✍ گروه دین و اندیشه مجذوبان نور
به نظر من محمد ثلاث که طرفدارانش او را شیرمحمد مینامند گناهکار بود و ادعای خود را به شرح ذیل بیان میدارم:
یاور ثلاث گناهکار بود چون از نام فامیلش توانستند فقط سه تن از نیروهای خودی را فدای طراحی خود نمایند و انعکاس وسیعتری در پی نداشت. او باید نام فامیل خود را کثرتی، انجمنی و… مینهاد و چون نکرد پس گناهکار بود.
ثلاث گناهکار بود زیرا دل به دلدار داده بود و عاشق شده بود و کسی که این جرائم را داشته باشد طبق شریعتِ حاکم شرع باید سنگسار و اعدام شود.
ثلاث گناهکار بود چون به جای آنکه آرام در گوشهای بنشیند و نظارهگر رفتگران خمیدهقامت باشد که کوی و برزن را نظافت میکنند و ماهها از حقوق و دستمزد خبری ندارند جاروی دستی در دست میگرفت و با ذوق فراوان کوچه و خیابان لیلی را آب و جارو میکرد.
ثلاث گناهکار بود زیرا وقتی هجمهی سنگین نیروها به سوی اتوبوس مرگ نشانه رفتند حتی تیری از آن همه رگبار و شاید آرپیجی! به بدنش اصابت نکرد تا قاضی پرونده راحتتر حکم یک گناهکار را صادر نماید.
محمد یا به قول دوستدارانش شیرمحمد گناهکار بود چون وقتی که مقابل کلانتری در اثر نوازش مأموران به سرای بعدی رهسپار شد، پس از ده دقیقهی دیگر زنده شد و از همانجا مستقیم با تنی مردار به انفرادی سپرده شد؛ بدون هیچ وکیل و بدون هیچگونه خبر از ماجراهای بیرون از زندان چنان استدلال و دفاع کرد که گویی زبدهترین وکلا و موثقترین اخبار روز را در اختیار دارد و از همه مهمتر آنقدر مأموران استنطاق و بازجویان را خسته کرد که حتی به فکر عذاب وجدان احتمالی آنان در آیندهشان نبود و با این حال بر استقامت خود میافزود. مگر سزای چنین افرادی جز چوبهی دار چه چیزی میتواند باشد؟
محمد ثلاث گناهکار بود زیرا به بهترین شکل ادای یاران امام حسین (ع) را در شب عاشورا که حقانیت و جایگاه خویش را در بین دو انگشت ولوی آن حضرت مشاهده فرمودند پیاده ساخت. به گونهای که هر عقلی میپذیرفت که حتماً ثلاث در تنگنای انفرادی و بایکوت شدید خبری و نوازشهای برادران محتسب، جایگاه خود را در کنار اولیای دین به تماشا نشسته و از مرگ و عواقب آن هراسی ندارد.
محمد ثلاث گناهکار بود چون همانند حلاج و دیگر عیّاران در بازجوییهایش و نیز در دادگاههای علنیاش! ندای «اُقتُلونی اُقتُلونی یا ثقات» سر میداد و این ندا به ذهن ما شنوندگان متبادر میشد که گویا او نیز حلاج زمان ماست.
آیا ثلاث گناهکار نبود در حالی که به سوی چوبهی دار میرفت و به جای آنکه از اعتقاداتش توبه کند و به دینِ مفتی و مجریِ حکمش ایمان بیاورد شاید به طناب نرسد آنگاه گویی که به ضیافت بسیار مهمی فراخوانده شده سرودِ «سیصد گل سرخ یک گل نصرانی/ ما را ز سر بریده میترسانی» سر میدهد و عاملان مرگش را ناامید میسازد، آن هم ناامیدی در سحرگاه اجرای عدالت؟
ثلاث صددرصد گناهکار بود زیرا بوسه را بر ضریح امامزادگان میزنند که منبع سرشار درآمد عدهی کثیری از متولیان است و او بیتوجه به این مهم بوسه بر طناب دار میزند یعنی اینکه چوبهی دار معراج مردان است.
از مهمترین ادلهی گناهکاری ثلاث همین بس که با شنیدن اعدام عجولانه و شتابزدهی او دلهای همهی آزاداندیشان، مدافعان حقوق بشر، دوستداران و هممسلکانش و… به درد آمد و تسلیت گفتند و خون از چشمانشان جاری گشت، و اگر کسی عمداً یا سهواً موجب رنجش خاطری شود گناهکار است.
شیخ ابراهیم فخرالدین عراقی رحمةالله علیه فرماید:
به کدام مذهب است این، به کدام ملت است این
که کشند عاشقی را که تو عاشقم چرایی؟
و من که دلایلیچند از هزاران دلیل گناهکاری محمد ثلاث را به شماره ردیف کردم خوب که به گناهکاری و بیگناهی خودم فکر میکنم از خودم و شیرمحمد یاورثلاث و جامعهی بشریت و کل هستی خجالت کشیده و سرِ شرمندگی به پیش انداخته و از راه دور بوسههای خالصانه و صادقانهی خود را به خاک مزار شیرمحمد یاورثلاث بیگناهِ عاشق میفرستم و امیدوارم همانگونه که بالادستش به نظر مرحمت بر او نگریست او نیز به شکرانهی آن رحمت بر گناهکاری من بنگرد و در پیشگاه آن کسی که صاحباختیار است شفیع و واسطهام گردد.