Search
Close this search box.

همسر عمادالدین باقی: ما نگران “دخالت های” غیرقانونی و شخصی هستیم

مژگان مدرس علوم

جرس: در حالی که عمادالدین باقی روزنامه نگار و فعال حقوق بشر‬ و موسس انجمن دفاع از حقوق زندانیان از زمان بازگشت به زندان از حق تماس تلفنی و ملاقات حضوری محروم است، با مرخصی وی در ایام نوروز نیز مخالفت بعمل آمد.

 

خانم کمالی همسر این روزنامه نگار با ابراز نگرانی از دخالتهای شخصی می گوید: ” به دنبال پیگیری ما جهت مرخصی در ایام نوروز، از دفتر دادستانی شنیدیم که با مرخصی آقای عمادالدین باقی “مخالفت” کرده اند اما وقتی که دلیل این مخالفت را پرسیدیم فقط پاسخ شنیدیم که حتما صلاح نمی دانند ایشان به مرخصی بیایند. اینکه انتخاب افراد برای مرخصی چه معیاری دارد نمی دانم و اینکه چه مقدار بر اساس قانون است یا تدابیر و سلیقه شخصی نیز اعمال می گردد قابل تامل است.ما درباره باقی نگران “دخالت های” غیرقانونی و شخصی هستیم.”

گفتنی است، عمادالدين باقی به 7 سال زندان و 5 سال محرومیت از حقوق مدنی و رسانه ای و سیاسی محکوم شده است. 6 سال از این حکم به دلیل مصاحبه با آیت الله منتظری صادر شده که هنوز در مرحله تجدیدنظر مانده است . یک سال زندان و 5 سال محرومیت باقي نیز به اتهام تاسیس انجمن دفاع از حقوق زندانیان و فعالیت هایش در دفاع از حقوق زندانیان و خانواده آنان است. او پیش از این نیز 4 سال و نیم زندان را در سه نوبت گذرانده است.

متن کامل گفتگوی “جرس” با فاطمه کمالی همسر عمادالدین باقی در پی می آید:

خانم کمالی لطفا در مورد آخرین وضعیت آقای باقی صحبت بفرمایید.

آقای باقی در بند 350 زندان اوین به سر می برد. متاسفانه همچنان تنها راه ارتباطی ما با ایشان در هفته ای یک بار و از طریق ملاقات های کابینی و از پشت شیشه و بسیار کوتاه است. باقی از این ملاقات ها به «دیدار کوپنی هفتگی از پشت آکواریوم زندان» تعبیر می کند. البته همین ملاقات ها در ایام تعطیل به کل کنسل می شوند. مانند هفته آینده که عید نوروز است و با دوشنبه که روز ملاقات بند 350 است همزمان می شود و در چنین روزی حتی ملاقات هم نداریم. یعنی درست در ابتدای سال نو و در حالی که انتظار داشتیم او از حق مرخصی بهره مند باشد نه تنها از مرخصی خبری نیست بلکه دیدار 20 دقیقه ای کابینی و از پشت شیشه و با گوشی تلفن هم نداریم.حداقل انتظار این است که با ورود به سال جدید تلفن های این بند وصل شود و بتوانیم لااقل مکالمه تلفنی داشته باشیم.

احتمال دارد که آقای باقی برای عید به مرخصی بیایند؟

به دنبال پیگیری ما جهت مرخصی در ایام نوروز، از دفتر دادستانی شنیدیم که با مرخصی آقای عمادالدین باقی “مخالفت” کرده اند اما وقتی که دلیل این مخالفت را پرسیدیم فقط پاسخ شنیدیم که حتما صلاح نمی دانند ایشان به مرخصی بیایند.

البته ما شنیده ایم لیستی از زندانیان سیاسی برای آمدن به مرخصی تنظیم شده که تعدادی از زندانیان سیاسی به مرخصی بیایند . مثلا برخی حتی برای ملاقات حضوری مراجعه کرده بودند که به آن ها گفته شد درخواست مرخصی هم بنویسند. امیدوارم این شنیده ها درست باشد . آن ها از زندان مرخص شوند گرچه آرزویمان آزادی آن هاست. اما اینکه انتخاب افراد برای مرخصی چه معیاری دارد نمی دانم و اینکه چه مقدار بر اساس قانون است یا تدابیر و سلیقه شخصی نیز اعمال می گردد قابل تامل است.ما درباره باقی نگران “دخالت های” غیرقانونی و شخصی هستیم.

چرا در مراجع قانونی از این دست انتقام گیری های به قول شما شخصی شکایت نمی کنید؟

از چه کسانی به چه کسانی شکایت کنیم؟ ما واقعا نمی دانیم چه مرجعی وجود دارد که تظلمات را نزد آن مطرح و پیگیری نماییم. در حالی که قانون اساسی در اصول خود[ اصل 34،159 و173] می گوید دادخواهی حق هر فرد است و مرجع رسیدگی به تظلمات دادگستری و نهاد قضایی کشور است اما ما بر اساس تجربه دریافته ایم که این حق برای ما نادیده گرفته می شود و برای رسیدگی به دادخواهی مان هیچ امیدی نداریم. برخی نهادها و مقامات قضایی با درخواست های قانونی به صورت قطره چکانی برخورد می کنند و حقوق زندانی را به مثابه یک امتیاز به او اعطا می کند و این سوال جدی ماست و می خواهیم توضیح داده شود که علت عدم اعطای مرخصی به عمادالدین باقی چیست؟

باقی سال گذشته هم نوروز را در زندان و در بازداشت موقت و تحت شرایط سخت در بند 240 وزارت اطلاعات به سر برد و بعدا متوجه شدیم که حال او وخیم شده و دچار حمله تنفسی شده و در بیمارستان بستری شده بود. با توجه به اینکه از ما وثیقه گرفته شده بود. نه تنها او عید به مرخصی نیامد بلکه سه ماه بعد هم در زندان ماند. سال گذشته در شب عید و در حالی که ما امیدوار به آزادی باقی شده بودیم، نه تنها باقی را آزاد نکردند بلکه برخوردی با ما شد که خود آتشی به جان ما زد و شروع سال را با اندوهی وصف ناپذیر برای ما رقم زد.

آن چه اتفاق و برخوردی بود؟

فعلا از آن بگذریم تا وقتی دیگر.

فکر می کنید چرا به برخی زندانیان سیاسی مانند آقای باقی مرخصی نوروزی داده نمی شود ؟

واقعا جای تعجب است که به متهمان عادی مرخصی داده می شود که البته خیلی هم خوب است اما به متهمان سیاسی که انگیزه های شرافتمندانه و به قصد “اصلاح” جامعه داشته اند دریغ می شود .وضعیت زندانیان گاهی تابعی از اوضاع بیرونی نیز هست این در حالی است که به لحاظ حقوقی این کار هیچ مبنایی ندارد و هیچ کس نباید به جای فرد یا افراد و یا وقایع دیگری مجازات شود. علاوه بر این بخشی از رفتارها شباهت به انتقام جویی دارد و در واقع از فلسفه مجازات و عدالت به دور است. در مورد باقی هم من فکر می کنم گروهی هستند که به واسطه انتقادات و روشنگری های او می خواهند انتقام کشی کنند و حداقل حقوق او را نادیده می گیرند.

باقی علاوه بر امسال و سال گذشته، قبلا هم در مجموع چهارسال دیگر زندانی بوده و عید نوروز، یا نیامده یا به سختی به او مرخصی چند روزه داده شده است. امسال هم اگر حتی او بیاید عید نداریم. وضعیت به وجود آمده و افزایش زندانیان و وسعت اتفاقات ناگوار برای همه ناراحت کننده است. تا حل مشکل همه زندانیان سیاسی عملا عید معنا ندارد. به خصوص کسانی که از سال 88 مداوم زندان بوده اند. خواهران و دختران زندانی ما وضعیتی دارند که برای هر ایرانی غیرتمند دردناک است.

از نظر شما در حال حاضر چه چیز به بهتر شدن وضع جامعه کمک می کند ؟

از مهمترین اقداماتی که می توان گفت به بهتر شدن وضعیت جامعه کمک می کند ، “آزادی” زندانیان سیاسی است. زندانی بودن افراد بسیاری در طیف های گوناگون، جو جامعه را متشنج و ملتهب تر خواهد کرد. یکی از مهمترین مساله هایی که ایران را در داخل و خارج مدام به چالش می کشد موضوع زندانیان سیاسی است. این تنها حرف احزاب سیاسی یا یک جناح نیست حتی علمای مستقل و بی طرف حوزه هم اینگونه می اندیشند.

آیت الله وحید خراسانی که یکی از مراجع شیعه هستند نیز اخیرا این نکته را مطرح کرده اند که اگر فقیه به حاق فقاهت رسیده باشد می داند زندان باید به حداقل برسد و در اسلام اساس بر حریت افراد است و زندان اثرات بدی در خانواده ها و جامعه می گذارد و باعث دوری هر چه بیشتر آن ها از نظام سیاسی می شود.

به نظر شما چرا با جلسات قرآن خانواده های زندانی سیاسی چنین برخوردی می شود و از برگزاری این جلسات ممانعت به عمل می آید؟

در این جلسات قرآن خوانده می شد و گاه دعای توسل و ختم انعام نیز قرائت می شد و کارکرد آن تسلی خانواده ها به وسیله یکدیگر و ایجاد آرامش در آن ها بود. هر دفعه هم همه نمی توانستند حاضر شوند و از لحاظ جمعیتی هم هیچگاه ثابت نبود و مکان آن هم هر بار خانه یکی از زندانیان سیاسی بود. اینکه این جلسه دعا خوانی خانم ها چه نگرانی ایجاد کرده است باعث تعجب است. در این جلسات آن قدر افراد متنوعی شرکت می کردند که امکان کار سیاسی نبود و از طرفی همه خانواده هم سیاسی نیستند و تنها نوعی همدردی عاطفی در این جلسات وجود داشت و اصولا باید حکومت از این نوع کارها استقبال کند تا با انباشت کینه مواجه نشود اما متاسفانه حتی چنین جلساتی هم تحمل نمی شود.

با تشکر از فرصتی که در اختیارمان قرار دادید.