علی شکوهی در وبلاگ خود به موضوع بازتاب ناآرامیهای اخیر انگلیس در رسانههای حکومتی ایران پرداخته و نوشته است:
در هفته گذشته اخبار شورش اجتماعی در انگلیس، نقل محافل خبری ایران بود و تقریبا همه رسانههای داخلی و همه مسئولان سیاسی مهم و غیرمهم در این باره اظهار نظر کردند. من که در این مدت کمتر فرصت نوشتن و اعلام نظر دارم، در این باره به اصل ماجرا نمیپردازم و چند نکته را از باب حاشیهنگاری متذکر میشوم.
اول – در اولین تحلیل و به عنوان نخستین واکنش، یکی میگفت سرانجام جریان بیداری اسلامی به اروپا هم رسید و اعتراض مردم در انگلیس نشان این ماجراست. دیگری مدعی بود که شاید پیشبینی رئیس جمهوری مبنی بر فروپاشی تمدن غربی در فرصتی بسیار کوتاه، در حال تحقق است. من نمیدانم این سخنان را به طنز و طعنه تحویل کنم یا جدی بگیرم. هر چه هست معلوم است که سخنانی از این دست که از زبان مسئولان نظام صادر میشود، میتواند دستمایه تحلیل حوادثی اینچنین شود یا استعداد این را دارد که سوژه طنز و مطایبه باشد. خوب است در هنگام بیان این مسائل، به اندازه کافی دلیل و قرینه داشته باشیم تا هر حادثه کوچک و بزرگی را مصداق این بیانات تلقی نکنند، خواه در موافقت که به دلیلتراشی پهلو میزند و خواه در مخالفت که منجر به شوخی و طنز میشود.
دوم – برخی از دوستان خیلی ذوقزده شدند و یک شورش کور و بیهدف جوانان، محرومان و مهاجران ادغام نشده در جامعه انگلیس را پایان یک امپراطوری تلقی کردند. واقعیت این است که پدیدههایی مانند مهاجرت، فقر، حاشیهنشینی اعم از شهری و فرهنگی، جوانی و عواملی از این دست اگر در هر نقطه جهان کنار هم قرار گیرند، میتوانند حجم بزرگی از نارضایتی را موجب شوند و زمینه شورشهای کور اجتماعی را فراهم آورند. قبلا این وضعیت را در فرانسه و پاریس هم شاهد بودیم. قبل از آن در بسیاری از شهرهای دیگر جهان هم این گونه رخدادها واقع شدهاند و از جمله در چندین سال قبل در همین ایران خودمان از جمله در شهر مشهد شاهد بودیم که چگونه یک بهانه کوچک، آتش اعتراضات بزرگ اجتماعی را شعلهور ساخت که بخش بزرگی از امکانات شهری و مغازهها و اموال مردم را در آتش معترضان سوزاند. این نوع حوادث را باید به اندازه خودش بزرگ دانست و از بزرگنمایی آن به شکلی که کلیت نظام سیاسی را در معرض سرنگونی ببینیم، باید پرهیز شود. این شورشها با سرعت کنترل میشوند و ماجرا پایان مییابد و به صورت یک حرکت اجتماعی و سیاسی مستمر، تداوم نمییابند.
سوم – در حال نوشتن همین مطلب، هماکنون یک پیامک خبری از یک خبرگزاری برایم ارسال شد مبنی بر این که به گفته پلیس انگلیس، ۱۰۴۷ نفر تاکنون به علت دست داشتن در اعتراضات اخیر بازداشت و ۶ نفر هم در اعتراض به نابرابریهای اجتماعی کشته شدند. راستش وقتی به خبرگزاریهای غیرحکومتی مراجعه کردم تا به علت کشته شدن این ۶ نفر پی ببرم متوجه شدم که به گفته پلیس انگلیس، این افراد به دست همین معترضان کشته شدهاند یعنی جوانان شورشی در کنار آتش زدن اموال عمومی و ماشینهای داخل خیابانها، به غارت اموال هم مبادرت کردند و متعرض مهاجران بویژه مهاجران هندی و پاکستانی شدند و از جمله در شهر بیرمنگام که اهالی یک محل برای جلوگیری از غارت زندگی خود در مقابل شورشیان ایستادند و از محله خود نگهبانی میکردند به وسیله یک اتومبیل مورد حمله قرار گرفتند و سه نفر از آسیاییتبارها بر اثر تصادف کشته شدند. البته به گفته پلیس هنوز معلوم نیست که راننده، به صورت عمدی مبادرت به چنین کاری کرده باشد. دو نفر دیگرهم که قصد خاموش کردن آتشی را داشتند، مورد تعرض مهاجمان قرار گرفتند. ظاهرا یک نفر هم به وسیله گلوله کشته شد که پلیس انگلیس مدعی است از سوی آنان شلیک نشده است. البته ما که در حوادث بعد از انتخابات سال ۸۸ ایران از این گونه حوادث زیاد داشتیم و با اطلاعیههای مشابه آشناییم و یادمان نرفته که پلیس خودمان، کشته شدگان آن حوادث را به مخالفان و عناصر تشکیلاتی اعزامی از خارج یا ماشین دزیده شده نیروی انتظامی نسبت میداد، ممکن است این ادعاها را باور نکنیم ولی این را نمیتوانیم انکار کنیم که در کشوری مانند انگلیس، نگاه به مردم حتی مردم معترض و شورشی، مانند کشورهای جهان سوم نیست. به همین دلیل است که متاسفانه حرفهای آن غریبههای استعمارگر نزد بسیاری از مردم ما بیش از اطلاعیههای نیروهای انتظامی خودمان مقبول واقع میشود.
چهارم – داشتم اخبار شورش انگلیس را از تلویزیون خودمان تماشا میکردم. عدهای هم در اطرافم نشسته بودند. یکی میگفت نگاه کنید پلیس چقدر منظم است و از لباس شخصیها هم خبری نیست! دیگری میگفت اصلا سلاح حمل نمیکنند و بسیاری از آنان فقط سپر دارند. سومی گفت که خبرنگاران و عکاسان را مانند ایران دستگیر نمیکنند و تهیه فیلم و عکس و ارسال آن به خارج ممنوع نیست. اولی دوباره گفت خبرنگار صدا و سیمای جمهوری اسلامی هم در آنجا هست و مسئولان جمهوری اسلامی هم رسما به دولت انگلیس اعتراض کرده و از سازمان ملل خواستار مداخله شدند اما باز هیچ یک از مقامات انگلیس اعلام نکرد که جمهوری اسلامی در این شورشها مداخله دارد. یکی دیگر گفت که چقدر فضای رسانهای آنجا باز است و میتوانند همه چیز را منتشر کنند اما در ایران مسئولان خودمان همه چیز را سانسور میکردند. خلاصه آنقدر از این حرفها زدند که ما نفهمیدیم اصل خبر چه بود!