Search
Close this search box.

مکتوب فرمایشات حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه)، مجلس عصر شنبه ۹۶/۱۱/۱۴ (تفاوت در افراد)

Hhdnat majzoobaalishah96 70بسم الله الرّحمن الرّحیم

اگر یک بار، یک دفعه‌ای یادم برود؛ خانم‌ها را نگویم یا آقایان را نگویم یا پس و پیش بگویم، من را ببخشید. من نمی‌خواهم روی تشریفات، چون الان تشریفات هم نیست، اینجا نه خبری‌ست، نه هیچ چیزی، فقط اینجا دل‌ها به هم می‌چسبد، به هم مواجه می‌شود، واِلا هیچ خبری نیست. آقايان هم همینجور. من در استماع فرمایشات شما حاضرم اگر… متشکر. من درست یک خرده‌اش را فهمیدم ولی نه همه‌اش را؛ به دو دلیل؛ اولاً مطلبش مربوط به شخص من نیست، به جمع است، همه‌ی آقایان اطبا آن را می‌فهمند ولی من نمی‌فهمم. حالا یک داستانی هست که -یعنی واقعیتی- ولی خب قاعدتاً به طب هیچ ارتباطی نداشت ولی حالا من از صحبت امروز شما فکر کردم این‌ها هم به هم ارتباط دارد. حالا این داستان؛ می‌گویند که -البته این را هم در مورد امین و مأمون؛ پسران هارون‌الرشید می‌گویند، هم در مورد ابوعلی‌سینا می‌گویند- استادی برای اینکه چیز را معین کند، یک روز زیر آنجایی که همه شاگردها می‌نشستند یک آجری، یک نیمه‌آجری زیرش قرار داد که اینها یک خرده بالاتر آمدند. خب درس هم همینجوری شروع شد و تمام شد، رفت. فردایش یک ورق کاغذ یا مقوا به جای آجر گذاشتند. همه آمدند نشستند هیچی نگفتند. ابوعلی که آمد نشست این هی خودش را اینجوری اینجوری می‌کرد. استاد: چیه؟ چرا خودت را؟ گفت: نمی‌دانم زمین بالا رفته یا آسمان آمده پایین. این دقتش که برای یک، که حالا شما می‌گویید یک‌پنجم چیز باشد آیا این ارتباط دارد؟ یعنی این شخص، علامت این است که در آن قسمت مثلاً چه می‌گویند. یکی هم این استعدادها که مختلف است؛ بعضی‌ها باهوشند، بعضی‌ها کم‌هوشند، بعضی‌ها ریاضیات علاقمندند، بعضی‌ها ادبیات، اینها از لحاظ بدن هم تفاوتی در این‌ها احساس می‌شود یا نه؟ یعنی یک تفاوتی از لحاظ سازمان بدنی‌اش که بگویند: فلان‌جا اعصابش اینجور است یا اینها هیچ فرقی با هم ندارند، در اینصورت چرا بعضی‌ها این‌جوری‌اند بعضی‌ها آنجوری؟ اصلاً هوش حالا، هر هوشی ارتباط با بدن دارد یا نه؟ من بیشتر علاقمندم که فرمایشات [را] همه دیگران بفهمند. برای اینکه من خودم دیگر هیچی بلد نیستم و با این چیزها هم دیگر فیلسوف نمی‌شوم که یاد بگیرم ولی آن‌وقت از جر و بحث آقایان باهم من بهره ببرم، متشکر و ممنون.

البته این نوشته خوب است. از همه هم خواهش می‌کنم غیر از این، یک نوشته‌ای چیزی هم بنویسید. برای اینکه من گوشم که خوب نیست، انشاءالله هوشم خوب باشد، نمی‌دانم. منتها اینها را بعد می‌خوانم. در قدیم چون نه آزمایشگاهی بود، نه به‌اصطلاح هیچیک از این وسایل نبودند؛ بشر و طبیب معالج، خودش باید همه‌ی کارها را می‌کرد. این است که در تحقیقاتشان متأسفانه باید گفت که یک خرده امروز عقب‌تر از دیروزند. نتیجه‌شان نه، نتیجه حالا خیلی خوب است، ولی برای اینکه: آزمایش که می‌کنند آزمایش همیشه احتمال اشتباه دارد ولی آن طبیب وقتی خودش آزمایش می‌کند یعنی درونش آزمایش می‌کند، دیگر وجود خود دکتر اشتباه ندارد. حالا این را هم به نظرم ذخیره … داشته باشد. حضرت صالحعلیشاه که همه‌ی این‌ها را داشتند؛ برای اینکه خودشان هم طبابت نمی‌کردند ولی برای ماها فرزندانشان و قوم و خویش‌هایشان که طبابت می‌کردند. یعنی می‌خواستند آن شفایی که می‌دهند؛ به اسم طبیب باشد. حالا این جلسه که هست ولی غیر از این هم خانم‌ها، آقایان خوب است با هم همیشه در تماس علمی باشید، غیر از تماس درویشی. در تماس علمی باشید که انشاءالله از بین شماها ده تا ابوعلی‌سینا دربیاید.