سايت مجذوبان نور : روز شنبه 18 مهرماه 1388 آموزشگاه علمي دخترانه وحدت در شهرستان كرج به جرم درويشي ، از سوي دادستاني و اماكن عمومي نيروي انتظامي پلمپ شد . اين اقدام خلاف قانون ، اعتراض گسترده دانش آموزان و اولياي آنها را به همراه داشت . روز گذشته نامه اي به دست ما رسيد كه در آن يكي از دانش آموزان بي بضاعت اين آموزشگاه كه در اثر تعطيلي اين مكان آموزشي ، با شرايط سخت مالي روبروست در نامه اي به دادستان كرج خواستار رسيدگي فوري به پرونده آموزشگاه و رفع پلمپ از آن شده است.
سايت مجذوبان نور : روز شنبه 18 مهرماه 1388 آموزشگاه علمي دخترانه وحدت در شهرستان كرج به جرم درويشي ، از سوي دادستاني و اماكن عمومي نيروي انتظامي پلمپ شد . اين اقدام خلاف قانون ، اعتراض گسترده دانش آموزان و اولياي آنها را به همراه داشت . روز گذشته نامه اي به دست ما رسيد كه در آن يكي از دانش آموزان بي بضاعت اين آموزشگاه كه در اثر تعطيلي اين مكان آموزشي ، با شرايط سخت مالي روبروست در نامه اي به دادستان كرج خواستار رسيدگي فوري به پرونده آموزشگاه و رفع پلمپ از آن شده است.
آقای فرهادی، دادستان محترم کرج؛
با سلام ؛
من یکی از محصلّین آموزشگاه دخترانه وحدت هستم، دیروز که برای شرکت در کلاس به آنجا مراجعه نمودم، دیدم که درب ورودی پلمپ شده است. می گویند که شما دستور داده اید، دلیل آن را نمی دانم، از قانون هم سر در نمی آورم، از گناه مسئولین و معلّمان خوب و زحمتکش آموزشگاه هم اطلاعی ندارم، شاید حق با شما باشد، شاید هم نباشد، خدا بهتر می داند.
من مسلمانم، ایرانی و شیعه هستم. وضع مالی خانواده ام هم خوب نیست، تا آنجا که از عهده مخارج زندگی بر نمی آییم و آنچنان در زحمت افتاده ایم که حتی هزینه تحصیل من و خواهر، برادرهایم نیز بسیار مشکل شده است. برای من و خیلی دیگر از دوستان من پیشرفت در درسها و ورود به دانشگاه، آن هم با دست خالی آرزویی بزرگ است ولی با ورود به آموزشگاه خیریه وحدت که بدون هیچ هزینه ای عاشقانه ما را در یادگیری دروس دبیرستان یاری می دادند، ستاره امیدی در دلمان روشن بود که به دست شما خاموش گردیده است .
آقای دادستان
در مقام ستاننده داد نشسته اید تا بغض مظلومی را به داد فرو برید نه آنکه بغضی را آه و ناله کنید و روانه آسمان کنید. پاسخ به داد چه کسی داده اید که رنج آن را چند دانش آموز بی بضاعت و فقیر باید تحمل کنند ؟ چه کسی با بستن یک آموزشگاه خیریه به حق و حقوق خود می رسد ؟
شما بهتر از من می دانید که فرا گرفتن علم و دانش فریضه است و بزرگان دین بر آن تاکید کرده اند تا جایی که حضرت محمّد (ص) یکی از شرایط آزادی اسرای جنگ را آموختن علم به مسلمین قرار دادند!!!
این آموزشگاه مدتهاست که با مجوز قانونی فعالیت می نماید، همه می دانند و شما بهتر از دیگران می دانیدکه بستن این آموزشگاه تنها بدان دلیل است که معلمان آموزشگاه از دراویش گنابادی هستند و مخالفت با دراویش دلیل بستن آموزشگاه شده است
اگر به هر دلیل نگاه شما به این دراویش، نگاه به اسیر هم باشد، آیا برخورد شما با روش پیامبر خدا همخوانی دارد !!
آیا فکر نکردید که با بستن آموزشگاه عده ای مسلمان ضعیف را به اسارت جهل گرفتار می کنید !!؟ فکر نکردید اگر امثال من نتوانند به دانشگاه بروند و ادامه تحصیل دهند در فردایی نه چندان دور به چه مصائبی دچار شده و حتی به فساد و تباهی کشیده خواهند شد؟آیا می توانید در روز قیامت یا در قیامت وجدان خویش خود را بی گناه بدانید؟
آقای دادستان
گمان نمی کنم مردم علیه خود قانون وضع کنند! برای من نگویید که قانون چه می گوید و یا شما مامورید و معذور !! هرچه فکر می کنم نمی توانم به هر دلیل و بهانه قانونی را که مانع از تحصیل درماندگانی چون ما می شود بپذیرم !! قانونی که بخشی از مردم کشور را از اسیر هم کمتر می بیند! پذیرفتنی نیست !! باور نمی کنم قانونی وجود داشته باشد که به معلمان و اساتیدی که سالیان سال به فرزندان این مرز و بوم خدمت نموده اند و اکثراً بازنشسته شده اند و تنها برای خدا و بدون هیچ چشم داشتی به فرزند یک کارگر، یک سپاهی، یک مامور شهرداری و … درس می دهند و می آموزند تا فردای بهتری داشته باشند، به دلیل درویشی به آنها احترام نگذاشته و آنها را از تدریس محروم کند!! باید دید آن قانونی که مانع از پیشرفت علمی جوانان کشور می شود و مانع عمل خیر دراویش می شود و در آینده نیز باعث ترس و خوف خیران جامعه خواهد شد ،در راستای منافع چه کسانی تصویب شده است !!؟زیرا آنچه واضح و مبرهن است آن است که بستن این آموزشگاه نه در جهت دستوران دین مبین اسلام است نه در جهت منافع ملت است ،پس منافع چه کسانی را تامین می کند؟!!
آقای دادستان
در شهر کرج در هر محله و کوچه آن، روزانه آنقدر نقض قانون می شود که جنابعالی در مقام دادستان اگر بخواهید به آنها رسیدگی کنید مطمئنا وقت کم می آورید. کاش پرونده آموزشگاه وحدت هم روی میز نمی گذاشتید و رسیدگی به آنرا مشمول مرور زمان می کردید، البته از طرفی هم به شما حق می دهم چون شاید نمی توانید مقابل شاکیان مقاومت کنید چون هر چه باشد سربازان گمنامند!! و عقل حکم می کند که جانب احتیاط را نگه دارید اما وجدان شما چگونه حکم می کند ؟
فکر می کنم اگر بخواهید ما را از نگرانی نجات دهید و ان شاالله بر خدا توکل کنید، خدا راهی برای شما قرار میدهد که مشکلی برایتان پیش نیاید و دعای خیر ما همیشه همراه شما خواهد بود
از شما عاجزانه تقاضا می کنم مشکل ما را درک کنید. گرفتن معلم خصوصی و ثبت نام در کلاسهای تقویتی هزینه هنگفتی دارد که در توان ما نیست و تنگ دستی امید و امان از ما گرفته است .
سردی سرما را در بی آتشی و عطش گرما را در بی آبی تاب آورده ایم و اکنون تشنه و محتاج لطف شماییم . اگر کاری از دستتان می آید انجام دهید تا دعا گویتان باشیم .