«خسرو و شیرین» که بیش از ۸۰۰ سال ماجرای دلدادگیشان مثال جمع و نقل محافل بود، از این پس با تصمیم وزارت ارشاد دیگر نمیتوانند با یکدیگر به خلوت بروند، همدیگر را در آغوش بکشند و دست یکدیگر بفشارند.
فریبا نباتی، مدیر بخش فرهنگی انتشارات «پیدایش» که تا کنون هفت بار مثنوی «خسرو و شیرین» نظامی را به چاپ رسانده، میگوید زمانی که این انتشارات برای چاپ هشتم تصمیم بر تغییر قطع کتاب گرفت و برای این تغییر ظاهری، منظومه مزبور را جهت دریافت مجوز به وزارت ارشاد فرستاد، این وزارتخانه تجدید چاپ منظومه را به ایجاد چندین مورد اصلاحیه مشروط کرد.
این اصلاحیهها مواردی نظیر تماس دست، در آغوش کشیدن، به خلوت رفتن، رقصیدن و عیش و مستی را شامل میشود؛ مواردی که به وفور در منظومهای که اساس آن عاشقانه است پیدا میشود.
«خسرو و شیرین» دومین مثنوی از «خمسه» یا «پنج گنج» نظامی گنجوی است که قرن ششم هجری به رشته تحریر در آمده است؛ مثنوی که داستان مثلث عاشقانه خسرو و شیرین و فرهاد را در شش هزار و ۵۰۰ بیت نقل میکند.
خانم نباتی در توضیح برخی از موارد متذکر شده از سوی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی از جمله به حذف واژه «در آغوش کشیدن» در بخشی از این منظومه اشاره کرده است که شیرین پیکر خونین و بیجان خسرو را در آغوش میکشد.
همچنین به گفته خانم نباتی، وزارت ارشاد گفته است که مصرع «چو مست از جام می نگذاشت باقی» که به مستی اشاره دارد، باید حذف شود.
مدیر بخش فرهنگی انتشارات «پیدایش» در گفتوگو با مهر ضمن گله از ممیزیهای وزارت ارشاد، اشکالات وارد شده به این منظومه را «غیر اصولی» خوانده است.
پیش از این نیز دیگر آثار نظامی گنجوی دچار ممیزی شده بود و وی تنها شاعر و ادیبی نیست که پشت سد سانسور وزارت ارشاد دولتهای نهم و دهم گرفتار آمده است.
پیشتر فرج سرکوهی، منتقد و روزنامه نگار در گفتوگو با رادیو فردا به حذف بخشهایی از آثار شاعرانی چون سوزنی سمرقندی، خیام، مولوی، سعدی، عبید زاکانی، پروین اعتصامی، ایرج میرزا، و حتی لغتنامه دهخدا و فرهنگ معین از سوی وزارت ارشاد دولت محمود احمدینژاد اشاره کرده بود.
در این میان برخی از شاعران علاوه بر اینکه از ممیزی و اصلاحیههای وزارت ارشاد بینصیب نماندهاند، نامشان نیز در معرض تهدید حذف شدن قرار گرفته است.
در این بین میتوان به فروغ فرخزاد اشاره کرد که علاوه بر سانسور دیوانش از سوی وزارت ارشاد، نام وی نیز در کتابی که سال ۱۳۸۹ تحت عنوان «شعر شاعران ایران و جهان» در ایران به چاپ رسید، جای نگرفت.
قانون سانسور در ایران شامل کليات مبهمی است و اشاره مشخصی به اصول اعمال ممیزی و موارد مشمول سانسور ندارد، با اين حال ناشران ايرانی موظفند نسخه اول کتاب را به اداره بررسی کتاب وزارت ارشاد ارسال و پس از اعمال اصلاحات درخواست شده از سوی این وزارتخانه، چند نسخه از کتاب چاپ شده را برای بازخوانی دوباره به ارشاد ارسال کنند.
با این اوصاف و با توجه به مدت زمانی که صرف اعمال ممیزی وزارت ارشاد میشود، هنوز مشخص نیست که آیا این انتشارات تن به تیغ سانسور موارد عاشقانه این مثنوی عاشقانه خواهد داد و در صورت گردن نهادن به این خواسته، چاپ هشتم «خسرو و شیرین» در قطع و قطر جدید به چه زمانی موکول خواهد شد.
کارنامه وزارت فرهنگ و ارشاد احمدینژاد
گرچه سانسور دولتی کتاب مختص دولت احمدی نژاد نیست و از سال ۱۳۶۴ در ایران رواج دارد، اما روند اعمال سانسور از زمان تشکیل دولت محمود احمدینژاد سرعت گرفت.
محمود احمدینژاد پس از تشکیل دولت نهم فرمان بازنگری تمامی کتابهایی را که در زمان دولت محمد خاتمی مجوز نشر گرفته بودند، صادر کرد و بازنگری خط به خط متون بر اساس نظرات و سلایق ممیز این بار با شدت بیشتری دنبال شد.
در این مدت علاوه بر آثار نویسندگانی نظیر صادق هدایت، صادق چوبک، غلامحسین ساعدی، احمد کسروی و علی دشتی که پیش از این نیز مغضوب وزارت ارشاد بودند، فهرست بلند بالایی از برخی دیگر از کتابهای این نویسندگان و همچنین نویسندگان دیگر به این مجموعه افزوده شدند.
علاوه بر نویسندگان ایرانی، رمانهای ترجمه شده بسیاری نیز در ایران پس از سانسور و حذفیات فراوان اجازه چاپ میگیرند.
به طور معمول وزارت ارشاد به طور ویژه بر بازنگری و سانسور کتابهای حوزههای ادبی، هنری و نقد و تئوری تأکید دارد؛ مواردی که در مجموع حدود ۴۰ درصد از کتابهای چاپ شده در ایران را شامل میشود.
اعمال این قوانین محدودکننده نویسندگانی نظیر محمود دولتآبادی را به گفته خودش دچار خود سانسوری نکرده است و بسیاری از مترجمان نیز علیرغم این قوانین همچنان به فعالیت خود ادامه میدهند، اگرچه امکان دارد حاصل تلاششان سالها در انتظار گرفتن مجوز در وزارت ارشاد انبار شود.
در این بین اما هستند مترجمانی که برای مصون ماندن از تیغ سانسور تصمیم میگیرند رمانها و آثاری را برای ترجمه در دست بگیرند که احتمال میدهند از اعمال ممیزی در امان باشند و از ترجمه دیگر آثار دل میکنند.
در همین زمینه به عنوان مثال عباس پژمان، مترجم، روز دوشنبه، ۲۴ مردادماه در گفتوگو با خبرگزاری کار ایران، ایلنا گفت: «دیگر به سراغ میلان کوندرا (نویسنده چکتبار) نخواهم رفت، به دلیل اینکه میدانم ترجمه آثار او بدون حذف بخشها و صفحات متعددی از کار در ایران مقدور نیست و من اصولا کارهایی را ترجمه میکنم که دچار سانسور و حذفیات نشوند.»
در این بین هم هستند نویسندگان و مترجمان بسیاری که همواره به روند سانسور در ایران انتقاد کردهاند.
از جمله مصطفی رحماندوست، شاعر، و نویسنده پیشتر در انتقاد از روند سانسور در ایران تأکید کرده بود که «نویسندگان دینی» هم از وضعیت ممیزی و سانسور کتاب ناراضیاند.
وی که بارها از سوی اصولگرایان مورد ستایش قرار گرفته و پس از انقلاب مسئولیتهایی را در کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و وزارت ارشاد بر عهده داشت سال ۱۳۸۹ در این زمینه گفته بود: «هرگونه ممیزی و بررسی کتابها پیش از چاپ، توهین به شعور مخاطب است. انسان صاحب عقل است و مسئول کار خود. کسی که اهل کتاب است میداند چه بخواند و چه نخواند و بر حسب تشخیص خود اگر ببیند متن کتابی بر خلاف واقعیت است میتواند آن را نخواند.»
رادیو فردا