به طور كلى, بايد پرسيد آيا دليلى بر اجبار در اين واجب شرعى در قليل و كثير وجود دارد؟ آيا سابقه فقهى و تاريخى براى مجازات بدحجابى وجود دارد؟ آيا با وجود اقليت ها و كنيزكان, سيره اى از پيامبر و امامان بر الزام حكومتى حجاب نقل شده است؟ دليل كسانى كه به الزام حجاب روى آورده اند, چيست; سيره عقلا, روايات تعزير, اطلاقات ادله احكام فردى و اجتماعى, ادله نهى از منكر; كدام يك از آن ها يا همه آن ها؟ آيا اين ادله بر اين مبنا دلالت دارند؟
پيش از اين, در منابع و كتاب هاى فقهى, به طور خاص درباره الزام به حجاب گفت وگويى نشده است1, حتى درباره ضرورت حجاب و (غض بصر) به مناسبت احكام ستر و نظر در كتاب النكاح بحث نشده است. تنها از حدود 80 سال پيش و به دنبال رفت وآمد ايرانيان به غرب و اثرپذيرى مردم از جوامع اروپايى و به ويژه از آن هنگام كه كشف حجاب به فرمان رضاخان (1314) اجبارى شد, عالمان و فقيهان درباره حجاب, رساله ها و مقاله هايى نگاشتند و در ضرورت حجاب و مفاسد كشف آن سخن هاى بسيارى گفتند و ادله كسانى را كه وجوب حجاب را انكار مى كردند, رد كردند.2 با اين حال, در هيچ يك از اين رساله ها, سخن از الزام بر حجاب نيست.
متن كامل خبر را در وب سايت خبرگزاري انتخاب مطالعه كنيد.