بسم الله الرّحمن الرّحیم
زندگی در کلِ خلقت موجی است، به صورت موج. منتها آنچه که در کار زمین است و ما میبینیم و یا بندگان خدا، جامعهای میبینیم، هست در آنجا هم همانجوری است و کوچک است. نمیدانیم ما این زیر و بمها، موجها، چرا هست. برای اینکه خداوند خلق کرده. هنوز ما نفهمیدیم. بهقول خیام میگوید:
جامیست که عقل آفرین میزندش صد بوسه ز مهر بر جبین میزندش
این کوزهگر دهر چنین جام لطیف میسازد و باز بر زمین میزندش
برای همهجا. یا خود قرآن [میگوید]: «لِکُلِ اُمة اجلٌ». تمام این ملتها پایین رفتند، بالا آمدند، کم شدند، زیاد شدند، ولی همیشه در حال گردش است… ما هم اگر توجه به این قسمت کنیم و توجه بر اینکه هرچه میشود از اوست، دیگر خیال و ناراحتی هم نداریم. من یک مهرهای هستم فرض میکنم که آن ارادهی بزرگتری ما را میچرخاند. در این وسط، خداوند به این مخلوقات خودش -به چه علت هست نمیدانم- تصمیم میگیرد که یکیش را انتخاب کند: «انی جاعلٌ فیالارض خلیفه»؛ میخواهد یک خلیفهای برای خودش درست کند. البته بشر به طور کلی خلیفهی الهیست یعنی هر بشری تمام آن وسایلی که اقتضای امر الهی دارد، دارا هستند، واجد هستند؛ همهشان گوش دارند، چشم دارند، فکر دارند، منتها فکرشان درست کار نمیکند. همه اینها را دارند منتها درست کار نمیکند، تفاوتشان با دیگران این است. در این صورت ما نباید از هیچ حرکتِ موج متأثر بشویم یعنی اثر بگیریم. برای اینکه آنچه هست از اوست؛ «لیس فیالدار غیره دیّار». ما در زندگی خودمان هم راجع به همهی جوامع میبینیم. در جوامع خودمان هم هرگاه تغییری، نوسانی پیدا بشود، مشهود میشود ولی در تمام این امواج مختلف، همهی موجها یک وجه مشترک دارند و آن این است که همه از آبند. همهی این امواج از جانب خدا آمدهاند؛ این وجه مشترک اینهاست ولی به همان اندازهای که خداوند اراده کرده به اینها اختیار میدهد. حالا انشاءالله ما به این چیزها توجه کنیم؛ هرگز از هیچکس، از هیچ موجودی نگرانی نداریم و همچنین از هیچ موجودی درخواستی نمیکنیم. البته عبادات به جای خود؛ آن یک وظیفهایست برای ما. خداوند به این نماز و روزه که ما میگیریم هیچ احتیاج ندارد. ما را بهعنوان الگو خداوند گذاشته که دیگران باید یاد بگیرند. انشاءالله ما همهمان بتوانیم هرکدام در محیط خودمان کوچک یا بزرگ الگو باشیم و این وظیفهی ماست و وظیفهی اجتماعی. انشاءالله خداوند این توفیق را به ما بدهد که انجام بدهیم.