معرکه گیران سیاست در چالش با اهل سلوک سیاستی منسجم و هماهنگ را دنبال می کنند و واکنش درویشان درمقابل آنان، علیرغم تصورات واهیشان، تحت مدیریت واحدی انجام نمی شود. بزرگان سلسله هیچگاه از حوادث پیش آمده ، اهرم فشار علیه دشمنان درویشی نساخته اند و در شرایط حاد سیاسی، این وقایع را وسیله تهاجم قرار نداده اند،
در واقعه تخریب حسینیه شریعت قم و حوادث بعد از آن، نهادهای حکومتی بزرگترین اشتباه سیاسی ممکن را مرتکب شدند، چرا که برای دستیابی به اغراض و اهداف خود، تضاد و مشکلات تاریخی میان قشریون مذهبی و اهل طریقت را به صحنه جامعه کشیدند و به عمد، اختلافات تئوریک را به خصومت و دشمنی سیاسی مبدل کردند. غافل از این موضوع که دراویش وقایعی نظیرتخریب حسینیه شریعت را هرگز فراموش نمی کنند و اتحاد، همبستگی و غیرت ایمانی آنها موجب می شود که تضادها و اختلافات در یک منطقه جغرافیایی محدود نگردد و عده زیادی را ندانسته و نشناخته در اقصی نقاط کشور بلکه در جای جای جهان به مخالفت با خود برانگیزند.
معرکه گیران سیاست در چالش با اهل سلوک سیاستی منسجم و هماهنگ را دنبال می کنند و واکنش درویشان درمقابل آنان، علیرغم تصورات واهیشان، تحت مدیریت واحدی انجام نمی شود. بزرگان سلسله هیچگاه از حوادث پیش آمده ، اهرم فشار علیه دشمنان درویشی نساخته اند و در شرایط حاد سیاسی، این وقایع را وسیله تهاجم قرار نداده اند، زیرا اساسا نگاه اولیای الهی، حتی به دشمنانشان جنبه تربیتی و هدایت دارد وهر چند ظاهرا این روش بایستی الگوی رفتاری دراویش باشد، اما برای آنکه آزادی فرد فرد دراویش مخدوش نگردد، جنبه دستوری نداشته و دخالت در امور سیاسی واجتماعی به اراده و تصمیم فردی دراویش محول شده است. می بینیم بعضی عزیزان در خارج از کشوردر اتخاذ موضع گیریهای سیاسی تا آنجا پیش می روند که به اشتباه وقایعی همچون تخریب حسینیه شریعت را که موضوعی صرفا مربوط به جامعه درویشی است با مشی سیاسی خود در هم آمیخته اند.
روز 25 بهمن و هر روز دیگری که مردم برای دستیابی به مطالبات خود ، اجتماع ، تظاهرات یا راهپیمایی می نمایند ، شرکت و عدم شرکت در آن امری فردی و اختیاری است و مسئولیت و تبعات آن تنها بر عهده تصمیم گیرنده است و به جامعه درویشی مربوط نمی شود. نباید از سلسله و جامعه فقر برای اثبات و یا نفی نظرات خود هزینه کرد یا از سوی کلیت درویشی اظهار نظر نمود.
معاندین واکنش دراویش را به صورت جمعی در وقایع مختلف، امری سیاسی تاویل و تفسیر می کنند اما این وقایع از سوی دراویش صرفا امری اعتقادی بوده و جنبه دفاعی دارد وکاملا نتیجه آموزه های عرفانی و یک عکس العمل طبیعی است.