در پی رخدادهای پس از انتخابات ریاست جمهوری و تداوم روند سرکوب و خفقان و بازداشت و صدور احکام قضایی سنگین برای معترضین و فعالان و دگراندیشان، آیت الله علی محمد دستغیب، در نامه ای به سه تن از مقامات روحانی ارشد کشور، ضمن بر شمردن گوشه هایی از شرایط حاکم و هشدار به آنها در خصوص توجه شان به “وظایف شرعی و قانونی”، خواستار پاسخگویی صریح آنان در برابر سکوتشان شد.
به گزارش تارنمای «حدیث سرو»، پایگاه اطلاع رسانی شاگردانِ این مرجع تقلید مردمی، وی در نامه خود به محمد مومن از فقهای شورای نگهبان، محمدرضا مهدوی کنی، ریاست مجلس خبرگان و علی اکبر هاشمی رفسنجانی، ریاست مجمع تشخیص مصلحت نظام، ضمن یادآوری اقداماتِ خلاف شرع های صورت گرفته طی چند سال اخیر، به این سه مسئول حکومتی می نویسد: به بنده می گویند چرا در مجلس خبرگان حاضر نمی شوی تا این مطالب خلاف شرع و قانون را تذکر دهی، اما باید پرسید آیا در این مملکت برای کسی که حق را بیان می کند و در پی رفع نواقص است امنیت می باشد؟ به بیت و مسجد و حوزه علمیه اینجانب حمله کردند و توسط افراد مجهول الحال در نماز جمعه ها اهانت ها صورت گرفته و می گیرد، آیا باز می توان گفت در این مملکت امنیت است، و شما می گویید جمهوری اسلامی است؟
آیت الله علی محمد دستغیب، همچنین با برشمردن موارد نقض قانون اساسی، در خصوص شورای انتصابی نگهبان خاطرنشان می کند: “مگر شورای نگهبانِ تصویب شده در قانون اساسی، نباید حافظ اجراء صحیح احکام اسلام و قانون اساسی باشد؟ پس پاسخ این سؤالها چیست؟ آیا بازداشتهایی که توسط نیروهای خودسر صورت میگیرد، موافق با شرع مقدّس و قانون جمهوری اسلامی است؟ آیا بدون محاکمه میتوان نسبت ارتداد، یا محارب، و یا جرم دیگری به شخص متّهم داد؟ آیا اعترافگیری در زندان با تهدید و ارعاب و بعضاً با چشم بسته و اینکه انگشت سبّابه را بر روی نوشتههای آماده زدن و به سوی دادگاه فرستادن، اسلامی است؟”
این مرجع مردمی و حامی جنبش سبز، در این نامه می پرسد: “آیا بدون اجازه میتوان وارد منزل متّهمی شد که جرمش هنوز ثابت نشده و بعضاً اتّهامات وارده به او واهی و مشکوک است؟ آیا اینها اسلامی است؟ آیا در زندگی خصوص افراد وارد شدن و حتّی وسائل شخصی متّهم را بردن، از احکام اسلام است؟ آیا شنود مکالمات تلفنی افراد صحیح است؟ آیا حصر خانگی مؤمن متّقی جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و حجة الاسلام و المسلمین کروبی که بدون اثبات جرم بوده است، اسلامی میباشد؟”
آیت الله دستغیب در ادامه این مکتوب، با انتقاد از عدم استقلال قوای اجرایی در کشور می افزاید: “مگر قوه قضائیه مستقل نیست، پس چرا نیروهای امنیتی دخالت دارند و پرونده سازی می نمایند؟ مگر مجلس شورای اسلامی مستقل و در رأس امور نیست و باید ناظر بر امور باشد. امّا اگر استقلال داشت که هرگز آن همه تخلفات انتخاباتی در تاریخ (۸۸/۳/۲۲) صورت نمی گرفت.”
متن کامل نامه آیت الله علی محمد دستغیب، به محمد مومن، محمدرضا مهدوی کنی و اکبر هاشمی رفسنجانی به شرح زیر است:
بسمه تعالی
محضر مبارک آیات معظّم، جناب آقای مؤمن، جناب آقای مهدوی کنی، و جناب آقای هاشمی رفسنجانی! سلام علیکم.
قال اللّه تبارک و تعالی: «مِنَ الْمُؤْمِنِینَ رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَاهَدُواْ اللَّهَ عَلَیْهِ فَمِنْهُم مَّن قَضىٰ نَحْبَهُ وَ مِنْهُم مَّنْ یَنتَظِرُ وَ مَا بَدَّلُواْ تَبْدِیلا» (احزاب؛ آیه ۲۳)
اگر سؤال شود که «آیا شما مخاطب این آیه هستید یا نه» چه جوابی خواهیم داد؟ مگر با خدای خود عهد و پیمان نبستهایم که در راه خدا و صراط مستقیم که همان راه رسول اللّه -صلّی اللّه علیه و آله- و ائمه هدی -علیهم السلام- است، حرکت کنیم و ملتزم به حفظ احکام الهی شده، از حق دفاع کنیم؟
مگر فقهای بزرگوار مجلس خبرگان قانون اساسی، این قانون اساسی را مطابق با شرع مبین اسلام تدوین نکردند؟ آیا بر ما نیست که از آن دفاع کنیم؟ آیا امور مملکت بر طبق قانون اساسی جریان دارد؟
مگر قوّه قضائیه مستقل نیست؟ پس چرا نیروهای امنیتی دخالت دارند و پروندهسازی مینمایند؟ مگر مجلس شورای اسلامی مستقل و در رأس امور نیست و باید ناظر بر امور باشد؟ امّا اگر استقلال داشت که هرگز آن همه تخلّفات انتخاباتی در تاریخ (۲۲/۳/۸۸) صورت نمیگرفت. شما بگذارید آنها که اسناد صحیح در دست دارند بیایند و تخلّفات را بیان کنند، که متأسفانه غالباً در زندان به سر میبرند! مردم نظام اسلامی را دوست دارند اما مخالف دروغ و خیانت در امانت و کینه و حسد هستند.
مگر شورای نگهبانِ تصویب شده در قانون اساسی، نباید حافظ اجراء صحیح احکام اسلام و قانون اساسی باشد؟ پس پاسخ این سؤالها چیست؟ آیا بازداشتهایی که توسط نیروهای خودسر صورت میگیرد، موافق با شرع مقدّس و قانون جمهوری اسلامی است؟ آیا بدون محاکمه میتوان نسبت ارتداد، یا محارب، و یا جرم دیگری به شخص متّهم داد؟ آیا اعترافگیری در زندان با تهدید و ارعاب و بعضاً با چشم بسته و اینکه انگشت سبّابه را بر روی نوشتههای آماده زدن و به سوی دادگاه فرستادن، اسلامی است؟
آیا بدون اجازه میتوان وارد منزل متّهمی شد که جرمش هنوز ثابت نشده و بعضاً اتّهامات وارده به او واهی و مشکوک است؟ آیا اینها اسلامی است؟ آیا در زندگی خصوص افراد وارد شدن و حتّی وسائل شخصی متّهم را بردن، از احکام اسلام است؟ آیا شنود مکالمات تلفنی افراد صحیح است؟ آیا حصر خانگی مؤمن متّقی جناب آقای مهندس میر حسین موسوی و حجة الاسلام و المسلمین کروبی که بدون اثبات جرم بوده است، اسلامی میباشد؟
در حوزه علمیه قم و حوزه علمیه نجف اشرف، امثال آیا ت عظام وحید خراسانی و صانعی و بیات زنجانی و صافی گلپایگانی و شبیری زنجانی و سیستانی و دیگر بزرگان هستند، بدون ارعاب و تهدید از این بزرگان سؤال کنید که آیا این مطالب گفته شده مطابق احکام اسلام است؟ ایشان فقهائی هستند که بعضاً از اساتید مجتهدین خبرگان میباشند.
اینجانب از حضرت آیة اللّه مؤمن که یکی از فقهای محترم و منصف در جمهوری اسلامی است، سؤال میکنم که آیا آنچه به عنوان تخلّف از قانون اساسی و احکام شرع شمرده شد، مرضیّ حضرت حجة بن الحسن العسکری -علیه السلام- میباشد؟ شورای نگهبان حافظ چه چیز است؟ اگر فردای پس از مرگ و یا در همین زمان حضرت ولی عصر (ع) از شما سؤال کند: «به چه دلیل شرعی کسانی را که شهادتین میگویند و اکثراً از دوستان اهل بیت -علیهم السلام- هستند و مکرراً خواستهشان این است که در یک دادگاه صالح و واقعی و شرعی و علنی محاکمه شوند، زندانی کردهاید؟ آنها چه خلاف شرعی انجام دادهاند که باید زیر فشار تهمّتها و شکنجههای روحی و جسمی قرار بگیرند؟» چه جوابی داده میشود؟
جناب آقای مؤمن! اگر میفرمایید: «کاری از بنده ساخته نیست» پس مسؤولین و دوستانتان را متوجّه این خلاف شرعها کنید و اگر میگویید: «اینها خلاف شرع نیست» لابدّ برای سخنان خود توجیهاتی دارید؛ خوب آنها را به مردم بگویید تا به دنبال کسانی بروند که مصداق «رِجَالٌ صَدَقُواْ مَا عَاهَدُواْ اللَّهَ عَلَیْهِ» هستند.
شما ملاحظه بفرمایید نیروهای سپاه به منزل اینجانب حمله میکنند در حالی که اهل بیت در منزل هستند و از جایی خبر ندارند؛ آیا هجوم به زن و بچّه که نمیتوانند از خود دفاع نمایند و وحشت زده از راهی دیگر بیرون میروند، شرعی است؟ نماینده ولیّ فقیه در سپاه به همراهی پایگاههای مقاومت بسیج و نیروهای لباس شخصی تحت امر خود -حدود ۲۰۰ نفر- به حوزه علمیه ابوصالح (عج) و مسجد قبا هجوم میآورند و خرابیهایی ایجاد میکنند (در دو مرحله و به فاصله یکسال) و عدّهای از مردم و طلاب که در مسجد بودند در برابر حمله مهاجمین از خود دفاع میکنند و از این ظلم به محکمه شکوائیه مینویسند؛ حقیر هم طی چندین نامه به ریاست قوّه قضائیه شکایت بردم و جریان را گزارش دادم که صحنههای هجوم نیروهای سپاه نیز موجود است؛ امّا در عوض رسیدگی به این شکایات، دادگاه ویژه روحانیت طلاب مظلوم را محکوم کرد و شورای حوزه علمیه قم نیز خدمات به آنها را قطع کرد و تا به حال برای دوازده نفر از طلاب حکم تبعید دادهاند؛ حتماً به عنوان محارب! در صورتی که مهاجمین مصداق محارب هستند. حال از شما سؤال میشود آیا این کارها مطابق شرع اسلام است؟
وظیفه طلاب رساندن احکام اسلام به مردم است؛ آیا اگر مدّاح اصل صد و دهم (ولایت فقیه) نبودند باید از مساجد و مدارس بیرون بروند؟ و از تمام امکانات محروم شوند؟ (که تا به حال دهها نفر از ایشان این وضع را پیدا کردهاند) یا اینکه برائت از اینجانب بجویند و یا با این شدّت به سر برند؟ خوب این مطالب اتفاق افتاده و کسی هم جوابگوی این اتفاقات نیست.
جناب آقای مؤمن! حقیر به دنبال مال دنیا و خدمات حوزه علمیه قم و هیأت حاکمه نیستم و صاحب حوزه را حضرت بقیة اللّه -روحی و ارواح العالمین له الفداء- میدانم و به خداوند شکایت میکنم، امّا حسب تکلیف بیان میکنم که نمیتوان این همه خلاف شرع را دید و ساکت بود.
جناب آقای مؤمن! به بنده میگویند: «چرا در مجلس خبرگان حاضر نمیشوی تا این مطالب خلاف شرع و قانون را تذکّر دهی؟»؛ امّا باید پرسید آیا در این مملکت برای کسی که حق را بیان میکند و در پی رفع نواقص است، امنیت می باشد؟ به بیت و مسجد و حوزه علمیه اینجانب حمله کردند و در نماز جمعهها توسط افراد مجهول الحال، اهانتها صورت گرفته و میگیرد، آیا باز میتوان گفت در این مملکت امنیت است؟ و شما میگویید «جمهوری اسلامی» است؟
در انتخابات ۸۸، معنی «جمهوری» برداشته شد و با این رفتارها «اسلامی» آن هم برداشته شد! چگونه میتوان گفت امور مملکت بر طبق شرع و قانون اساسی جریان دارد؟ این معنی به خوبی بر علماء و مراجع تقلید روشن است. اما متأسفانه حوزهها و دفاتر مراجع هم به شدّت در کنترل نیروهای امنیتی است؛ که آنها هم اگر مطلبی بگویند به همان بلا مبتلا میشوند که برای بنده حقیر رقم زدند. با این وضع چگونه میتوان امید داشت که حوزهها، مجتهدانی پرورش دهند که بتوانند بر سر ظالم فریاد بکشند و از احکام اسلام دفاع نمایند؟
و شما جناب آیة اللّه هاشمی رفسنجانی! آیا وضع موجود را تأیید میکنید؟ آیا شما نباید نسبت به خلاف شرعها اعتراض کنید؟ شما که فعلاً به عنوان رئیس مجمع تشخیص مصلحت هستید، آیا نباید این همه انحراف و خلاف واقع را گوشزد کنید؟ مضافاً با انحرافهای دیگر که در این چند سال اخیر صورت گرفته است که خوب میدانید. از جهات اقتصادی، سیاست خارجی و داخلی، امور فرهنگی به خصوص دانشگاهها، آزادی مطبوعات و … آیا باید ساکت بود تا همه دستاوردها از بین برود؟
و شما جناب آیة اللّه مهدوی کنی! رئیس مجلس خبرگان! غالباً اعضاء به شما چشم دوختهاند که خلاف شرعها و خلاف واقعها را روشن کنید و خود را در پیشگاه امام زمان (ع) آبرومند گردانید. جناب آقای مهدوی کنی! انتخابات مجلس دهم در پیش است؛ امّا افرادی که بسیاری از مردم ایران آنها را میخواهند، بدون محاکمه در حصر و زندان هستند! مردم چه باید بکنند؟ اگر محاکمهای صورت میگرفت (البته در دادگاه صالح و علنی) مردم متقاعد میشدند که دادگاه صالح که ما ناظر آن بودیم چنین حکمی کرده است. حال اگر سؤال شود که «حکم شرعی در رأی دادن چیست» و شما بگویید: «بیایید به لیست مورد تأیید من رأی دهید»؛ آیا این است جواب مردم معترض؟
در پایان اینجانب به عنوان یکی از اعضای مجلس خبرگان خطاب به ملّت شریف ایران میگویم: «انحرافاتی که در این نامه ذکر شد، هیچکدام مورد رضای صاحب شرع و حضرت صاحب الزمان(ع) نیست و اسلام، دین رأفت و انصاف و دور از کینه و عقده و شخص پرستی است. اسلام دین ترقّی و تعالی فرد و جامعه در دنیا و آخرت است».
و السّلام
سید علیمحمّد دستغیب ۹۰/۱۱/۱۶