نگاهی به کیفیت اجرای «آییننامه اجرایی زندانها» در زندان فشافویه
✍️ گروه حقوقی مجذوبان نور
مجتمع ندامتگاهی تهران بزرگ یا زندان فشافویه که به قصد جمعآوری و نگهداری معتادان به مواد مخدر و بزهکاران اجتماعی طراحی و ساخته شده است پس از بازداشتهای گستردهی معترضان به وضع سیاسی و اجتماعی در دیماه سال گذشته، به بازداشتگاه فعالان اجتماعی و سیاسی بدل شد، بی آنکه اندک نسبتی بین فضای آن با موضوع «جرم سیاسی» وجود داشته باشد. اندکی پس از وقایع دیماه یعنی در یکم اسفند ۱۳۹۶ صدها درویش گنابادی که در حادثهای موسوم به گلستان هفتم بازداشت شده بودند نیز به این زندان منتقل شدند و همین باعث شد که اخبار این زندان به بیرون درز کند و این سؤال را در افکار عمومی ایجاد کند که آیا مجموعهای که قرار است از زندانیان بزهکار نگهداری کند برای برخورد با زندانیانی که به جرم عقیده و باور دینی یا سیاسی یا اجتماعیِ مخالف قرائت رسمی حکومت به زندان افتادهاند نیز آموزش دیده است؟ صدها بازداشتی وقایع دیماه سال گذشته، درویشان زندانی، معلمان زندانی و زندانیان عقیدتی و سیاسی دیگر مانند سهیل عربی که در این بازداشتگاه در میان زندانیان جرائمی مانند سرقت، قاچاق مواد مخدر و قتل نگهداری میشوند چه مشکلاتی دارند؟ و آیا حقوق بدیهی و انسانی همین زندانیان جرائم اجتماعی نیز در این زندان رعایت میشود؟
? این گزارش کیفیت اجرای مواد آییننامه اجرایی زندانها در زندان فشافویه را بررسی میکند:
⚖️ بند ج ماده ۲۶ آییننامه اجرایی زندانها تصریح میکند که: «از مهمترین وظایف قانونی رؤسای زندانها محافظت و مراقبت کامل از زندانی و همچنین مراقبت در نحوهی رفتار دیگر مسئولان و مأموران تحت امر خود با زندانیان است». سایت مجذوبان نور پایگاه خبری نزدیک به درویشان گنابادی در گزارشی از زندان فشافویه نوشته بود: «رفتار کادر زندان با زندانیان و محکومان را تنها میتوان «شرمآور» توصیف کرد. اگر یک زندانی به هر دلیلی تخلف کند یا با زندانیان دیگر درگیر شود، «تنبیه بدنی» ازجمله گزینههای روی میز افسرنگهبانی برای برخورد با اوست. مقابل چشم زندانیان دیگر او را با کابل پلاستیکی و فلزی یا با سیلی و لگد تنبیه میکنند. البته تنبیه شدیدتر برای زندانیان، انتقال آنها به بندهایی است که در مقابل چنین بندهای فاجعهای، به شکنجهگاه میماند». نادر فتورهچی که تجربهی بازداشتی یک-دو روزه را در این زندان داشته است خبر میدهد که زندانبانها از خود سلب مسئولیت کردهاند و نگهداری از زندانیان را به خود آنان سپردهاند. به گفتهی او: «پرخاش، تندخویی و نگاه از بالا به پایین به زندانیان تازهوارد تقریباً امری بدیهیست … با معتادان، سرقتیها، «کر و کثیفها» و افغانیها به معنای دقیق کلمه در بدو امر مثل «حیوان» و «احشام» برخورد میشود. در کل قرنطینه فقط یک «افسر نگهبان» که مأمور دولت است وجود دارد و مابقی امورات زندان اعم از پذیرش، خدمات، آشپزی، ناظر شب و انتقال مددجو به زندان توسط خود زندانیان اداره میشود. به غیر از یک افسرنگهبان، یک روحانی (مسئول فرهنگی) و یک «مددیار» نیز از «پرسنل» هستند که البته وجودشان هیچ خاصیتی برای زندانیان ندارد.
⚖️ بر اساس ماده ۶۵ آییننامه اجرایی زندانها «زندانیان حسب سابقه، سن، جنسیت، نوع جرم، تابعیت، مدت مجازات، وضع جسمانی و روانی و چگونگی شخصیت و استعداد به يكی از قسمتهای زندان يا مؤسسات تأمینی و تربیتی معرفی میگردند». پراکنده کردن درویشان گنابادی، معلمان زندانی و معترضان دیماه در بندهای موسوم به متادون، سرقتیها، مالیها و اشرار نشان میدهد که این ماده از آییننامه اجرایی به چه نحو و تا چه میزان از سوی مسئولان زندان فشافویه و بالادستیهای آنان در سازمان زندانها و قوه قضاییه رعایت میشود. نگهداری از زندانیان سیاسی و عقیدتی در میان بزهکاران اجتماعی که گفته میشود سرویسهای بهداشتی زندان و هواخوری را به محل تزریق و مصرف مواد مخدر تبدیل کردهاند با استناد به همین ماده از آییننامه اجرایی زندانها مصداق شکنجهی روحی و جسمی آنان است خاصه این که این زندانیان بر اثر تزریق سرنگهای آلوده در مکانهای غیربهداشتی مانند توالت به مرض عفونی مبتلا میشوند و جانشان را از دست میدهند. در اثر همین شکنجهی نامحسوس است که سهیل عربی در اعتراض به عدم کنترل مسئولان فشافویه بر ورود و توزیع مواد مخدر به داخل زندان دست به اعتصاب غذا میزند و یا وحید صیادی نصیری چنان از وضعیت بغرنج زندان لنگرود قم به ستوه میآید که دست به اعتصاب غذا میزند مگر از این طریق او را به زندان رجاییشهر یا اوین منتقل کنند بلکه باقی دوران حبسش را در میان زندانیان سیاسی بگذراند اما جانش را در مسیر تحقق این خواستهی ابتدایی از دست میدهد.
⚖️ ماده ۹۶ آییننامه اجرایی بیان میدارد: «وضع اماكن زندان عموماً و آسايشگاه زندانیان خصوصاً بايد منطبق با اصول بهداشتی باشد». نادر فتورهچی در گزارش توییتری خود نوشته بود: مددجویان، با هر جرمی و با هر قرار بازداشتی از آب آشامیدنی بدون مزه، تهویه، دستشویی، سیگار و غذای قابل هضم (ماکارونی سرد و نیمپز، برنج زرد سرد و نپخته) محروم هستند. فشافویه، از آنرو که برای زندانیان معتاد که قدرت تحرک کمی دارند طراحی شده، فاقد «توالت عمومی»ست. توالت، یک سوراخ در کف یک محوطه ۶۰ در ۶۰ سانت بدون شلنگ و روشویی و نور است که با یک پرده از تختها و کف سلولهای ۳ در ۳ متر، که ۲۶ تا ۳۲ مددجو در آنها «میلولند» جدا شده است. در سلولهای قرنطینه (فیزیکها)، سه تخت سهطبقه و دو پتو در کف اتاق وجود دارد. دو پنجرهی فوقانی فاقد شیشه است، کولر و شوفاژ وجود ندارد، آب از ساعت ۴ بعدازظهر تا ۷ صبح قطع است و نور با یک لامپ مهتابی ۱۰۰ وات تأمین میشود که اگر بسوزد، تعویض آن به قول زندانیان «با کرامالکاتبین است». درویشان زندانی نیز در گزارشهای پیاپیای که در قالب مکالمه تلفنی و نامهنگاری با مسئولان زندان منتشر کردهاند گفته بودند: در فقدان بهداشت، شپش و ساس و سالک و از همه مهمتر موشها همبندی ثابت زندانیان شدهاند و انواع بیماریهای پوستی و عفونی را با آنان به اشتراک میگذارند. زندانیان سیاسی و عقیدتی نهتنها باید کفخواب باشند بلکه جای خوابشان نه در اتاق بلکه در راهروها و مقابل سرویسهای بهداشتیای است که زندانیان ساعت به ساعت برای مصرف مواد آنجا را اشغال میکنند. علی محمدشاهی درویش زندانی محبوس در سالن ۶ تیپ ۱ زندان فشافویه گفته بود: حداقل نصف سرویسها غیرقابل استفاده میباشند. هر سالن حدود ۶ عدد سینک ظرفشویی دارد که هم برای شستشوی ظرف و هم برای رخت و لباس از آن استفاده میشود. حمام نیز نهتنها از این قاعده مستثنا نبوده بلکه وضعیت بدتر و کثیفتری دارد. اولاً که در حمام آب داغ وجود ندارد که هرساله سرد شدن هوا مشکل را چندینبرابر میکند. هر سالن جمعاً حدود ۱۵ عدد دوش حمام دارد که معمولاً سه یا چهار تا از آنها معیوب بوده. چیزی حدود یازده-دوازده عدد دوش برای ۵۰۰ نفر میماند. یعنی حدود نیم ساعت باید در صف ایستاده تا بتوانی حمام کنی، و مدتزمان استفاده از دوش برای هر نفر ۵ دقیقه میباشد. کف حمام همیشه مملو از آب بوده که نهتنها موجب پاکیزگی نمیشود بلکه کثیفتر هم میشوی.
⚖️ در تبصره ماده ۱۱ آییننامه اجرایی بازداشتگاههای موقت مصوب ۱۳۸۵ بیان شده است که: «متهمان میتوانند از وسائل شخصی خود مانند تلفن همراه و رایانه استفاده نمایند». تراکم بالای جمعیت در بندها که ناشی از پذیرش مازاد بر ظرفیت است از دیگر چالشهای جدی تحمل حبس در زندان فشافویه محسوب میشود. عموم اندرزگاهها یا تیپهای این زندان بیش از ۲/۵برابر ظرفیت، زندانی در خود جا دادهاند. زندانیان مواد مخدر حق تلفن خود را (پنج دقیقه در روز) در ازای تأمین هروئین مصرفی (بستهای ۲۰هزار تومان) به زندانیان سیاسی یا زندانیان نیازمند دیگر میفروشند.
⚖️ در ماده ۹۹ آییننامه اجرایی زندانها قید شده است که «در موارد فوری، زندانی بیمار به دستور پزشک يا بهداری زندان و اجازهی رئیس زندان يا جانشین او به بیمارستان اعزام میگردد». مجذوبان نور در گزارشی نوشته بود: «هر زندانی در ماه فقط یک بار حق مریض شدن و ویزیت پزشکی و درخواست دارو دارد و آن هم بستگی تام و تمام به میزان وخامت بیماری او دارد. این سهمیه و جیره در شرایطی به زندانی تعلق میگیرد که بهداری زندان مطابق برنامه سرویس داده و پزشکان و پرستاران دست به اعتصاب نزده باشند. کادر درمانی زندان از ابتدای سال جاری به دلیل عدم دریافت معوقات بارها دست به اعتصاب زدهاند و همین امر باعث شده است تا اعزامهای پزشکی زندانیانِ لازمالعلاج معلق شود. همچنین گزارش شده است که تنها داروی موجود و در دسترس در زندان فشافویه «متادون» است و حتی قرص سرماخوردگی نیز در این زندان به همه نمیرسد. وضعیت درمانی زندان فشافویه به حدی بحرانی شده است که چندی پیش گزارش شد یک زندانی به نام «اسکندر بدرلو» فرزند براتعلی به دلیل تعویق یکهفتهای در درمانش به دلیل سرماخوردگی و عفونت ریه کشته شد. اسکندر ۲۷ساله به جرم سرقت به ۹ ماه حبس محکوم شده بود. او که شغل و پیشهاش خرید و فروش ضایعات بود مردادماه سال جاری به زندان افتاد و پس از تحمل پنج ماه حبس در ساعات بامدادی ۲۲ آذر از دنیا رفت زیرا نه دارویی در زندان بود و نه پزشکی که او را در زندان معاینه و مداوا کند.
⚖️ مسئولان زندان بر اساس تبصره ۲ ماده ۸۹ آییننامه اجرایی زندانها موظف به تهیهی غذای مخصوص برای بیماران هستند و طبق مندرجات این تبصره: «زندانیان بیمار طبق برنامه و نظریهی پزشک معالج در مدتی كه برای آنان تعیین شده است از غذای مخصوص بهداری استفاده خواهند نمود». این ماده بیشتر به یک طنز و مطایبه شبیه است تا قانونی لازمالاجرا. بارها گزارش شده است که جیرهی غذایی روزانهی زندانیان فشافویه به نصف رسیده و حتی روزها به آنان جیرهی نان داده نمیشود. پیشتر رئیس سازمان زندانها اعلام کرده بود که سرانه روزانه یک زندانی برای سه وعده غذایی تنها ۵هزار تومان است.
⚖️ در ماده ۱۶۴ آییننامه اجرایی زندانها آمده است: «استفاده از دستبند برای زندانی جهت كنترل و جلوگیری از خودزنی و ايذاء و آزار ديگران يا ايراد خسارت به اموال، با دستور رئیس زندان و در غیاب وی بالاترين مقام مسئول در زندان مجاز میباشد». تبصره: «استفاده از پابند فقط در صورتی مجاز است كه بهوسیلهی دستبند يا تمهیدات ديگر نتوان زندانی را كنترل كرد». در جایی که قانون صراحتاً بیان میدارد؛ «پوشیدن لباس مخصوص زندانی برای زندانیان الزامی نیست مگر به تشخیص رئیس زندان» (ماده ۸۶ آییننامه اجرایی زندانها) برای این مورد کافی است به یاد بیاوریم تصویر قاسم شعلهسعدی و آرش کیخسروی دو وکیل دادگستری را که به دلیل تحصن در مقابل مجلس بازداشت و در مقابل انظار عمومی با لباس زندان و دستبند و پابند از زندان فشافویه به دادگاه اتقلاب اعزام شدند.