گزارش به مرجع صالحه قضايي ارسال تا با مباشرين و معاونين و با كساني كه در ادامه اقدامات ضد امنيتي عليه نظام پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوري و در راستاي ادامه همان خط و جريان با نشر اكاذيب و ايراد تهمت و افترا علاوه بر تشويش اذهان عمومي به حيثيت و اعتبار نظام و بعضي از نهادهاي نظام و همچنين موجب هتك حيثيت و حرمت بعضي از مردم شدهاند برخورد عادلانه و قاطع صورت گيرد.
حضرت آيتالله لاريجاني (زيدعزه العالي)
رياست محترم قوه قضاييه
سلام عليكم
در پي ارسال نامه از طرف آقاي مهدي كروبي به حضرتعالي مبني بر آزار و تجاوز جنسي به بعضي از افراد دستگير شده در آشوبهاي ماههاي اخير و ارجاع آن نامه به هيأت سه نفره براي پيگيري جدي و اعلام نتيجه به استحضار ميرسد:
-پس از وصول نامه كروبي، ايشان بلافاصله براي اداء توضيح و ارائه مستندات موارد ادعايي جهت حضور در هيأت سه نفره به دفتر دادستان كل كشور فراخوانده شد.
-آقاي كروبي در وقت مقرر در جمع هيأت در دادستاني كل حاضر و پس از اشاره به زمان انتخابات و بعد از آن در پاسخ اين سؤال كه ادعا و مستندات شما مبني بر تجاوز جنسي به بعضي از افراد دستگير شده در آشوبهاي اخير چيست؟ توضيح دادند:
من مطالبي را در اين خصوص شنيدهام و بر اثر فشار و ناراحتي روحي نامهاي به آقاي هاشمي رفسنجاني نوشتم و پس از ده روز آن را روي سايت قرار دادم و آن را منتشر كردم.
سؤال شد افراد مورد نظر شما چه كساني هستند و چگونه شما به اين مسأله پي برديد؟
وي در پاسخ ميگويد:
1-ترانه موسوي
من ترانه موسوي يا اعضاء خانواده او را نديدهام و از افراد مرتبط با آقاي ميرحسين موسوي و اعضاي كميتهاي كه من و آقاي موسوي تشكيل دادهايم شنيدهام و خودم اطمينان ندارم و فقط صرفاً شنيدههاي اينجانب است و در اين مورد مستندي ندارم.
2-الف – ش
ابتدا از طريق افراد حزب خودمان يعني حزب اعتماد ملي شنيدم كه اين فرد گفته سه نفر مرا در خيابان جُردن سوار ماشين كردند و به محلي بردند. در آنجا افراد ديگري هم بودند كه من چشمهايم بسته بود كه هيچ كس را نديدم و نميشناسم مورد ضرب و شتم مكرر قرار گرفتم و به من درحالي كه ايستاده بودم و دستهايم بسته بود و از بالا آويزان كرده بودند به نحوي كه پاهايم به سختي به زمين ميرسيد به من تجاوز جنسي شد. من خودم اين فرد را خواستم و اظهارات او را شنيدم و سپس يكي از اعضاء حزب اعتماد ملي اظهارات ايشان را روي يك لوح فشرده ضبط كرد كه يك نسخه از آن را به شما تحويل ميدهم.
از آقاي كروبي سؤال شد آقاي الف -ش در چه روزي و در كدام يك از آشوبهاي خياباني دستگير شده است؟
آقاي كروبي پاسخ داد: نميدانم من سؤال نكردم ولي در تظاهرات و درگيري نبود. ميگويد در خيابان جردن تنها بودم و سه نفر مرا سوار يك ماشين كردند و بردند.
3-فرد سومي است كه ادعاي تجاوز ندارد و من هم او را نديدهام و فقط از افراد مرتبط با حزب اعتماد ملي و آقاي ميرحسين موسوي شنيدهام. اين فرد هم در تظاهرات و درگيريها نبوده ولي گفته چند نفر مرا دستگير كردند و به شدت مرا مورد ضرب و شتم قرار دادند به صورتي كه سر و صورت و بسياري از اعضاء بدنم زخم شده و خود خانواده او از همه اعضاء بدن او عكس گرفتهاند و من يك نسخه از اين عكسها را به شما ميدهم.
4-خانم م- الف
اين خانم از طرف بچههاي حزب اعتماد ملي به من معرفي شد و من با او صحبت كردم و او ادعاي تجاوز جنسي ندارد ولي ميگويد روز اول دستگيري مرا به اداره آگاهي بردند و در آنجا مورد ضرب و شتم و هتاكي قرار گرفتم و در مقابل عكسالعمل من لباس مرا كشيدند و دست آنها به بدن من برخورد كرد.
5-فرد ديگري به نام س – پ
اين خانم فرزند شهيد است و چند نفر از اعضاء خانوادة او شهيد شدهاند و از طرفداران آقاي موسوي بودند كه با مادرش شبانه تكبير ميگفتند. آمدهاند او را در منزل دستگير كردهاند و سپس او را مورد ضرب و شتم قرار دادهاند و پس از چند روز جنازه او را كه بخشي از قسمت پايين بدن او با اسيد سوخته بوده مخفيانه به خاك سپردهاند. افراد آقاي ميرحسين به منزل او رفتهاند و شنيدهام آقاي ميرحسين موسوي در جلسه ختم او شركت كرده است و من هم قرار بود به منزل آنها بروم كه فرصت نشد و فرزندم به سراغ آنها رفت.
از آقاي كروبي سؤال شد آيا آنچه در مورد اين چند نفر شنيدهايد براي شما اطمينان حاصل شده كه اين افراد را در درگيريها و آشوبهاي بعد از انتخابات دستگير و مورد ضرب و شتم و احياناً تجاوز جنسي قرار دادهاند؟
آقاي كروبي پاسخ داد: نه. من اطمينان ندارم و اينها شنيدههاي من است ولي چون در انتخابات معترض بودم و ذهنيتي داشتم لذا هر كسي ادعايي داشت به سراغ او ميرفتيم و يا آنها را دعوت ميكرديم و با آنها صحبت ميكرديم.
از آقاي كروبي سؤال شد از چه زماني به شما و يا حزب اعتماد ملي مراجعه كردند؟
آقاي كروبي پاسخ داد: بعد از اينكه من نامه به آقاي هاشمي رفسنجاني نوشتم و پس از اينكه نامه را منتشر كردم و در سايت قرار دادم مراجعه كردند.
سؤال شد اگر اطمينان به مسائل مطروحه نداشتيد و قبل از اينكه نامه بنويسيد و روي سايت قرار دهيد كسي به شما مراجعه نداشته و حرفي نزده است بر چه اساس و مبنايي نامه نوشتيد و منتشر كرديد و مطالبي كه اثبات آن نياز به بررسيهاي دقيق قضايي دارد كه مورد سوء استفاده همه دشمنان و بدخواهان قرار گرفت در نامه خود به نظام و نهادها نسبت داديد؟
آقاي كروبي به اينگونه سؤالات كه به روشن شدن واقعيات كمك ميكرد به شدت واكنش نشان ميدادند و از موضوع ادعايي منحرف و به تقلب و امثال آن ميپرداختند.
به آقاي كروبي گفته شد احتمال نميدهيد افرادي مغرض و يا فرصتطلب بخواهند با طرح اينگونه مسايل ذهن مردم را با طرح مسايلي كه هيچ ارتباطي با مسائل بعد از انتخابات ندارد منحرف و موجب بياعتمادي مردم به نظام و مسئولين شوند؟
آقاي كروبي پاسخ داد: اگر واقعاً ثابت شود كه اين موارد صحيح نبوده است خودم با كمال شجاعت به مردم ميگويم من اشتباه كردم.
آقاي كروبي پس از پايان جلسه 4 عدد لوح فشرده كه مدعي بود افراد حزب اعتماد ملي تهيه كردهاند جهت بررسي به هيأت تحويل دادند و مقرر شد پس از ملاحظه لوحهاي فشرده و پيگيري موارد ادعايي درصورت لزوم مجدداً كروبي خواسته شود.
از همان روز موضوع با جديت از طرف هيأت پيگيري شد، ابتدا لوح فشرده مربوط به الف -ش كه مورد ادعاي اصلي و به اصطلاح مستند اصلي كروبي بود، ملاحظه شد.
نكات بسيار قابل توجه و تأملي در چگونگي تهيه و ساخت اين لوح فشرده ملاحظه شد و به روشني مشخص بود كه چه القائاتي به ياد شده صورت گرفته كه مشروح آن پيوست گزارش است و با توجه به نكات تأمل برانگيز مقرر شد به نحو مقتضي از الف -ش و تهيه كنندگان لوح فشرده تحقيق شود كه فرداي همان روز از دفتر كروبي ازطريق سايت حزب اعتماد ملي اعلام شد الف -ش مفقود شده است.
در ادامه تحقيقات مشخص شد الف -ش كه مدعي هستند مفقود شده و حتي به ظاهر خانواده او هم از او اطلاعي ندارد به صورت مخفيانه با يكي از افراد مرتبط با كروبي و حزب اعتماد ملي به نام داوري كه يكي از تهيهكنندگان لوح فشرده و يكي از افراد معرفي كننده اين فرد به كروبي بود در تماس است و از ناحيه آقاي داوري راهنمايي ميشود.
گرچه تحقيقات در زواياي مختلف اين مورد ادامه دارد ولي تاكنون اجمالاً مشخص شده آقاي الف- ش در هيچ يك از درگيريهاي خياباني دستگير نشده و در هيچ يك از مراكز انتظامي و امنيتي سابقهاي مبني بر بازداشت و دستگيري ندارد و تهيه لوح فشرده نيز كاملاً با انگيزه سياسي و البته خيلي ناشيانه تهيه شده است و در اظهارات الف – ش در اين لوح فشرده ابهامات و تناقضات زيادي وجود دارد و شايد همين امر سبب شده كه بلافاصله او را مخفي كرده و مخفيانه از حزب اعتماد ملي با او در تماس هستند ولي اعلام ميكنند كه او مفقود شده است.
در ادامه تحقيقات مشخص شد:
1-ادعاي آقاي كروبي به نقل از اطرافيان خود يا آقاي ميرحسين موسوي پايه و اساسي نداشته و عاري از حقيقت ميباشد.
2-آقاي كروبي درمورد خانم س -پ ادعا كرده بود كه فرزند جانباز شيميايي است كه همراه مادرش شبانه الله اكبر ميگفته او را دستگير كردهاند و سپس او را مورد آزار قرار داده و پس از چند روز جنازه او را كه با اسيد سوزانده شده بود مخفيانه به خاك سپردهاند و درخصوص همين س – پ سايتهاي وابسته به آقايان ميرحسين موسوي و كروبي و به رونويسي از سايتهاي وابسته به اين دو نفر رسانههاي مختلف ضدانقلاب قلم فرسائيهاي فراواني عليه نظام و نهادها كردهاند كه به گوشهاي از آن و نتيجة تحقيقات در اين خصوص به شرح ذيل اشاره ميشود:
در مورخه 8/6/88 دربرخي از سايتها چنين آمده است:
" افشاء نام و نشان يكي از شهدايي كه مخفيانه در قطعه 302 بهشت زهرا دفن شد س- پ ( نام كامل در سايت ذكر شده است) قرباني جنايت لباس شخصيها، اطلاعات جديدي درباره يك شهيد گمنام جنبش سبز از دو روز قبل به موج سبز آزادي رسيد كه در اين دو روز جزئيات آن را مورد بررسي قرار داديم و از صحت آن مطمئن شديم س – پ تنها فرزند جانباز شهيد ع – پ كه در يكي از شبهاي پس از كودتا درحالي كه به الله اكبر گفتن شبانه بر پشت بام خانهشان بوده از سوي نيروهاي لباس شخصي بسيج دستگير شد و پس از بيست روز جنازه او در يكي از سردخانههاي جنوب تهران از سوي مادرش شناسايي شد.
گفتني است مراسم س – پ روز شنبه هفتم شهريور به صورت محدود در مسجد قلهك برگزارشد و نمايندگاني از جنبش سبز براي همدردي با خانواده در اين مراسم شركت كردند."
در اعلاميه به اصطلاح فوت اين خانم آمده است:
… بدين وسيله درگذشت غنچه پرپرشده مرحومه س – پ تنها فرزند جانباز شهيد ع – پ را به اطلاع اقوام و آشنايان ميرساند.
در مورد مشاراليه تحقيق شد و مشخص شد:
1- پدر وي شهيد نبوده و چند سال پيش فوت كرده و اصولاً (س – پ) تنها فرزند خانواده نيست و دختر شهيد هم نيست.
2-مشاراليه با مادرش اختلاف داشته و از سال 86 تاكنون 6 مورد از منزل فراري شده و هر بار مادرش براي پيدا كردن او به مراكز انتظامي مراجعه داشته است و در مواردي پس از روزهايي به منزل برگشته و در چند مورد هم توسط مأمورين انتظامي با پسر و دختر ديگر دستگير و زنداني و يا تحويل مادرش شده است كه گزارش مبسوط آن پيوست است.
در مورد اخير مادر س – پ بنام الف – ع در 21/4/88 در نامهاي به يكي از سران مينويسد:
… در روز شنبه 13/4/88 ساعت 13:45 براي تهيه دارو از منزل خارج شده بود. در هنگام بازگشت با عدم حضور دخترم مواجه شدم و از آن تاريخ تاكنون از او اطلاعي ندارد و استدعا دارم دستور دهيد فرزندم را پيدا كنند.
3- از قرار اطلاع خانم مذكور چند روز پيش تماس ميگيرد و ميگويد من تا چند روز ديگر به منزل برميگردم.
4- مادر وي از آنچه كه آقاي كروبي و مرتبطين با آقاي ميرحسين موسوي و سايتهاي مربوطه گفته و نوشتهاند اظهار بياطلاعي ميكند و ميگويد نميدانم دخترم دستگير شده و يا مثل دفعات قبل از خانه بيرون رفته و هيچ اطلاعي از وضعيت او ندارم.
5- آنچه كه فعلاً قطعي است عدم حضور س – پ است كه مثل دفعات قبل از خانه فرار ميكرده و ساير مسائل مطروحه از ناحيه آقاي كروبي و افراد مرتبط با آقاي ميرحسين موسوي به هيچ وجه صحت ندارد.
8- مادر مشاراليه ميگويد فردي با منزل ما تماس گرفت و گفت دخترت كشته شده و جنازه او را دفن كردهاند و تلفن را قطع كرد و خودش را معرفي نكرد. من كه از فرارهاي قبلي دخترم بين همسايگان و آشنايان رنج ميبردم و اين بار نيز دخترم مدتي بود كه نبود و اين تلفن هم بيشتر مرا نگران كرد موضوع را به يكي از همسايگان بنام اشراقي (كارمند بانك ملي و مرتبط با ستاد آقاي ميرحسين موسوي) و خانم كاشاني كه در جريان فرارهاي قبلي دخترم بود در ميان گذاشتم و قرار شد براي او جلسه ختمي بگيرم و كارهاي بعدي را براي گرفتن مسجد و… آقاي اشراقي دنبال كرد.
فرداي آن روز كه مسأله را با آقاي اشراقي مطرح كرده بودم و قرار شد جلسه ختم برقرار كنيم حدود ساعت 10 شب فردي بنام آقاي مقيسه با منزل ما تماس گرفت و گفت به شما تسليت ميگويم و در مراسم شما هم شركت ميكنيم. من گفتم شما را نميشناسم آقاي مقيسه گفت دختر شما كشته شده، جريان چيست؟ من تأكيد كردم من اصلاً شما را نميشناسم و اصلاً موضوع اين نيست، آقاي مقيسه تلفن را قطع كرد.
روزي كه در مسجد قلهك مراسم داشتيم وقتي مداح اعلام كرد آقاي ميرحسين موسوي شركت كرده من خيلي تعجب كردم و بعد به من اطلاع دادند كه آقاي ميرحسين ميخواهد به منزل بيايد و تسليت بگويد كه من قبول نكردم. از يك روز قبل از ختم و تا دو سه روز بعد مكرر افرادي كه خود را از طرف آقاي ميرحسين موسوي معرفي ميكردند با من تماس ميگرفتند و مطالبي را مطرح ميكردند كه من در جريان نبودم و يا چيزهايي ميگفتند كه من تكذيب ميكردم.
روز سه شنبه 10/6/88 حدود ساعت 30/21 آقاي مقيسه به درب منزل ما مراجعه كرد و گفت به همراه همسر جواد امام از طرف كميته آقايان موسوي و كروبي براي دلجويي آمدهايم و به آقاي كاتوزيان نماينده مجلس هم اطلاع داده شده كه او هم بيايد. من گفتم شما را نميشناسم و در منزل تنها هستم و درب را باز نكردم. آقاي مقيسه گفت چرا ميترسيد ما براي كمك به شما و پيگيري موضوع آمدهايم. من مخالفت كردم و اجازه ورود به منزل ندادم. آقاي كاتوزيان نيز همان شب حدود ساعت 30/22 آمد و به او هم گفتم من در منزل تنها هستم و اجازه ورود ندارم.
با مشخص شدن موارد فوق آقاي كروبي براي ساعت 14 روز 16/6/88 مجدداً به دادستاني كل كشور فراخوانده شد و با حضور در هيأت سه نفره به بيان نتيجه تحقيقات و نحوه رسيدگي پرداخته شد.
در ابتداي جلسه و قبل از بيان نتيجه تحقيقات هيأت از آقاي كروبي پرسيده شد آيا ظرف اين مدت غير از آنچه در جلسه قبل گفتيد مطلب ديگري درخصوص موارد ادعايي داريد يا نه؟
آقاي كروبي جواب داد: ظاهراً س – پ دختر شهيد نبوده و در اين رابطه اشتباه شده، دختر خانمي با يك نفر ديگر به من مراجعه كرد و گفت من خواهر س – پ هستم و پدر ما شهيد نشده است چند سال پيش فوت كرده و من ميخواستم از چگونگي مرگ خواهرم مطلع شوم. من (كروبي) گفتم از چگونگي آن اطلاع ندارم و اين مسائل را شنيدهام. گفت آدرس منزل آنها را به من بدهند گفتم چگونه آدرس خواهرت را نداريد. گفت: ما با زن پدرمان اختلاف شديد داشتيم و من رفت و آمد نميكردم و آدرس او را ندارم.
من (كروبي) با بچهها تماس گرفتم و گفتم اين خانم چنين ميگويد كه پدرش شهيد نشده است. آنها گفتند درست است پدرش شهيد نشده. از آقاي كروبي پرسيده شد كه چه كسي در جريان وضعيت اين خانم بوده؟ آقاي كروبي جواب داد: آقاي مقيسه گفته پدر ايشان شهيد نشده و نيز گفته ظاهراً دختر زنده است و تماس گرفته است.
با آقاي كروبي به تفصيل و به صورت دوستانه صحبت شد و جزئيات تحقيقات با ايشان مرور شد و آقاي كروبي قبول كرد مسائل مطروحه درمورد س -پ كاملاً بياساس و با انگيزه سياسي مطرح شده است.
همچنين وقتي به آقاي كروبي نكات مربوط به لوح فشرده آقاي الف- ش مطرح شد و گفته شد دفتر شما بلافاصله پس از حضور شما در دادستاني اعلام كرد آقاي الف -ش مفقود شده است، آقاي كروبي گفت: آقاي داوري از حزب اعتماد ملي و از نزديكان من با چند نفر ديگر لوح فشرده را تهيه كردهاند و اكنون هم آقاي الف -ش با آقاي داوري در تماس ميباشد.
چگونگي تحقيقات و بيپايه و اساس بودن موضوعات مطروحه درمورد ترانه موسوي نيز با آقاي كروبي در ميان گذاشته و گفته شد حال كه واقعيت براي شما مشخص شد حداقل در چند مورد ازجمله س -پ قبول داريد كه مطالب گفته شده خلاف بوده و مغرضانه چنين مطالب كذب و ناروايي عليه نظام و مردم تهيه و منتشر شده و بهترين دستمايه براي دشمنان قرار گرفته است و با توجه به صحبتي كه در جلسه قبل داشتيد كه اگر براي شما ثابت شد موردي اشتباه بوده با شجاعت اعلام ميكنيد كه اشتباه كردهايد اكنون به نحو مقتضي براي مردم توضيح دهيد شايد بخشي از آثار شوم اين تهمت و افتراء بزرگ از بين برود، آقاي كروبي پاسخ دادند من موارد ديگري هم دارم و هرگاه همه آنها برايم ثابت شود آن زمان اعلام اشتباه ميكنم.
نتيجتاً از مجموع تحقيقات جامع ميداني بعمل آمده و استماع اظهارات آقاي كروبي و بررسي دقيق لوحهاي فشرده ارائه شده از ناحيه ايشان و تشكيل جلسات متعدد و فشرده و ساير اقدامات صورت گرفته كه مشروح آن به پيوست تقديم ميشود، هيأت به اين جمعبندي رسيد كه نه تنها هيچگونه مدركي دال بر تجاوز جنسي به افراد مورد ادعاي آقاي كروبي وجود نداشته و ادعاهاي مطرح شده بدون مستند و عاري از حقيقت است بلكه ادعاها و مدارك ارائه شده كاملاً ساختگي و براي انحراف افكار عمومي تنظيم شده كه مراتب از طريق مراجع قضايي و امنيتي براي ريشهيابي موضوع در دست بررسي بوده كه نتيجه نهايي آن متعاقباً جهت تنوير افكار عمومي اعلام خواهد شد.
پيشنهاد:
1- نتيجه گزارش هيأت از طريق رسانههاي جمعي به اطلاع عموم مردم رسانده شود.
2- گزارش به مرجع صالحه قضايي ارسال تا با مباشرين و معاونين و با كساني كه در ادامه اقدامات ضد امنيتي عليه نظام پس از انتخابات دوره دهم رياست جمهوري و در راستاي ادامه همان خط و جريان با نشر اكاذيب و ايراد تهمت و افترا علاوه بر تشويش اذهان عمومي به حيثيت و اعتبار نظام و بعضي از نهادهاي نظام و همچنين موجب هتك حيثيت و حرمت بعضي از مردم شدهاند برخورد عادلانه و قاطع صورت گيرد.
اعضاي هيأت سه نفره:
1- ابراهيم رئيسي، معاون اول رئيس قوه قضائيه
2- غلامحسين محسني اژهاي، دادستان كل كشور
3- علي خلفي، رئيس حوزه رياست قوه قضائيه