Search
Close this search box.

حکومت استثنایی اقلیت شیعه؛ مروری بر حضور علویان در رأس هرم قدرت سوریه

رضا تقی زاده (تحلیلگر سیاسی)

نا آرامی‌های جاری در مناطق عربی خاورمیانه که از آن به عنوان «بهار عربی» نیز یاد می‌شود، با اندکی تأخیر، به سوریه رسیده است. در نتیجه نا آرامی‌های جاری، حکومت موروثی ۴۰ ساله خانواده «اسد» که نصیری و از اقلیت علویان آن کشور به شمار می‌روند، اینک از درون جامعه نا همگن سوریه مورد تهدید قرار گرفته است.

سوریه تنها کشور مسلمان جهان است که در آن اقلیت شیعه (فرقه علویان- نصیریه) بر اکثریت سنی (۷۵ درصد از کل جمعیت) حکمرانی می‌کنند.

شیعیان علوی، ۱۲ امامی و اسماعیلیه، تنها ۱۳ از جمعیت ۲۹ میلیون نفری سوریه را تشکیل می‌دهند و بقیه ساکنان سوریه را کردها، مسیحیان آشوری، دروزی‌ها، یک میلیون آواره عراقی و نیم میلیون کرد و فلسطینی تشکیل می‌دهند.

افسران ارشد امنیتی و مقامات مهم نظامی سوریه از علویان و نزدیکان به خانواده اسد هستند. بشار اسد رئیس‌جمهور، فرمانده کل ارتش و برادر او ماهر، فرمانده لشکر چهار ارتش و مسئول مقابله با نا آرامی‌های امنیتی است. ماهر با فرماندهان سپاه پاسداران ایران دارای روابط کاری نزدیکی است.

برادر دیگر آنها، مجد (ظاهراً مانند پدر خود حافظ اسد، در نتیجه ابتلا به سرطان) در دسامبر سال ۲۰۰۹ درگذشت.

سنی‌ها در مراکز دولتی و بخصوص حزب حاکم بعث سوریه، که تنها حزب قانونی کشور است دارای اکثریتند، ولی قدرت واقعی در اختیار رئیس‌جمهور و نیروهای امنیتی و نظامی است. نخست‌وزیر در ساختار قدرت کشور دارای اختیارات اندکی است.

علویان سوریه

علویان که از آنها به نام فرقه «نصیریه» نیز یاد می‌شود مانند شیعیان ۱۲ امامی، علی ابن ابیطالب را مؤسس مذهب خود می‌دانند. آنها مکتب مذهبی خود را نیز از امام جعفر صادق گرفته‌اند.

بنا بر نوشته ابن ابی‌الحدید معتزلی (۶۵۵ ه-ق)، پیروان نصیریه، محمدبن نصیر نمیری (متوفی به سال ۲۷۰ ه-ق)  را که همزمان با امام حسن عسکری می‌زیست و مطابق روایات از پیروان او بود، «باب» امام می‌خوانند.

استناد نصیریه در این نسبت دادن، به روایتی از پیامبر اسلام است دایر بر اینکه: «انا مدینته العلم و علی بابها» (منم شهر علم و علی در آن است). نصیریه پیروی خود را از امامان شیعه اثنی عشری تا امام حسن عسکری ادامه داده و امام یازدهم و امام غایب شیعیان ۱۲ امامی را رد می‌کنند.

نصیریه ظاهراً وکالت امام زمان را متعلق به محمد ابن نصیر می‌دانند. پاره ای نیز معتقد اند که نصیریه حلول خدا در وجود امام علی را پذیرفته و حتی بر این باور اند که تکان دادن در سنگین قلعه خیبر توسط او نتیجه بر خورداری مستقیم از قدرت خدا بوده است- این تلفیق خالق و مخلوق نزد علویان تا حدودی شبیه رابطه مسیح و روح‌القدوس، در کیش مسیحی است.

علویان نسل تازه در مورد اعتقادات مذهبی خود با ابهام برخورد می‌کنند با این حال سایر مسلمانان همچنان آنان را مرتد می‌دانند. این مهر ارتداد در گذشته اعمال خشونت‌های زیادی را علیه علویه و نصیریه موجب شده است. آخرین دوران تحمیل خشونت‌های مذهبی علیه آنها در زمان حکومت عثمانی بر خاک کنونی سوریه شکل گرفت و حدود ۴۰۰ سال دوام یافت.

شیعیان افراطی

یک پژوهشگر معاصر به نام متی موسی در چهار فصل از کتاب خود تحت عنوان «شیعیان افراطی» که در سال ۱۹۸۲ در آمریکا منتشر شد، پیرامون علویان و نصیریه، که در عمل یک فرقه واحد شیعی به شمار می‌روند، اطلاعات جامعی عرضه می‌کند.

نصیریه سال‌های دراز به عنوان یک اقلیت زیر بار ظلم، از زندگی در شهرها پرهیز و در قلعه‌ها و کوهستان‌های سوریه می‌زیستند. استان لاذقیه و شهر بندری آن به همین نام که میزبان یک قرارگاه دریایی جمهوری اسلامی نیز هست، زمانی تعداد زیادی از نصیریه را در خود جای داده بود.

در حال حاضر علویان و یا نصیریه، با جمعیتی در حدود ۱.۵ میلیون نفر در سراسر سوریه، بخصوص مناطق جنوب و غرب و مناطق مرکزی آن کشور، از جمله استان حماه  پراکنده‌اند.

از اشغال عثمانی تا استعمار فرانسه

سوریه کنونی (نامی که فرانسویان به این منطقه از خاورمیانه دادند) بعد از خلاص شدن از سیطره مغول‌ها از قرن ۱۶ میلادی تا قرن بیستم (سال ۱۹۲۰) تحت اشغال ترک‌های عثمانی بود.

در دوران عثمانی ترک‌ها با مسلمانان بر پایه فقه خاص خود (فقه ابوحنیفه) برخورد می‌کردند. با این وجود علویان سوریه کنونی، بیشتر از سایر مسلمانان تحت ستم قرار داشته، از جمله مالیاتی سنگین‌تر از سایرین می‌پرداختند.

از زمان انحلال امپراطوری عثمانی سوریه کنونی دست به دست شد. در سال ۱۹۲۲ و بنا بر تصمیم جامعه ملل مناطقی از امپراطوری عثمانی مابین بریتانیا و فرانسه تقسیم شد و در نتیجه عراق کنونی و اردن و فلسطین به بریتانیا و سوریه و لبنان به فرانسه رسید.

فرانسویان از آن سال کوهستان‌های نصیریه را «سرزمین‌های مستقل علویان» نامیدند و از آن سال و بعد از تجربه نوعی از آزادی، علویان با انتخاب یک قاضی اعظم، مطابق مذهب شیعه جعفری امور خود را اداره می‌کردند.

در ماه آوریل سال ۱۹۴۶، یک سال پس از آنکه سوریه علیه آلمان نازی و ژاپن اعلام جنگ داد، از اشغال خارجی آزاد شد و به جمهوری رسید.

طی دوران حضور فرانسوی‌ها مردم تدریجاً به شهرهای سوریه بازگشتند. علویان نیز با داشتن امنیت بیشتر راهی شهرها شدند. حتی مراجع بزرگ شیعه مانند آیت‌الله بروجردی و آیت‌الله حکیم مساجد شیعی و جمعیت‌های خیریه در مناطق علوی‌نشین سوریه بنا کردند.

کودتای اسد

در ۱۳ نوامبر سال ۱۹۷۰ حافظ اسد که وزارت دفاع سوریه را عهده‌دار بود دولت غیرنظامی وقت را برکنار و قدرت حکومت را به دست گرفت. پیش از آن و بخصوص در دهه شصت، سوریه دوران نا آرامی را پشت سر گذاشته بود. این جهت بروی کار آمدن یک دولت با ثبات توسط اسد با مقاومت فراوانی در آن کشور روبه‌رو نشد.

بعد از به دست گرفتن قدرت و تصاحب عنوان رئیس‌جمهور، حافظ اسد به سرعت به شکل دادن نهادهای حکومت و محکم کردن ساختار قدرت خود در سوریه پرداخت.

تشکیل یک شبه مجلس دستوری به نام شورای خلق در سال ۱۹۷۱ و برگزاری یک انتخابات مهندسی شده از جمله اقدامات حافظ اسد در سال‌های اولیه حکومت وی به شمار می‌رود.

حافظ اسد علوی و از کوهستان‌های نصیریه سوریه بود و با به قدرت رسیدن وی، نقش علویان در ارتش و دولت سوریه تدریجاً پررنگ شد. در سال ۱۹۷۳ اسد قانون اساسی سوریه را تغییر داد و از این راه  پایه‌های قدرت خود ظاهراً قانونی و محکم ساخت.

در سال ۱۹۸۲ حافظ اسد شورش مردم شهر حما را علیه حکومت خود با حداکثر خشونت سرکوب ساخت. نیروهای اسد که بیشتر مرکب از نظامیان علوی بودند شهر حما را با توپخانه مسطح ساختند و بنا بر پاره از گزارش‌ها تا ۴۰ هزار نفر را به قتل رساندند.

حکومت بشار و ادامه حضور علویان

با مرگ حافظ اسد در ۱۰ ژوئن سال ۲۰۰۰، مجلس سوریه بلافاصله تشکیل جلسه داد و با تغییر قانون اساسی و کاهش حداقل سن قانونی برای رئیس‌جمهور، از ۴۰ سال به ۳۴ سال، زمینه جانشینی فرزند وی، بشار، را آماده ساخت و بشار اسد با کسب ۹۷.۲۹ درصد آرا رئیس جمهور سوریه شد.

تأیید جانشینی بشار اسد طی یک رفراندم بدون رقیب نشان داد که ساختارهای حکومت حافظ اسد همچنان فعال و ادامه نفوذ علویان در ارتش و دولت سوریه بدون خدشه مانده است.

اینک بعد از ۱۱ سال حکومت (موروثی)، بهار عربی، دولت بشار اسد و سلطه اقلیت علوی بر اکثریت سنی را در سوریه مورد تهدید قرار داده است. در صورت سقوط حکومت اسد، دولت بعدی سوریه را اکثریت سنی مذهب کشور تشکیل می‌دهند- مسیری که در جهت عکس مسیری عراق در سال ۲۰۰۵ طی کرد و اینک مردم بحرین خواستار آنند.