ساعت چهار و ۵۳ دقیقه بعد از ظهر روز شنبه ۲۱ مرداد ماه ۱۳۹۱، زلزلههای شدیدی آذربایجان را لرزانده و در استانهای گیلان، زنجان و اردبیل نیز احساس شده است.
خبرگزاری دانشجویان ایران از خلیل ساعی، مدیر کل مدیریت بحران آذربایجان، نقل کرده که ۶۰ روستا ۵۰ تا ۷۰ درصد و شش روستای شهرستان اهر، صد درصد تخریب شدهاند. ۲۰ پسلرزه نیز در منطقه گزارش شده است. موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، اعلام کرده مرکز این زمین لرزهها که بزرگی شدیدترین آن ۲. ۶ در مقیاس ریشتر بوده است، در عمق ۱۰ کیلومتری زمین در اهر قرار داشته و زمینلرزهای به بزرگی شش ریشتر نیز شهرستان ورزقان در استان آذربایجان شرقی را تکان داده است.
آمار کشتهشدگان بر اثر این زلزله هر ساعت بیشتر میشود و تا زمان تنظیم این گزارش، بیش از ۲۵۰ نفر بوده است. حدود دو هزار نفر هم بر اثر آن زخمی شدهاند.
با انتشار اخبار و عکسهای زلزله در شمال غرب ایران، توجه بسیاری از ایرانیان به این حادثه جلب شده، اما تا ساعتها پس از این اتفاق، تلویزیون دولتی ایران به عنوان فراگیرترین رسانه داخلی که نام خود را “رسانه ملی” گذاشته، از انعکاس اخبار و وقایع مربوط به این زلزله خودداری کرده است.
سیاست سکوت رسانهای
در حالی که وقوع این زلزله همزمان با شب قدر در ماه رمضان بوده، کانالهای مختلف تلويزيونی ایران، تنها به نقل این خبر پرداختهاند؛ آن هم در حد و سایز اخبار معمولی دیگر.
بخشهای مختلف و خبری این رسانه در مقابل ابعاد این فاجعه انسانی سکوت کردهاند. در مقابل، تمام این شبکهها بهطور گسترده و مفصل به اخبار برگزاری مراسم احیا در کشور پرداختهاند و گزارشهای متعددی از این مراسم در گفتوگو با شهروندان پخش میشود. یک روز پس از این فاجعه، برنامههای معمول تلویزیون ایران، طبق روال عادی است و تسلیت کمرنگ برخی از مجریان تلویزیونی در میان آنونسهای میانبرنامه گم شده است.
این موضوع، واکنشهای گوناگونی را در فضای رسانهای و در میان روزنامهنگاران و فعالان رسانهای برانگیخته و از زمان وقوع این حادثه تاکنون، اعتراضهای زیادی نسبت به عملکرد صدا و سیما در مواجهه با چنین رویدادی مطرح شده است. به عنوان نمونه، سایت نیوزبان که به نقد و تحلیل رسانهها میپردازد در خبری این موضوع را بررسی کرده و نوشته است: “خبر اين زلزله در دستهبندی خبرهای فوری قرار میگيرد که نشانگر مهم بودن آن است، اما مواجهه صدا و سيما با اين خبر به مانند خبرهای معمولی است.”
این سایت در ارزیابی عملکرد صدا و سیما به ویژگیهای این خبر ازجمله “پررنگ بودن جنبه انسانی و کشته شدن تعداد زیادی از ايرانيان”، “شدت زلزله”، “دربرگيری عمده” آن و “فوريت خبر” اشاره کرده که با وجود تمام این ویژگیها، از سوی رسانه ملی نادیده گرفته شده است.
در میان منتقدان درونی هم سایت تابناک با انتشار گزارشی نسبت به عملکرد صدا و سیما و دولت در واکنش به این فاجعه انتقاد کرده و نوشته که زلزله آذربایجان “خسارات و صدمات جانی و مالی بسیاری به ساکنان این منطقه وارد کرد اما وقوع رویدادی به این اندازه متاثرکننده هم تا این لحظه منجر به اعلام عزای عمومی نشده است”.
این سایت با اشاره به پوشش خبری این زلزله در سایتهای خبری جهان و سابقه اعلام همدردی کشورهای مختلف در حوادث اینچنینی و اعلام عزای عمومی توسط آنها در رویدادهای مشابه، این پرسش را مطرح کرده که “اصولا وقوع چه رویداد تلخی میتواند منجر به اعلام عزای عمومی شود؟”
این تنها تلویزیون دولتی ایران نیست که در مقابل حادثه سکوت کرده است؛ روزنامههای وابسته به حاکمیت هم از کنار آن ساده گذشتهاند. تیتر یک روزنامه کیهان، به مدیر مسئولی حسین شریعتمداری، درباره سوریه است. خبری از زلزله دیروز در صفحه اول این روزنامه منتشر نشده و تنها در بخش حوادث به آن اشاره شده است. روزنامه رسالت این خبر را میان خبرهای خود ندارد و روزنامه ایران که روزنامه رسمی دولت محسوب میشود، در صفحه اول اشارهای به خبر زلزله در آذربایجان نکرده است.
همه اینها در حالی است که تعدادی از روزنامهنگارارن مستقل، در واکنش به این عملکرد تصمیم گرفتهاند برای پوشش ابعاد این زلزله و کمکرسانی، به شکل گروهی و مستقل راهی مناطق زلزلهزده شوند. برخی هم که امکان سفر به این مناطق را نداشتهاند، با راهاندازی صفحات مجازی در فیسبوک و جامعههای مجازی دیگر، تلاش کردهاند خلاء اطلاعرسانی را در این زمینه جبران کنند. در سکوت خبری رسانههای دولتی، این گروه از روزنامهنگاران، به منابع خودانگیخته اطلاعرسانی تبدیل شدهاند.
خبررسانی به شیوه “همه چیز آرومه”
این شیوه عملکرد در رسانههای وابسته به حاکمیت تازگی ندارد. سیاست صدا و سیمای ایران و روزنامههای وابسته بر این قرار گرفته که با ارائه تصویری مخدوش از غرب و آمریکا، مشکلات داخلی را یا پوشش ندهند یا کماهمیت جلوه دهند.
آنها در مقابل تلاش میکنند مسائل و مشکلات طبیعی یا اجتماعی غرب را با آب و تاب و بزرگنمایی در اخبار و گزارشها بگنجانند تا به مخاطب القا کنند که در ایران همه چیز به بهترین نحو مدیریت میشود و پیش میرود، اما آمریکا و غرب توانایی برآمدن از پس مشکلاتشان را ندارند.
در لحن رسانههای ایران، اخبار بلایای طبیعی گاهی با لحن طنز و شوخی بیان میشود. به این معنا که در مورد اخبار و اتفاقهای داخلی، با این لحن کوشیده میشود آن واقعه، ساده و قابل حل مطرح شود و در مورد اخبار مشابه خارجی با به تمسخر گرفتن عملکرد دولتها، سیاستهای کلی آنها مورد انتقاد قرار بگیرد.
چند وقتی هم هست که با توجه به مطرح شدن گفتمان جنگ نرم از سوی رهبر ایران، تلاش فعالان این عرصه بر این قرار گرفته است که مشکلات و مسائل داخلی بیاهمیت جلوه داده شوند. اخبار رسانههای خارجی و منتقد داخلی در این موارد، سیاهنمایی تلقی میشود و معمولا هر چقدر که ابعاد یک مسئله گستردهتر باشد، سیاستگذاران این عرصه با دادن بعد امنیتی به آن، اجازه پوشش اخبار را به روزنامهنگاران داخلی و خارجی نمیدهند و با رسانههای پوششدهنده برخورد میکنند.
در مورد واقعه اخیر، رسانهها نه تنها کوشیدهاند موضوع را کماهمیت جلوه دهند و موضوع را کوچک کنند، بلکه در گزارشهای غیر واقعی از کنترل کامل بر موضوع سخن میگویند. به عنوان نمونه، خبرگزاری فارس در گفت و گویی با محمود مظفر، رئیس سازمان امداد و نجات جمعیت هلال احمر، از پاکسازی مناطق زلزلهزده استان آذربایجان شرقی خبر داده است. محمود مظفر گفته است: “در حال حاضر آرامش در مناطق زلزلهزده حکمفرما شده است و مردم با شرایط کنونی در حال برگزاری شب احیا هستند.”
به اعتقاد برخی فعالان رسانهای، سیاست رسانههای دولتی، کمرنگ کردن خبر زلزله است. آنها این تحلیل را دارند که رویدادهای المپیک، باعث کم شدن توجه مردم به گرانیها شد که با قیمت مرغ به اوج رسیده بود و حالا نمیخواهند با خبر زلزله این فضا تغییر کند. در عین حال، ایران در آستانه برگزاری اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد هم هست و نمیخواهد رویدادی که سرمایهگذاری تبلیغی و سیاسی فراوانی بر آن صورت گرفته، تحت شعاع اخبار زلزله قرار بگیرد.
در حالی که رسانههای ایران سابقه زیادی در جذب کمکهای مردمی به مناسبتهای مختلف و برای کشورهای مورد حمایت ایران دارند، بیتوجهی به مردم در این وضعیت، شبهههایی را در میان حادثهدیدگان ایجاد میکند. به همین دلیل است که برخی از فعالان رسانهای هشدار میدهند که نادیده گرفتن این رویداد و بیتوجهی به این تعداد کشته و زخمی، ممکن است باعث تحریک احساسات قومی مردم آذربایجان و ایجاد واکنشهایی در میان آنان شود.
این نکته را هم نباید از نظر دور داشت که با توجه به هشدارهای سایت جهانی زلزله، خطر زلزله تا 48 ساعت آینده در ایران بسیار بالاست و ضعف اطلاعرسانی در این زمینه میتواند در صورت وقع حوادث احتمالی، باعث بدتر شدن وضعیت حادثه دیدگان شود.
نعیمه دوستدار – رادیو زمانه