نامه آيتالله بيات
فرهیخته ارجمند جناب آقای دکتر حسین بشیریه، دام عزه
سلام علیکم
با کمال تاسف شنیدم که ناگزیر به ترک وطن و اقامت در کشوری دیگر شده اید. از این بابت سخت متاثر و اندوهگین شدم. در مورد خود شما که «عسی ان تکرهوا شیئاً و هïوî خîیرى لکïم»؛ اما بیش از همه به خسران عظیمی می اندیشم که از بابت مهاجرت اندیشمندانی چون شما دامنگیر حوزه ها، دانشگاه ها و جامعه علمی ما می شود. پیوسته هم مسببان چنین وقایعی را در دل و زبان، نکوهش می کنم. متاع شما آگاهی است و آگاهی، خود گواهی می دهد . ضمن اعلام حمایت از تلاش های ارزشمند علمی حضرتعالی، لازم دانستم تا بدین وسیله مراتب تاثر عمیق خود را از این رویداد به استحضارتان برسانم. امیدوارم هرجا که هستید، بر تجربیات علمی و معنوی خود بیفزایید، بیشترین و بهترین استفاده را از اوقات عمر ببرید و روزی خبر حضور مجددتان را در مراکز علمی داخل بشنوم.
قم، 3 دی 1386 ، 13 ذیحجه 1428- آیت الله بیات
پاسخ دکتر بشیریه
حضرت آیت الله بیات
با سلام و احترام
نامه محبت آمیز و بزرگوارانه جنابعالی را دریافت نمودم و بدین وسیله وظیفه خود می دانم مراتب سپاس و تقدیر خویش را از الطاف آن دانشمند فرزانه بیان نمایم. البته اینجانب مایل به خدمت در ایران بوده و هستم و همان طور که مستحضرید در دو برهه حساس، یکی در زمان جنگ و دیگری در چند ماه پیش و در جریان ایراد اتهام دولت به چند نفر از مقیمان خارج از کشور به رغم امکان ماندن در خارج از کشور با شرایط به مراتب بهتر نسبت به ایران به میهن بازگشتم و این جز به دلیل عشق و علاقه قلبی من و خانواده ام به خاک پاک ایران نبوده و نیست. اما در بدو ورود و به رغم اصرار مسوولان دانشگاه به بازگشت با تصمیم به اخراج از دانشگاهی مواجه شدم که عشق و انرژی خود را مصروف آن نموده بودم و ماوای دیگری جز آن نگزیده بودم. به این ترتیب و با توجه به اینکه بیش از یک سال هم می گذشت که دانشگاه به رغم اطلاع از بیماری قلبی من حقوق مرا به کلی قطع نموده بود، چاره یی جز جلای وطن نداشتم و لذا با بی میلی موقتاً دست به اقدامی زدم که خود و خانواده ام از آن ابا داشتیم اما گویا تقدیر چنین بود. به هر حال اکنون نیز به رغم آنکه امکانات پژوهشی کافی در ایران مهیا نیست همچنان مایلم که به دانشگاه تهران بازگردم و اگر چیزی دارم نثار میهن و هم میهنان خود کنم. اکنون امید اینجانب که در شرایط فعلی بیشتر به آرزو می ماند این است که ابرهای تیره از قلمرو دانشگاه و حوزه کنار روند و بار دیگر آفتاب روشن پرده از رخ برگشاید و تنگناهایی که برای اهل علم چه در حوزه و چه در دانشگاه ایجاد شده مرتفع شود و راه تحقیقات مستقل و پژوهش های اصیل هموار گردد. در پایان بار دیگر از الطاف آن عالم بزرگوار کمال تشکر و امتنان را دارم و امیدوار دیدار جنابعالی در میهن عزیز هستم.
با تجدید احترام، حسین بشیریه