Search
Close this search box.

فراخوانی برای رسيدگی به وضعيت عمادالدين باقی، گفتگوی م

فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های دفاع از حقوق بشر، فراخوانی برای رسيدگی فوری به وضعيت عمادالدين باقی، صادر کرده است. خطاب اين فراخوان به مسئولان بلندپايه جمهوری اسلامی از مقام رهبری تا وزير خارجه و وزير دادگستری است.
انگيزه انتشار فراخوان رسيدگی فوری به وضعيت عمادالدين باقی، حمله عصبی و قلبی آقای باقی در هفته گذشته در بند ۲۰۹ اوين است.

در اين باره گفت‌وگويی داريم با دکتر عبدالکريم لاهيجی نايب رئيس اين فدراسيون.

دويچه‌وله: آقای دکتر لاهيجی، چه آمار و اطلاعاتی موجب حساسيت بيشتر شما به شرايط زندان‌های ايران و وضعيت آقای باقی شد؟
عبدالکريم لاهيجی: توجه می‌دهم که آقای عمادالدين باقی پس از رهايی از زندان انجمن دفاع از حقوق زندانيان را تاسيس کرد. با من هم مشورت کرد که آيا نام اين انجمن را "انجمن دفاع از حقوق زندانيان سياسی" بگذارد، يا زندانيان به‌طور کلی. من به او توصيه کردم که شق دوم را انتخاب کند، برای اينکه زندانی يک حقوقی دارد، البته زندانی سياسی حقوق بيشتری دارد. الان متاسفانه خود عمادالدين باقی در چنين وضعيتی هست و دومرتبه به زندان افتاده است. در بند مخوف ۲۰۹ بوده که اين بند حتا زيرنظر "سازمان زندانها" نيست و هفته‌ی گذشته به او اجازه‌ی ملاقات ندادند. بالاخره با پيگيری مکرر خانواده‌اش روز چهارشنبه‌ی گذشته معلوم شد که آقای باقی دچار سکته‌ی قلبی شده و او را به بيمارستان برده‌اند. خوشبختانه پس از معاينات معلوم شد که چيز مهمی نبوده و فردای آن روز او را به زندان اوين بازگردانده بودند. با توجه به اين که سال گذشته دو تن در زندان اوين مردند و بعد گفتند که آنها بر اثر اعتصاب غذا فوت کرد‌ه‌اند، وضعيت فعلی آقای عمادالدين باقی ما را متوجه خطری کرد که ممکن است متوجه‌ی جان او و ديگر زندانيان در اوين باشد.

خبرهايی نيزاز موارد خودکشی زندانيان می‌‌‌‌‌‌رسد. خبرهايی که صحت و سقم‌شان به دليل بسته بودن سيستم زندان‌ها چندان آشکار نيست. آنگونه که وکيل آقای باقی به ما گفته‌اند، از دلايل حمله قلبی آقای باقی، شنيدن خبر خودکشی يک فعال دانشجويی در بند ۲۰۹ بوده…
بله! تا به حال پای ناظری به بند ۲۰۹ نرسيده، حتا نماينده‌ی سازمان ملل، آقای لويی ژوانه را هم که چندسال پيش به ايران رفته بود، از آن بند بيرون انداختند و نگذاشتند از آن بند بازديد کند. معلوم نيست در آن بند چه می‌گذرد. نمونه‌اش وضعيت خود آقای باقی است. وقتی با رئيس "انجمن دفاع از حقوق زندانيان" چنين رفتاری را می‌کنند، معلوم نيست وضعيت ساير زندانيان در اين بند دستخوش چه فعل و انفعالاتی است. متاسفانه تا وقتی گزارشی از داخل زندان‌ها به ما سازمانهای حقوق بشر يا به شما نمايندگان رسانه‌های خبری نرسد، متاسفانه نمی‌توان مشخصا از خطرها گفت.

در مورد زندانيان سرشناس، از جمله آقای باقی، معمولا اخبار از طريق خانواده يا وکلايشان يا رسانه‌ها به بيرون درز می‌کند و افکار عمومی آگاه می‌شوند. اما وضعيت زندانيان گمنام که خانواده‌ يا وکيل فعالی ندارند، چه؟ به نظر می‌رسد آمار بالايی باشند…
مسلم است. همين چند روز پيش ما از طريق رسانه‌های خبری فهميديم که خانواده‌ی يک زندانی سياسی که در ايران اعدام شده، به دادگستری ايالات متحده آمريکا رفته‌اند و از آنجا مطالبه‌ی خسارت کرده‌ و حکم گرفته‌اند. واقعا نمی‌شود گفت در داخل زندان‌های ايران چه می‌گذرد، به‌ويژه در ارتباط با زندانيان سياسی و عقيدتی. تعداد مرگ و ميرها و خودکشی‌ها چگونه است. وضعيت شکنجه، بدرفتاری با زندانيان چگونه است. اصولا پرونده‌سازيی که برای باقی کرده‌اند اين است که او هم نتواند حتا گزارش‌هايی مختصر و ناتمام از وضعيت زندان‌های ايران به خارج منتشر کند.

شما چه پيشنهادی می‌دهيد؟ آيا از نظر حقوق بين‌الملل امکان اين هست که هيئتی به گردش کار زندان‌های ايران نظارت داشته باشد؟
جمهوری اسلامی پارسال خودش را کانديدا کرد برای عضويت در شورای حقوق بشر و يکی از شرايط عضويت را هم که پذيرفت، اين بود که با نهادهای بين‌المللی حقوق بشر سازمان ملل همکاری کند. می‌دانيد که گزارشگران ويژه هستند در کميساريای حقوق بشر سازمان ملل و از جمله گزارشگر در مورد بازداشتهای خودسرانه‌ای که آقای ژوانه توانست يکبارهم به ايران برود. بنابراين راهی نيست، مگر اينکه اين گزارشگرها بتوانند به ايران بروند، از زندانهای ايران بدون هيچ‌گونه محدوديتی بازديد کنند و با زندانيان مصاحبه کنند. فدراسيون بين‌المللی جامعه‌های دفاع از حقوق بشر هم ماه گذشته از سفارت جمهوری اسلامی در پاريس خواست که هياتی را به ايران بفرستد، برای رسيدگی به وضعيت حقوق بشر و از جمله وضعيت زندانيان و زندانهای جمهوری اسلامی و متاسفانه تاکنون به ما پاسخی داده نشده است.

فکر می‌کنيد وقتی در خود ايران، بازداشتگاه‌هايی هستند که زيرنظر اداره‌ی کل زندان‌ها نيستند و به‌طور موازی و مستقل از مرکز کار می‌کنند، چنين هيئتی بتواند کاری انجام بدهد؟
لااقل از زندان اوين، لااقل از بازداشتگاه‌های رسمی بازديد خواهد شد. در همان بازديد پيشينی که آقای ژونه کرد، با يک عده از زندانيان در اوين مصاحبه کردند و آنها وضعيت زندان‌ها را برای آنها بازگو کردند. می‌دانيد که در مجلس ششم هم يک هيئت نظارت بر زندان‌ها درست شده بود و کم‌وبيش وضعيت زندان‌ها يک مقدار از آن حالت خطرناک قبلی بيرون آمده بود، که متاسفانه با تغيير دولت و آمدن دولت جديد و وخيم‌ترشدن وضعيت حقوق بشر در ايران و از جمله وضعيت زندان‌ها، آن بهبود نسبی سال‌های گذشته هم از بين رفت. چاره‌ای نيست مگر اينکه دومرتبه اين هيئت‌ها به ايران اعزام شوند و جمهوری اسلامی را زير فشار بگذارند که درهای زندان‌ها را باز بکند و امکان بازديد، تحقيق و معاينه‌ی وضعيت زندان‌ها و زندانيان را فراهم بکند.

مصاحبه‌‌‌‌‌گر: مهيندخت مصباح
منبع :  صدای آلمان