بسم الله الرّحمن الرّحیم
هر لحظه به شکلی بت عیار درآمد
دل برد و نهان شد
خداوند وقتی بشر را خلق کرد، قبلاً فرموده بود: «انی جاعلٌ فیالارض خلیفه»، بنابراین یک نحوه ارتباطی بین خودش و این مخلوق خودش ایجاد کرد. البته این نحوه ارتباط و این سیم ارتباط، جسمانی نبود که وقتی به یک نفر بسته شد دیگر آن نفر که رفت سیم برود، نه. این همان سیمیست که صفاتش از صفات خداوند الهام میگیرد. رحمتِ خداوند است. قهاریتِ خداوند است. علمِ خداوند است. همهی مجموعهی اینها در این هست. البته از هر کدام خدا مصلحت بداند مدتی نیست. کمااینکه خب ما نمیگوییم چنگیز خان مغول؛ بله او هم بشری بود؛ از آن جهت بشری بود ولی یک عبارتی گفت؛ با آن همه آدمکشیها از رو نرفت و میگفت: من نمایندهی خداوند هستم، پیغمبر غضب خداوندم. یعنی در صفتِ خداوند، غضب را مستند خودش قرار میداد. ولی خداوند با همان غضب او را مجازات کرد. ولی بههرجهت غضب هم در همهی ارتباطات خداوند هست. غضب هست، رحم هست، شفقت هست، رحمانیت هست، رحیمیت، همهی اینها هست. هرکدام خدا بخواهد، میزانش را زیادتر، کمتر کند یا… جامع این صفات که نماینده و در واقع مثل آینهای بود از این صفات؛ پیغمبر ما بود که همهی این صفات را داشت. همین نظر را هم خداوند نسبت به مجموعهی یک گروهی که خودش آنها را صفات داده یعنی از مخلوقات خودش میداند. یک مدتی به علی (علیهالسلام) و پیروان او قدرت ظاهری هم بخشید. قدرت معنوی که از اول به او داده بود. یک مدتی بخشید. یک مدتی قدرت را به بعدیهایی داد که به صورت ظاهر پیرو پیغمبر بودند ولی در واقع نشاندهندهی غضب خداوند بودند. همینجور، همین در دوران کوتاهی که ما میبینیم؛ به عمر خودمان میبینیم؛ نیرو و اعتقادی که خداوند به بشر بخشید مدتی کم و زیاد شد. اینها امر خداوند است ولی مؤمن واقعی نباید به این زیر و بمهایی که موجب زیر و بم جامعه شدهاند توجه کند و تسلیم بشود. درویش واقعی و سالک واقعی در این راهی که به سوی خدا میرود؛ گل و گلشن هست، نغمههای الهی هست، ولی گاهی هم گوشههایی از غضب و از آتش او دیده میشود. شعر «عاشقم بر لطف و بر قهرش به جدّ/ بوالعجب من عاشق این هر دو ضد». بنابراین در همین دوران کوتاه عمر خودمان هم همهی اینها را میبینیم. ولی جامعیت از خداست که بر همهی این صفت حاکم است. هر وقت بخواهد به یک جمعی قدرت میدهد، شجاعت میدهد ولی هیچوقت قدرت خداوند کم نمیشود و نابود نمیشود. مؤمن باید همیشه تکیه بر عظمت و رحمت خداوند داشته باشد. هرچه او فرمود همان را انجام بدهد. انشاءالله خداوند ما را مورد رحم و شفقت و مهربانی قرار بدهد و ما را هم لایق این قرار بدهد که بگوییم دنبالهرو فرمایشات پیغمبریم انشاالله.
خیلی متأسفم که نمیتوانم بیشتر بمانم؛ با همهی برادران و خواهران مصافحه کنم. ولی همینقدری که خداوند عملاً به من اجازه داده یعنی طبیعت را گذاشته است که برای من و هر یکی از شماها کودکی و جوانی و پیری قرار بدهد، برای من هم همانجور است. خداوند همینقدر اجازه داده. انشاءالله. التماس دعا از همه دارم که همه؛ هر دو تا درویشی باهم مصافحه میکنند هر دویشان مثل من هستنند. از همه التماس دعا دارم.