Search
Close this search box.

فرهنگ تصوف را نمی توان با بولدوزر ریشه کن کرد

دراویش گنابادی در پیام نوروزی خود آرزوی آن روزی را دارند که مهار مرکب سیاست در دست قانون خواهد بود و دیگر زندانی سیاسی نخواهیم داشت و توهم توطئه در ضمیر بازیگران عرصه سیاست دیگر نمی تواند خلق جرم کند و شهروندان کشور را تحت نام عرفان کاذب یا جنگ نرم به بند و زندان محکوم نماید.

 

 

 

 

 

برنامه افق کاری از سیامک دهقان پور از صدای آمریکا ، چهارشنبه ۱۰ فروردین ۹۰ .

 

سیامک دهقان پور از صدای آمریکا : رئیس جمهوری آمریکا در پیام نوروزی اش با اشاره به اعمال بیدادگرانه جمهوری اسلامی با مردم ایران آنرا نشانه ترس عنوان کرد و مشخصا با نام بردن از اهل تصوف در ایران گفت : مسلمانان صوفی در ایران بخاطر اعتقاداتشان مجازات شده اند ؛ شیرین عبادی وکیل مدافع حقوق بشر و حقوقدان برندۀ جایزه صلح نوبل می گوید : «گروههای متعدد صوفی در ایران بشدت سرکوب میشوند اما دولت ایران خشن ترین رفتار را با دراویش گنابادی داشته است.»

دراویش گنابادی در پیام نوروزی خود آرزوی آن روزی را دارند که مهار مرکب سیاست در دست قانون خواهد بود و دیگر زندانی سیاسی نخواهیم داشت و توهم توطئه در ضمیر بازیگران عرصه سیاست دیگر نمی تواند خلق جرم کند و شهروندان کشور را تحت نام عرفان کاذب یا جنگ نرم به بند و زندان محکوم نماید.

دراویش گنابادی خطاب به صوفی ستیزان با اشاره تلویحی به شعر حافظ شیرازی می نویسند :

درخت دشمنی برکن            که رنج بی شمار آرد

نهال دوستی بنشان             که فرداتان به کار آید

در ادامه این برنامه بخشی ازمراسم بزرگداشت روز درویش «سوم اسفندماه یکهزار و سیصد و هشتاد و نه خورشیدی در شهر استکهلم » بنمایش در آمد ؛ که با موسیقی سنتی ایران که هرساله به مناسبت فرارسیدن سال نو و نوروز در ایران نواخته میشود  ، همراه بود.

رهبر جمهوری اسلامی ایران با اشاره به دراویش گنابادی می گوید “دشمن با مطالعه و تدبیر در پی ترویج عرفانهای کاذب از جنس بدلی عرفان حقیقی است تا به اسلام ضربه بزند. “

تصوف در ایران امروز تا چه حدّ فراگیر شده است ، آیا صوفیان خواهان جدایی دین از سیاست هستند ؟ جمهوری اسلامی اران چرا چنین برخورد شدیدی با دراویش نعمت اللهی گنابادی دارد ؟ حمایت کم سابقه آنها از مهدی کروبی چه هدف در این میان نقش بازی می کند ؟ چرا در میان مراجع بر سر حقوق صوفیان اختلاف نظر وجود دارد ؟

فیس بوک افق

نگاهی فشرده به وضعیت دراویش گنابادی در سال گذشته

۱. تجمع نیروهای لباس شخصی در برابر حسینیه دراویش کرج (۲۲ اردیبهشت ۸۹)

۲.  نامه سرگشادۀ سایت  رسمی دراویش گنابادی به رهبر ایران و انتقاد نسبت به برخوردهای صورت گرفته با پیروان این سلسله ( ۲۹ تیر ۸۹)

۳. طرح کمیسیون امنیت ملی مجلس شورا برای برخورد با فعالیت گروههای عرفانی ( ۲ شهریور ۸۹ )

۴. انتشار خبر محاکمه دسته جمعی ۱۸۹ درویش گنابادی در شهر بروجرد ( ۲۳ مهر ۸۹ )

۵.  رئیس دادگستری بروجرد : محاکمه دراویش بصورت فردی و نه جمعی برگزار میشود ؛ تبلیغ علیه نظام ، توهین و اهانت اتهامات دراویش بازداشت شده  (۱۴ اسفند ۸۹)

۶. نامه ۳۸۸ تن از وکلای دادگستری به ریاست قوۀ قضائیه در اعتراض به محکومیت وکلای دراویش گنابادی ( ۲۱ اسفند ۸۹ )

۷. شیرین عبادی : دولت ایران خشن ترین رفتار را با دراویش گنابادی داشته است (۲ فروردین ۹۰ )

میهمانان برنامه افق آقایان دکتر سیدمصطفی آزمایش سخنگوی سلسله نعمت اللهی گنابادی و مسئول روابط بین الملل انجمن جهانی پاسداشت حقوق بشر در ایران و از اعضای اصلی کمیته بین المللی حمایت از حقوق درویشان و دانشجویان در ایران ، تحصیلکردۀ حقوق در دانشگاه تهران و دکترای حقوق و اسلام شناسی از دانشگاه سوربن پاریس و مرکز پژوهشهای فلسفی – دینی تطبیقی اسلام و مسیحیت از دانشگاه لیون ۲ فرانسه نویسنده اثار فراوان به زبان فارسی و غیرفارسی از جمله عرفان ایران ، خرد ستیز است یا انسان ساز.

آقای بهروز سرشار از درویشان گنابادی در ویرجینیا از سال ۱۳۳۱ به اهل تصوف پیوستند ، فعال سیاسی حقوق بشر و آزادی مذهب و سرهنگ بازنشسته نیروی انتظامی و بنیانگذار فدراسیون جودو و تکواندو در ایران و عضو تالار مشاهیر ورزشهای رزمی آمریکای شمالی .

تبریک نوروزی دکتر سیدمصطفی آزمایش خطاب به هم میهنان : آرزوی توفیق و سلامت و سعادت برای همۀ هموطنان عزیز در سال نود خورشیدی و مشاهدۀ ایرانی فارغ از سرکوب و آکنده از آزادی و استقرار مناسبات دموکراتیک در سال جاری برای همه هموطنان.

تبریک نوروزی آقای سرشار (نمایندۀ خانقاه گنابادی ها در ویرجینیا) : به نوبۀ خود نوروز را به هموطنان خصوصا دراویش ، صوفیه از تمامی فرقه ها تبریک می گویم.

نوروز در میان اهل تصوف چه جایگاهی دارد ؟

پاسخ دکتر سیدمصطفی آزمایش : در مورد نوروز دو بیت از سعدی از اساتید مسلم فرهنگ ایران و زبان پارسی که در مکتب تصوف و عرفان در ایران پرورش پیدا کرده می خوانم ، همه بیان و گفتار واقعی در مورد نورور در کلام ایشان هویدا است :

درخت ، غنچــــــه برآورد و بلبلان مستند

جهان ، جوان شد و یاران به عیش بنشستند

کسان که در رمضان چنگ می شِکستَندی

نسیـــــــم گــل بِشَنیدند و توبـــــــه بِشکَستند

در واقع نوروز برای صوفیه رمز رویش و زایش و تولد دوباره طفل روح و قلب است ، چون انسان موجود دو بعدی است هم بعد اجتماعی دارد بعنوان یک شهروند و مسئولیتهایش و هم بعد روحی و معنوی دارد و در هر دو بعد باید در حال زایش و حرکت و پویش مداوم باشد ، به همین دلیل نوروز علامت زایش دوبارۀ انسان و تولد دوباره انسان در عرصه طبیعت و هستی است.

تصوف در ایران امروز تا چه حد فراگیر شده است ؟

پاسخ دکتر سیدمصطفی آزمایش : تصوف در ایران همیشه ریشه دار بوده ، یعنی آبشخور فرهنگ ایران در واقع سرچشمه اش همین مکتب تصوف است ، وقتی ما به تمامی اساتید فرهنگ ایران نگاه می کنیم می بینیم اینها شاگردان این مکتب بوده اند ، مولانا ، سعدی ، عطار ، حافظ … همه این بزرگان اینها در مکتب تصوف تربیت شده اند اخلاق انسان ساز و انسان گرا را اینها در این مکتب یاد گرفته و به جهان ارائه کرده اند ؛ به همین دلیل هم رابطه فرهنگی ایرانیان با تصوف رابطه بسیار کهن و قدیمی است ، و امروزه ما مشاهده می کنیم که به همان نسبت که مردم از ریا زاهدان دین فروش به تنگ آمده اند رو به عرفان و تصوف می آورند و به همین دلیل تصوف و عرفان در ایران بیش از پیش شعله اش در حال فروزان تر شدن است و رونق می گیرد. در سراسر ایران وقتی ما نگاه می کنیم ، اقوام و ملیت های گوناگونی که در ایران در کنار یکدیگر برادرانه زندگی می کنند ، اینها اگرچه بواسطه تقیه عقیده واقعی خود را می پوشانند ، اما به نحوی از انحا که اگر فرصتی باشد توضیح خواهم داد به یکی از سلاسل و طرایق تصوف وابستگی دارند .

آیا آماری وجود دارد که چه تعداد اهل تصوف هستند و چه تعداد دقیقاً در سلسله نعمت اللهی گنابادی فعالیت می کنند ؟

پاسخ دکتر سیدمصطفی آزمایش : آماری که می توانیم ارائه دهیم آمار تقریبی و تخمینی است ، چون متأسفانه آمار رسمی تهیه نشده است و دلیلش هم این است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی نوشته شده که مذهب رسمی ایران شیعه جعفری اثنی عشری است و به همین دلیل هم بازیگران سیاست ایران در طول این مدت تلاش کرده اند که از گرفتن یک آمار صحیح نسبت به تنوعهای عقیدتی که در ایران در کنار هم زندگی می کنند خودداری کنند و در اثر فشارهایی که بر مردم می آورند مردم را وادار کرده اند که عقیدۀ واقعی خود و تعلق عقیدتی واقعی خودشان را بپوشانند و برای اینکه کار و زندگی شان را از دست ندهند تظاهر کنند که به مذهب رسمی پیوسته اند و گردن نهاده اند ؛ اما آن آمار رسمی و تخمینی که ما در اختیار داریم نشان می دهد که دراویش گنابادی حدود چهار میلیون نفرند و کلیه پیروان طرایق تصوف در ایران قریب بیست میلیون نفرند.

آقای سرشار ! در پیام نوروزی رئیس جمهوری آمریکا صراحتاً اشاره شده بود به برخورد شدیدی که اهل تصوف در ایران میشود ؛ شما تلاشهای زیادی در این سالها داشته اید با نمایندگان کنگره با دیپلماتها در وزارت خارجه در تماس بودید برای تشریح این شیوه ای که در برخورد با اهل تصوف بویژه در سالهای اخیر صورت می گیرد ، توضیح بدید که این نشست که شما چند روز قبل از پیام نوروزی رئیس جمهور بود چه بوده و چه صحبتهایی مطرح شد و چقدر مؤثر بود که در پیام نوروزی به این مسئله پرداخته شود ؟

پاسخ آقای سرشار : ابتدا حضور بینندگان عزیز توضیح می دهم که اقداماتی که من کردم خودجوش بوده و خود من تصمیم گرفتم که این کار را بکنم نه دستوری از جایی به من رسیده و نه خواهشی شده و فقط بخاطر اینکه دل من با دراویش نه تنها ایران بلکه با دراویش تمام دنیا روی همان آهنگ و ریتم می تپد و وقتی آنها شادند من شادم و وقتی غمگین هستند من هم غمگین هستم. من از موقعی که قضیه حمله ، تخریب و آتش زدن خانقاه دراویش گنابادی در شهر قم شروع شد اقدام به فعالیت کردم و در کنگره آمریکا ، مجلس سنا ، مجلس نمایندگان نامه های شکوه امیز را دستی به دفاتر سناتورها برده و از طریق سازمان ملل و جناب آقای دکتر آزمایش همین کار را در اروپا و در مراجع مربوطه در اروپا انجام دادند. بخاطر می آورم که سناتوری از پنسیلوانیا که ایشان خیلی محبت کرد و عکس العمل موافقی با اقدامات من در آمریکا نشان داد و در آن کمیتۀ حقوق بشر سنای آمریکا ایشان یک قسمت به نام آزادی مذاهب اضافه کرد و تا روزی که در سنا بود ما ماهیانه با ایاشن جلسه داشتیم ، این اقدامات البته ادامه پیدا کرد و اخیرا چند هفته پیش از وزارت خارجه دعوت شدم و در آنجا یکی از معاونان وزارت خارجه که مسئول حقوق بشر و آزادی مذاهب هستند با من صحبت کردند که افتخار داشتم که در حضور آقای دکتر آزمایش باشیم. و از من پرسیدند که خواسته های ما چیست ؟ ما گفتیم که خواسته ای از شما نداریم جز اینکه شما از موقعیتی که پیش آمده استفاده کنید و از این دوستان و خواهران و برادران و رفقای ما در ایران دفاع کنید. اینها هم بشرند و تمامی حقوقی که دیگران برای خود قائل هستند بایستی برایشان قائل شد و به حقوقشان احترام گذاشت و خواهش کردم که یا وزیر خارجه یا آقای اوباما اشاره ای به صوفیان ایران داشته باشند چرا که تعداد صوفیان در ایران بسیار قابل توجه است ، بحث بهائیان مطرح شد من گفتم صوفیان دهها برابر بهائیان هستند در ایران و متأسفانه توجهی به آنها نمیشود. خوشبختانه این حمایت انجام گرفت و من خیلی از آقای اوباما و وزارت خارجه متشکرم. از صدای آمریکا تشکر می کنم که به این مسئله توجه داشته اید و همه این اقدامات مؤثر خواهد بود.

در بخش دیگری از برنامه افق (صدای آمریکا) صحنه هایی از تجمع نیروهای لباس شخصی در برابر حسینیه دراویش گنابادی در شهر کرج بنمایش در آمد که در آن به سر دادن شعارهایی علیه دراویش پرداخته میشود. (مرگ بر صوفیه)

آقای دکتر آزمایش ! مرگ بر صوفیه چه خاستگاهی دارد و به چه منظوری استفاده میشود ؟

پاسخ دکتر سیدمصطفی آزمایش : رئیس قوۀ مجریه ، که در حال حاضر اختیارات ریاست قوۀ مجریه را بدست دارد در اظهارات خود و در مصاحبه با خبرنگاران خارجی بارها مدعی شده که “هیچ کشوری در دنیا به قدر ایران در آن آزادی وجود ندارد.” اینجا باید دید مقصود ایشان از آزادی که از آن صحبت می کند چیست ؟ در سال ۱۳۸۶ یعنی چهار سال قبل در ماه اردیبهشت جناب آقای دکتر نورعلی تابنده شخصیت حقوقی – قضائی – دانشگاه و قطب جلیل القدر سلسله گنابادی نعمت اللهی ایشان در منزل خودشان در بیدخت گناباد ساعت دوازده می خواستند غذا میل کنند و چند نفر هم در خدمتشان بودند ، یک دفعه چند نفر اشخاص قوی هیکل با لگد درب منزل را شکستند و وارد منزل شدند و ایشان را از سر میز غذا به عنف و جبر وادار کردند که ایشان سوار میشوند و همراه آنها بروند و اطرافیان را مورد ضرب و شتم قرار دادند و نهایتاً شب آن واقعه (ساعت ۳۰ : ۲۲) ایشان را در فرودگاه مهرآباد به میان هوادارانشان برگشتند و در تمامی این مدت یعنی ساعت ۱۲ ظهر تا ۳۰ : ۲۲ مانع از آن شده بودند که ایشان چیزی بنوشند یا تناول کنند یا حتی به دستشویی بروند . این یک نمونه از آزادی است که آقای رئیس قوۀ مجریه از آن صحبت می کند ، یعنی آزادی شکستن حریم خصوصی مردم ایران . یعنی کسانیکه زورشان می رسد زور بگویند ، حسینیه ها را خراب کنند ، اماکن عبادی را خراب کنند ، شخصیتهای بزرگواری را که اسوه و نمونه فرهنگ انسان ساز عرفان و تصوف ایران هستند را به این شکل نسبت به آنها بی احترامی کنند.

علت این برخوردها چیست ؟ آیا علت این است که چون دراویش و یا خود شما خواهان جدایی دین از سیاست هستید ؟ آیا ریشه اصلی این شیوه برخورد این است ؟

پاسخ دکتر سیدمصطفی آزمایش : نخیر ، این بر می گردد به ماهیت نظام نه ماهیت درویشی ، یعنی درویشی و تصوف مشخص است که چه چیست آنچه ما بیشتر باید تحلیل و آنالیزش بپردازیم ، ماهیت نظام حاکم بر ایران است . یعنی این نظام در صدد پاکسازی و یکدست سازی مملکت است و به همین دلیل هم می خواهد ایدئولوژی خود را به جامعه ایران تحمیل کند یعنی یک سیستم توتالیتر و تمامیت خواه که وجود هیچ چیز دیگری غیر از خودش را بر نمی تابد. و به همین دلیل هم صوفیه را هدف گرفته ، چون صوفیه ریشه دار است ، یک فرهنگ استوارو پایدارو ریشه دار است و قصد ریشه کردن این فرهنگ را دارد البته این ضربه به خودش بر می گردد چنانکه دیدیم یعنی این ضربه هزینه سنگینی برای نظام داشت . هر میزان که سعی کند قادر به انجام آن نخواهد بود ولی اسباب فضاحت و بی آبرویی میشود برای کسانیکه به این نحو می خواهند سرکوب کنند. نمی توانند ! فرهنگ را نمی توان با بولدوزر ریشه کن کرد. این نکته است که باید درک کنند و هنوز متوجه نشده اند اما بخاطر مواضع صوفیه نیست که صوفیه مورد سرکوب قرار می گیرند اما همانطور که شما اشاره کردید ، صوفیه از ابتدا دو نکته را مورد توجه قرار می دادند یکی : « ضرورت جدایی دین از سیاست » (سکولاریزم) ، دوم : « من اگر نیکم اگر بد تو برو خود را باش هر کسی آن درود عاقبت کار که کشت» . من می خواهم صوفی باشم به شما (خطاب به نظام) چه که در کار من دخالت می کنید. یک نفر می خواهد بهایی باشد به شما چه ، چه کسی به شما (خطاب به سردمداران حکومت ایران) اجازه داده که برای همه تعیین تکلیف کنید. صوفیه معتقد به عشق ، صلح و مدارا هستند . و آقای مصباح یزدی به عنوان ایدئولوگ این نظام می گوید “اسلام دین خشونت است” البته اسلامی که آقای مصباح به آن قائل است چون طبیعتاً خشونت و مدارا با همدیگر در تضاد ماهوی قرار دارند خودبخود سرکردگان این نظام هم با صوفیه در تضاد قرار می گیرند و این تضاد به صحنۀ عمل کشیده میشود و همانطور که شما درا ین فیلم دیدید می گویند “مرگ بر صوفیه”.

سرمنشأ اختلاف قشریون با دراویش در کجاست ؟ البته که یک بخشی به فعالیتهای اجتماعی دراویش بر می گردد اما سرمنشا اصلی آن چیست ؟

پاسخ آقای سرشار : البته آقای دکتر آزمایش توضیحی که دادند بسیار علمی و جامع بود ولی من در حد باور و دانش خود معتقدم که اختلاف قشریون با صوفیه اختلاف مغز و پوست است ، مولانا می گوید “ما ز قرآن مغز را برداشتیم ، پوست را بهر خران بگذاشتیم” ما اهل پوست نیستیم ، ما در اسلام به مغزش توجه داریم و این ابتدا اختلاف است آقایان بعضی می گویند مثنوی و کتب مولانا را باید با انبر برداشت ، وقتی این طرز فکر و شعور در این حد باشد دیگر تکلیف روشن است.

چقدر حمایت دراویش گنابادی در این برخورد تأثیر دارد ؟

پاسخ آقای سرشار : دراویش گنابادی بخاطر آنکه آقای کروبی مثل بسیاری از آقایان دیگر و روحانیون دیگر که تا حدی عرفان را می فهمند و درک می کنند ، ایشان بخاطر اینکه حمایت کرد مورد حمایت قرار گرفت و دراویش نه تنها دراویش گنابادی بلکه دراویش سنی ایران هم همگی به ایشان رأی دادند حتی عده ای معتقدند که تعداد رأی آقای کروبی از آقای موسوی هم بیشتر بود ولی در نهایت حق هر دو خورده شد.

البته برای ۲۵ بهمن هم دراویش فراخوان داده بودند که در تظاهرات شرکت بکنند که این خود بخشی از آن تحرک سیاسی بود که دروایش هم حضور داشتند.

پاسخ آقای سرشار : دراویش بطور دسته جمعی و سازمانی سیاسی نیستند و در سیاست دخالت نمی کنیم ولی فرد فرد هرکدام از ما اجازه و اختیار داریم که چون در درویشی آزادی و دموکراسی وجود دارد ، هرکداممان می توانیم هر عقیده سیاسی که می خواهیم داشته باشیم و مسلما دراویش هم در فعالیتهای اجتماعی شرکت داشتند و آزاد بودند که شرکت بکنند یا نه.

اختلاف مراجع بر سر حقوق صوفیان و نحوۀ برخوردی که با انها میشود ، ریشه در کجا دارد ؟ آقای نوری همدانی شخصیت شناخته شده ای است که بشدت از صوفیه بعنوان فرقه صوفیه انتقاد کرده و افرادی چون مرحوم آیت منتظری از حقوق صوفیه حمایت کردند .

پاسخ دکتر سیدمصطفی آزمایش : بله ؛ این بر می گردد به ماهیت وابستگی بعضی از کسانیکه عنوان مرجعیت داده شده و مراجع حقیقی که همیشه خواستار حفظ استقلال خود نسبت به حکومت بوده اند و مخالف سیاسی دین بوده اند یعنی این اقایان (مراجع مستقل و غیروابسته) چون نان را به نرخ روز نمی خورند و تابع اصول و اخلاق هستند سرکوب دراویش را همیشه با قاطع ترین شیوه ممکن منع و محکوم کرده اند ، آقای مهدی کروبی اگرچه مرجع تقلید بشمار نمی روند اما لباس اهل علم به تنشان بود به همین دلیل هم ایشان آمدند و موضعگیری بسیار قاطعی انجام دادند و در پی موضعگیری ایشان عده ای از ایشان حمایت کردند از آنجمله مراجع بزرگی مانند آیت الله حسینعلی منتظری. متأسفانه وابستگی های آقای نوری همدانی به حکومت مانع اتخاذ مواضع بجا از سوی ایشان شد.