بر اساس آمار مرکز آمار ایران، ۸۵ درصد مردم ایران به اینترنت دسترسی ندارند و تنها ۱۱ میلیون نفر به اینترنت دسترسی دارند. نیما راشدان کارشناس مسائل اینترنت، رقم واقعی کاربران اینترنت را حدود ۴ تا ۵ میلیون نفر میداند.
به نقل از سایت مرکز آمار ایران، ۸۵ درصد مردم ایران به اینترنت دسترسی ندارند و ۸۵ درصد كاربران اينترنت نیز به روش قدیمی DIlAl UP به شبکه اینترنت متصل شدهاند.
بنا به این گزارش ماموران آمارگیری با مراجعه به ۵۳۷۲۴ خانوار، در بازه زمانی دیماه ۱۳۸۸ تا دیماه ۱۳۸۹، اعلام کردهاند ۹۶.۱ خانوارهای ایرانی دارای تلفن (ثابت یا موبایل یا هردو) و ۳۵.۲ درصد خانوارهای ایرانی دارای کامپیوتر هستند. بر اساس این آمار، میزان ضریب نفوذ اینترنت در ایران ۱۴.۷ درصد است.
استان تهران بیشترین میزان ضریب نفوذ اینترنت را داشته است و در ردههای بعدی، استان مازندران و اصفهان قرار دارند. استان سیستان و بلوچستان نیز با ضریب نفوذ اینترنت ۱۰.۵ درصدی کمترین میزان کاربران اینترنت را داشته است.
به گزارش روزنامه دنیای اقتصاد، آمار جدید با آماری که پیشتر توسط وزارت ارتباطات و سازمان فناوری اطلاعات درباره میزان ضریب اینترنت در ایران منتشر شده بود کاملا منافات دارد و این تفاوت به دلیل فرمولی است که مسوولان وزارت ارتباطات برای محاسبه تعداد کاربران اینترنت به کار میگرفتند و به این ترتیب میزان کاربران و شاخصها به شکل اعجاب انگیزی بالا رفت.
نیما راشدان کارشناس امور اینترنت در گفتگو با دویچه وله میزان واقعی کاربران اینترنت در ایران را از رقم ۱۱ میلیون نیز پایینتر میداند.
دویچه وله: بر اساس آمار جدید مرکز آمار ایران، ایران دارای ۱۱ میلیون کاربر اینترنت است. در حالیکه آمارهای قبلی، همچون آمار وزارت ارتباطات ایران درباره میزان ضریب نفوذ اینترنت، رقمی بسیار بالاتر از ۱۱ میلیون کاربر را نشان میداد. کدامیک از این آمارها به واقعیت نزدیکتر است و چرا؟
نیما راشدان: مخابرات ایران هیچوقت توجیه نظری پشت آمار ارائه شده را ارائه نمیداد. این آمار آنقدر بزرگ بود که با واقعیتهای بازار اینترنت ایران نیز همخوانی نداشت.
پربینندهترین صفحه ایران، کشوری با جمعیتی بالای هفتاد و چهار میلیون نفر، به اندازهی صفحهی گوگل کشور دانمارک با جمعیتی پنج و نیم میلیون نفره، بازدیدکننده دارد. ممکن است بگوییم که ضریب نفوذ اینترنت در دانمارک بسیار بالاتر است و جزو پیشرفتهترین کشورهای دنیاست.
میتوانیم این آمار را با اسراییل مقایسه کنیم. اسراییل جمعیتی حدود ۶ / ۷ میلیون نفر جمعیت دارد و ضریب نفوذ اینترنت در این کشور کمتر از چهارمیلیون نفر است و بهخاطر اینکه اساسا الفبا و رسمالخط عبری متفاوت است، بسیاری از کاربران اسراییل از گوگل عبری استفاده میکنند. اینجا هم دوباره پربینندهترین صفحه ایران یعنی صفحهی فیلترینگ، به اندازه سایت گوگل در اسراییل بیننده دارد.
ما راجع به جمعیتی حدود چهار، پنج میلیون نفر کاربر فعال اینترنت در ایران صحبت میکنیم. درستی این رقم را با روشهای دیگر نیز میتوان نشان داد. مثلا میزان پوششی که فیسبوک در کشورهای مختلف دارد. البته آن وقت استدلال خواهند کرد که فیسبوک در ایران فیلتر است و بسیاری از مردم ایران به فیسبوک مراجعه نمیکنند. منتها در میان طبقهای که روزانه به اینترنت مراجعه میکنند، کمتر کسی در ایران وجود دارد که اکانت فیسبوک نداشته باشد.
آیا آماری در میزان حضور ایرانیان از فیس بوک وجود دارد؟
آمار کاربران ایرانی فیسبوک وجود ندارد و خود کمپانی فیسبوک هم این آمار را ارائه نمیدهد. ولی از روی فعالیت ایرانیان در فیسبوک، بهصورت تقریبی میتوان گفت که اینجا هم جمعیتی چند میلیونی، زیر پنج میلیون وجود دارد.
این آمار را میتوان از روی رویدادهای همهگیری که در اینترنت اتفاق میافتد نیز نشان داد. مثلا رویدادی مانند داستان خلبان شهبازی و باز نشدن چرخهای هواپیما، نوعی رفتارهای همهگیر هستند. شما از طریق دوستانتان آن را میبینید و بعد اکثر افراد چنین رویدادهایی را لایک میکنند، چون بار سیاسی و مذهبی ندارد و چیزهایی است که در بین همه جمعیت مشترک است.
از میزان لایکهای چنین رویدادی هم میتوان بهصورت تقریبی گفت که ما درباره چیزی حدود چهار تا پنج میلیون نفر کاربر ایرانی اینترنت صحبت میکنیم که این رقم به رقم اعلام شده از طرف مرکز آمار نزدیکتر است.
فاجعه زمانی شروع میشود که نوع اتصال این افراد به اینترنت را برسی کنیم.
در این آمار اشاره شده که بخش عمدهی این ۱۱ میلیون کاربر، حدود ۸۵ درصد كاربران اينترنت داخل ایران به روش قدیمی DIlAl UP به شبکه اینترنت متصل شدهاند.
با توجه به میزان اطلاعاتی که یک کاربر میتواند با روشهای معمولی، حتی در بهترین شرایط، حتی در شرایطی که این مودمها با توان ۵۶ کیلووات کار کنند – که عمدتا هم کار نمیکنند و وضعیت هفتهی گذشته در ایران مؤید آن است که حتی یکدهم اینهم سرعت را هم ندارد – حتی در بهترین حالت میتوان افق و دورنمای رشد تکنولوژی ارتباطات در ایران را فاجعهآمیز خواند.
سخنانی که اینروزها از سوی مقامات ایران در بارهی راهاندازی قریبالوقوع شبکهی ملی اینترنت مطرح میشود، چه تأثیری روی همین میزان کاربران اینترنت در آینده خواهد داشت؟
به قول معروف: «گل بود، به سبزه نیز آراسته شد!». اساسا ما اینترنتی نداشتیم. امکان اتصال به این اینترنت بسیار مشکل بود و بارها و بارها قطع و وصل میشد. حالا شما میخواهید یک شبکهی داخلی اینترنت درست کنید. این به چه معناست؟! یعنی پهنای باندی که از خارج کشور میخرید را به دلایل سیاسی کاهش دهید.
دولت میداند که پهنای باند، مبادله، ورود و خروج اطلاعات به خارج از ایران، به معنای زاییده شدن سرمایه و به معنای مبادله فرهنگی و تکنولوژیک است و این به اقتصاد ملی ایران کمک میکند.
حالا میخواهند به دلایل امنیتی- سیاسی، زیر فشار آن بخش غیراقتصادی، پارانویید و امنیتی سپاه، ورود و خروج داده را ببندند. عملی که حتی صدای آن بخش اقتصادی و سرمایهگذاری خارجی و صنعتی سپاه را هم درآورده است. آنها میگویند، به هر حال اقتصاد ایران در دست ماست و ما از این ناحیه متضرر میشویم.
دولت میخواهد در عوض این کار، یک شبکه داخلی مدیریت شدهای که به هیچجا دسترسی ندارد را درست کند تا کاربران ایرانی بتوانند از محتوای تولید داخل، محتوای مجاز استفاده کنند! کدام محتواوقتی که شما محتوا تولید نکردهاید؟!
فرضا اگر روزی، روزگاری کشوری میخواست این کار را بکند، باید از ۱۰-۲۰ سال قبل آن زحمت میکشید و محتوای اینترنتی درست میکرد.
زمانی که شما در هر زمینهای در اینترنت، کاملا متکی به سختافزارها و ساختار خارج از مرزهای جغرافیاییتان هستید، کاربران ایرانی از کدام محتوا در این شبکهی ملی اینترنت ایران استفاده کنند؟
شما هر ساعتی، با هر میزان از دانش، در هر رشتهای که کار میکنید، دنبال یک قطعه عکس باشید، دنبال یک طرح گرافیکی باشید، دنبال یک نرمآفزار باشید و… در تمام این زمینهها به منابعی متکی هستید که در سایتهای خارج از کشور ایران قرار دارد.
حتی بسیاری از کارشناسان خودی و داخل این نظام هم به دولت اخطار میدهند اگر اینکار را بکنید، اساسا به معنی بستن درهای همین یکدرصد توسعهای است که آن هم با تلاش و ابتکار مردم و جوانهای این کشور ایجاد شده است.