برای مطالعه این موضوع بر روی لینک ادامه مطلب کلیک کنید.
تفکیک بین حقوق طبیعی و قراردادی افراد با حق قانونی جامعه در کیفر بزهکاران ، کاری سترگ و خطیر بود که او با تمام وجود به آن اقدام کرد و تهمت ناچسب « دفاع از بزهکاران و افراد شرور » را به جان خرید و در دفاع از حقوق قانونی آنان کوتاه نیامد . برای احقاق حقوق زندانیان عادی ، چاره ای جز تعامل مثبت با مسئولان قضائی کشور نداشت و این رویکرد ، او را در مظان اتهام برخی دوستان اصلاح طلب نیز قرار داد ، که گویا به سازش با حاکمیت رسیده و از نقد و مخالفت با سیاست های غیر منطقی حاکمان ، خسته شده و کنار کشیده است !!
حاکمیت فعلی نیز چندان با هوش نبوده و نیست تا از این صحنه ها به نفع خویش بهره برداری کند و با تکرار رفتارهای غیر منطقی ، هرگونه امکان بهره برداری مثبت را از خود دریغ کرده و می کند . هرچند در این میان باید آقای باقی را بازداشت کنند تا معلوم گردد که از طرف « انجمن دفاع از حقوق زندانیان » هیچ گونه « سازش غیر منطقی و غیر اخلاقی » درکار نبوده و تنها از باب اضطرار ، برخی ارتباطات کاری وجود داشته است .
حقیقتا باید به حال حاکمیتی گریست که بدون مراعات حداقل « اخلاق انسانی و اسلامی » و بدون مراعات « تقوا » چنین نیروهای انسانی کم نظیر و علاقمند و دلسوز ملت ، کشور و دیانت را به اتهاماتی چون « براندازی » متهم می کند .
اگر حقیقتا می خواهند « براندازان نظام جمهوری اسلامی » را شناسایی کنند ، باید به آدرسی که پیامبر گرامی اسلام (ص) داده است مراجعه کنند . ایشان این مضمون را ( در روایات متعدده ای که به ما رسیده ) فرموده است که ؛ « الملک یبقی مع الکفر و لایبقی مع الظلم = حکومت ، با کفر می مانَد ولی با ظلم نمی مانَد » .
باید در درون حاکمیت به دنبال « ظالمان و ستمگران » بگردند تا « براندازان حقیقی » را پیدا کنند . دستگاه هایی چون « دادسراها و دادگاه های عمومی و انقلاب و ویژه ی روحانیت » و یا « وزارت ارشاد و وزارت اطلاعات و سایر دستگاه های اجرایی و انتظامی کشور » و یا « شورای نگهبان و مجلس که در تصویب قوانین یا استنکاف از آن و یا نظارت ها و رد صلاحیت ها و … حقوق دیگران را نادیده گرفته و می گیرند » که از بد حادثه ، محروم ساختن افراد از حقوق قانونی و طبیعی را بسیار تجربه کرده اند .
بیش از 28 سال از تصویب قانون اساسی گذشته است و هنوز نیروهای سیاسی کشور از چند و چون نگاه حاکمیت به فعالیت های قانونی خود بی خبرند ، چرا که نه « جرم سیاسی » تعریف شده است و نه از « هیأت منصفه و دادگاه علنی » خبری است . آیا « ظلم شدید و آشکار 28 ساله به نیروهای سیاسی ای که در دادگاه های غیر علنی و بدون حضور هیأت منصفه ، محاکمه و محکوم شده اند » که بر خلاف « تعهد قانونی و شرعی حاکمیت » در قانون اساسی است و هنوز نیز ادامه دارد ، ستمی آشکار و اقدام به « براندازی سخت » نیست ؟!!
بر اساس « گزارش پیامبر خدا » (ص) که صادقانه ترین گزارش ها است ، دستگاه حاکمه ی کشور با هر ظلمی که به شهروندی از شهروندان خود می کند ، اقدام به « بر اندازی حکومت » خود کرده است و « خود کرده را تدبیر چیست ؟ » آیا جز توبه و بازگشت ، راه منطقی و مشروع دیگری مانده است ؟ اگر چه گفته اند « خود کرده را تدبیر نیست » .
مصلح الدین سعدی شیرازی نیز هماهنگ با « گزارش پیامبر خدا » سروده است که ؛ « پادشاهی که طرح جور افکند // پای دیوار ملک خویش بــِکــَــند » .
خوب است که در رأس حاکمیت جمهوری اسلامی « فقیه » نشسته است و عقلا و شرعا نمی تواند مدّعی « نا آگاهی » از این گزارش « رسول الله » یا از « ظلم های خواسته یا ناخواسته ی حاکمیت » باشد . بنابراین به جای « اتهام پراکنی های غیر صادقانه و ناروا به فرزندان شجاع و غیور وطن » بهتر است به فکر « عاقبت دنیا و آخرت خود و یاران خود » باشند و از این مسیر بن بست ، برگردند .
مگر رئیس منصوب قوه ی قضائیه مکررا نگفته است که ؛ « در اسلام ، مجازاتی به نام زندان نداریم . زندانی کردن افراد ، خلاف اسلام است » . مگر روایات صحیحه و گرایش اتفاقی فقهای اسلام بر « عدم جواز بازداشت بیش از 6 روز در اسلام » تأکید نمی کند ، که آن هم برای « اتهام به قتل » است ؟ پس چرا در نظام مدعی اسلام ، بازداشت های چند ماهه ، خصوصا در مورد نیروهای سیاسی ، اعمال می شود ؟!!
آیا دعوت از حاکمان برای « عمل به احکام شریعت در این خصوص » و دعوت از آنان برای « وفادار ماندن به عهد و پیمان ملت و حاکمیت در قانون اساسی و قوانین ناشی از آن » جرم است ؟!! آیا « امر به معروف و نهی از منکر » در مورد حاکمان ، جرم است ؟!!
دیر زمانی است که این گونه « نصیحت » ها را مصداق ؛ « اقدام علیه امنیت ملی ، توهین به رهبری و مقامات ، نشر اکاذیب ، تبلیغ علیه نظام ، همراهی با طرح براندازی و … » گرفته اند . این رویکرد حاکمیت ، بر خلاف رویکرد امام صادق (ع) است که ( بر اساس نقل صحیح ) می فرمود : « احب الناس الیّ من اهدی الیّ عیوبی = دوست داشتنی ترین مردم نزد من ، کسی است که عیوب مرا به من گوشزده کرده و به من هدیه کند » . در منطق امام صادق (ع) انتقاد کننده ، محبوب ترین فرد است و در دیدگاه حاکمان جمهوری اسلامی ، مبغوض ترین فرد و شایسته ی زندان و محرومیت های بی شمار .
آری اگر در صحنه ی سیاسی و فرهنگی و با رویکرد فعلی حاکمان کشور ، امثال ؛ عمادالدین باقی ، اساتید دانشگاه ، دانشجویان ، روحانیان ، کارگران و زنان مخالف سیاست های حاکمان ، آزاد باشند و هیچ مزاحمتی برای فعالیت های قانونی و مشروع آنان نباشد ، باید تعجب کرد . این تعجب ، وصف الحال زندگی با حاکمانی است که با کمال تأسف « حکومت کردن » را با « براندازی حکومت » اشتباه گرفته اند و مستمرا در پی « ایجاد بحران » اند و تصور می کنند که کارشان صحیح است و با این کارها ، حکومت شان استوار و پابرجا تر می شود ( و یحسبون انهم یحسنون صنعا ) !!
گرچه اندک اندک امید ها از دست می رود ، ولی بازهم « توصیه ی به حق » را فرو نباید گذارد و باید هشدار داد که ؛ « فرزندان شجاع و غیور وطن » جای شان « زندان » و حق شان « محرومیت » نیست . همین یک نکته را باید فهمید و مراعات کرد .
خدایا چنان کن سر انجام کار // تو خوشنود باشی و ما رستگار
……………… 18/8/1386 ……………………. فریمان