ما مشکلات خود را دقیقا به قانون و مسئولین واگذار کرده ایم و به همین دلیل ، هم اکنون در حال بازجویی از من هستید،پاسخ واگذار کردن مشکلات به مجریان قانون هم این است که برخلاف قانون، حق تجمع را از مظلوم می گیرند و او را بازداشت واسیر میکند. تحقیق بفرمایید در 3 سال گذشته دراویش چند نامه به مسئولین نوشته و چند شکایت نموده اند .نتیجه ی واگذاری مشکلات به قانون ومسئولین، شرایط امروز ماست.در قم و بروجرد و اصفهان و امروز (سوم اسفند) حرف دراویش گنابادی تنها این بوده است که مجریان قانون با ما قانونی برخورد نمایند و اگر اینچنین بود نباید امروز من در مقام متهم پاسخگوی شماباشم
مقدمه
جواب هایی که دراویش به سئوالات اعتقادی میدهند از دو منظر و به دو شکل کلی است که بایستی درچگونگی پاسخ، مواردی را متذکر شویم :
الف : چنانچه سئوالات از طرف ماموران امنیتی ، قضایی و انتظامی باشد و شخص (متهم) میخواهد از اتهامی که به او میزنند بر اساس قانون دفاع نماید:
دراین مورد می بایست ابتدا بر اساس قوانین مدون از بازجو، نوع اتهام و دلایل آن را سئوال نماید .به عنوان مثال اگر سئوال شد ؛ آیا شما درویش هستید ؟ جواب این است : "اگر درویشی اتهام من است و به این اتهام، من را بازجویی می کنید ؛ براساس قانون، درویشی جرم نبوده و بر طبق اصل 23 قانون اساسی تفتیش عقاید ممنوع است . تقاضا دارم نوع اتهام و دلایل آن را عنوان و مراتب را در صورتجلسه بازجویی ذکر نمایید ."
بنابراین نیازی نیست که به هیچ عنوان در مورد سئوالات اعتقادی جوابی داده شود و به لحاظ حقوقی در جواب چنیین سئوالاتی میتوان گفت :
" تفتیش عقاید ممنوع است . این سئوال ربطی به اتهام وارده ندارد ، به آن پاسخی نمیدهم ."
قانون احترام به آزادیهای مشروع و حفظ حقوق شهروندی:
ماده 9 : هر گونه شكنجه متهم به منظور اخذ اقرار و يا اجبار او به امور ديگر ممنوع بوده و اقرارهای اخذ شده بدينوسيله حجيت شرعی و قانونی نخواهد داشت.
ماده 10: تحقيقات و بازجوییها بايد مبتنی بر اصول و شيوههای علمی، قانونی و آموزشهای قبلی و نظارت لازم صورت گيرد و با كسانی كه ترتيبات و مقررات را ناديده گرفته و در اجرای وظايف خود به روشهای خلاف آن متوسل شدهاند، بر اساس قانون برخورد جدی صورت گيرد.
ماده 11 : پرسش ها بايد مفيد و روشن و مرتبط با اتهام يا اتهامات انتسابی باشد و از كنجكاوی در اسرار شخصی و خانوادگی و سئوال از گناهان گذشته افراد و پرداختن به موضوعات غير مؤثر در پرونده مورد بررسی احتراز گردد.
ب : ممکن است شخص صرفا به دلیل غیرت فقری و دفاع از اعتقادات شخصی خود بخواهد جواب سئوالات مطروحه را بیان دارد :
در این مورد باید خاطر نشان کرد که ؛ سئوالات دارای سه بعد شریعتی ، طریقتی یا شخصی هستند .سئوالات شریعتی را میبایست براساس دستور مرچع تقلید خویش پاسخگو بود ، سوالات طریقتی را میبایست از اعلامیه ها ، کتابها و سخنرانیهای حضرت آقای حاج دکتر نور علی تابنده مجذوبعلیشاه ارواحنافداه و اقطاب گذشته پاسخ گفت و آن دسته از سئوالاتی که جنبه شخصی دارد از سوی هر ارگان رسمی یا غیر رسمی که باشد باید بر این موضوع تاکید نمود که : " پاسخهای من صرفا اعتقاد شخصی من میباشد و لزوما نظرات بزرگان سلسله نعمت اللهی گنابادی نمیباشد."
یکی از کاربران سایت مجذوبان نورمتن کامل بازجویی خود را برای ما ارسال نموده اند که جهت تنویر افکار عمومی و استحضارعزیزان ایمانی، اقدام به انتشار آن می نماییم :
1– آیا شما درویش هستید؟
ج – *افتخار دارم که درویشان مرا در جمع خویش قبول نموده اند ولی مدعی عمل درویشی کسی نمی تواند باشد، مگر انبیاء واولیاء الهی ،که حضرت محمد(ص) می فرماید: "الفقر فخری".*
2– شیخ شما کیست و آدرسش کجا ست ؟
ج – *پاسخ این سئوال چه مشکلی را حل می کند؟*
س – جواب بده کاری به مشکل ما نداشته باش!؟
ج – *من می دانم چرا این سئوال را میکنید ؟*
س – چرا؟!
ج – *چون می خواهید : 1 – آمار بگیرید !! 2 – میزان مشرفین به درویشی را در زمان قطبیت حضرت آقای دکتر تابنده ، با زمانهای قبل از ایشان مقایسه کنید!! تا بتوانید حتی از افزایش کمی و جمعیت دراویش دراین زمان یک جرم سیاسی برای ایشان طرح نمایید. 3 – می خواهید متوجه شوید کدام یک از مشایخ به اصطلاح شما فعال ترند .*
س – حرف نزن .جواب سئوال را بنویس؟!! شیخ شما کیست و آدرسش کجا ست؟
ج – *جناب آقای آموزگار و در کرمان تشریف داشتند*
3– کی و کجا مشرف شدید؟
ج – *سال ….. درشهر …….*
4– اسم 10 نفر از دراویش را بگویید ؟
ج – *کسی را نمی شناسم . در قرآن مجیددر آیه۱۲ سوره الحجرات می فرماید :" يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِيرًا مِّنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَلَا تَجَسَّسُوا وَلَا يَغْتَب بَّعْضُكُم بَعْضًا أَيُحِبُّ أَحَدُكُمْ أَن يَأْكُلَ لَحْمَ أَخِيهِ مَيْتًا فَكَرِهْتُمُوهُ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَّحِيمٌ . اى كسانى كه ايمان آوردهايد از بسيارى از گمانها بپرهيزيد كه پارهاى از گمانها گناه است و جاسوسى مكنيد و بعضى از شما غيبت بعضى نكند آيا كسى از شما دوست دارد كه گوشت برادر مردهاش را بخورد از آن كراهت داريد [پس] از خدا بترسيد كه خدا توبهپذير مهربان است".از تجسس در امور دیگران پرهیز می کنم . از طرفی چون یک بار در اتاق تشرف بیشتر نرفتم و در اتاق تشرف کسی هم نبودم که مطمئا باشم او حتما مشرف شده است، کسی را نمی شناسم . ظاهرا خیلی ها به مجلس می آیند حتی از مامورین دولتی که نام آنها هم نمی دانم ولی مطمئنا این افراد آقای ناسوتی، آقای فانی، آقای محقق، آقای کیمند،آقای ابوالحسن زاده، … از مشایخ سلسله اند. می توانید خودتان از دراویش آمار بگیرید.*
5– چرا و چگونه درویش شده اید؟
ج – *باید یک کتاب برایتان توضیح دهم . به زبان ساده با دل از خدا، خدا را طلب کردم چون از دین شناسنامه ای، تقلیدی و تاریخی و ازجهالت خسته شدم. خداوند می فرماید : "ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ مرا بخوانيد تا شما را اجابت كنم "از خدا خواستم و خداوند هم توفیق داد و راه خود را نشانم داد.درد خداجویی و خدا خواهی اگربه اندازه دندان درد باشد که خواب را از آدمی بگیرد حتما خدا جواب می دهد.*
6– شریعت اسلام را قبول دارید ؟
ج – *وقتی ما بر این اعتقادیم و می گوییم طریقت روح دین است ظهور این روح، با قالب و صورت شریعت حقه امکان پذیر است .روح بدون جسم فعلیت ندارد. بنابراین شریعت در حقیقت تعلق به دراویش دارد و مال ماست .*
7– از چه کسی تقلید می کنید؟
ج – "در طریقت از حضرت آقای دکتر نور علی تابنده مجذوبعلیشاه ارواحنا فداه پیروی می کنم و در شریعت ازحضرت آیت الله العظمی صادقی تهرانی دامت برکاته."
س – ایشان با درویشی مخالف است. چگونه ممکن است از کسی تقلید کنید که او خودش با درویشی مخالف است؟
ج – *اینگونه نیست ،اشتباه می کنید و سندی ندارید.برفرض محال اگر چنین باشد ،شما لطف کنید و این موضوع را برای من اثبات کنید.*
س – من اگر فتوای ایشان را علیه درویشی آوردم شما از راهتان برمی گردید ؟
ج – *شما نمی توانید اگر توانستید ثابت کنید که ایشان با درویشی آن هم مشخصا با سلسله دراویش نعمت اللهی گنابادی مخالف است من از شما تشکر می کنم و دوباره شروع به تحقیق می کنم ؟*
س – تحقیق در چه موردی ؟
ج – *در انتخاب مرجعی که باید از او تقلید کنم.*
س – یعنی چه؟
ج – *اولا وقتی مراجع می فرمایند اصول دین و ایمان، تحقیقی است بعید به نظر می رسد که با فتوی علیه درویشی کلام خود را زیر پا بگذارند و بجای فتوی بر فعل، فتوی برنیت و فکر دهند، از طرفی من از مرجعی تقلید می کنم که در مورد عرفان و درویشی تحقیق کرده باشد .*
س – پس شما مراجعی را قبول دارید که درویشی را قبول داشته باشند ؟
ج – *بله . حتما چنین است.*
س- یعنی ملاک شما در انتخاب مرجع آن است که آن مرجع درویشی را قبول داشته باشد؟
ج – *بله، یکی از ملاکها ی اساسی برای من این موضوع می باشد . چون درو یشی روح دین است و اگر مرجعی از آن بی خبر باشد من از او تقلید نخواهم کرد.*
س – اگر در انتخاب مرجع تقلید خود اشتباه کرده باشید ، نشان می دهد که شما در تحقیقات خود اشتباه کرده اید، احتمال نمی دهید درانتخاب راه درویشی هم اشتباه کرده باشید؟
ج-* نه.*
س – چرا؟
ج – *اولا در انتخاب مرجع تقلید خود اشتباه نکرده ام .ثانیا به فرض اگر هم در انتخاب مرجع اشتباه کرده باشم .به این دلیل است که برای انتخاب مرجع و تقلید از او و تشخیص اعلمیت او ، باید معادل و یا بالا تر از او بود که بتوان این مهم را دقیقا تشخیص داد و من اینچنین ادعایی ندارم و در آن حد از سواد صوری نمی باشم . اما در اثبات و رد طریقت درویشی هیچ کس نمی تواند با حرف و حدیث راه مرا زیر سئوال ببرد زیرا درویشی در مقوله حرف و صوت نیست . راهی وجود ندارد که شخصی بیاید و توانایی و قدرت باطنی آن را داشته باشد که حال مرا تغییر دهد و این اتفاق نخواهد افتاد برفرض محال هم اگر اینچنین شود به درویشی شک نمی کنم به خودم شک خواهم کرد، زیرا اگر کسی بیاید به زور یا با استدلال ، ثابت کند که راه انسانیت و راستی وراه پاکی و ایمان خلاف است و نفس من آن را بپذیرد، به وجدان و عقل و شعور خود شک خواهم کرد و اگر بر من ثابت شود که در انتخاب راه درویشی ،اشتباه کرده ام!! و من بپذیرم!! یا من بزدل و ترسو می باشم و از وحشت تخریب خانه ام یا حسینیه ام ، چشمم را به روی راستیها و درستیها بسته ام و یا به خود شک می کنم که لیاقت و توفیق راه حق را نداشتم چون درویشی جز ، صداقت و راستی ،پاکی و دوری از زشتیها،احترام به شرافت و مقام انسانها ، دوستی و عشق ،ایمان به حق و…نیست. برای یافتن راه درویشی با خدا معامله کردم، از او خواستم و خدا اشتباه نمی کند.*
س – با این فلسفه هر کسی می تواند بگوید راه او راه خداست .
ج –* من به راه دیگران کاری ندارم و به من مربوط نیست.البته به شما و هر کس دیگری نیز ارتباطی ندارد. قرآن کریم در آیه69 سوره عنکبوت می فرماید : "وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا وَإِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنِينَ و كسانى كه در راه ما كوشيدهاند به يقين راههاى خود را بر آنان مىنماييم و در حقيقتخدا با نيكوكاران است" اعتقاد من بر این است که هر کس تلاش کند و درست تحقیق کند یا به صراط مستقیم می رسد یا خدا نسبت به ظرفیتهای وجودی او راهی را برایش قرار خواهد داد که نهایتا به حق خواهد رسید و تحقیق در مورد اصول دین و اصول اعتقادی به دستور مراجع شیعه برعهده مکلفین می باشد و امری شخصی و تقلیدی نیست.
س – راه تحقیق چیست ؟
ج – *اگر ممکن است اول شما بفرمایید که راه تحقیق چیست ؟*
س – سئوال را با سئوال جواب ندهید!!
ج – *عده ای خلط موضوع نموده اند وچون راه رسیدن به صراط مستقیم از دید آنها صعب و مشکل بوده و منافعی برایشان نداشته است !! سمبل کاری کرده اند بر ظاهر ایستاده راه خدارا کلیشه ای و استاندارد نموده اند. دو مقوله ی طریقت و ایمان را با شریعت و اسلام در هم آمیخته اند و به خود و دیگران اینچنین وانمود کرده اند که اسلام و شریعت همان ایمان است و همین است و جز این نیست در صورتی که قرآن کریم در آیه 14 سوره حجرات می فرماید : " قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِن قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ وَإِن تُطِيعُوا اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَا يَلِتْكُم مِّنْ أَعْمَالِكُمْ شَيْئًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ . [برخى از] باديهنشينان گفتند ايمان آورديم بگو ايمان نياوردهايد ليكن بگوييد اسلام آورديم و هنوز در دلهاى شما ايمان داخل نشده است و اگر خدا و پيامبر او را فرمان بريد از [ارزش] كردههايتان چيزى كم نمىكند خدا آمرزنده مهربان است " . تحقیق برای یافتن راه خدا از طریق همان راه انبیا و اولیا الهی است. کدام پیامبر و کدام یک از اولیاء با بحث و درس و گفتگوبه حق رسیده است ؟ کدامیک از صحابه با سواد و درس و بحث به اثبات رسول خدا رسیده اند؟ کجای قرآن و احادیث گفته است که تحقیق یعنی کسب سواد و دانستن تاریخ ؟ باید به تفاوت دانستن و فهمیدن توجه نمود .به سپردن مطالب درذهن و محفوظات تحقیق نمی گویند .از تحقیق بدنبال چه هستیم ؟ آیا در نهایت به دنبال ایمان نیستیم ؟ ایمان چگونه حاصل می شود؟ آیا از طریق سواد و درس خواندن ؟ یا پالایش نفس و حرکت روح؟ از طرفی اگر تکنولوژی و علوم عقلی و نقلی دروصول به ایمان موثر باشد العیاذ بالله از عدالت خدا به دوراست ،همانگونه که اگرلازمه وصول به ایمان بستگی به آن داشته باشد که به صورت صوری در کنار امام یا پیامبر باشیم . در قران کریم در آیه 2 سوره جمعه می فرماید : "هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولًا مِّنْهُمْ يَتْلُو عَلَيْهِمْ آيَاتِهِ وَيُزَكِّيهِمْ وَيُعَلِّمُهُمُ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَإِن كَانُوا مِن قَبْلُ لَفِي ضَلَالٍ مُّبِينٍ اوست آن كس كه در ميان بىسوادان فرستادهاى از خودشان برانگيخت تا آيات او را بر آنان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت بديشان بياموزد و [آنان] قطعا پيش از آن در گمراهى آشكارى بودند " از این رو اگر شخصی در دفاع از اسلام مخالف درویشی باشد او تفاوت اسلام و ایمان را نمی داند.زیرا درویشی همان پالایش نفس و حرکت روح انسان به سوی معبود و خالق هستی است*
س – شما که دیگران را متهم به تعصب و تحجر می کنید ،خودتان از همه بدترید با این روش بحث کردن هیچ کس بر تفکر شما اثری نخواهد داشت خوب یا بد ؟
ج – *من با کسی بحث ندارم شما به زور مرا به اینجا آورده اید ومجبور به پاسخ می کنید . گفتگو آیین درویشی نیست . اگرمرا متعصب فرض می کنید این نظر شماست و برای من فرقی ندارد .از طرفی تعصب من چه ضرری برای دیگران دارد .تعصب من باعث ظلم به کسی نمی شود . تعصب من نه مسجد نه حسینیه نه کلیسا و نه کنیسه و نه … خراب نمی کند.تعصب من تفتیش عقاید نمی کند و مردم آزاری نمی کند.تعصب من به همه انسانها با هر عقیده ای احترام می گذارد.تعصب من مخالفت با قانون نمی کند وبه اسم قانون حقوق دیگران را پایمال نمی کند *
س – آخر نگفتید چگونه تحقیق کردی؟
ج – *همان گونه که اصحاب رسول خدا تحقیق کردند. وقتی پیامبرمبعوث شد ،گروندگان به او را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
1 – کسانی که بافطرت پاک وبا قلوب مطهر، او را دوست داشتند و عاشق او بو دند و عامل گرایش آنها حب الهی بود.
2 – وکسانی که بخاطر سیاست و منافع مادی و یا ترس و… و منطق و استدلال به وی متمایل شدند.
من به گروه اول محقق دینی می گویم . اینها با پاک کردن خود از زشتیها و پلشتیهای درون ، زمینه پذیرش ایمان و تابش انوار رسالت و نبوت و ولایت را ، بر قلوب خود مهیا نمودند. ابوذر ،بلال ،مقداد، یاسر و سمیه و … رسول خدا(ص) معشوق آنها بود از او نمی پرسیدند در کدام مدرسه یا حوزه درس خوانده است،سوادش چقدر است ،صرف و نحو می داند یا نه؟،کسی او را تایید می کند یا نه؟،احادیثی در اخبار گذشتگان او را تایید کرده است یا نه؟ این صحابه صورت وجمال محمدی را می دیدند و چون بر دلهای آنان زنگار تعلقات دنیوی و انحرافات نفسانی نبود برایمان آنها و عشق آنها افزوده می شد .و برخلاف اینان ،دشمنان، همان صورت را می دیدند و بر نفرت و دشمنی آنان افزوده می گشت و چون از درک حالات مومنین نسبت به پیامبر عاجز بودند با تهمت و افترا این رابطه میان پیامبر و اصحاب خاص او را نشانه ظلالت ،سحر و جادو و بدعت در جامعه می دانستند *
س – بسه، یعنی شما مرشد خود را در مقام رسول خدا می گذارید؟
ج – اینگونه نیست . مقام رسول خدا مقام رسالت و نبوت است و مولای من وبزرگان دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی افتخار دارند که پیروان راستین حضرت محمد (ص)و ائمه(ع) می باشند.*
س – چند سال است سلسله شما بوجود آمده است؟
ج – * از زمان حضرت آقای سلطان علیشاه یعنی نزدیک به یک قرن و نیم پیش نام گنابادی بر این سلسله گذاشته شده است و قبل از آن تنها نام این سلسله نعمت اللهی بوده است و قبل از آن نیز اسامی دیگری داشته است تا زمان حضرت رسول اکرم (ص).
س – حتما قبل از اسلام هم بوده است ؟!!
ج – اتفاقا واقعیت همین است ظهور درویشی با حضرت آدم(ع) آغاز می شود و در هر دوره ای نامی داشته است ولایت حقیقت درویشی است و همیشه بوده است و خواهد بود.اسم ونام تنها نشانه است حضرت رسول اكرم (ص) فرمود : "من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته جاهليه هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ (دوران) جاهليت مرده است." درویشی در هر زمانی ، معرفت به امام زمان همان عصر است .مولانا می فرماید پس به هر دوری ولیی قائم است آزمایش تا قیامت دائم است .و قرآن نیز درآیه 30 سوره بقره می فرماید : إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً من در زمين جانشينى قرار داد ه ام.*
س – شما می گویید این خلیفه حق درطول زمان درمیان درویشان بوده است؟
ج – *بله .تمامی انبیاء و اولیاء الهی درویش و در مقابل حق نیازمند بوده اند.*
س –امام زمان (ع) هم درویش است؟
ج – *امام عصر(عج) ، ولی وقت و صاجب ومولا و مقتدای درویشان است و دراویش سلسله
گنابادی افتخار دارند که پیرو ایشان بوده واز منتظران ظهور او می باشند*
8– آیا در وقایع قم و بروجرد و اصفهان شرکت و حضور داشتید ؟
ج – *بله، در هر سه شرکت داشتم.*
9– چه کسی به شما دستور دادکه تجمع کنید و هدفتان از تجمع چه بوده است؟
ج – *کسی به من دستوری نداد. قصد تجمعی هم وجود نداشت .در هر مصیبتی به مسئولین نامه نوشتیم و شکایت کردیم وکسی پاسخگو نبود ، با دروغ و افترا و جو سازی در هر قضیه ای آخر الامر بدهکار هم شدیم .من فکر کردم شاید بزرگان نظام ا صلا در جریان نیستند .برویم وبا نمایندگان خودمان حرف بزنیم .آن هم تنها با امضاء یک نامه .نه تجمعی ونه تحصنی و نه راهپیمایی .تنها می خواستیم با ما بر اساس قانون برخورد شود.وانگهی اگر تجمعی هم منظور بود خلاف قانون محسوب نمی شود.*
10– از کجا خبر دار شدید که جلوی مجلس شورای اسلامی باید تجمع کنید ؟
ج – *حقیقتش از مردم .امروز اخباربه سرعت و زود منتشر می شود.*
11– چرابه آقای تابنده سجده می کنید و پای او را می بوسید ؟
ج -*ما دردرویشی مراسم سجده یا دست بوسی نداریم .سجده به این معنی که در قرآن کریم آیه 100 سوره یوسف فرموده است: "وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّواْ لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِن قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا و پدر و مادرش را به تخت برنشانيد و [همه آنان (برادران)] پيش او به سجده درافتادند و [يوسف] گفت اى پدر اين است تعبير خواب پيشين من به يقين" . سجده به معنی این نیست که برادران یوسف، او را در مقام ذات سجده کردند .ما مولایمان را دوست می داریم و خاک پایش را توتیای چشم می کنیم چون ایشان راه خدا را به ما نشان داده است، حضرت رسول می فرماید : "مَنْ تَعَلَّمْتَ مِنْهُ حَرْفاً صِرْتَ لَهُ عَبْدا (هر كس من از او حرفي بياموزم بنده او شدهام )وحضرت امیر فرمود:")من علمنی حرفا فقد صیرنی عبدا = هرکس به من کلمه ای آموزد مرا بنده خود کرده است"( و من ازمولای خویش کتابی آموخته ام ،من به معلم ،پدر و مادر و مرجع تقلید خود هم سجده می کنم و بنده آنها نیز هستم اما نه به تعابیرمخالفین و جهال بلکه به تعبیر قرآن وحضرت رسول(ص) و علی (ع).*
12– چرا قطبیت صرفا در خاندان آقای تابنده می باشد ؟
ج – *به همان دلیل که ائمه (ع) ، تماما از فرزندان علی (ع) هستند و بسیاری از انبیاء پدر و فرزند هستند و نسبت سببی داشته اند. قطبیت امری الهی و معنوی است . اینکه قطبیت صرفا در این خاندان می باشد چه مشکل قانونی دارد ؟ وچه ربطی به دیگران دارد؟ و چرا برای شما مهم است؟*
13– چرا با وجود اینکه آقای تابنده روز شنبه در سخنرانی گفته بود که تجمع نکنید ،ولی شما تجمع کردید ؟
ج – *باز جنابعالی تکرار می کنید اولا تجمعی در کار نبود ، ثانیا من درجلسه سخنرانی ایشان نبودم، داشتم در پایتخت کشورم راه می رفتم که مرا دستگیر کردند.از طرفی اینکه من به فرمان مولای خویش گوش داده ام یا از این فرمان تخطی کرده ام تنها ایشان می توانند مرا بازخواست کنند .وظیفه شما بررسی قانونی بودن یا خلاف قانون بودن عملی است که اساسا تحقق نیافته است .*
14– چرا مشکلات خود را به قانون و حل آن را به مسئولین واگذار نکردید ؟
ج – *ما مشکلات خود را دقیقا به قانون و مسئولین واگذار کرده ایم و به همین دلیل ، هم اکنون در حال بازجویی از من هستید،پاسخ واگذار کردن مشکلات به مجریان قانون هم این است که برخلاف قانون، حق تجمع را از مظلوم می گیرند و او را بازداشت واسیر میکند. تحقیق بفرمایید در 3 سال گذشته دراویش چند نامه به مسئولین نوشته و چند شکایت نموده اند .نتیجه ی واگذاری مشکلات به قانون ومسئولین، شرایط امروز ماست.در قم و بروجرد و اصفهان و امروز (سوم اسفند) حرف دراویش گنابادی تنها این بوده است که مجریان قانون با ما قانونی برخورد نمایند و اگر اینچنین بود نباید امروز من در مقام متهم پاسخگوی شماباشم.*
15– چرا سبیل شما بلند است ؟ فعل شما به فتوای مراجع ، شرعا حرام است ؟
ج – * اولا بعضی از مراجع تقلید که مخالف شارب هستند فتوا داده اندکه گذاشتن شارب مکروه است.و میان مکروه با حرام فرق بسیار است .ثانیا حرام شرعی با جرم قانونی دو مقوله ی مختلف است .شما در مقام مجری قانون هستید یا مجری اجرای کتاب رساله عملیه مراجع تقلید . حرام شرعی موضوعی است و جرم قانونی مقوله ای دیگر است .از طرفی به فتوای مقام رهبری گذاشتن شارب منع شرعی ندارد .و اساسا شما نیز در مقام امربه معروف و نهی از منکر نیستید و قانونا مسئولیتی در این خصوص ندارید و سئوال شماهم غیر قانونی است . سئوال من از شما این است که آیا شما این موضوع را جز موارد اتهامی من می دانید ودر این خصوص آیا به من تفهیم اتهام نموده اید؟*
16– چرا به مسجد نمی روید و به خانقاه می روید؟
ج – *سئوال شما نشان می دهد که تبلیغات سوءمعاندین تصوف، علیه حقیقت و روح تشیع یعنی درویشی تا کجا وچگونه است؟ و فکر مردم راتا چه اندازه مشوش نموده اند!! اولا به مسجد می روم، ثانیا به خانقاه نمی روم ،ثالثا دراویش گنابادی حسینیه دارند و رابعا آن کسانی که در تبلیغات خود حسینیه های دراویش را خانقاه عنوان می کنند این سیاست را دنبال می نمایند که بتوانند عوام را در خراب کردن خانه ی حسین (ع) فریب داده شریک خود نمایند.*
17– آیا حضرت آیت الله خامنه ای را قبول دارید؟
ج – *ایشان رهبر نظام جمهوری اسلامی هستند و مرجع تقلید مسلمانان می باشند .*
18– آیا نظام جمهوری اسلامی را قبول دارید؟
ج – *نظام جمهوری اسلامی با رای اکثریت قاطع مردم مقبولیت و نتیجتا مشروعیت یافته است وبعضی از مسئولین با تخطی از قانون، عملا به مردم و نظامی که ظاهرا خود را وکیل و وصی آن می دانند، جفا می کنند. من نه با جمهوری مخالفم نه با اسلامی بودن جمهوری ، این تفسیر به رای از قانون و اجرای اشتباه قوانین توسط بعضی از مجریان و دست اندرکاران قدرت است که هم معنی جمهوریت را و هم معنای اسلامی بودن نظام را زیر سئوال می برند .اگر قانون اساسی اجرا شود چون این دستورالعمل خواست اکثریت ملت ایران است مخالفتی با آن ندارم . اگر به فرض بعضی از موارد قانونی هم ایراد داشته باشد قانون آن را پیش بینی کرده است و مردم می توانند توسط نمایندگان خود از طریق قانونی آن را تغییر دهند.*