Search
Close this search box.

“اقتدا به محمد(ص)” دعوت به بازاندیشی اسلام است

دکتر پازوکی کتاب “اقتدا به محمد(ص)” را دعوت به بازاندیشی اسلام دانست و گفت: نویسنده نشان می‌دهد که جمع خطرناک دو تلقی دینی در اسلام و مسیحیت باعث شده غربیها و مسلمانان از یکدیگر غافل باشند.

به گزارش خبرنگار مهر، نشست نقد و بررسی کتاب “اقتدا به محمد(ص)” نوشته کارل ارنست عصر چهارشنبه 15 دیماه با حضور دکتر شهرام پازوکی، دکتر محمدحسین ساکت و حسن نورائی بیدخت مترجم این کتاب در سرای اهل قلم برگزار شد.

دکتر شهرام پازوکی که بازنگری کتاب “اقتدا به محمد(ص)” را بر عهده داشته است، گفت: این کتاب را حدود 5 سال پیش توسط دوستی دریافت کردم و طبیعی است هر کتابی که می خوانیم با همه آن موافق نیستیم اما بحث در مورد کلیات کتاب است و اینکه کتاب چه سهمی می تواند در روشن شدن مطالب داشته باشد به ویژه مطالبی که مربوط به جامعه فکری و دینی ما می شود. از آنجایی که خودم مرد میدان ترجمه نیستم پیشنهاد ترجمه آن را به حسن نورائی بیدخت دادم و از آنجایی که بخشی از کتاب جنبه تاریخی دارد ایشان این کار را به خوبی انجام دادند البته برخی مطالب کتاب که مربوط به دین شناسی در غرب است بسیار تخصصی است و می دانستم مترجم ممکن است با مشکل مواجه شود، چون این کتاب در عین روان بودن دارای پیچیدگی های است.

دکتر پازوکی به آشنایی نزدیک خود با ارنست اشاره کرد و افزود: در دیداری که با ایشان داشتم او گفت برخی مواضع کتاب ممکن است با ذوق خواننده ایرانی خوشایند نباشد اما من به ایشان گفتم بله ولی آنچه در کتاب آمده نظر شماست. مشکل کتاب این است که آن القاب و اوصاف زشتی که درباره پیامبر(ص) رفته یک مسلمان را آزرده خاطر می کند. من و مترجم بر اساس اعتقادات شخصی از این مسئله ناراحت بودیم اما کاری نمی توانستیم بکنیم. چون برخی القاب نشان دهنده تلقی است که از شخص وجود دارد.

وی افزود: یک کتابی در انتهای دوره رنسانس که نویسنده آن مشخص نیست به نام”سه متنبی”نوشته شده است که یکی از این سه متنبی را پیامبر اسلام عنوان کرده است. به هر حال این تلقی وجود داشته و من به همراه حسن نورائی در ترجمه این الفاظ آزردگی خاطر داریم اما چاره ای نبود باید بدانیم چه نگرشی غربی ها از مسلمانان دارند و این بسیار مهم است و ضرورت ترجمه این کتاب را در این دیدم که فهم نگرش غرب از مسلمانان راه را باز می کند برای اینکه از آنها چه تلقی داریم و چگونه می توانیم با آنها گفتگو کنیم و از این حیث کتاب موفق است و آقای ارنست اطلاعات تاریخی دقیق داده است.

عضو مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران تأکید کرد: ارنست با اینکه می گوید مسلمان نیستم اما تعلق قلبی نسبت به اسلام دارد. مدافعان حقیقی اسلام در غرب آنهایی که از حیث نظری دفاع می کنند، آنهایی هستند که تعلق خاطر به عرفان دارند و هر کدام از آنها چون شیمل، چیتک، ارنست و کربن که در دپارتمانهای اسلام شناسی آمریکا یا اروپا همدلانه از اسلام دفاع می کنند اهل عرفان و اهل طریقه ای هستند اما عنوان نمی کنند و در آثارشان می توان این مسئله را یافت.

وی دفاع از اسلام در غرب را دفاع ساده ای ندانست و تصریح کرد: کتاب یکسال بعد از حوادث 11 سپتامبر نوشته شده است یعنی یادداشتهای اولیه مربوط به سال 2000 بوده و 2001  حادثه 11 سپتامبر رخ داد و 2002 کتاب منتشر شده و ارنست می گوید که چقدر من برای این کتاب تاوان داده ام و اتهامات زیادی به من زده اند.

دکتر پازوکی افزود: تمام تلاش ارنست این است که با نشان دادن تاریخ تحول تلقی های غرب نسبت به اسلام نشان دهد که ما کجا هستیم و چه مسیری طی شده است. ارنست به دنبال این است که هم این نگاه غلط تصحیح شود و هم مسلمانان را متوجه این کند که مسئله غرب مسئله ساده ای نیست که بگوییم بد یا خوب است. چون امروز زمانی نیست که شرق و غرب جغرافیایی قابل تفکیک باشد و در بخشی مهمی از کتاب اشاره می کند تلقی غربی ها از شرق تلقی هزارویک شبی است و از طرفی مسلمانان هم غرب را درست نمی فهمند.

وی فصل “اسلام از منظر دینی” را از بهترین فصلهای کتاب دانست و گفت: ارنست اشاره می کند که معمولا اسلام از منظر فرهنگی و تاریخی دیده می شود، نه از منظر دینی. آخرین باری که کلیسای کاتولیک در مورد اسلام صحبت کرد مربوط به شورای واتیکان در دهه 1960 است و آنجا برای اولین بار گفتند که پیروان اسلام از آنجایی که مشترکاتی با ما در اصول اعتقاد و اخلاق و مبانی دارند را می پذیریم.

پازوکی گفت: این شورا اسمی از پیامبر نمی آورد و نمی گوید حضرت محمد(ص) نبی است و اسلام دین است بلکه می گوید عده ای به نام مسلمان هستند که یک فرهنگی به نام اسلام دارند که مشترکاتی با ما دارند. پذیرش اسلام به عنوان دین و حضرت محمد(ص) به عنوان پیامبر هنوز از نظر کلیسای کاتولیک پدیرفته شده نیست.

این استاد فلسفه تصریح کرد: ارنست به نکته جالب دیگری اشاره می کند و می گوید نگاه به ادیان و تأسیس دپارتمان های دین شناسی در غرب نگاه پروتستانی است. در نگاه پروتستانی معمولا تاریخ تفکر دین کنار گذاشته شده و به اصول اولیه دین توجه دارند و مسیحی واقعی را کسی می دانند که اصول اولیه مسیحیت را احیا کند و 2 هزار تاریخ مسیحیت حساب نیست. 

دکتر پازوکی یادآور شد: نویسنده به خوبی تأکید می کند که ما با یک اسلام روبرو نیستیم بلکه با برداشتهای مختلف از اسلام مواجهیم و همگان را به احترام به این تکثر فکری دعوت می کند و می گوید اسلام تنها اسلام عربستان نیست بلکه اسلام ایرانی و… نیز وجود دارد. کربن در کتاب “اسلام ایرانی” به خوبی نشان می دهد که درک ایرانی ها از اسلام یک درک عرفانی و حکمی است و با درک یک مسلمان عربستانی متفاوت است.

وی فصل آخر کتاب با عنوان ” تصور دوباره اسلام در قرن 21″ را میوه آن توصیف کرد و گفت: نویسنده می خواهد نشان دهد یک درک نادرست از اسلام (تلقی ایدئولوژیک) با تکنولوژی جمع شده و یک نوع عملگرای دینی که مخرب و عاری از هرگونه معرفت و نظر است و باطنش سیاست و ظاهر آن دین است می خواهد چگونه تصویر اسلام را در جهان معاصر مخدوش کند. جمع خطرناک دو تلقی دینی در اسلام و مسیحیت باعث شده غربیها و مسلمانان از یکدیگر غافل و دشمن هم باشند.

در ابتدای این نشست حسن نورائی بیدخت بعنوان مترجم کتاب به جایگاه علمی کارل ارنست نویسنده کتاب اشاره کرد و گفت: ارنست استاد مطالعات دینی دانشگاه کارولینای شمالی و عضو آکادمی علوم و هنرهای آمریکا است که دو اثر از او به نام “روزبهان بقلی شیرازی” و ” در معرفی تصوف” منتشر شده و نگاه او اصولا به اسلام عرفانی است.

وی افزود: ارنست مدتها در کشورهای هند و پاکستان زندگی کرده و به زبان عربی، اردو و فارسی تسلط دارد. کتاب”اقتدا به محمد(ص)؛ بازاندیشی اسلام در جهان معاصر” دارای شش فصل(اسلام به چشم غرب، نگرش به اسلام از منظر دین، سرچشمه های قدسی اسلام، اخلاق و زندگی در جهان، معنویت در عمل و تصور دوباره اسلام در قرن 21) است، بعلاوه پیشگفتار و مقدمه ای که دکتر پازوکی نگاشته است.

نورائی بیدخت با اشاره به جوایز متعدد ایرانی و خارجی که به ارنست به پاس نگارش این کتاب اهدا شده است، گفت: هر فصل از این کتاب با آیه یا حدیث نبوی آغاز می شود. این کتاب سعی می کند برداشتهای نادرستی که نسبت به اسلام در غرب است را برطرف و خواننده را با اخلاق، معنویات و فرهنگ اسلامی آشنا کند.

مترجم کتاب “اقتدا به محمد(ص)” تأکید کرد: نویسنده معتقد است برخلاف تصویری که از سوی رسانه های غرب از اسلام ارائه می شود تروریسم جزء اسلام نیست و با واقعیت اسلام در تعارض است. او با اینکه آمریکایی است معتقد است آمریکای ها با تمام محاسن، از درک فرهنگهای دیگر عاجر هستند و این نبود تفاهم امری یکجانبه است. در دوره استعمار، کشورهای استعمارگر فرهنگ و آداب خود را به کشورهای مستعمره تحمیل کردند اما کشورهای غربی هیچ اطلاعی از فرهنگ، زبان و افکار مسلمانان نداشتند و این شکاف درک میان غرب و مسلمانان از یکدیگر را نشان می دهد .

وی به رد نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون توسط نویسنده اشاره کرد و افزود: نویسنده معتقد است با وجود اینکه در آمریکا 5 میلیون و در اروپا 10 میلیون مسلمان وجود دارد دیگر نمی توان گفت جهان اسلام در برابر غرب است چون مسلمانان در جهان پراکنده هستند. نویسنده نظریه برخورد تمدنها را روایت تازه  از آموزه های استعماری و سلطه جویی اروپا می داند.

بیدخت به تأثیر تفسیرهای کلیسایی از پیامبر اسلام(ص) در غرب اشاره کرد و گفت: در قرون وسطی همه صفات پیامبر که مؤید صداقت و درستی ایشان بود مسیحیان آن را وارونه جلوه می دادند چون نمی خواستند قبول کنند بعد از مسیح(ع) پیامبری ظهور کرده است. مسیحیان از دو نظر حضرت محمد(ص) را مورد انتقاد قرار می دادند یکی زنان متعدد و دیگری فعالیتهای نظامی. آنها ادعاهای نادرستی در مورد پیامبر مطرح کردند که کاملا با روح و آموزه های اسلام در تعارض است و نویسنده با دلایل محکم این تفسیرهای کلیسایی از اسلام را رد می کند.

وی در پایان گفت: در فصل دوم که” نگرش به اسلام از منظر دین” است یکی از اهداف نویسنده بالا بردن میزان درک اسلام به عنوان دین است. او بعد از اینکه واژه “دین” را بررسی می کند تغییرات این واژه را از مسیحیت اولیه تا عصر استعمار نشان می دهد.

دکتر محمدحسین ساکت نیز با تجلیل از نگارش و ترجمه این کتاب گفت: آنچه زدودن اندیشه های تاریک و تعصب آمیز غرب نسبت به اسلام است تاریخچه آن بر می گردد به اوایل سده هجدهم با کار سترگی که “توماس کارلایل” کرد. او در جو بسیار بسیار نامناسبی علیه اسلام می زیست.

ساکت افزود: این نویسنده و فیلسوف انگلیسی که بیشتر برای پرداختن به ریشه های فرهنگ بشری نام آورتر است تا فیلسوف در کتاب” قهرمان و قهرمان پرستی” خود، از پیامبر اسلام به عنوان نمونه قهرمان پیامبران سخن گفت که خشم بسیاری از همکیشان و هم میهنانش را برانگیخت. این نویسنده تا اندازه ای در زدودن برخی  اندیشه های تحجرآمیز و یکسونگرانه غربی ها به ویژه روشنفکران و دانشمندان غرب  نسبت به پیامبر اسلام موفق شد.

وی با اشاره به دیگر کتابهایی که در دفاع از اسلام در غرب به نگارش در آمده است، تأکید کرد: آنچه امروز شاهد برخی از نگرشهای تازه به اسلام و بازنگری هستیم به ویژه کارل ارنست، معتقدم این نویسنده بیشترین وام را به آنه ماری شیمل مدیون است. شیمل با نگره های عرفانی خود به اسلام باب تازه ای از اسلام را در اروپا باز کرد.

دکتر ساکت تأکید کرد: در برابر هجوم غربیان نسبت به اسلام هیچکدام از غربیانی که به دفاع یا معرفی اسلام پرداختند به اندازه شیمل موفق نبودند. شیمل در داغ ترین جریانهایی که سلمان رشدی ایجاد کرد جانانه و به تنهایی در غرب از اسلام و قرآن دفاع کرد.

وی افزود: دیدگاه عرفانی امثال شیمل خواه ناخواه باید از هانری کربن رنگ و بو گرفته باشد اما نحوه نگرشهای آن دو با یکدیگر متفاوت است کربن عرفان فلسفی، اما شیمل اسلام عرفانی را معرفی کرد و نویسنده  این کتاب از آنجایی که شاگرد شیمل بوده تحت تأثیر او است.

ساکت بر لزوم تشکیل بنیادهای غرب شناسی در کشور تأکید کرد و گفت: همانطور که در جامعه غرب با هر قصدی بحث شرق شناسی و خاورشناسی به عنوان یک رشته تخصصی مطرح بوده است، اگر می خواهیم کار کارستان بکنیم باید مکتب غرب شناسی درست کنیم. بسیاری از کسانی که تصور می کنند از غرب چیزی می دانند بی آنکه آثار آنها را به ژرفا خوانده باشند پیشداوری می کنند که این کار درستی نیست این کار همان کاری است که در قرون وسطی تا عصر روشنگری غربیها می کردند که متوجه اشتباه خود شدند. ظهور شرق شناسی برای این بود که اشتباه غرب(منهای اهداف خاصی که داشتند) در این مورد اصلاح شود. با راه اندازی مجموعه های تخصصی غرب شناسی با نگاهی آسیب شناسانه به آراء و نظریه های آنها بپردازیم.

وی افزود: به طور کلی نویسنده دیدگاه خاصی مطرح می کند شاید در کتابهایی چون ادوارد سعید نباشد. برای آنها فردی چون حضرت محمد(ص) با تمام ویژگیهای برجسته اخلاقی، سیاسی و اجتماعی عجیب است چون این مسائل را با رفتارهای خود مقایسه می کنند. نویسنده در این کتاب به خوبی نشان می دهد که درغرب افرادی چون “لرد کروزن” که به رفتار مسلمانان نسبت به زنان انتقاد دارند، خودشان کسانی بودند که با رأی دادن به زنان مخالف بودند و نویسنده می گوید غرب در پوشش دفاع از زن و فمنیست در فرافکنی است و اتهاماتی که متوجه خودش است را به مسلمانان نسبت می دهد.

دکتر ساکت به رفتارهای نادرست مسلمانان که به برداشتهای غلط از اسلام در غرب می انجامد، اشاره کرد و یادآور شد: رفتارهای ناهنجاری که با سلایق شخصی مان نسبت به اندیشه های اسلام یا با کنشهایی در برابر آن اندیشه انجام می دهیم تأثیرات منفی در جوامع غربی می گذارد و ما هرکدام در برابر این کنشها مسئول هستیم.