نامه یک درویش از زندان به مادرش در بستر بیماری سرطان
محمد کریمایی درویش گنابادی زندانی در فشافویه که در جریان وقایع گلستان هفتم دستگیر و به ۷ سال حبس تعزیری محکوم شده بود خطاب به مادرش که به بیماری سرطان مبتلاست نامهای نوشته که متن آن به شرح زیر است:
باسلام خدمت مادر عزیزم. امروز سالروز تولدم هست، روزی که قاعدتاً باید خوشحال باشم، نمیشود خوشحال بود زمانی که معلم دوستی و محبت و آموزگار صلح و تنها راهبر راه انسانیت ماههاست که در حصر خانگی قرار دارد و شیطانپرستان از خدا بیخبر تا توانستند برای مولای معظمم جناب دکتر نورعلی تابنده محدودیتهای بسیاری ایجاد کردند. چگونه میتوان در آسایش بود و در راحتی زیست و چه جای آسایش هنگامی که او در آسایش نیست؟ ولی در این زندان شادم و مجازات میشوم به جرم اعتقادم، به جرم دوست داشتن، به جرم آنکه صرفاً نگران کسی بودم که دوستش دارم.
مادرم، در این دوران خداوند خواست که [من و] همسرم و همراه زندگیام این راه را با هم تجربه کنیم و هر دو طعم دوست داشتن یکی را با هم بچشیم، و چه روزگاری بر من گذشت از بیخبری آن دوران، روزهایی که همسرم به همراه خواهرانش به غیر از سختی حبس، زیر لگد مأموران زندان قرار گرفتند. افتخار میکنم به داشتن برادران و خواهرانی که با وجود مشکلات بسیار در مقابل خواست شیطان ایستادند و به او «نه» گفتند و به زندان افتادند، خواهرانی که درس مردانگی را معلم شدند و به مدعیان در عمل ثابت کردند [که] عشق به خداوند فراتر از وعظ و پند است.
مادر عزیزم زندان شده تمرین تمسک به ریسمان الهی و تمرین اعتماد به خدا، تمرین امید به خدا و جایی که رنگها در پیش او رنگ میبازد. و اینکه متوجه شدهام بیمار شدهای. به خاطر دارم سالهایی که برایم زحمت کشیدهای و رنجها بردی و در این دوران از رنج من رنجها کشیدهای. و من سپاسگذارم. مرا ببخش که در این زمان نتوانستم در کنارت باشم و ناتوان از بودن در کنارت. با هر مهر و محبتی مخالفند آنان که بر طبل جدایی میکوبند، خواه این محبت رابطهی مریدی با مرادش باشد یا رابطهی فرزندی با مادرش یا همسری با همسرش. آنها موافق بر جدایی هستند. شیطان نمیتواند عشق را ببیند و قلب او پر است از حسادت. محبان را با سرنیزه و باتوم و زندان از هم جدا میکنند. مسیر الهی و مربی بزرگوار آن همیشه یادآور جایگاه الهی و شأن والدین بوده و ایشان هستند که به زیباترین شکل، این مهر الهی را برایم به تصویر کشیدند. این جدایی ظاهری برخلاف میل آنهایی که طراح آن بودند محبت را بین دوستداران روزافزون کرد و این رابطه و دوستی نسبت به گذشته بیشتر شد و این را معجزهی خداوند میدانم و از درگاه الهی تمنای سلامتی و طول عمر و رفع حصر ظاهری جناب دکتر نورعلی تابنده را از خداوند متعال خواستارم و امیدوارم که بهزودی در صحت و سلامتی ملاقاتشان کنم.