آیت الله دستغیب تاکید دارد مردم به شورای نگهبان گفتند این همه تخلّف در انتخابات ۸۴ و ۸۸ و این همه اهانت از ناحیهٔ صدا و سیما و این همه سرکوب از ناحیهٔ سپاه، مقدمه است برای نابودی اسلام و ایران عزیز.
این مرجع تقلید افزوده است: اینها فریاد زدند که شورای نگهبان نباید برای مردم رئیس جمهور تعیین کند، بلکه باید شخص لایق و سابقهدار در اسلام و مکتب امامت را معرفی کند تا مردم رأی دهند؛ این کار که به قول آقایان « دخالت در امورجزئی » است، منتهی شد به این همه فساد در جامعه و انحراف از اسلام و این همه جدایی مردم از نظام. اگر نصیحتهای بزرگان و مراجع را میپذیرفتند، هرگز در مهلکهٔ این چنینی واقع نمیشدند.
آیت الله دستغیب، در نامهای به اعضای مجلس خبرگان با اشاره به این که صحبت پیرامون خلاف شرعهای صورت گرفته لازم میباشد و وظیفه خبرگان است، تصریح دارد: «اگر سؤال شود که چرا متّهمین در زندانها بدون محاکمه به سر میبرند و با اکراه و اجبار از آنها اعتراف میگیرند و برای خانوادهٔ زندانیان، رعب و وحشت ایجاد می کنند، و چرا مردم به راحتی نمیتوانند مطلب حقّشان را بیان کنند، و چرا مسؤولین قانون اساسی را به طور کامل اجراء نمیکنند؟ این طور جواب داده میشود که: اعضای خبرگان نباید در کارهای جزئی دخالت کنند.
این مرجع تقلید نوشته است: شما از تمام مراجع سؤال کنید که آیا حصر و زندانی کردن بدون محاکمه، شرعی و اسلامی است؟ آیا شُنودِ مکالمات و کنترل رفت و آمد خانوادهها به صرف اتّهام، شرعی است؟ آیا ایجاد رعب و وحشت برای مردم از ناحیهٔ سپاه، اسلامی است؟ کدام مرجع میتواند حکم به شرعی بودن این مسائل بدهد؟
نماینده مردم شیراز در خبرگان به روند انتخابات خبرگان اشاره کرده و یاد آور شده است: در حال حاضر بعضی از اعضای مجلس خبرگان، مورد تأیید مراجع و علماء نیستند و از دفاتر عقیدتی سیاسی به مجلس خبرگان راه یافتهاند؛ هرگز مراجع و علماء این قبیل افراد را تأیید نمیکنند و به همین نحو نظام را چون تخلّف از احکام اسلامِ نظام را، قبول ندارند.
وی با ابراز نگرانی از خدشه وارد شدن به اصول مسلم دینی آورده است: اصل نظام زیر سؤال رفته، مردم از دین خدا فاصله گرفتهاند و نسبت به آن بدبین شدهاند؛ عدّهای مسیحی شدهاند و عدّهای دیگر اصلاً اعتقادی به اسلام ندارند؛ در صورتی که قبل از انتخابات ۸۴، مسألهٔ حادّی نبود، آنچه بود فقط از ناحیهٔ مدّاحی عدّهای بود و به طور آشکار حقّی ضایع نشده بود، امّا بعد از انتخابات ۸۴، در اثر سُوء مدیریّت و تحکّمِ عدّهای غیر متخصّص، نظام دچار خدشه شده است.
آیت الله دستغیب افزوده است: مردم انقلاب کردند و انقلابشان را هم دوست دارند، امّا هرگز زیر بار زور و خلاف شرع و قانون نمیروند. این سخن که گفته میشود نباید در جزئیات دخالت کرد، به علت عدم منطق و اینکه این افراد احکام خدا را نمیفهمند، است (اذ انتفی الجزء انتفی الکلّ). هنگامیکه احکام اسلام اجراء نگردید، اسلامی نیست.
وی ادامه داده است: «این سخن که گفته میشود نباید در جزئیات دخالت کرد، به علت عدم منطق و این که این افراد احکام خدا را نمیفهمند، است.»
متن کامل نامه آیت الله دستغیب به شرح زیر است:
بسمه تعالی
گفته شده که اعضای خبرگان نباید در کارهای جزئی، دخالت کنند.
اگر این جمله، صحّت داشته باشد، از ناحیهٔ عدم اجتهاد است. این که گفته میشود بین افراد خبرگان و رهبر، هیچ تفوّقی نیست، بدین جهت است که همه، مجتهد میباشند؛ لذا از میان خود شخصی را که دارای شرائط موجود در قانون اساسی است، انتخاب میکنند؛ و الاّ اعتبار اصل ۱۱۰ از ناحیهٔ غیر مجتهدین، و این خلافِ قانون اساسی است.
چون اعضای خبرگان مجتهد هستند و از روی اجتهاد صحبت میکنند، وظیفه دارند در هر موردی که خلاف شرع و قانون است، تذکّر دهند و الاّ مسؤول هستند.
اگر سؤال شود که چرا متّهمین در زندانها بدون محاکمه به سر میبرند و با اکراه و اجبار از آنها اعتراف میگیرند و برای خانوادهٔ زندانیان، رعب و وحشت ایجاد میکنند، و چرا مردم به راحتی نمیتوانند مطلب حقّشان را بیان کنند، و چرا مسؤولین قانون اساسی را به طور کامل اجراء نمیکنند؟ این طور جواب داده میشود که: اعضای خبرگان نباید در کارهای جزئی دخالت کنند.
آیا نیمه شب و با رعب و وحشت به منزل افراد مشکوک الاتّهام وارد شدن، شرعی است؟ آیا بیان این حرف که چرا جناب آقای مهندس میرحسین موسوی و حجة الاسلام و المسلمین کروبی در حصر میباشند، دخالت در اُمور جزئی است؟
اصل نظام زیر سؤال رفته، مردم از دین خدا فاصله گرفتهاند و نسبت به آن بدبین شدهاند؛ عدّهای مسیحی شدهاند و عدّهای دیگر اصلاً اعتقادی به اسلام ندارند؛ در صورتی که قبل از انتخابات ۸۴، مسألهٔ حادّی نبود، آنچه بود فقط از ناحیهٔ مدّاحی عدّهای بود و به طور آشکار حقّی ضایع نشده بود، امّا بعد از انتخابات ۸۴، در اثر سُوء مدیریّت و تحکّمِ عدّهای غیر متخصّص، نظام دچار خدشه شده است.
مردم حق دارند سؤال کنند و بر عهدهٔ مسؤولین است که جواب صحیح، با ارائهٔ دلیل موجّه از شرع وقانون بدهند.
آیا آبروی مردم را از طریق صدا و سیما بردن خلاف شرع نیست؟ آیا مناظرههای مهندسی شده در انتخابات ۸۸، شرعی بود؟ مگر میشود مردم را به زور تسلیم کرد؟ امام خمینی (ره) با الهام از قرآن و سنّت مردم را نسبت به حقّشان بیدار کرد که نباید زیر باز ظلم رفت.
اگر چنین مطالبی که گفته شد و امثال آن در کشور باشد، دیگر نمیتوان گفت کشور اسلامی است، و اگر اسلامی نباشد، خبرگان معنی ندارد و صحبتهای اعضاء ارزشی ندارد.
شما از تمام مراجع سؤال کنید که آیا حصر و زندانی کردن بدون محاکمه، شرعی و اسلامی است؟ آیا شُنودِ مکالمات و کنترل رفت و آمد خانوادهها به صرف اتّهام، شرعی است؟ آیا ایجاد رعب و وحشت برای مردم از ناحیهٔ سپاه، اسلامی است؟ کدام مرجع میتواند حکم به شرعی بودن این مسائل بدهد؟
این که گفته میشود اعضای خبرگان باید مجتهد و مورد تأیید مراجع و علماء بزرگوار باشند، بدین خاطر است که در صورت لزوم بتوانند انحرافات را به سمع کسانی که تأیید کردهاند برسانند. در حال حاضر بعضی از اعضای مجلس خبرگان، مورد تأیید مراجع و علماء نیستند و از دفاتر عقیدتی سیاسی به مجلس خبرگان راه یافتهاند؛ هرگز مراجع و علماء این قبیل افراد را تأیید نمیکنند و به همین نحو نظام را چون تخلّف از احکام اسلامِ نظام را، قبول ندارند.
ما میگوئیم اسلام دین کامل است و تا روز قیامت بر پا است و در هر موضوعی حکم دارد و پاسخ هر سؤالی را دارد و جهان را میتواند با منطق و دلیل اداره کند، امّا چگونه شد که مسؤولین جواب این همه سؤالها و شبهاتی که از ناحیهٔ عملکرد خودشان ایجاد شده را نمیدهند و میخواهند با تحکّم و زورِ اسلحه و زندان و ایجاد رعب و وحشت و تهمت، همه را تسلیم کنند؛ لذا نمیتوان از ایران عزیز در مجامع بین المللی دفاع نمود، و الاّ در معرض این همه تهدید قرار نمیگرفت.
مردم انقلاب کردند و انقلابشان را هم دوست دارند، امّا هرگز زیر بار زور و خلاف شرع و قانون نمیروند. این سخن که گفته میشود نباید در جزئیات دخالت کرد، به علت عدم منطق و اینکه این افراد احکام خدا را نمیفهمند، است (اذ انتفی الجزء انتفی الکلّ). هنگامیکه احکام اسلام اجراء نگردید، اسلامی نیست.
امیرالمؤمنین علی (ع) فرمود: این ابو موسی اشعری را حَکَمْ قرار ندهید. عدّهای از مردم قبول نکردند و این مقدمه شد برای روی کار آمدن معاویه.
مردم به شورای نگهبان گفتند این همه تخلّف در انتخابات ۸۴ و ۸۸ و این همه اهانت از ناحیهٔ صدا و سیما و این همه سرکوب از ناحیهٔ سپاه، مقدمه است برای نابودی اسلام و ایران عزیز. اینها فریاد زدند که شورای نگهبان نباید برای مردم رئیس جمهور تعیین کند، بلکه باید شخص لایق و سابقهدار در اسلام و مکتب امامت را معرفی کند تا مردم رأی دهند؛ این کار که به قول آقایان « دخالت در امورجزئی » است، منتهی شد به این همه فساد در جامعه و انحراف از اسلام و این همه جدایی مردم از نظام. اگر نصیحتهای بزرگان و مراجع را میپذیرفتند، هرگز در مهلکهٔ این چنینی واقع نمیشدند.
هنگامی که اعضای خبرگان از دخالت در امور جزئی (به قول گفته شده) ممنوع شدند، این گونه میشود که در مشکلات پیش آمده به قوهٔ قضائیه رجوع میشود و آنها هم میگویند ما گوش به فرمان رهبری هستیم، در حالی که میفرمایند این قوّه مستقلّ است!
مردم در مشکلات پیش آمده به قوهٔ مقنّنه رجوع میکنند و آنها میگویند ما ولائی هستیم، در حالی که آقایان میگویند مجلس مستقلّ است! و قوهٔ مجریه نیز به همین نحو؛ و اعضای خبرگان هم اگر انتقادی کنند، صلاحیت از آنها سلب شده، چون از تحت امر بیرون رفته و ولایت فقیه را قبول ندارند! همین امور سبب میشود که حوزهها از استقلال خارج شوند و کار به سپاه محوّل شود و آنها در همهٔ مسائل حوزهها، دخالت کنند.
البته باید دانست که حوزه، وابسته به عالم عامل و مجتهد مهذّب است؛ هر جا که چنین افراد وارستهای باشند، همانجا حوزه است و در قلب مردم است و از بین رفتنی نیست. پس هیچگاه در محاصره خواستههای غیر شرعی قرار نمیگیرد و این نوعِ علمای عامل هستند که مردم را به خدا و اسلام و قرآن و سنّت آشنا میکنند و دلها را از خُلقیات حیوانی پاک میکنند؛ همانند میرزای شیرازی، میرزای نائینی، امام خمینی -رحمهم الله- و امثالهم، که الاٰن هم در قلب مردم هستند، که مردم را به خدا توجّه دادند نه آنکه به خود دعوت نمودند.
اینجانب امیدوارم که اعضای شورای نگهبان و اعضای مجلس خبرگان، به وظیفه اصلی خود که ابلاغ احکام اسلام و جلوگیری از خلاف شرعهایی که گفته شد، عمل کنند که در این صورت است که مردم آنان را همراهی میکنند چون مردم به دنبال حقّ و عمل به احکام اسلام و قانون اساسی هستند.
و السلام- سید علی محمّد دستغیب