برای مطالعه این موضوع بر روی لینک ادامه مطلب کلیک کنید.
به نام خدا
جناب آقاي مرتضي نبوي
مدير مسئول محترم روزنامه رسالت
با سلام
بازگشت به خبري با عنوان "اين حرفها از تاجزاده بعيد نيست" در ستون شنيدهها و نكتههاي آن روزنامه محترم (24/6/86) ، موجب تشكر است توضيحات زير را در اولين شماره روزنامه درج فرماييد.
سايت الف (ظاهراً وابسته به آقاي احمد توكلي) روز پنجشنبه (22/6/86) متن تحريف شده سخنراني و پرسش و پاسخ دو ساعته اينجانب را در جمع اصلاحطلبان قزوين (چهارشنبه 21/6/86) منتشر كرد كه در مواردي عبارات و ادعاها عكس منظور من است. روزنامههاي رسالت و ايران نيز در اولين شماره پس از انتشار آن خبر با استناد به آن گزارش مرا به توهين به مراجع تقليد، رهبر، رئيسجمهور، دبير شوراي نگهبان و … متهم كردهاند. در اين زمينه ذكر نكات زير را لازم ميداند.
1. اينجانب با توضيح اين مساله كه نظاميان سكولار تركيه به دلايل داخلي و خارجي به راي ملت تركيه تمكين كردهاند، پرسيدم آيا نظام جمهوري اسلامي و روحانيت تشيع در برگزاري انتخابات آزاد و سالم از اين ژنرالها عقب خواهد ماند؟ همچنين توضيح دادم در اين زمينه همه شهروندان و از جمله روحانيون مسئوليت دارند تا از وجه تمايز انقلاب اسلامي با رژيمهاي منطقه كه سه دهه پيش از اين شعار "ميزان راي ملت است" را سر داد، دفاع كنند. تصور نميكنم اين نكته توهين به كسي باشد.
2. در بخش ديگري از سخنانم ضمن اشاره به موقعيت آقايان خاتمي و هاشمي رفسنجاني اعلام كردم مراجع تقليد حوزه علميه قم نيز متوجه تخريب اين شخصيتها هستند و هر كدام به طريقي عكسالعمل نشان ميدهند. از جمله به روند انتخاب آقاي هاشمي به عنوان رئيس مجلس خبرگان پرداختم و درباره اينكه چگونه وي بهرغم تلاش وافر آقايان مصباح يزدي، صادق لاريجاني، كعبي و … به رياست مجلس خبرگان رسيد، نكاتي را متذكر شدم و تاكيد كردم بعضي علماي سنتي كه با اصلاحطلبان اختلاف نظر دارند، به دليل احساس نگراني از شرايط حساس كنوني از رياست آقاي هاشمي حمايت كردند.
همچنين به سفر رئيسجديد مجلس خبرگان به قم اشاره كردم كه با برخوردهاي گرم مراجع مواجه شد. براي مثال گفتم آيتالله مكارم شيرازي به آقاي هاشمي توصيه كرد نقش ميانجي بين دو جناح كشور را ايفا كند. يعني ايشان برخلاف اقتدارگراها كه در پي يكدستكردن حكومت و منحرف خواندن اصلاحطلبها هستند، از آقاي هاشمي خواست بين دو جناح ميانجيگري كند. همچنين به سخنان آيتالله شبيري زنجاني اشاره كردم كه برخلاف جوسازيهاي اخير كيهان و گروهي از اقتدارگراها در ديدار با آقاي هاشمي از او خواست خاطرات روزانه خود را بيشتر و مفصلتر منتشر كند. به علاوه گفتم ديدگاه مراجعي مانند آقايان صانعي، موسوي اردبيلي و … هم درباره آقايان خاتمي و هاشمي روشن است. بنابراين در سخنراني فوق نه تنها به مراجع توهين نكردم بلكه برخي اقدامهاي مثبت آنان را در دفاع از آقايان خاتمي و هاشمي و … در شرايط كنوني كه مورد هجوم همفكران رسالت و ايران قرار دارند، برشمردم.
از مدير مسئول محترم روزنامه رسالت ميپرسم به عقل جور درميآيد كه 48 ساعت پس از توصيه آيتالله مكارم به آقاي هاشمي درباره ميانجيگري بين دو جناح، در حالي كه تبليغات رسمي كشور بر طبل تكصدايي و تكجناحي ميكوبد، به وي توهين كرده باشم؟
3. اينجانب معترض نحوه سخن گفتن آقاي احمدينژاد نشدم زيرا به نظر من وي خوب حرف ميزند اگر چه بعضاً حرفِ خوب نميزند و گاهي سخنان خطرناكي ميگويد. در آن سخنراني نيز به محتواي برخي سخنان وي انتقاد كردم و بر اين باورم كه ايراد چنين سخناني ميتواند مشكلات زيادي متوجه كشور و مردم كند. براي مثال سخنان او را درباره آثار سوء 120 ميليون نفر شدن جمعيت ايران يادآوري كردم و نيز به ادعاي اخير او انتقاد كردم كه گفت: زمين زير پاي مومنان نميلرزد. توضيح دادم به اين ترتيب آقاي احمدينژاد به همه انسانهايي كه در طول تاريخ تاكنون جان خود را در زلزله از دست دادهاند، و از اين به بعد نيز از دست خواهند داد، توهين كرده است زيرا كه طبق منطق فوق حتماً گناهكار بودهاند!؟ افزون بر آن توضيح دادم وظيفه شهردار تهران و رئيسجمهور ايران كه وي هر دو مسئوليت را در پنج سال گذشته داشته است، طراحي و انجام اقداماتي براي مقابله با آثار سوء زلزله و به صفر رساندن آسيبهاي احتمالي آن است نه صدور فتوا درباره اينكه زلزله در مناطق گناهكاران رخ ميدهد يا خير. در هر حال من، مانند بسياري از ايرانيان درباره برخي اظهارنظرهاي آقاي احمدينژاد بويژه در سياست خارجي به شدت نگرانم زيرا تبعات سوء فراواني داشته، دارد و خواهد داشت.
4. بسيار خشنودم كه اقتدارگراهاي عزيز به اين نتيجه رسيدهاند كه نبايد به مراجع تقليد توهين كرد. فقط ميپرسم كه آيا در همين ماه گذشته سايتها و روزنامههاي اصولگرا، از جمله رسالت، به آيتالله صانعي توهين نكردند؟ در مورد آيتالله منتظري چيزي نميگويم كه توهينها و حتي فحاشيها به وي در ساليان گذشته اظهر من الشمس است. لابد آيت الله سيستاني مرجع تقليد نبود كه در نمازجمعه تهران به وي اهانت شد و همينطور علامه سيدمحمدحسين فضلالله از جرگه مراجع خارج است كه اينگونه عليه وي شبنامه پخش ميشود. در هر حال اگر توهين به مراجع تقليد بد است كه بد است، همه از جمله اقتدارگراها بايد از هرگونه توهين به هر مرجعي پرهيز كنند. بگذريم از اينكه اساساً توهين به هر شهروندي بد است. براي مزيد اطلاع يادآوري ميكنم من به مراجع تقليد توهين نميكنم اگر چه برخي ديدگاههاي اجتماعي و سياسي بعضي آنان را قابل نقد ميدانم و در اين زمينه چند مقاله نوشتهام و به صراحت و با حفظ احترام حضرات، ديدگاههاي خود را بيان داشتهام.
روشن است كه حكم فوق را درباره همه رؤساي جمهور صادق ميدانم. با وجود اين نديدم روزنامههاي رسالت و ايران سخنان موهن و زشت همسر سخنگوي دولت را عليه آقايان خاتمي و هاشمي (رؤساي قبلي جمهور) يك بار به صراحت محكوم كرده باشند. لااقل براي اثبات حسن نيت خود يكبار از توهين كه چه عرض كنم، از دشنامهاي خانم فاطمه رجبي به رؤسايجمهور سابق و اسبق صريحاً اظهار تأسف كنيد تا معلوم شود با هر بيادبي و توهيني به هر رئيسجمهوري مخالفيد. به نظر ميرسد ضرورت وحدت با آقاي احمدينژاد در انتخابات مجلس هشتم جايي براي برائتجويي و محكوميت سخنان فوق باقي نميگذارد. ميگذارد؟
5. تنها جمله درست روزنامه محترم رسالت آن است كه "برخي هم ميگويند تاجزاده اينقدر بيادب نيست از اين حرفها بزند…". با وجود اين مجدداً به افسانه طرفداري من از حذف پسوند اسلامي از انجمنهاي اسلامي دانشجويان و نيز فالوده خوردن دوستان ما در بنياد سوروس پرداختهايد كه در هر دو مورد توضيحات كافي را به روزنامه كيهان ارسال كردم كه در سايتها درج شد و ميتوانيد به آنها مراجعه كنيد.
6. در خاتمه جهت اطلاع گردانندگان محترم روزنامه رسالت عرض ميكنم كه سخنگوي آقاي جنتي در هيأت نظارت بر انتخابات تهران (مجلس ششم) چند سال پيش عليه اينجانب شكايت كرد كه چرا گفتهام وي و دوستانش 350 صندوق راي را در حوزه انتخابيه تهران بازشماري و 534 صندوق را باطل كردند!؟ آنان ادعاي مرا كه رئيس ستاد انتخابات كشور بودم، توهين به خود خواندند.
در پي دريافت احضاريه، پس از پنج سال، به احترام قانون در شعبه 1083 دادگاه جزايي تهران حاضر شدم و اعلام كردم مادام كه به شكايت من از آقاي جنتي رسيدگي نشود، از خود دفاع نخواهم كرد. ماه پيش قاضي محترم بار ديگر مرا به جرم نشر اكاذيب (اهانت به سخنگوي آقاي جنتي) به سه ميليون ريال جريمه نقدي، بدل از سه ماه و يك روز حبس تعزيري و سه ماه و پانزده روز انفصال از خدمات دولتي، بدل از چهار ماه و دو روز حبس تعزيري محكوم كرد كه البته به همان دليل فوق تقاضاي تجديدنظر نكرده و نخواهم كرد.
ملاحظه ميفرماييد! توهين ادعايي من مجازات دارد ولو پس از شش سال. اميدوارم درج خبر اخير در روزنامههاي رسالت و ايران به منظور تشكيل دادگاه جديد و مجازاتهاي تازه عليه من نباشد.
همچنين ميدانيد كيهان به من توهين كه چه عرض كنم، بلكه اتهام ميزند و حاضر نميشود پاسخ مرا برخلاف همه ضوابط قانوني و اخلاقي درج كند. شما كه چنين نميكنيد؟
چنانچه مايليد، مجازيد متن كامل سخنان مرا، البته بدون سانسور و تحريف، در روزنامه خود درج كنيد و قضاوت درباره سخنانم را به مردم بسپاريد.
سيدمصطفي تاجزاده
24/6/86
جناب آقاي مرتضي نبوي
مدير مسئول محترم روزنامه رسالت
با سلام
بازگشت به خبري با عنوان "اين حرفها از تاجزاده بعيد نيست" در ستون شنيدهها و نكتههاي آن روزنامه محترم (24/6/86) ، موجب تشكر است توضيحات زير را در اولين شماره روزنامه درج فرماييد.
سايت الف (ظاهراً وابسته به آقاي احمد توكلي) روز پنجشنبه (22/6/86) متن تحريف شده سخنراني و پرسش و پاسخ دو ساعته اينجانب را در جمع اصلاحطلبان قزوين (چهارشنبه 21/6/86) منتشر كرد كه در مواردي عبارات و ادعاها عكس منظور من است. روزنامههاي رسالت و ايران نيز در اولين شماره پس از انتشار آن خبر با استناد به آن گزارش مرا به توهين به مراجع تقليد، رهبر، رئيسجمهور، دبير شوراي نگهبان و … متهم كردهاند. در اين زمينه ذكر نكات زير را لازم ميداند.
1. اينجانب با توضيح اين مساله كه نظاميان سكولار تركيه به دلايل داخلي و خارجي به راي ملت تركيه تمكين كردهاند، پرسيدم آيا نظام جمهوري اسلامي و روحانيت تشيع در برگزاري انتخابات آزاد و سالم از اين ژنرالها عقب خواهد ماند؟ همچنين توضيح دادم در اين زمينه همه شهروندان و از جمله روحانيون مسئوليت دارند تا از وجه تمايز انقلاب اسلامي با رژيمهاي منطقه كه سه دهه پيش از اين شعار "ميزان راي ملت است" را سر داد، دفاع كنند. تصور نميكنم اين نكته توهين به كسي باشد.
2. در بخش ديگري از سخنانم ضمن اشاره به موقعيت آقايان خاتمي و هاشمي رفسنجاني اعلام كردم مراجع تقليد حوزه علميه قم نيز متوجه تخريب اين شخصيتها هستند و هر كدام به طريقي عكسالعمل نشان ميدهند. از جمله به روند انتخاب آقاي هاشمي به عنوان رئيس مجلس خبرگان پرداختم و درباره اينكه چگونه وي بهرغم تلاش وافر آقايان مصباح يزدي، صادق لاريجاني، كعبي و … به رياست مجلس خبرگان رسيد، نكاتي را متذكر شدم و تاكيد كردم بعضي علماي سنتي كه با اصلاحطلبان اختلاف نظر دارند، به دليل احساس نگراني از شرايط حساس كنوني از رياست آقاي هاشمي حمايت كردند.
همچنين به سفر رئيسجديد مجلس خبرگان به قم اشاره كردم كه با برخوردهاي گرم مراجع مواجه شد. براي مثال گفتم آيتالله مكارم شيرازي به آقاي هاشمي توصيه كرد نقش ميانجي بين دو جناح كشور را ايفا كند. يعني ايشان برخلاف اقتدارگراها كه در پي يكدستكردن حكومت و منحرف خواندن اصلاحطلبها هستند، از آقاي هاشمي خواست بين دو جناح ميانجيگري كند. همچنين به سخنان آيتالله شبيري زنجاني اشاره كردم كه برخلاف جوسازيهاي اخير كيهان و گروهي از اقتدارگراها در ديدار با آقاي هاشمي از او خواست خاطرات روزانه خود را بيشتر و مفصلتر منتشر كند. به علاوه گفتم ديدگاه مراجعي مانند آقايان صانعي، موسوي اردبيلي و … هم درباره آقايان خاتمي و هاشمي روشن است. بنابراين در سخنراني فوق نه تنها به مراجع توهين نكردم بلكه برخي اقدامهاي مثبت آنان را در دفاع از آقايان خاتمي و هاشمي و … در شرايط كنوني كه مورد هجوم همفكران رسالت و ايران قرار دارند، برشمردم.
از مدير مسئول محترم روزنامه رسالت ميپرسم به عقل جور درميآيد كه 48 ساعت پس از توصيه آيتالله مكارم به آقاي هاشمي درباره ميانجيگري بين دو جناح، در حالي كه تبليغات رسمي كشور بر طبل تكصدايي و تكجناحي ميكوبد، به وي توهين كرده باشم؟
3. اينجانب معترض نحوه سخن گفتن آقاي احمدينژاد نشدم زيرا به نظر من وي خوب حرف ميزند اگر چه بعضاً حرفِ خوب نميزند و گاهي سخنان خطرناكي ميگويد. در آن سخنراني نيز به محتواي برخي سخنان وي انتقاد كردم و بر اين باورم كه ايراد چنين سخناني ميتواند مشكلات زيادي متوجه كشور و مردم كند. براي مثال سخنان او را درباره آثار سوء 120 ميليون نفر شدن جمعيت ايران يادآوري كردم و نيز به ادعاي اخير او انتقاد كردم كه گفت: زمين زير پاي مومنان نميلرزد. توضيح دادم به اين ترتيب آقاي احمدينژاد به همه انسانهايي كه در طول تاريخ تاكنون جان خود را در زلزله از دست دادهاند، و از اين به بعد نيز از دست خواهند داد، توهين كرده است زيرا كه طبق منطق فوق حتماً گناهكار بودهاند!؟ افزون بر آن توضيح دادم وظيفه شهردار تهران و رئيسجمهور ايران كه وي هر دو مسئوليت را در پنج سال گذشته داشته است، طراحي و انجام اقداماتي براي مقابله با آثار سوء زلزله و به صفر رساندن آسيبهاي احتمالي آن است نه صدور فتوا درباره اينكه زلزله در مناطق گناهكاران رخ ميدهد يا خير. در هر حال من، مانند بسياري از ايرانيان درباره برخي اظهارنظرهاي آقاي احمدينژاد بويژه در سياست خارجي به شدت نگرانم زيرا تبعات سوء فراواني داشته، دارد و خواهد داشت.
4. بسيار خشنودم كه اقتدارگراهاي عزيز به اين نتيجه رسيدهاند كه نبايد به مراجع تقليد توهين كرد. فقط ميپرسم كه آيا در همين ماه گذشته سايتها و روزنامههاي اصولگرا، از جمله رسالت، به آيتالله صانعي توهين نكردند؟ در مورد آيتالله منتظري چيزي نميگويم كه توهينها و حتي فحاشيها به وي در ساليان گذشته اظهر من الشمس است. لابد آيت الله سيستاني مرجع تقليد نبود كه در نمازجمعه تهران به وي اهانت شد و همينطور علامه سيدمحمدحسين فضلالله از جرگه مراجع خارج است كه اينگونه عليه وي شبنامه پخش ميشود. در هر حال اگر توهين به مراجع تقليد بد است كه بد است، همه از جمله اقتدارگراها بايد از هرگونه توهين به هر مرجعي پرهيز كنند. بگذريم از اينكه اساساً توهين به هر شهروندي بد است. براي مزيد اطلاع يادآوري ميكنم من به مراجع تقليد توهين نميكنم اگر چه برخي ديدگاههاي اجتماعي و سياسي بعضي آنان را قابل نقد ميدانم و در اين زمينه چند مقاله نوشتهام و به صراحت و با حفظ احترام حضرات، ديدگاههاي خود را بيان داشتهام.
روشن است كه حكم فوق را درباره همه رؤساي جمهور صادق ميدانم. با وجود اين نديدم روزنامههاي رسالت و ايران سخنان موهن و زشت همسر سخنگوي دولت را عليه آقايان خاتمي و هاشمي (رؤساي قبلي جمهور) يك بار به صراحت محكوم كرده باشند. لااقل براي اثبات حسن نيت خود يكبار از توهين كه چه عرض كنم، از دشنامهاي خانم فاطمه رجبي به رؤسايجمهور سابق و اسبق صريحاً اظهار تأسف كنيد تا معلوم شود با هر بيادبي و توهيني به هر رئيسجمهوري مخالفيد. به نظر ميرسد ضرورت وحدت با آقاي احمدينژاد در انتخابات مجلس هشتم جايي براي برائتجويي و محكوميت سخنان فوق باقي نميگذارد. ميگذارد؟
5. تنها جمله درست روزنامه محترم رسالت آن است كه "برخي هم ميگويند تاجزاده اينقدر بيادب نيست از اين حرفها بزند…". با وجود اين مجدداً به افسانه طرفداري من از حذف پسوند اسلامي از انجمنهاي اسلامي دانشجويان و نيز فالوده خوردن دوستان ما در بنياد سوروس پرداختهايد كه در هر دو مورد توضيحات كافي را به روزنامه كيهان ارسال كردم كه در سايتها درج شد و ميتوانيد به آنها مراجعه كنيد.
6. در خاتمه جهت اطلاع گردانندگان محترم روزنامه رسالت عرض ميكنم كه سخنگوي آقاي جنتي در هيأت نظارت بر انتخابات تهران (مجلس ششم) چند سال پيش عليه اينجانب شكايت كرد كه چرا گفتهام وي و دوستانش 350 صندوق راي را در حوزه انتخابيه تهران بازشماري و 534 صندوق را باطل كردند!؟ آنان ادعاي مرا كه رئيس ستاد انتخابات كشور بودم، توهين به خود خواندند.
در پي دريافت احضاريه، پس از پنج سال، به احترام قانون در شعبه 1083 دادگاه جزايي تهران حاضر شدم و اعلام كردم مادام كه به شكايت من از آقاي جنتي رسيدگي نشود، از خود دفاع نخواهم كرد. ماه پيش قاضي محترم بار ديگر مرا به جرم نشر اكاذيب (اهانت به سخنگوي آقاي جنتي) به سه ميليون ريال جريمه نقدي، بدل از سه ماه و يك روز حبس تعزيري و سه ماه و پانزده روز انفصال از خدمات دولتي، بدل از چهار ماه و دو روز حبس تعزيري محكوم كرد كه البته به همان دليل فوق تقاضاي تجديدنظر نكرده و نخواهم كرد.
ملاحظه ميفرماييد! توهين ادعايي من مجازات دارد ولو پس از شش سال. اميدوارم درج خبر اخير در روزنامههاي رسالت و ايران به منظور تشكيل دادگاه جديد و مجازاتهاي تازه عليه من نباشد.
همچنين ميدانيد كيهان به من توهين كه چه عرض كنم، بلكه اتهام ميزند و حاضر نميشود پاسخ مرا برخلاف همه ضوابط قانوني و اخلاقي درج كند. شما كه چنين نميكنيد؟
چنانچه مايليد، مجازيد متن كامل سخنان مرا، البته بدون سانسور و تحريف، در روزنامه خود درج كنيد و قضاوت درباره سخنانم را به مردم بسپاريد.
سيدمصطفي تاجزاده
24/6/86