مژگان مدرس علوم
جرس: دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل نهضت آزادی ایران ،که حدود هشتاد سال سن دارد از مهر ماه گذشته در بازداشت به سر میبرد و به عنوان مسنترین زندانی سیاسی ایران شناخته میشود.
نهضت آزادی ایران در جریان حوادث پس از انتخابات ریاست جمهوری سال هشتاد و هشت از معترضان نتایج انتحابات بود و در طی این مدت دکتر ابراهیم یزدی، دبیر کل این سازمان قانونی نیز سه بار دستگیر شد. در تاریخ ۷ دی ۱۳۸۸ و در پی حوادث عاشورای ۱۳۸۸، ماموران امنیتی ساعت ۳ بامداد با مراجعه به منزل ابراهیم یزدی، او را بازداشت و به زندان اوین منتقل کردند. وی که از کهولت سن و سرطان پروستات رنج میبرد و تحت درمان بود، نیاز به مراقبت مستمر پزشکی و درمانی داشت. در پی صدور اجازهٔ مرخصی، وی از زندان اوین به بیمارستان برای انجام عمل قلب باز منتقل گردید. وی برای بار سوم در روز جمعه ۹ مهر ۱۳۸۹ به اتهام شرکت در نماز جمعه غیر قانونی بازداشت شد اما از آن زمان تاکنون برای سومین بار است که دادگاه وی به دلایل “نامعلومی” برگزار نشده است. این درحالی است که از چندی پیش دکتر ابراهیم یزدی به خانه امن اطلاعات منتقل شده است، جایی که بنا بر گفته عزت الله سحابی به مراتب بدتر از زندان است و دکتر یزدی هیچگونه ارتباطی با جهان خارج ندارد.
خلیل یزدی در خصوص عدم برگزاری دادگاه پدرش می گوید: ” هنوز دلیلی برای عدم برگزاری دادگاه پدرم برای برای بار سوم نیاورده اند. در همه جای دنیا، قاضی مسئولیتی دارد مبنی بر اینکه اگر اتهام بیان نمی شود متهم را باید آزاد کنند یا اینکه دلیل دارند اما در خصوص عدم برگزاری دادگاه برای پدرم آن هم برای بار سوم هیچ دلیلی ارائه نمی شود!”
گفتنی است دادگاههای انقلاب بعد از انتخابات سال گذشته در دادگاههای نمایشی و به درخواست نیروهای امنیتی، احکام سنگینی را برای فعالان سیاسی و روزنامه نگاران اصلاح طلب در یک سال گذشته صادر کردهاند که از آن جمله میتوان به احکامی نظیر ده سال حبس و ده سال محرومیت از فعالیت در احزاب، رسانهها و فضای مجاری برای عماد بهاور، هفت سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای مهندس امیر خرم، شش سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق برای دکتر سارا توسلی، شش سال حبس برای مهدی قلیزاده، پنج سال حبس برای مهدی معتمدی مهر، سه سال حبس قطعی برای مهندس فرید طاهری، سه سال حبس قطعی برای امیر حسین کاظمی و حکم دو سال حبس قطعی برای لیلا توسلی، که همگی آنان از اعضا و وابستگان نهضت آزادی ایران هستند، اشاره کرد.
متنگفتگوی “جرس” با خلیل یزدی فرزند دکترابراهیم یزدی در پی می آید:
لطفا در خصوص عدم برگزاري دادگاه دکتر یزدی برای بار سوم صحبت بفرماييد.
در این مورد من هنوز نگرانم، به این خاطر که بعد از شش ماه دلیل قانع کننده ای از سوی قاضی برای نگهداشتن پدرمان نیاورده اند. با تصمیم خود مسئولان، غیر از دلیل نامفهمومی که در اصفهان دکتر را بازداشت کردند یعنی “شرکت در نماز جماعت غیر قانونی” دلیلی نیاورده اند. به گفته خودشان هنوز باید “تحقیق” کنند که پدرم را به چه دلیل بازداشت کرده اند؟ به چه دلیل به زندان برده اند؟ و به چه دلیل وی را در خانه امن نگهداری می کنند؟
و هنوز دلیلی برای عدم برگزاری دادگاه پدرم برای برای بار سوم نیاورده اند. در همه جای دنیا قاضی مسئولیتی دارد مبنی بر اینکه اگر اتهام بیان نمی شود متهم را باید آزاد کنند یا اینکه دلیل دارند اما در خصوص عدم برگزاری دادگاه برای پدرم آن هم برای بار سوم هیچ دلیلی ارائه نمی شود!
از زمان انتقال ايشان به خانه امن شما اطلاعي از وضعيت جسمي و روحي ايشان دارید؟
بله، ما خبر از مادرم می گیریم و خبری که داریم این است که نسبتا وضعیت جسمی اشان خوب است و روحیه اشان “قوی و خوب” است. الحمد الله پدرم به طور کلی انسان قوی و با ایمانی است و توکلش به خداست و در یاد او روحیه خودش را قوی نگهداری می کند.
مسئولان گفته اند که سالم است. نمی دانیم نسبت به چه دلیلی به این نتیجه رسیده اند. آیا منظور این است که اگر منزل خودشان باشند حالشان بهتر نخواهد بود؟! مگر می شود که دور از همسر، بدون تماس با اولاد و نوه و نتیجه، محروم از وجود برادران و خواهران و دوستان، یک انسان در سلامت باشد؟ً! البته که چنین چیزی امکان ندارد، نه برای پدرمان و نه برای سایر زندانیان سیاسی در ایران.
در خصوص بيماري ايشان و نياز مراقبت ويژه از ايشان برایمان بگویید؟
البته هر انسانی که در چنین “شرایطی” نگهداری شود تحت فشار روحی و روانی و جسمی خواهد بود چه برسد به یک مرد کهنسال و هشتاد ساله که دچار سرطان پروستات بوده و جراحی قلب باز داشته و هر
داشته باشد و خطرعفونت و مشکلات دیگری است.Cathederizationچهار ساعت باید
آیا احتمال آمدن دكتر به منزل در ايام عيد وجود دارد؟
ما امیدوریم. بطور کلی بخاطر اینکه دستگیری پدرم و دوستانشان هیچ منطقی نداشته است بنابراین زندان نگهداشتن آنها نیز بی منطق می باشد. امیدواریم یکی از انسانهای با منطق در این سیستم که قدرت اجرایی دارد، بگوید باشد و اینکه بپرسد چرا این کارها را با این مرد محترم و “خدمتگذار” ایران می کنید؟ً!
طی سالهای گذشته احكام سنگين و غيرعادلانه ای براي اعضاي نهضت آزادي صادر کرده اند خود دكتر یزدی ديدگاهشان در خصوص اين برخوردها چه بود؟
البته من نمی توانم بجای پدرم نظر بدهم اما همانطور که از سخنرانی ها و نوشته های ایشان مشخص است، ایشان شصت سال از زندگی خود را برای اینکه ایران یک کشور “آزاد” و با انتخابات “سالم” باشد، صرف کرده است و در این مسیر تلاشهای زیادی انجام داده است.
همچنین در سالهای قبل از انقلاب، خانه ما در آمریکا، پایگاهی برای رساندن صدای زندانی های سیاسی در ایران به تمام دنیا بود. شب و روز پدرم در فکر و تلاش برای آزادی این زندانیان بود. پوستر و عکس راهبران امروز ایران مثل رفسنجانی و خامنه ای جزو اینها بود. تظاهرات، اعتصاب غذا، نامه نگاری، تحصن و هر کار مثبتی که می شد در این راه انجام داد از تمام فعالیت های فوق العاده زیاد نهضت در دفاع از زندانیان سیاسی زمان شاه از جمله خامنه ای، بازرگان، طالقانی و….بوده است.
البته که حکم ” تشکل نهضت آزادی” را عملا رد کرده اند با عدم برگزاری دادگاهشان، اما خود این مسئله که چنین حکمی اعلام شد، نشانه از نظر خاصی است که نسبت به “نهضت آزادی” وجود دارد.
چه دردناک است که در قرن بیست و یکم کشور ما هنوز زندانی سیاسی دارد!
حال مادرتان در غياب همسرشان چطور است؟
الحمدالله مادرم مثل پدرم انسان قوی است و با روحیه خیلی مثبت روز را شروع می کند. از سن بیست سالگی گام به گام، در خوشی ها و سختی ها و هر پیش آمدی، در کنار پدرم بود. ماه عسلشان در شیراز با پخش اطلاعیه علیه شاه همراه بود. با هم در راه مبارزاتشان به آمریکا، لبنان، مصر و آلمان رفتند. امروز هم مادرم برای تقویت همسرش دوری شش فرزند و شانزده نوه و یک نتیجه را تحمل می کند. امروز روز تولد مادرم است، اما در خانه تنها است… به چنین وضعیتی و برای چنین دلایلی چه باید گفت؟!
خداوند به مادرمان، عمه ها و دختر عمه ها و به همه همسران زندانیان سیاسی ایران کمک کند و انشالله در این سال جدید عزیزانشان آزاد و در کنار آنها باشند.
در پايان هر صحبت و انتقادي نسبت به سيستم قضايي كشور داريد، بفرماييد.
سیستم قضایی کشور باید “حقانیت” خودش را حفظ کند، این وظیفه مهمی برای هر سیستم قضایی در هرکشوری است.اگر مردم به عدالت سیستم قضایی کشور اعتماد نداشته باشند، کل حاکمیت در چشم مردم بی اعتبار می شود. در چنین سیستمی هیچکس در امان نیست حتی آنهاییکه امروز بر سرقدرت هستند. بیش از این، اثرات منفی اجتماعی و اقتصادی هم در پی دارد. اطمینان رفتار عادلانه در سیستم قضایی در آینده، چه دور و چه نزدیک، زیربنای رشد جامعه است.
عجیب نیست که علمای شیعه بر مسئله عدالت در سیستم قضایی تاکید می کنند. مسئله عدالت اجتماعی و قضایی در تاریخ قبل از اسلام هم بوده است. کشور شیعه و جمهوری ایران باید نمونه باشد نه اینطور که مثلش در عربستان وهابی و چین کمونیست باشد. مگر غربی ها اهمیت عدالت اجتماعی و قضایی را از چه کسانی یاد گرفته اند؟