمت و مخالف خشونتاند و نمیتوان به استناد عمل یک تن یا حتی چند تن از آنان، یک جریان تاریخی و جمعیت بزرگ را متهم ساخت. این شیوه شبیه شیوهی آنانی است که به استتناد جنایات داعش، همهی مسلمانان جهان را متهم میسازند.
امروز چهارشنبه ۲ اسفند، بیانیه دکتر تابنده که نوعی اعلام برائت از اقدام خشونتبار یک درویش هیجانزده است، خط بطلانی بر تحلیلهای عوامفریبانه کسانی بود که به استناد عمل مجرمانه یک فرد هیجانی مجوز خشونت علیه جامعهی دروایش را که شهروندان این دیار هستند صادر میکردند. در بیانیه دکتر تابنده ضمن تسلیت به خانواده کشتهشدگان حادثه اخیر در خیابان گلستان آمده است: «من خودم اعتقاداتم بنا بر مذهب شیعه است، شیعهی دوازدهامامی، که منتظر ظهور دوازدهمین امام (عج) هستم… خوشبختانه امروز که عنان مملکت در دست بزرگانی است که به خدا و رسولش (ص) معتقدند، خوب است که آنها سعی کنند دشمنیها را که موجب این قبیل درگیریهای دردناک و این طور نگرانیها و غصهها میشود از داخل جامعه بردارند. آنها باید سعی کنند که دشمنیای در بین مردم نباشد و به دیده محبت به یکدیگر نگاه بکنند. اگر به این طریق باشد، آنهایی هم که مهر ندارند، یعنی نمیخواهند مهر بورزند، خودبهخود از جامعه طرد میشوند و محتاج به طرد حکومتی نیست و جامعه اینها را طرد میکند… بنابراین ممکن است در مسلک درویشی هم کسانی باشند که برخلاف دستورات درویشی و عرفانی رفتار میکنند، یا روی غلبهی احساسات و با ابراز احساسات قوی از کوره درمیروند و چهبسا مرتکب اعمال نادرست و نامقبول درویشی شوند، باید جلوی آنها را گرفت که از کوره در نروند، ولی بالاخره آنها هم انسانهایی هستند که باید به حالشان رسیدگی شود تا به خطای خود پی برند».
تداوم تنشها و درگیریهای مذهبی بهویژه در شرایطی که گرگان برای این سرزمین دندان تیز کردهاند صلاح ملک و ملت نیست. ایجاد اعتماد و همدلی ضرورت مبرم زیست جمعی ما است.
روزنامه سازندگی – ۳ اسفند ۹۶