Search
Close this search box.

آقای قالیباف، شهرداری هنرمندان را دلسرد کرده است

در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز این روند مبهم و انتخاب های گزینشی رایج است. اگر چه از سازمانی که مثلا مدیر تئاترش یک پا در ارشاد دارد و تالار هنر را مدیریت می کند و یک پایش در تئاتر شهر است و نمایشش را به روی صحنه می برد، بعید هم نیست که برای انجام امور جاری مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، گروههایی از دوستانش را برای انجام فعالیت های نمایشی فرابخواند؛
 
 
 
 
خبرنگار فرهنگی سایت مجذوبان نور
در پاسخ به شهردار تهران که در جشنواره فیلم فجر گفت اگر خوب عمل نکنند هنرمندان، مدیران را نامحرم فرض می کنند، با استناد به عملکرد فرهنگی هنری او و همکارانش می توان گفت شهرداری تهران اگر یکی از مهمترین عوامل این موضوع نگران کننده و نیز عامل دلسردی هنرمندان نباشد، حتما در این موضوع بی تاثیر نبوده است.
برای تبیین اینکه شهرداری تهران با عملکردی که در زمینه فرهنگ و هنر داشته و دارد، از جمله عواملی است که باعث شده هنرمندان دلسرد و ناامید شوند، نحوه جذب هنرمندان در زمینه هنرهای نمایشی، در زیرمجموعه های فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران بررسی می شود.

معاونت اجتماعی فرهنگی

 

1-آنچنان که پیداست اغلب کسانی که در عرصه های نمایش و موسیقی و تجسمی و … فعالیت می کنند به هیچ وجه در جریان چگونگی به کار گیری گروهها و هنرمندانی که در این نوع فعالیت های فرهنگی و هنری، با شهرداری تهران همکاری کرده و می کنند، قرار نمی گیرند.

 

بر اساس این گزارش در حالیکه گروهها و افرادی که به عنوان مثال در طول سه ماه فعالیت در تابستان ها، با سامانه های نشاط همکاری داشته و دارند، دستمزدهای قابل توجهی می گیرند، به هیچ وجه مشخص نیست که چگونه و با چه ضابطه ای انتخاب می شوند؟

 

در این مورد، هنرمندان بسیاری با ابراز تعجب از نحوه عملکرد شهرداری، از انتخاب گروههایی که سابقه روشن و مشخصی ندارند گلایه می کنند؛ چرا که معتقدند در حالیکه قاطبه هنرمندان از این رویداد و برنامه هایش بی اطلاع گذاشته شده اند، عملکرد این گروهها به اسم خانواده هنرمندان ثبت می شود.

 

 

 

سازمان فرهنگی هنری شهرداری

 

2- در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران نیز این روند مبهم و انتخاب های گزینشی رایج است. اگر چه از سازمانی که مثلا مدیر تئاترش یک پا در ارشاد دارد و تالار هنر را مدیریت می کند و یک پایش در تئاتر شهر است و نمایشش را به روی صحنه می برد، بعید هم نیست که برای انجام امور جاری مرکز هنرهای نمایشی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، گروههایی از دوستانش را برای انجام فعالیت های نمایشی فرابخواند؛

 

در واقع اساسا معلوم نیست در  این قسمت از آن سازمان چه رویکردی مبنای فعالیت است.

 

به عبارت دیگر، در چند سال اخیر، اقدامات این بخش که می تواند در فرهنگ سازی و ارتقای آگاهی های مردم تهران بسیار تاثیرگذار باشد، بسیار بیشتر از آنکه مبتنی بر به کار گیری و دعوت از افراد خاص باشد، نامشخص و فاقد هر گونه برنامه ی از پیش اعلام شده است.

 

 

 

فرهنگسراها و خانه های فرهنگ

 

بررسی برنامه های این مراکزنشانگر آن است که صرفا به اماکنی  برای کرایه دادن سالن به نهادها و سازمان ها و نیز انجام برنامه های مناسبتی و با تاثیرات زودگذر و سطحی تبدیل شده اند واستراتژی و روند مشخص و مناسبی ندارند، حتی به فرض محال، اگر بپذیریم که این استراتژی باید در این مراکز حکمفرما باشد، سوال اینجاست که چرا با برنامه ریزی مناسبی انجام نمی شود؛ به عنوان مثال چرا در این نوع هنگامه ها، نمایش های فاخربه مردم عرضه نمی شود تا اثرات آن ماندگارتر و موثرتر باشد و ….

 

 

 

پردیس های سینمایی

 

اگرچه از نقاط قوت عملکرد شهرداری تهران راه اندازی این سالن های سینما است، اما گویا نظارت مناسبی بر آنها اعمال نمی شود، به عنوان نمونه در پردیس زندگی اثری کمدی اجرا می شود که هر چه باشد، تئاتر نیست و بیشتر به برگزاری کنسرت موسیقی ها و ترانه های غیرمجاز شبیه است؛ که به طور قطع این نوع آثار شایسته ی مکانی عمومی که شهرداری نیز امورش را سازماندهی می کند، نیست. ضمن اینکه باید پرسید این گروهها اساسا چگونه تعیین و امکان فعالیت دریافت می کنند؟

 

 

 

معترضه –

 

در این زمینه باید اشاره شود که بین ساخت این پردیس ها و مجموعه ای تئاتری در حوالی میدان راه آهن نیز تبعیض بسیار قایل شده اند. به طوری که از کلنگ زنی تا راه اندازی این پردیس ها زمان زیادی نمی گذرد، اما راه اندازی مجموعه نمایشی نینوا به طور پیوسته به تعویق می افتد.

 

 

 

تماشاخانه ایرانشهر

 

صرف راه اندازی این مرکز تئاتری اقدامی بسیار قابل تحسین است. در واقع عملکرد بسیار نامناسب وزارت ارشاد در افزایش تالارهای نمایشی به قدری اسباب دلسردی هنرمندان است که راه اندازی تماشاخانه ایرانشهر، به عنوان قدمی حائز تحسین ارزابی شده است اما عملکرد این تماشاخانه نیز به نوبه خود دلسردی هایی به وجود آورده است.

 
 

در واقع، مدتهاست که هنرمندان برای این پرسش که : چگونه است که برخی در این تماشاخانه همزمان دو نمایش اجرا می کنند و برخی دیگر همیشه آنجا کار دارند ولی دیگران بسیاری از امکانات آن محروم هستند؟، پاسخ قانع کنننده ای از مسوولان شهرداری نشنیده اند.

 

 

 

موخره

 

این موارد و دهها مورد دیگر که در این مجال نیامده است،همگی حاکی از آن است که شهرداری تهران برای تحقق ادعاهایی که در زمینه توجه به هنرمندان دارد باید تجدیدنظرکرده و برنامه ریزی های شایسته تری انجام دهند. در غیر این صورت، لااقل، مشاوران شهردار باید با ارایه دیدگاهها و نظرات متناسب با عملکرد شهرداری، به قالیباف برای انتخاب موضوع سخنرانی یاری برسانند.