من سالهاست مینویسم و قطعاً ایرادهای زیادی داشته و دارم، اما با فروتنی ولی با قاطعیت میگویم که هرچه بهعنوان خبر، گزارش و تحلیل نوشته و گفتهام ناشی از باورم به حقیقت بوده و هست.
شاید از آداب فروتنی به دور باشد، اما میتوانم ادعا کنم که هرگز «حتی برای مصلحت»، دروغ ننوشته و نگفتهام و نگذاشتهام ذرّهای از حقیقت فاصله بگیرم. گفتن ندارد بابت این پایبندی دیوانهوارم به حقیقتگویی، چه هزینهها دادهام و چه بیکاریها و ترشروییها و چه تلخیها و دردها که تحمّل کردهام…
گفتن این مقدمه، برای صحبت از نجات جان یک محکوم بیگناه به اعدام، لازم و ضروری بود. باید بدانید پشتوانه این شهادت، تمام حیثیتم خواهد بود.
به خانواده آقای «محمد ثلاث» درویش گفتهاند برای دیدار آخر به زندان بروند. این یعنی او را به جرم نکرده، این هفته اعدام میکنند! به خدا که این خونریزی مظلومان، سرزمین ما را به انحطاط و نابودی خواهد برد.
از آغاز اعتراضات دراویش گنابادی با دقت در جریان جزئیات اخبار و گزارشهای آن قرار گرفتم و همهی فیلمها، اخبار و مطالب را دنبال و برخی را در کانال منتشر میکردم.
غروب آن روز و دو ساعتی قبل از آن که «حادثه مشکوک اتوبوس مرگ» در خیابان پاسداران رخ دهد و اتوبوس به سمت نیروهای انتظامی براند و آن جنایت را رقم بزند، در یک ویدئوی زنده از پاسداران دیدم و شنیدم که یکی میگفت “ثلاث را زده و بردهاند”.
این را بعدتر در اسناد دیگر هم دیدم که محمد ثلاث حدود ۲ ساعت قبل از آن فاجعه، بازداشت و منتقل شده بود. و بعد از بازداشت او بود که حادثه تلخ اتوبوس رخ داد. حادثهای که قطعاً برای «توجیه سرکوب دراویش» طراحی و اجرا شد!
مطابق تمام گزارشهایی که آن روزها دنبال میکردم و مینوشتم بهعنوان یک روزنامهنگار با تمام وجودم «شهادت میدهم» که آقای محمد ثلاث به هیچ وجه راننده اتوبوس مرگ نبود! او را به جرمی واهی دارند میکُشند و من از عاقبت این ظلمها که در سرزمین ما جاری است و از سکوت شخصیتهای سرشناس و «سلبریتیها» نسبت به این ظلم فاحش بیمناکم.
هر کسی رسانهای و تریبونی دارد بداند که اگر در قبال این مظلومکُشی سکوت کند، تا ابد گرفتار سکوت خویش و شرمسار آینهها خواهد بود.
بابک داد – ۹۷/۳/۲۶