جرس: به مناسبت سیزدهم آذر، روز “مبارزه با سانسور”، کميتۀ “مبارزه با سانسورِ” کانون نويسندگان ايران، طی صدور بیانیه ای، خواهان لغو همه روشها و نهادهای سانسور، و همچنين خواستار آزادی همه کسانی شد که به سبب مقابله با سانسور و بيان آزادانه هنر خويش بازداشت و زندانی شدهاند.”
به گزارش تارنمای گویا، کميته ضد سانسور کانون نویسندگان ایران، در بیانیه ای که به مناسبت فرا رسیدن روز سانسور منتشر نموده، از تمامی تشکلهايی که برای آزادی انديشه و بيان تلاش میکنند خواستار آن شد تا “از هر راهی که میتوانند، در گرامیداشتِ روز سيزدهم آذر و حمايت از سانسورستيزان بکوشند. “
متن این بیانیه که در سایت فوق درج شده است، به شرح زیر می باشد:
کشاکش و ستيزِ پنهان و آشکارِ دستگاه سانسور و سانسورستيزان در ايران صحنهی ملموس و آشنايی است. در يکسال اخير، اما، اين پديدهی آشنا جلوهيی غريب به خود گرفته است. راست آنکه صحنه تغيير يافته است. برای دستگاه سانسور ديگر صحنهی نبرد به هنر و ادبيات محدود نمیشود. چنين وانمود میکنند که تمامی سنگرهای قبلی را فتح کردهاند؛ مأموران ريز و درشت دستگاه سانسور شمشيرها را از رو بسته و در رسانههاشان رژهی تبليغاتی میروند، غنايمشان را میشمارند و به رخ میکشند و به همپالکیهاشان نويد فتوحات تازه میدهند: پيش به سوی علوم! پيش به سوی علوم انسانی! از عبارات و جملههاشان “اعتمادبهنفس” میبارد؛ عربدههاشان ستون روزنامهها و مجلات خودی را میلرزاند.
اين همه، هر ناظر تازهواردی را به توهم میکشاند که در اين صحنه، با چنين پيروزمندانی، بهيقين لشکری از شکستخوردگانِ نزار و مأيوس خواهد ديد. اما نه! خوب که چشم میگشايد میبيند از شکستخوردگان خبری نيست! برعکس، در صحنهی واقعی، پديدآورندگان دست از مبارزه و کوشش برنداشتهاند، با سختکوشی از هر روشی برای بيان هنر و انديشهی خويش بهره میگيرند، و دم به دم راههای تازهتری میيابند.
اگر تا ديروز هنر رقص “زيرزمينی” بود، امروز “ادبيات زيرزمينی”، “موسيقی زيرزمينی”، و “سينمای زيرزمينی” نيز به آن افزوده شده است و، با تداوم اين روند، دور نيست که تئاتر نيز زيرزمينی شود. اما همهی تلاشهای حاکميت برای آنکه صحنه فقط در دست عوامل و سياستهای خودش باشد راه به جايی نبرده است. زيرا حمايت معنوی و استقبال مردم از هنرهای زيرزمينی کار را به آنجا کشانده که يکی از فعالان عرصهی موسيقی رسمی شکوه میکند: “اين موسيقی ما است که زيرزمينی شده . . .” و اين يعنی بیاعتنايی مردم به اشکال رسمیِ هنر و ادبيات؛ يعنی داغ باطل زدن بر تلاشهای امنيتی-مالی برای حکومتیکردنِ هنر و ادبيات. در حقيقت تمايل شديد جامعه به بيان آزادانهی خود و رشد فناوری سبب شده که دستگاه سانسور به نتايج مطلوبش نرسد و، برخلاف ظاهر فاتحانهای که به خود گرفته، سلطهی خويش را بيشتر از دست بدهد. بیترديد، پيروزی نهايی در اين صحنه زمانی تحقق میيابد که آزادی انديشه و بيان بی هيچ حصر و استثنا برای همگان عرفِ جاری شود. اين حق هر شهروندی است که برای ابراز خود از گذرگاهها و امکانات مرسوم بهره گيرد.
سيزدهم آذر، روز همهی کسانی است که با سانسور میستيزند و راضی نمیشوند صدايشان با گذر از فيلترهای دولتی به جامعه برسد. روز مبارزه با سانسور، روز گرامیداشتِ انسانهايی است که برای دستيابی به آزادی انديشه و بيان مبارزه میکنند.
آزادی انديشه و بيان بی هيچ حصر و استثنا برای همگان خواستی است که بايد به قانون تبديل شود، تا از اين طريق حقِ بهيغمارفتهی مردم به آنان بازگردد و، در پرتو آن، خلاقيت هنری و ادبی چنان و چندان به بار نشيند که شايسته مردم باشد؛ مردمی که بيش از صد سال است برای آزادی انديشه و بيان در ميدان حقخواهی حضور داشتهاند و تا به امروز تاوانهای سنگين پرداختهاند.
کميتهی “مبارزه با سانسورِ” کانون نويسندگان ايران خواهان لغو همهی روشها و نهادهای سانسور، و همچنين خواهان آزادی همهی کسانی است که به سبب مقابله با سانسور و بيان آزادانهی هنر خويش بازداشت و زندانی شدهاند. اين کميته از تمامی تشکلهايی که برای آزادی انديشه و بيان تلاش میکنند میخواهد که از هر راهی که میتوانند در گرامیداشتِ روز سيزدهم آذر و حمايت از سانسورستيزان بکوشند.
کانون نويسندگان ايران
کميته “مبارزه با سانسور”
۱۱ آذر ۱۳۸۹