آیا وقت آن نرسیده است که در مقام یک مرجع دینی و عالیترین مقام تصمیم گیرنده در کشور دستور و فتوا به آزادی دراویش و همه اقلیتهای دینی و دگر اندیشان مذهبی، بلکه آزادی همه ملت دهید و مفهوم امنیت را به ماموران امنیت، عدالت را به ماموران قضاوت و عمل به قانون را به مجریان قانون بیاموزید؟
هو
121
حضرت آیت الله خامنه ای
رهبر محترم نظام جمهوری اسلامی ایران
با سلام
ما دراویش طریقت نعمت اللهی گنابادی کمتر از یکسال پیش، با ارسال نامه ای، جنابعالی را درجریان ستمهای رفته بر خویش قرارداده و اقدامات غیر قانونی مسئولین را بازگو کردیم. از نوشتن آن نامه توقع استمالت و جبران خسارات مادی و معنوی نداشتیم و انتظار هم نمی رفت متخلفان تنبیه و مجازات شوند، اما بر این گمان هم نبودیم که ظلم و تعدی تشدید و هر روز به بهانه ای، مصیبت و اندوهی تازه را بر ما تحمیل کنند. مراکز مختلف قضایی، امنیتی و اجرایی کشور به طرق مختلف و بصورت هماهنگ و با توسل به زور و قدرت وحتی استفاده ابزاری از قانون، بیشتر از قبل، امنیت روانی و اجتماعی دراویش را مورد تهدید و تعرض قرار داده تا بدانجا که اخیراً مرشد و مقتدای ما حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده (مجذوبعلیشاه) را به اتهامات واهی احضار و عده ای از برادرانمان را به صورت دسته جمعی دستگیر، محاکمه و مجازات کرده اند.
حضرت آیت الله
در حکومتهای مردمی، تضییع حقوق یک شخص، یا تخلف یک مقام دولتی و حتی وقوع یک حادثه می تواند موجب تغییر یک مقام عالیرتبه یا سقوط دولت و یا حتی یک حرکت عظیم اعتراضی از سوی ملت شود. اینکه در مملکت ما با وقوع هر اتفاق سهمگینی آب از آب تکان نمی خورد، نباید و نمی توان به حساب ثبات حاکمیت بواسطه حمایت مردم دانست بلکه نشان دهنده وجود لایه هایی از استبداد در حکومت است. آنچه مردم از حکومت ها انتظار دارند، اساسا عدالت و اجرای قانون است و اینکه عدل بر اساس کدام مکتب فکری و اعتقادی جاری و بر قرار شود امری فرعی است و بر طبق فرموده بزرگان دین الملک یبقی مع الکفر و لا یبقی مع الظلم و بر این مبنا مضرات عادل کفر پیشه به مراتب کمتر از ظالم دین پیشه خواهد بود.
حضرت آیت الله
با اینکه مکتب درویشی دخالت در سیاست متداول را در شأن خود نمی داند، اما هر یک از دراویش به صورت منفرد و بر اساس سلیقه شخصی، می توانند به دلخواه، یک روش سیاسی را انتخاب کنند و به همین دلیل سابقه نداشته است که دراویش در امور سیاسی وحدت نظر داشته و بصورت واحد عمل نمایند و تنوع در نوع نگرشها، تفاوت در شکل عملکردها را بدنبال داشته است. اما برخوردهای مغرضانه و مستمر برخی مسئولین با دراویش گنابادی در سالهای اخیر، عملاً پیروان این سلسله را به دفاع از خود و واکنش جمعی ترغیب کرده و منجر به وحدت سیاسی آنها شده و جمعیتی آزاد اندیش و صلح طلب را به مخالف مبدل کرده است. چون در این تهاجم و تعرض، معاندین عرفان و تصوف، احساسات عاطفی و اساس اعتقاد و هویت دراویش را نشانه رفته و مورد تهدید قرار میدهند، واکنش دراویش همدلی در دفاع از هویت و حریم ایمانی و اجتماعی خویش و پافشاری بر مواضع تا سرحد مرگ می باشد. پر واضح است که علیرغم تبلیغات سوء معاندین، در این چالش هیچ تقصیری متوجه دراویش نیست و در واقع این متصدیان امور و خصوصا مراکز اطلاعاتی و قضایی هستند که در اجرای یک پروژه امنیتی –سیاسی، چنین شرایطی را بر دراویش تحمیل کرده اند.
مقام محترم رهبری
از وضعیت دراویش و برخوردهای غیر قانونی مراکز قدرت با آنها مطلع باشید یا نباشید، از حجم مسئولیتها و تعهداتی که بر اساس قانون اساسی در قبال ملت و مملکت دارید، نمی کاهد. البته ما دراویش برای پیشگیری از تشدید بحران خود را به تجاهل زده ایم و همه اینها را به حساب عدم اگاهی جنابعالی از شرایط می گذاریم، اما تا کی ؟ تا کی می توانیم سکوت کرده وشاهد ستم ستمگران باشیم؟ آیا وقت آن نرسیده که جنابعالی در مقام رهبری نظام نوعی استدلال و روش را ارائه نمایید تا از اتهام دخالت در این امور مبرا شوید؟ آیا وقت آن نرسیده است که در مقام یک مرجع دینی و عالیترین مقام تصمیم گیرنده در کشور دستور و فتوا به آزادی دراویش و همه اقلیتهای دینی و دگر اندیشان مذهبی، بلکه آزادی همه ملت دهید و مفهوم امنیت را به ماموران امنیت، عدالت را به ماموران قضاوت و عمل به قانون را به مجریان قانون بیاموزید؟ آیا وقت آن نرسیده است که مدیران و مسئولین نظام در یک بازبینی منصفانه ونقدی شجاعانه از خویش وبدون اتکا به آمارهای توهم زا وشعارهای بی محتوا، راهکاری مناسب برای حاکمیت قانون و احیای حق از دست رفته ملت ایران ارائه نمایند؟
والسلام علي من اتبع الهدي
جمعي از دراويش و پيروان سلسله نعمت اللهي گنابادي – ارديبهشت ماه 1390 شمسي