به راستي ، تعطيلي يك مكان آموزشي خيريه ، منافع چه كساني را تأمين مي كند ؟ و چرا دست اندركاران آموزش و پرورش به اين خواسته بلا وجه مأمورين امنيتي شهر كرج تن داده اند ؟ پرسش اصلي اینجاست که این شیوه عملکرد مقامات امنیتی ایران در برابر پیروان ادیان و مذاهب و دگراندیشان چه سرانجامی خواهد داشت و چگونه جمهوری اسلامی خواهد توانست چهره امروز خود در نقض حقوق اساسی بشر را نزد افکارعمومی در داخل و خارج ترمیم و بازسازی کند ؟
گزارش خبرنگار سايت مجذوبان نور – فرانسه
آموزشگاه علمی آزاد دخترانه وحدت متعلق به دراویش سلسله نعمت اللهی گنابادی درشهر کرج به دستور دادستاني این شهرستان در روز شنبه 18 مهرماه پلمپ شد و عليرغم اعتراضات موسس آن و وكيل مدافع وي و دستور برخي مقامات براي بررسي چرايي توقف فعاليت اين آموزشگاه ، پس از گذشت 40 روز هیچ اقدامی از سوی مسئولین صورت نگرفته است .
پلمپ اين مكان آموزشي آن هم در روزهاي آغازين سال تحصيلي ، اعتراضات گسترده دانش آموزان را نيز در برداشت . دانش آموزان و محصلين اين آموزشگاه در شكواييه اي به چند تن از مقامات ايران از جمله سرپرست دادسراي ويژه رسيدگي به جرايم كاركنان دولت ، خواستار تعقيب كيفري يزديخواه ، رئيس سازمان آموزش و پرورش شهرستانهاي استان تهران شدند . امضاء کنندگان در نامه خود به فصل دهم قانون مجازات اسلامی اشاره و اتهام انتسابی به این مقام آموزشی در استان تهران را سلب آزادی تحصیل مصرح در قانون اساسی و سوء استفاده از مقام و موقعیت شغلی در تعرض به حقوق قانونی و شهروندي خود می دانند .
گفتني است رييس سازمان آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران در خردادماه امسال ، در نامه ای به مدیرکل دفتر ارزیابی عملکرد و رسیدگی به شکایات وزارتخانه ، به دلیل انتساب آذر فریزی موسس آموزشگاه خیریه وحدت به دراويش نعمت اللهي گنابادي ، خواستار توقف فعالیت و انحلال اين آموزشگاه شد و شورای نظارت بر مراکز آموزشی و پرورشی استان تهران در جلسه مورخ 8 شهریورماه ، به دليل فشارهاي اداره اطلاعات كرج و با تمسك به مستندات طبقه بندي شده !! حراست ، فعالیت این آموزشگاه را مغایر با مصالح نظام جمهوری اسلامی عنوان و حکم بر لغو امتیاز و تعطیلی دایم موسسه مزبور داد .
هرچند سرپرست وزارت آموزش و پرورش در نامه اي به اداره كل مدارس غيرانتفاعي اين وزارتخانه با تعيين ضرب الاجل ، دلايل توقف فعاليت اين آموزشگاه را خواستار شد اما تاكنون شوراي نظارت وزارت آموزش و پرورش از تشكيل جلسه و اتخاذ تصميم پيرامون اين مسئله سر باز زده است .
موج فشار و محدوديت بر پيروان اديان و مذاهب در طول سالهاي اخير شدت و سرعت فزاينده اي به خود گرفته و عرصه را بر دگر انديشان ديني و شيعی نيز تنگ نموده و آنها را قرباني كج انديشي و سليقه هاي شخصي برخي افراطيون مذهبي در ساختار امنيتي ايران كرده است . دراويش و پيروان سلسله نعمت اللهي گنابادي نيز در زمره قربانيان اين تهاجم متحجرین مذهبی قرار گرفته و علاوه بر اين كه مكتب تصوف و درويشي را به واسطه فتاوي مراجع دولتی در قم ، ضاله مي نامند ، فعاليتهاي خيرخواهانه و عام المنفعه آنها را نيز در مغايرت با مصالح عاليه نظام جمهوري اسلامي ايران تعبير و يك آموزشگاه خيريه در كرج به دليل انتساب موسس آن به دراويش گنابادي در روزهاي آغازين سال تحصيلي پلمپ مي شود .
به راستي ، تعطيلي يك مكان آموزشي خيريه ، منافع چه كساني را تأمين مي كند ؟ و چرا دست اندركاران آموزش و پرورش به اين خواسته بلا وجه مأمورين امنيتي شهر كرج تن داده اند ؟ پرسش اصلي اینجاست که این شیوه عملکرد مقامات امنیتی ایران در برابر پیروان ادیان و مذاهب و دگراندیشان چه سرانجامی خواهد داشت و چگونه جمهوری اسلامی خواهد توانست چهره امروز خود در نقض حقوق اساسی بشر را نزد افکارعمومی در داخل و خارج ترمیم و بازسازی کند ؟