در آستانه دومین سالگرد رحلت مرحوم آیت الله العظمی منتظری قرار داریم. هر چه زمان از درگذشت این مرجع شجاع و مقاوم میگذرد، فقدان او بیشتر در جامعه احساس و درک می شود و علت آن، ویژگی ها و خصلت هایی است که آن مرد بزرگ، دارا بود.
او به پیروی از مولای خود حضرت علی(ع) برای مقامات دنیوی، ارزشی ذاتی و اصولی قائل نبود و نگاهش به آنها، جز در راستای احقاق حق، اجرای عدالت، جلوگیری از ظلم و تجاوز به حقوق مردم نبود. ملاک ایشان، سخن حضرت علی به ابن عباس است که فرمودند: “این کفش کهنه من، از امارت و ریاست بر شما بهتر است، مگر این که بتوانم در پرتو این امارت، حقی را به پا دارم و باطلی را از بین ببرم.”
آن پیر سفر کرده، هیچگاه حاضر نشد برای ماندن در قدرت و مقام و یا حفظ مرجعیت خود، در مقابل خلافها، ظلمها و تجاوز به حقوق افراد، ساکت و بی تفاوت بماند و یا فقط نظاره گر باشد. او سکوت و بی تفاوتی در مقابل فجایع مذکور را گناه بزرگ میدانست. او کراراً میگفت: “ما به مردم وعده عدالت و آزادی و تامین حقوق اقشار گوناگون را می دادیم و برای تحقق آنها افراد و طبقات مردم فداکاریها و از خودگذشگی ها نمودند.” مرجع مظلوم ما بخاطر همین که حاضر نشد بر سر اهداف انقلاب و تحصیل رضایت خالق و خلق، خود را با سازش و سکوت آلوده نماید، متحمل ظلمها، برخوردهای غیر انسانی، اهانت ها، افترائات و در نهایت بیش از پنج سال حبس خانگی و محرومیت از حقوق اولیه یک شهروند شد.
این مرجع روشنگر، به ما آموخت که در راه حق و حقیقت، نباید ملاحظات سیاسی و مصالح شخصی را مدنظر داشت و حقیقت را فدای مصلحت نمود. از طرفی او هیچگاه خود را مطلق و به دور از خطا و اشتباه و یا غیر قابل نقد نمی پنداشت و کراراً یادآور میشد، نباید هیچ شخصیتی هر چند بسیار محترم را مطلق نمود و خطاهای احتمالی او را نادیده گرفت. او نظارت بر عملکرد حاکمان و مسئولان، برای حفظ آنان از لغزشها و خطاهای جبران ناپذیر و نیز نقد آنان از باب امر به معروف و نهی از منکر را واجب شرعی می دانست و این نظارت و نقد را حق قطعی مردم بر می شمرد.
بر این اساس، اگر عملکرد حاکمان مورد نظارت و نقد قرار نگیرد، نقض حقوق افراد و لغزشها و خطاهای حاکمان انباشته خواهد شد و فاصله مردم با حاکمیت و بی اعتمادی آنان بیشتر می شود و چه بسا کلیت نظام و حاکمیت را به خطر اندازد. جامعه ای که در آن نظارت و نقد، جرم و موجب زندان و محرومیت ها می باشد، هرگز به فلاح و سعادت نخواهد رسید. آیت الله منتظری از برخورد حاکمیت با منتقدین و فعالان سیاسی به خصوص در چند سال اخیر رنج می برد و کراراً در اظهارات کتبی و شفاهی خود، حاکمیت را انذار می نمود و خطر اینگونه برخوردها را به آنان یادآور می شد.
راهی که آن مرجع بیدار برای علاقه مندان خود و تمام رهروان راه آزادی و عدالت باز نمود، با فقدان او هرگز مسدود و متروک نخواهد شد. جای تاسف است که جناحهای تندرو در نظام که به دور از منطق و عقلانیت هستند، همواره سعی می کنند نام و یاد آن مرد بزرگ تاریخ معاصر را به فراموشی بسپرند و با تمام قدرت، از نشر آثار علمی و فکری او جلوگیری می نمایند؟ اما از این حقیقت غافلند که بیداری اسلامی مرز و بوم نمی شناسد و منحصر به جهان عرب نمی باشد و آگاهی مردم ما نیز روز به روز رشد و تعالی بیشتر پیدا می کند و اینگونه سختگیریها و محدودیتها تاثیری در آن نخواهد داشت.