محمد رهبر
محل مجلس سنا، پس از انقلاب بهمن ۱۳۵۷ در اختیار پارلمان قرار گرفت.پس از افتتاح مجلس هفتم، محل مجلس شورای اسلامی تغییر کرد
اولین جلسه مجلس شورای ملی پس از انقلاب، صبح هفتم خرداد ۱۳۵۹ ، در محل مجلسِ سنای سابق برگزار شد.
شایع بود که برخی از انقلابیون میخواستند صندلی های قرمز مجلس سنا را عوض کنند تا نمایندگان برخاسته از انقلاب بر خاطره سناتورهای رژیم سلطنتی جلوس نکنند، اما این اتفاق نیفتاد.
در اولین جلسه، رئیس سنی مجلس یدالله سحابی ۷۵ ساله و نایب رئیس، مهدی بازرگان بود.
بازرگان، آخرین نمایندگی دراولین مجلس
مهدی بازرگان در حالی بر کرسی مجلس نشست که ریاست نهضت آزادی ایران را بر عهده داشت؛ تشکلی که منتقد روحانیون حاکم بر حکومت بود.
آیت الله خمینی، در بهمن ۱۳۵۷ و پیش از اینکه رژیم سلطنتی واژگون شود، مهدی بازرگان را به نخست وزیری دولت موقتِ انقلاب منصوب کرد.
بازرگان به تغییرات تدریجی و دیپلماسی مسالت جویانه معتقد بود و از همین رو پس از اشغال سفارت ایالات متحده در پاییز ۱۳۵۸از سوی دانشجویان هوادار رهبر انقلاب، وی و دولتش استعفا دادند.
مهدی بازرگان به عنوان یک نماینده اقلیتِ لیبرال دموکرات، در مجلسی حضور داشت که اکثریتش با روحانیان و جوانان از انقلاب برآمدهای بود که حتی اجازه ایراد نطق به اولین نخست وزیر انقلاب نمیدادند.
فریادهای “مرگ بر بازرگان” – نمایندگان حزب اللهی – نامی که هواداران آیت الله خمینی بر خود نهاده بودند – با سکوت همراه با رضایت اکبر هاشمی رفسنجانی، ریاست مجلس رو بهرو میشد. با این حال، مهدی بازرگان موفق شد چند سخنرانی پیش از دستور را به فرجامی برساند.
بازرگان چند ماهی مانده به پایان دوره اول مجلس در یکی ازصریح ترین اظهار نظرها درباره حکومت ایران، پشت تریبون مجلس اعلام کرد که جمهوری اسلامی دیر یا زود به یک حکومت استبدادی تبدیل خواهد شد. این سخنرانی کوتاه با حمله چند نماینده مخالف به پایان رسید.
در دوره دوم مجلس، بازرگان و اعضای نهضت آزادی رد صلاحیت شدند.
مهدی بازرگان تا سال ۷۳ که درگذشت، برای نامزدی در انتخابات مجلس ثبت نام میکرد اما شورای نگهبان صلاحیت او را تا آخر عمر رد کرد.
فخرالدین حجازی و رای اول ایران
در میان تمامی چهرههای مشهوری که در اولین انتخابات مجلس شرکت کردند، این فخرالدین حجازی بود که بیشترین رای را از مردم گرفت و با یک و نیم میلیون رای تهرانی ها به مجلس رفت.
رای حجازی از تمام کسانی که بعدها از رجال طراز اول جمهوری اسلامی شدند و از جمله علی خامنهای و اکبر هاشمی رفسنجانی بیشتر بود.
سابقه شهرت فخرالدین حجازی به سخنرانیهای آتشین او در حسینیه ارشاد باز میگشت. با پیروزی انقلاب اسلامی، سخنرانیهای حجازی و مشتهای کوبندهاش بر تریبون به یکی از نشانههای انقلاب تبدیل شد و به عقیده خیلی ها رای بیمنازعش، نمایانگر روحیه مردمی بود که به شور و شعار رای میدادند.
حجازی در مجلس اول از مخالفان سرسخت نهضت آزادی و همفکران آن به حساب میآمد، البته جایی هم در هیات رئیسه نداشت.
او باشروع جنگ، نطقهای آتشین خود را به جبهه برد.
در دوره چهارم مجلس، حجازی با ناباوری شاهد رد صلاحیتش از سوی شورای نگهبان بود. سالهای بعدی برای او به سختی و در انزوا سپری شد و در بهار سال ۱۳۸۶ درگذشت.
حسن آیت و نمایندگی یک ساله
حسن آیت نماینده مجلس اول بود. او بیش از یک سال زنده نماند و در مرداد سال ۱۳۶۰ ترورشد.
آیتِ ۴۳ ساله اما پس از پیروزی انقلاب دستاورد بزرگی بر جای گذاشت.
بسیاری معتقدند گنجاندن اصل “ولایت فقیه” در قانون اساسی جمهوری اسلامی، به همتِ حسن آیت بود که در هیات رئیسه مجلس خبرگان قانون اساسی فعالیتی تعیین کننده داشت.
حسن آیت که پیش از انقلاب به عضویتِ حزب زحمتکشان به رهبری مظفر بقایی درآمده بود، بعد از انقلاب به حزب جمهوری اسلامی پیوست و به نمایندگی مردم تهران به مجلس راه یافت.
او در جریان برکناری بنی صدر از پرشورترین مخالفانِ رئیس جمهور بود و درماههای آخر عمر، طرح قانون مطبوعات را تهیه و تدوین میکرد که اجل مهلت ارائهاش نداد.
بادامچیان و کار تشکیلاتی موتلفه
سال ۱۳۶۳ وقتی دومین دوره مجلس بازگشایی شد، تنها یک حزب باقی مانده بود: حزب جمهوری اسلامی.
اما با گذشت شش سال از تاسیس، این حزب بیشتر به جبههای متشکل از تمامی نیروهای هوادار بنیانگذار جمهوری اسلامی شبیه بود.
اسدالله بادامچیان دبیر اجرایی حزب جمهوری و عضو با سابقه جمعیت موتلفه اسلامی، تجربه نمایندگی را از دومین دوره مجلس آغاز کرد.
به نظر میرسد بادامچیان در دومین دوره مجلس، یکی از معدود افرادی است که تحرکاتی کاملاً حزبی دارد.
در مخالفت با نخست وزیر موسوی که مورد تائید آیت الله خمینی بود، اسدالله بادامچیان و حزب موتلفه نقش بهسزایی داشتند.
با اینکه دولت میر حسین موسوی با پشتیبانی کامل آیت الله خمینی از هر گزندی از جانب راستگرایان مصون بود، با این حال حزب موتلفه توانست در تمامی سطوح جمهوری اسلامی، به گونه ای بی رقابت با احزاب دیگر جای پای محکمی داشته باشد.
اسدالله لاجوردی دادستان انقلاب، محسن رفیقدوست وزیر سپاه، محمد نبی حبیبی شهردار تهران، برادران عسگر اولادی در وزارت بازرگانی و اتاق بازرگانی، از شخصیت های قدرتمند این حزب به شمار میآمدند.
محمود دعایی و ۲۴ سال نمایندگی
محمود دعایی از دوره اول تا دوره ششم مجلس، به مدت ۲۴ سال نماینده مجلس بود.
از دعایی نطقهای پیش از دستور کمی نسبت به فرصتِ طولانی نمایندگیش باقی مانده است.
به نظر میرسد خبرساز ترین نطق این روحانی محتاط در دوران نمایندگی، دفاع از عطاالله مهاجرانی وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی دولتِ اصلاحات در جلسه استیضاح او در مجلس پنجم بود.
مهاجرانی از سال شصت در روزنامه اطلاعات مطلب مینوشت و دفاع دعایی، به نوعی دفاع یک مدیر مسئول از نویسندهاش نیز به حساب میآمد.
محمود دعایی گرچه دیگر نماینده نیست، اما همچنان مدیریت روزنامه اطلاعات و نمایندگی ولی فقیه در موسسه اطلاعات را بر عهده دارد.
رضا زوارهای و انتقاد از حکم حکومتی
رضا زوارهای در دورههای اول و دوم مجلس، نماینده تهران بود.
عضویت او در مجلس اول، بعد از کشته شدن تعدادی از نمایندگان در حادثه انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی ایران در ۷ تیر ۱۳۶۰ و برگزاری انتخابات میان دورهای برای جایگزینی آنها صورت گرفت.
او از اعضای جمعیت موتلفه اسلامی و از مخالفان سرسخت میرحسین موسوی، نخست وزیر سال های جنگ بود.
با برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۶۴ و پیروزی علی خامنهای در این انتخابات برای دومین بار، وی خواستار کنار رفتن میرحسین موسوی از پست ریاست جمهوری بود ولی آیت الله خمینی با حمایت صریح از موسوی، رئیس جمهور را ملزم به همکاری با او کرد. با این حال، ۹۹ نفر از نمایندگان جناح راست حکومت در مجلس، با وجود علنی شدن نظر آیت الله خمینی، در جلسه رای اعتماد نخست وزیر، از رای دادن به او خودداری کردند که رضا زوارهای یکی از آنها بود.
رضا زوارهای، در اظهار نظری معروف در واکنش به اعلام نظر رهبر پیشین ایران، گفت که آیت الله خمینی باید برای مجلس “۲۷۰ پوزه بند بفرستند” (اشاره به تعداد نمایندگان مجلس در آن زمان). این جمله تا سالها مستمسک انتقاد چپگرایان حکومت به رقبایشان در جناح راست محسوب میشد.
رضا زوارهای از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۸۴ عضو شورای نگهبان بود، اما صلاحیت خود وی، هنگامی که قصد رقابت با محمود احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ۱۳۸۴ را داشت، رد شد.
وی در همان سال بر اثر سکته قلب درگذشت.
مهدی کروبی، رئیس مجلسی با دو رهبر
مجلس سوم دوره دو رهبر را تجربه کرد. آیت الله خمینی، در سال ۱۳۶۸ و یک سال بعد از بازگشایی مجلس درگذشت و آیت الله خامنهای به جای او به رهبری رسید.
هاشمی رفسنجانی تا زمانی که به کاخ ریاست جمهوری نرفته بود، کرسی ریاست مجلس را رها نکرد و با رفتنش مهدی کروبی، نایب رئیس شد.
نقش مهدی کروبی در مجلس سوم ایجاد وحدت میان سیاسیون بود تا در شرایط سخت بعد از جنگ و بعد از درگذشت بنیانگذار جمهوری اسلامی، شکافی در حاکمیت ایجاد نشود. از این رو مجلس چپگرای سوم به کابینه اکبر هاشمی رفسنجانی، که در آن زمان به جناح راست نزدیک بود، با اکثریت آرا رای اعتماد داد.
با این حال رهبر تازه جمهوری اسلامی و شورای نگهبان که به رهبری نزدیک بود، پس از اینکه در انتخابات خبرگان رهبری بسیاری از چهرههای جناح چپ حکومت را رد صلاحیت کرد، به سراغ مجلس آمد.
مهدی کروبی در انتخابات مجلس چهارم رد صلاحیت شد، اما بار دیگر در مجلس ششم همراه با اصلاح طلبان بازگشت و به ریاست قوه مقننه رسید.
او در سال ۱۳۸۴در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد و در مرحله اول انتخابات، با تفاوت آرای اندکی بعد از محمود احمدی نژاد از راهیابی به دور بعد باز ماند و سپس، در نامه ای به آیت الله خامنه ای سپاه و بسیج را به دخالت در انتخابات علیه خود متهم کرد.
در سال ۱۳۸۸ مهدی کروبی مجددا نامزد انتخابات ریاست جمهوری شد و در پی اعلام نتایج به نفع محمود احمدی نژاد، همراه با میر حسین موسوی و دیگر اصلاح طلبان انتخابات را “تقلبی” دانست.
او از بهمن ۱۳۹۰ در حصر خانگی است.
هادی خامنهای، برادر ناهمسوی رهبر
علی خامنهای رهبر فعلی جمهوری اسلامی و دو برادرش، محمد و هادی، هر سه درمجلس اول نماینده بودند.
هادی خامنهای در مجالس دوم و سوم نیز حضور داشت و با عضویت در جناح چپ حکومت، به نظر میرسید که راهش از برادر رئیس جمهورش جداست.
وی با دگرگون شدن فضای سیاسی پس از درگذشت آیت الله خمینی و رهبری برادرش، از نمایندگی مجلس چهارم بازماند.
هادی خامنه ای در شورای بازنگری قانون اساسی از سوی نمایندگان مجلس سوم حضور داشت و با حذف پست نخست وزیر مخالف بود و تغییرات ساختاری در قانون اساسی را به صلاح نمیدانست.
او در دهه هفتاد روزنامه جهان اسلام و در دهه هشتاد روزنامه حیات نو را منتشر کرد که هر دو توقیف شدند.
حضور دوباره هادی خامنهای در قوه مقننه، در مجلس ششم و به عنوان یک نماینده اصلاح طلب بود.
یک دوره نمایندگی برای ابراهیم اصغر زاده
دوره سوم مجلس شورای اسلامی تنها دورهای است که ابراهیم اصغر زاده، یکی ازسخنگویان دانشجویان خط امام و از فاتحینِ سفارت آمریکا، به مجلس راه یافت.
اصغر زاده در سال هایِ مجلس سوم عضو شورای سردبیری روزنامه سلام – از معدود جراید منتقد دولت هاشمی رفسنجانی در دهه هفتاد – بود و از نمایندگان منتقد رئیس جمهور به حساب میآمد.
مجلس سوم برای ابراهیم اصغر زاده امتدادی نداشت و در انتخابات بعدی رد صلاحیت شد.
سالها بعد و در دوران اصلاحات، ابراهیم اصغر زاده در اولین دوره انتخابات شورای شهر، نامزد اصلاح طلبان شد.
منتقدان ابراهیم اصغر زاده او را متهم میکنند که سهم بزرگی در اختلافات اولین شورای شهر تهران داشته، که در انتخابات بعدی، منجر به شکست اصلاح طلبان و پیروزی فهرست محافظهکاران و انتخاب محمود احمدی نژاد به شهرداری تهران شد.
ریاست مجلسِ ناطق نوری در دورانی تازه
شورای نگهبان در آستانه انتخاباتِ مجلس چهارم، بسیاری از کاندیداهای شاخص جناحِ چپ حکومت را رد صلاحیت کرد.
ریاست بلامنازع علی اکبر ناطق نوری بر مجلس چهارم و تداوم این ریاست در مجلس پنجم، به گمان برخی در راستای تغییراتی بود که رهبر تازه انقلاب در چهارمین سال رهبری خود، پایهگذاری میکرد.
آیت الله خامنهای در دیداری با نمایندگان مجلس چهارم، در همان اوانِ کار از ناطق نوری با این وصف که او چهره نورانی جمع است، تمجید کرد.
در دوم خرداد ۱۳۷۶ محمد خاتمی در رقابت با او، که ریاست مجلس پنجم را به عهده داشت، به گونهای غیر منتظره برنده انتخابات ریاست جمهوری شد.
بعد از این انتخابات، نقش علی اکبر ناطق نوری در صحنه سیاسی ایران، به تدریج کاهش یافت.
او در بحران پس از انتخاباتِ سال ۱۳۸۸ از معترضان انتخابات انتقاد نکرد و همین باعث شد تا عدهای از هواداران آقای خامنهای او را در شمار “خواص بی بصیرت” بدانند. لقبی که رهبر جمهوری اسلامی به کسانی داده بود که بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم، موضعی به نفع رهبری نگرفتند و سکوت کردند.
قاسم شعله سعدی، نماینده منفرد
قاسم شعله سعدی که حالا به اتهام اهانت به رهبر جمهوری اسلامی در زندان به سر میبرد، آخرین دوره نمایندگی را در چهارمین دوره مجلس شورای اسلامی تجربه کرد.
این حقوقدان که نماینده مردم شیراز در سومین دوره مجلس شورای اسلامی بود، به صورت منفرد در انتخابات شرکت میکرد.
مواضع او درباره رابطه با آمریکا و مشکلات قانون اساسی در مجلس سوم و چهارم، از او چهره ای منتقد جمهوری اسلامی ساخت.
قاسم شعله سعدی با نگارش یکی از اولین نامههای سرگشاه به رهبر جمهوری اسلامی در سال ۱۳۸۳، رهبری آقای خامنه ای را غیر قانونی دانست.
پیش از آن صلاحیت نماینده سابقِ شیراز، برای هر نوع انتخاباتی رد شده بود.
دری نجف آبادی و حضور نافرجام در دولت
دری نجف آبادی اگرچه روحانی است، اما عمده فعالیتش در کمیسیون برنامه و بودجه و برکرسی ریاست این کمیسیون مجلس بوده است.
با این حال دری نجف آبادی تحصیلاتی در علم اقتصاد ندارد و تنها پس از انقلاب بود که درباره اقتصاد اسلامی به سخنرانی پرداخت و کتاب تدوین کرد.
این روحانی اقتصادی بعد از انتخاب محمد خاتمی به ریاست جمهوری و در پی موافقت نکردن رهبری با گزینههای پیشنهادی رئیس جمهور برای وزارت اطلاعات، وزیر اطلاعات شد.
بنا بر آنچه در خاطراتش نوشته، آیت الله خامنهای با اشاره به بی تجربگی دری نجف آبادی از او خواسته بود تا در اداره وزارت اطلاعات مشاوره بگیرد.
پس از قتلهای زنجیرهای تعدادی از روشنفکران در سال ۱۳۷۷، دری نجف آبادی از وزارت اطلاعات استعفا داد. پرونده نمایندگی وزیر اطلاعات مستعفی نیز در همان دوره پنجم بسته شد.
محمد جواد لاریجانی و مذاکره هزینه بار
گرچه محمد جواد لاریجانی در مجالس دوم و چهارم هم حضور داشت، اما شهرتش را مدیون مجلس پنجم است.
روزنامه سلام در بزنگاه انتخابات ریاست جمهوری که علی اکبر ناطق نوری و محمد خاتمی نامزدهای اصلی آن بودند، خبر داد که لاریجانی با نیک براون، دیپلمات ارشد بریتانیایی دیدار کرده و در مذاکرهای پنهانی اطمینان داده که همکاران ناطق نوری به دیدگاههای غرب نزدیک ترند.
افشای این مذاکرات، موجی تبلیغاتی علیه جناح راست حکومت ایران و کاندیدای مورد حمایت آنان ایجاد کرد و حتی بعدها، برخی از محافظه کاران مذاکرات محمدجواد لاریجانی را یکی از مجموعه دلایل شکست سنگین خود در انتخابات دانستند.
برخی از مطبوعات دوران اصلاحات، درز کردن خبر مذاکرات خبرساز محمد جواد لاریجانی را به علی اکبر ولایتی وزیر امور خارجه وقت نسبت دادند که به نوشته آنها، تصور می کرد با پیروزی علی اکبر ناطق نوری در انتخابات، ممکن است جای او را به عنوان وزیر امور خارجه بگیرد.
خود لاریجانی سالها بعد به روزنامه اعتماد گفت که خبرساز شدن مذاکراتش، پاپوشی بوده که “رقبا” برایش ساختهاند و ادامه داد که مذاکره مثل یک نقاشی است و همه نقاشیهای یک نقاش، لزوما زیبا نیست.
با این حال، محمدجواد لاریجانی بعد از حضور پرهزینه خود در مجلس پنجم، دیگر به قوه مقننه باز نگشت.
فائزه هاشمی در مجلس
اختلاف میانِ اکبر هاشمی رفسنجانی رئیس جمهور وقت و جامعه روحانیت مبارز بر سر فهرست نامزدهای انتخاباتی در مجلس پنجم، باعث شد که با تائید هاشمی رفسنجانی، حزب نو ظهور کارگزاران سازندگی در آستانه انتخابات اعلام موجودیت کند.
فائزه هاشمی در فهرست انتخاباتی کارگزاران جای داشت و به عنوان نماینده دوم تهران، با اندک آرایی کمتر از علی اکبر ناطق نوری سرلیست جامعه روحانیت مبارز، به مجلس راه یافت.
او از سوی محافظه کاران متهم شد که از نفوذ سیاسی پدرش سوء استفاده میکند و نظراتی ارائه میدهد که با اسلام منافات دارد.
پا فشاری برای حضور زنان در میادین ورزشی، از فائزه هاشمی در میان برخی طبقات اجتماعی چهرهای مدافع حقوق بانوان ساخت.
فائزه هاشمی بعد از روی کار آمدن محمد خاتمی، در سال ۱۳۷۷ روزنامه زن را منتشر کرد که مدتی بعد به رای دادگاه مطبوعات توقیف شد.
روزنامه نگاری بیش از دوران نمایندگی برای دختر رئیس جمهور سابق دردسر تراشید و البته شهرت او را هم افزایش داد.
علی اکبر ابوترابی، هشت سال اسارت و دو بار نمایندگی
پس از هشت سال اسارت، علی اکبر ابوترابی از اولین گروه اسرای جنگی بود که با آتشبس میان ایران و عراق آزاد و وارد ایران شد.
ابو ترابی در همان ابتدای جنگ و در هنگان حضور در میان واحدهای ستاد جنگ های نامنظم که مصطفی چمران فرماندهیاش را بر عهده داشت به اسارت در آمد.
در مجلس چهارم و پنجم، ابوترابی در فهرست نامزدهای جامعه روحانیت مبارز ، بزرگترین تشکل سیاسی روحانیان محافظه کار قرار داشت.
علی اکبر ابو ترابی البته مجلس پنجم را به انتها نرساند و در جاده مشهد تصادف کرد و جان باخت.
بهزاد نبوی و تحصنی بی سابقه
بهزاد نبوی عضو ارشد سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی که سابقه حضور در دولت میر حسین موسوی را نیز داشت، نایب رئیس مجلس ششم بود.
مجلس ششم در ۲۹ بهمن سال ۱۳۸۷ و یک سال پس از آن تشکیل شد که سید محمد خاتمی به ریاست جمهوری رسید.
به نظر میرسد شورای نگهبان در پی روی کار آمدن دولتی اصلاح طلب، زمینه را برای رد صلاحیت گسترده اصلاح طلبان مساعد نمیدید. با این حال این شورا بسیاری از مصوبات مجلس را مغایر اسلام و قانون اساسی تشخیص داد و رد کرد.
در آخرین هفتههای مجلس ششم، شورای نگهبان چند هزار کاندیدای نمایندگی مجلس هفتم و از جمله بهزاد نبوی و اکثریت قریب به اتفاق نمایندگان اصلاح طلب را رد صلاحیت کرد.
در واکنش به این اقدام، نمایندگان رد صلاحیت شده در اقدامی بی سابقه در تاریخ مجالس بعد از انقلاب، استعفا داده و در مجلس تحصن کردند. خود بهزاد نبوی در نطق استعفایش، احکام حکومتی رهبر جمهوری اسلامی به مجلس را غیر قانونی دانست.
تحصن نمایندگان در حالی انجام شد که نشریات محافظه کاران بهزاد نبوی را، به عنوان یکی از سیاستگذاران اصلی جریان اصلاح طلب، جزو برنامه ریزان اصلی حرکت اعتراضی نمایندگان میدانستند.
به هر ترتیب، آن تحصن به جایی نرسید و شورای نگهبان از تصمیم قاطع خود عقب ننشست.
بهزاد نبوی در حال حاضر در زندان است و مقام های قضایی اتهام او را “اقدام علیه امنیت کشور” اعلام کردهاند.
محسن میردامادی، دبیر کل یک حزب فراگیر
محسن میردامادی در مجلس ششم ریاست کمیسیون امنیت ملی را بر عهده داشت.
این دانشجوی خط امام که زمانی از سخنگویان دانشجویانی بود که از دیوار سفارت آمریکا بالا رفتند، در زمان ریاست بر این کمیسیون شباهتی به آن دانشجوی جوان شوریده نداشت.
او و همفکرانش در مجلس ششم، در اواخر عمر این مجلس با انتشار نامهای سرگشاده به رهبر جمهوری اسلامی، خواستار تجدیدنظر سیاستهای سختگیرانه خارجی و داخلی شدند و به این خاطر هدف حملات شدید محافظهکاران قرار گرفتند.
میردامادی دبیرکل حزبی بود که در هشت سال دولت خاتمی پا گرفت، ۱۲۰ نماینده را به مجلس ششم فرستاد و برای اولین بار تعریف خودی و غیرخودی را به عنوان یک حزبِ مدافع جمهوری اسلامی کنار گذاشت.
در کنگره یازدهم جبهه مشارکت، در ردیف اول مدعوین، اعضای نهضت آزادی، عزت الله سحابی چهره شاخص گروه ملی مذهبی و حبیب الله پیمان، دبیرکل جنبش مسلمانان مبارز را میشد دید.
حزب مشارکت بعد از اعتراضات انتخاباتی سال ۱۳۸۸ غیر قانونی اعلام شد و محسن میردامادی که از زمان مجلس هفتم رد صلاحیت شده بود، این بار دستگیر شد و هنوز زندانی است.
اسماعیل ططری و نام “کرمانشاه”
در میان نمایندگان مجلس ششم، نماینده کرمانشاه با آن ریش بلند و شاهنامه خوانیاش کاملاً متمایز بود.
اسماعیل ططری نامه انتقاد آمیز نمایندگان اصلاح طلب مجلس به رهبر را امضا نکرد و در تحصن حضور نیافت و با این حال یک نماینده محافظه کار هم به شمار نمیرفت.
ططری از دوره چهارم باشعار احیای نام شهر و استان خود – که بعد از انقلاب به “باختران” تغییر کرده بود – به مجلس آمد.
برگرداندن نام “کرمانشاه”، برای او محبوبیتی قابل توجه در میان همشهریانش به همراه آورد.
وی در دوره ششم برای آخرین بار راهی مجلس شد و چندان هم نا هماهنگ با گرایش سیاسی حاکم بر آن نبود.
پس از مجلس ششم در رقابت با عبد الرضا مصری که بعدها وزیر رفاه احمدی نژاد شد، شکست خورد و معتقد بود مصری تقلب کرده است.
اسماعیل ططری بعد از مجلس ششم به اصلاح طلبان بیشتر نزدیک شد و از مخالفان محمود احمدی نژاد به حساب میآمد.
در یکی ازآخرین اظهار نظرهایی که از او به جای مانده، هدفمندی یارانهها را از جنگ ایران و عراق، خسارت بارتر ارزیابی کرده است.
۵۷ سال بیشتر نداشت که مرداد سال ۸۹ درگذشت.
حداد عادل، اولین “مکلا” بر کرسی ریاست
غلامعلی حداد عادل رئیس مجلس هفتم؛ او اولین رییس مجلس غیر روحانی در نظام جمهوری اسلامی محسوب میشود. ریاستی که البته به همان یک دوره منحصر شد.
در سوابق حداد عادل سابقه فعالیت سیاسی زیادی به چشم نمیخورد.
ریاست فرهنگستان زبان فارسی و تالیف کتب درسی دبیرستانها از عمده فعالیت این دانش آموخته فلسفه است.
به گمان برخی منتقدانش، ازدواج دختر او با مجتبی خامنهای پسر رهبر جمهوری اسلامی، باعث شد تا مدارج ترقی در سیاست را به سرعت طی کند.
حداد عادل علاوه بر مجلس هفتم، در مجالس ششم و هشتم هم به نمایندگی تهران رسید.
راه یافتن غلامعلی حداد عادل به مجلس ششم، بعد از باطل شدن آرای ۷۰۰ هزار نفر از مردم تهران توسط شورای نگهبان صورت گرفت که باعث شد که علیرضا رجایی، کاندیدای جریان ملی – مذهبی از فهرست منتخبان تهران خارج بشود.
اکبر اعلمی و مخالفت با حکم حکومتی
اگرچه بسیاری از نمایندگان اصلاح طلب مجلس ششم رد صلاحیت شدند و به مجلس هفتم راهی نیافتند، اما اکبر اعلمی در این مجلس هم نماینده مردم تبریز بود.
هر چند اکبر اعلمی از اصلاح طلبان و شخص سید محمد خاتمی انتقادات تند میکرد، اما چیزی نگذشت که با ریاست جمهوری احمدی نژاد، ازمنتقدان پر سر و صدای دولت تازه رسیده شد.
اکبر اعلمی در همان چهار سال اول ریاست جمهوری احمدی نژاد از مجلس خواست تا طرح عدم کفایت رییس جمهور را در دستور کار قرار دهد.
کار به اینجا ختم نشد و اعلمی با حکم حکومتی رهبر جمهوری اسلامی که خواسته بود تا وکلا از استیضاح چند وزیر کابینه دست بردارند، مخالفت کرد.
همین برای رد صلاحیتِ اعلمی در انتخابات بعدی کافی بود.
سعید ابوطالب، همه چیز بعد از اسارت
چهار ماه اسارت به دست نیروهای آمریکایی که عراق را تصرف کرده بودند، از سعید ابوطالب چهرهای ساخت که با عضویت در فهرست اصولگرایان به نمایندگی مجلس هفتم رسید.
با این حال ابوطالب مستند ساز، خیلی زود به منتقدان دولت احمدی نژاد پیوست و در نتیجه چهار سال بعد، اصولگرایان حاضر نشدند او را در فهرست انتخاباتی قرار دهند.
هواداران محمود احمدی نژاد مدعیاند که او در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از میر حسین موسوی حمایت کرده است.
او در حوادث بعد از انتخابات، از ادعای میرحسین موسوی مبنی بر تقلب در انتخابات حمایت نکرد، اما در هنگام عزل موسوی از ریاست فرهنگستان هنر با انتقاد از این عمل گفت: “به نظر میرسد آقایان به جان فرهنگ مملکت افتادهاند و قصد نابود کردن آن را دارند.”
وی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم با انتقاد از شعارهای تند مدافعین حکومت علیه “چهره های با سابقه انقلاب”، مهدی کروبی را شخصیتی “انقلابی و بزرگ” خواند.
روزهای آخر مجلس هفتم، ابوطالب در مجلس به حرفه اصلیاش پرداخت و مستندی از نمایندگان مجلس ساخت که تا به حال پخش نکرده است.
روح الله حسینیان و حمایت از سعید امامی
روح الله حسینیان در فهرست نامزدهای اصولگرای مجلس هشتم بود و به مجلس راه یافت.
وی در این مجلس، ریاست فراکسیون انقلاب اسلامی را به عهده دارد که از طرفداران دولت محمود احمدی نژاد تشکیل شده است.
حسینیان بعد از قتل های زنجیره ای تعدادی از روشنفکران در سال ۱۳۷۷ به شهرت رسید و شهرتش به خاطر حمایت علنی از سعید امامی، متهم ردیف اول پرونده قتل های زنجیره ای بود، آن هم در شرایطی که سایر محافظه کاران، از حمایت از این متهمان خودداری میکردند.
او در زمان صدارت علی فلاحیان بر وزارت اطلاعات از همکاران سعید امامی معاون وقت امنیت داخلی بود و با او روابط نزدیکی داشت.
پس از روی کار آمدن محمود احمدی نژاد، روح الله حسینیان در دولت احمدی نژاد سمتی رسمی پیدا کرد و به عنوان مشاور امنیتی به کار گرفته شد، که البته علاقه ای به کار در این سمت نشان نداد.
یکی از خبرساز ترین اقدامات حسینیان در مجلس، ارائه طرحی برای برخورد سریع تر و شدیدتر با معترضان انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که گرچه به تصویب نرسید، اما نشان دهنده دیدگاههای امنیتی ویژه این روحانی بود.
احمد توکلی و مرکز پژوهشهای مجلس
احمد توکلی در دوره های اول و هفتم مجلس، نماینده بود و اکنون نیز عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس هشتم است.
وی در زمان نخست وزیری میرحسین موسوی به وزارت کار رسید، اما بعد به همکاری با جناح راست حکومت ایران پرداخت و به همراه همفکرانش روزنامه راستگرای رسالت را بنیان گذاشت که منتقد شدید سیاستهای دولت موسوی بود.
این سیاستمدار در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۷۲ به رقابت با اکبر هاشمی رفسنجانی پرداخت و به گونهای غیر منتظره، حدود ۴۰ درصد او رای آورد.
احمد توکلی در مجلس هشتم به عنوان رهبر منتقدانِ احمدی نژاد مشهور است و استیضاح بسیاری از وزرای احمدی نژاد، امضای توکلی را دارد.
وی در مصاحبهای که سایت فرارو منتشر کرده گفته است که تا دولت احمدی نژاد بر پاست کشور برنامه اقتصادی نخواهد داشت.
او همچنین از منتقدان شدید همکاران احمدی نژاد محسوب میشود و در یک برنامه زنده تلویزیونی با متهم کردن حمیدرضا رحیمی معاون اول رئیس جمهور به فساد مالی، از حمایت رئیس دولت از معاونش انتقاد کرده است.
مرکز پژوهشهای مجلس هشتم به ریاست احمد توکلی، در سالهای اخیر یکی از منابع اصلی انتشار گزارشهای تحقیق در مورد تاثیرات منفی سیاستهای دولت بر اقتصاد ایران بوده است.
علی مطهری، نماینده مستعفی
خیلی از ناظران سیاسی، علی مطهری را صریح اللهجه ترین منتقد سیاستهای محمود احمدی نژاد میدانند.
او بعد از انتخابات ریاست جمهوری هشتم، خواستار محاکمه همزمان میرحسین موسوی و محمود احمدی نژاد به خاطر زمینهسازی اعتراضات خیابانی بعد از انتخابات شد.
شاید خبرسازترین اقدام علی مطهری در مجلس هشتم را بتوان پیگیری طرح سوال از رئیس جمهور دانست که شخصا برای آن از نمایندگان امضا جمع کرده و از مدتها پیش پیگیر طرح آن در صحن علنی مجلس بوده است.
وی در آبان گذشته در اعتراض به عدم پی گیری طرح سوال از رئیس جمهور توسط هیات رئیسه مجلس از نمایندگی تهران استعفا داد که البته این استعفا مورد تصویب نمایندگان مجلس قرار نگرفت.
وی در تیرماه گذشته، با انتقاد از کسب تکلیفهای مکرر نمایندگان مجلس هشتم از رهبر جمهوری اسلامی در ارتباط با مسائل مختلف، گفت که مجلس “به صورت شاخهای از دفتر رهبری درآمدهاست”.
منبع : بی بی سی