Search
Close this search box.

خواجگان خراسان،((صوفیان)) پایه گذاران اسلام در قزاقستان

کشور قزاقستان اخیراً میزبان همایشی درباره نقش عبدالجلیل باب خراسان، حکمدار و عارف قرون هشتم و نهم میلادی در گسترش اسلام و فرهنگ اسلامی در آسیای میانه و قزاقستان بود

به گفته سازماندهندگان و شرکت کنندگان همایش، دین اسلام و فرهنگ اسلامی از طریق سرزمین خراسان تا مناطق دوردست دشت قبچاق گسترش یافت و در این روند عبدالجلیل باب خراسان رسالتی بزرگ انجام داده است

در این گردهمایی، محققان منبع شناس، مورخان، روزنامه نگاران، نویسندگان، شاعران، روحانیان و عاشقان عارفان و زائران از شهر و روستاهای گوناگون قزاقستان و ازبکستان و حاکمان محلی شرکت کردند

هرچند نخستین گردهمایی خواجگان، “نقش عبدالجلیل باب خراسان در گسترش اسلام در آسیای میانه” نام داشت اما بسیاری از مقاله های همایش در مورد گذشته و امروز خواجگان و طریقت صوفیه بود

 

شادمان واحد، از پژوهشگاه خاورشناسی ازبکستان (موسوم به ابوریحان بیرونی) که از محققان معروف منبع شناس در تاشکند محسوب می شود در سخنرانی خود در همایش گفت که نام عبدالجلیل باب خراسان بويژه در آثار تاریخی بعد از قرن شانزدهم میلادی ذکر می شود

آقای واحد که از هم مؤلفان کتاب سه جلدی تاریخ قزاقستان در منابع فارسی زبان (چاپ آلماتی، 2006 به زبان روسی) است می گوید که هم اکنون در حال تحقیق روی چند نسخه خطی قدیمی بدون نام در مورد شجره خواجگان و اولیای ترکستان است و بعید نیست که اطلاعات بیشتری در مورد عبدالجلیل باب خراسان پیدا کند

سید عمر ستار اولی از شهر آلماتی که مؤلف کتاب عبدالجلیل باب خراسان آتا (آلماتی، 2007 به زبان قزاقی) است در این همایش گفت که عبدالجلیل باب از نسل محمد حنفیه، پسر حضرت علی از همسر دومش بوده، سالهای زیادی در خراسان به سر برده و فرهنگ اسلامی و خراسان را تا میان بادیه نشینان دشت قبچاق در کناره های غربی سیردریا (سیحون) گسترش داده و مساجد و مدارس زیادی در این منطقه بنیاد کرده و خودش نیز تا پایان زندگی اش در اینجا ماندگار شده است

به گفته این محقق، وی به همین دلیل عبدالجلیل باب خراسان آتا (آتا به معنی پدر) نام گرفته است و به علاوه، در ترکیب لشکر و روحانیان وی، خراسانیان نیز بسیار بوده اند

گفته می شود که همین خراسانیان اجداد خواجگان کنونی قزاق، تحصیل به زبانهای عربی و فارسی را در دشت قبچاق گستراندند

بتیربک خواجه آی جانف، محققی از شهر آلماتی در سخنرانی اش گفت که طی بیش از هفتاد سال حکومت لامذهب کمونیستها، خواجگان به صورت اجبار و تحت فشار و تعقیب بکلی از اصالت فرهنگی و مذهبی دور شدند و بسیاری از اشیای مربوط به خراسان آتا از بین رفت

اما تاکنون طوئو (طوق)، یعنی علم نقره ای عبدالجلیل باب خراسان آتا دست به دست گشته و به زمان ما رسیده و اکنون در دست یکی از خواجگان خراسان که چراغدار آرامگاه عبدالجلیل باب است حفظ می شود

همچنین در زمان شوروی گنبدهای آرامگاه بکلی خراب شد و دولت نمی گذاشت که مردم از این آرامگاه مواظبت به عمل آورند

سال گذشته یکی از خواجگان خراسانی مقیم تاشکند به نام عزت الله شرف اف با هزینه شخصی و به دست بنایان و معماران ازبک، دیوار و گنبدهای آرامگاه را بازسازی کرد

عزت الله شرف اف که خود از روشنفکران و تحصیلکردگان خواجه به شمار می رود می گوید که این کار را بر اساس وصیت پدرش و با خلوص تمام انجام داده است

در همین حال، تأسیس موزه ای در این آرامگاه که به طور کلی تاریخ و ويژگیهای فرهنگ خواجگان قزاق را بازتاب بدهد ضروری به نظر می رسد

تنها مقاله ای که به زبان فارسی در همایش ایراد شد از مطلوبه شاه علی، روزنامه نگار اهل ازبکستان بود که به اماکن مقدس خراسان و نقش خراسان در روابط تنگاتنگ فرهنگی و اجتماعی ایران و توران اختصاص داشت

مطلوبه شاه علی در سخنرانی اش گفت که دین و فرهنگ اسلامی بويژه بعد از انتقال پایتخت خلفای عباسی از بغداد به شهر مرو در خراسان در قرن نهم میلادی از طریق این سرزمین فرهنگخیز تا مناطق اندرونی ماوراء النهار از سویی و هند و کشمیر از سوی دیگر گسترش یافت

به گفته او، در مدارس علمیه خراسان هزارها داعی و واعظ تعلیم و تربیت شدند و برای ادای رسالت دینی شان به مناطق دوردست آسیای میانه فرستاده شدند که بسیاری از آنها در روستاهای دشت قبچاق ماندگار شدند، زبان و سنت مردمان بومی را فراگرفتند، با آنها آمیزش یافتند و از همین روست که امروز سیدان در ازبکستان و تاجیکستان و قزاقستان با ازبکها و تاجیکها و قزاقها تفاوت ظاهری چندانی ندارند

قزاقهایی با نامهای ایرانی

به گفته خانم شاه علی، با وجود این، تاکنون در میان خواجگان قزاق چهره هایی با مشخصات برجسته عربی و ایرانی مشاهده می شود که تحقیقی مردمشناسی تقاضا می کند

از لحاظ نامگذاری نیز فرهنگ ایرانی و عربی در میان خواجگان خیلی محسوس است، به طور مثال نامهای قدیمی عربی مانند زین الاعراب، ام کلثوم یا ایرانی شیریزدان، مهرریز، سیاوش، رستم، گل ورچین تاکنون حتی در میان نسل جوان خواجگان بسیار مشاهده می شود

 

 

 گروهی از خواجگان تحصیلکرده و روشنفکر، برای اولین بار در شهرستان ژنه قورغان استان قزل اورده که تعداد زیادی از خواجگان در آن زندگی می کنند، همایشی علمی و نظری در مورد نقش جد بزرگشان عبدالجلیل باب خراسان برگزار کردند

 

دانشگاه فردوسی مشهد نیز پیامی با امضای محمدجعفر یاحقی مدیرقطب علمی فردوسی شناسی و ادبیات خراسان در این دانشگاه، برای شرکت کنندگان و سازماندهندگان همایش ارسال کرده بود که مطلوبه شاه علی در پایان سخنرانی اش از فارسی به قزاقی ترجمه و قرائت کرد

خواجگان که از پیام دانشگاه فردوسی استقبال کردند می گفتند که برای تحقیق گسترده و دقیق حیات و فعالیت عبدالجلیل باب خراسان و به صورت کلی، تاریخ خواجگان، باید محققان سرشناس را از خراسان ایران و ازبکستان و تاجیکستان جلب کرد زیرا بیشتر منابع به زبانهای عربی و فارسی تألیف شده است که متأسفانه خواجگان قزاق که خود را از نسل حضرت علی می دانند نمی توانند این زبانها را بخوانند و بفهمند

به گفته عسکر شیریزدان، یکی از خواجگان خراسانی اطراف تاشکند، تحقیق تاریخی خواجگان بهانه ای خوب و خوش است برای دوباره بازکردن درهای فرهنگی ایران و توران

عزت الله شرف اف، یکی دیگر از روشنفکران خواجگان خراسان می گوید که چنین حرکتی ادامه همان کار اجداد وی، عبدالجلیل باب، اسحاق باب و عبدالرحیم باب است، یعنی باز کردن در اسلام به روی دشت قبچاق خواهد بود

آرامگاه عبدالجلیل باب خراسان در دشتهای پهناور جنوب شرق قزاقستان در ناحیه دوردست ژنه قورغان (قلعه نو) ولایت قزل اورده قرار دارد، در تپه ای مشرف به دشتهای جنوب قزاقستان که نسبتاً سرسبز از انبوه درخت سکسئول و شترخار و هزاراسپند است

آب تنها چاه این آرامگاه، مقدس و شفابخش دانسته می شود و اکثر زائران چه در موسم خزان و چه در بهار از چاه با سطل آب می کشند و با آن غسل می کنند یا حداقل وضو می سازند

در فاصله دهها کیلومتر از این آرامگاه اصلاً آب آشامیدنی دیگری پیدا نمی شود، هرچند رود سیردریا (سیحون)، یکی از عمده ترین منابع آب آسیای میانه در قلمرو قزاقستان از همین ولایت عبور می کند

آرامگاه عبدالجلیل باب ابیاتی از خواجه احمد یسوی، بزرگترین عارف، صوفی و شاعر ترک زبان قرنهای دوازدهم و سیزدهم میلادی را به یاد می آورد که بارها پای پیاده از شهر قدیمی ترکستان که اکنون در استان قزاقستان جنوبی قرار دارد به زیارت آرامگاه عبدالجلیل باب آمده است

بابم خراسان، کلدیم هراسان
زیارت ائتییندب، حالیم سوراسان
مشکل ایشمیدی قیلغیسن آسان
رحم ائته کور بابم خراسان

 

 

 

آتین دور مشهور عزیز سماده
طواف ائتییندب کلدیم پیاده
علی نینگ اولادی شیر خراسان
کئلگن بلانی دفع قیلرسان

قول خواجه احمدگه ژر بولرسان
رحم ائته کور بابم خراسان

ترجمه فارسی

ای باب خراسان من، هراسان آمدم
اگر حالم را می پرسی، برای زیارت آمدم
که کار مشکلم را آسان کنی
رحم کن ای باب خراسان من

نام تو در آسمان عزیز مشهور است
من پیاده برای طواف آمدم
ای اولاد علی، شیر خراسان
که هر بلائی را که پیش آید دفع کنی

که یار غلام خواجه احمد شوی
رحم کن ای باب خراسان من

اسب قربانی

پای زائران از آرامگاه عبدالجلیل باب خراسان در گرما و سرما کنده نمی شود و به این دلیل، مسئولان آرامگاه در بیرون از آرامگاه و در وسط دشت اتاقهای ویژه ای با معماری سنتی ساخته اند تا زائران بتوانند شب را در آنها بگذرانند و مراسم قربان به جای آورند

با اینکه در دین اسلام، قربان کردن خاص گوسفند و گاو و شتر و گاه، بز است اما قزاقها اسب را هم قربانی می کنند که در میان دیگر مسلمانان، انتخابی عجیب است و هرچند حکمی علیه خوردن گوشت این حیوان در دین اسلام وجود ندارد، بیشتر مسلمانان تردید دارند که خوردن گوشت این حیوان در دین اسلام جایز باشد

زائران همچنین به مسئولان آرامگاه هدایای فراوان، مانند پول نقد، پارچه، جامه و کلاههای سنتی می دهند

در فاصله شصت کیلومتری آرامگاه عبدالجلیل باب خراسان در وسط دشتهای قزل اورده و چند کیلومتر دورتر از سواحل سیردریا روستای خواجه کند قرار دارد که دهی بسیار کم آب و کم درخت و نمونه ای از روستاهای مناطق دشتی قزاقستان امروز است

 

 

 

به گفته ابوالفضل تولقانف، کدخدای روستا، در خواجه کند بیش از 450 خانوار، یعنی حدود سه هزار و پانصد نفر زندگی می کنند

هرچند خواجه کندیها به زبان قزاقی صحبت می کنند و شیوه زندگی شان با شیوه زندگی سایر روستاهای قزاق نشین فرق چندانی ندارد، اما مردم روستا خود را از نسل حضرت محمد، پیامبر اسلام، داماد او حضرت علی و حضرت ابوبکر صدیق، نخستین جانشین پیامبر اسلام می دانند و خود را “سید” به شمار می آورند

این سیدهای قزاق که خود را “خواجه” می نامند و با اینکه امروزه اکثرشان از حداقل اطلاعات و شناخت از دین اسلام بی بهره اند، افتخار می کنند که اجداد آنها اسلام را در جهان گسترش داده اند

تافته جدابافته

این خواجگان در طول تاریخ در هیچکدام از طبقات اجتماعی جامعه قزاق جا نگرفته و با اعضای این طبقات ترکیب نشده اند

قبائل گوناگون قزاق به سه طبقه اجتماعی که ژوز نامیده می شوند تقسیم می گردند: اولو ژوز (طبقه ارشد)، اورتا ژوز (طبقه میانی) و کیشیک ژوز (طبقه کوچک یا پایین

ژوز که در دیگر زبانهای ترکی یوز، به معنی صد تلفظ می شود در اینجا به معنی صدگانه یا گروههای صد نفره است.

 

 

 همزمان با همایش، پل تازه ای بر سیردریا در حال احداث است که خواجگان قزاق از اینکه نام خراسان آتا بر این پل نهاده شده اظهار خرسندی می کنند

 

این سه ژوز (طبقه) هر کدام مشاغل خاص خود را داشته اند، به طور مثال، اعضای اولو ژوز تاکنون رهبری می کنند، نمایندگان کیشیک ژوز همیشه جنگاور بوده و اورتا ژوز اهل ساز و سرود شعر و ادب بوده اند

خواجگان خود را به هیچکدام از این ژوزهای قزاق منسوب نمی کنند و هیچکدام از این ژوزها خواجه را به خودشان مربوط نمی دانند

بزرگان خواجگان در دهه اخیر برای شناخت طائفه خود و شناساندن خودشان کارهای زیادی انجام داده اند

این طائفه با وجودی که تبار خود را عربی می دانند، تعداد کمی از آنها به خط عربی آشنایند و عده ای از آنها هم که در مدارس و دانشگاههای اسلامی درس خوانده اند معمولاً در شهرهای بزرگ قزاقستان به سر می برند و در مسجد یا ادارات مسلمانان ایفای وظیفه می کنند

تعداد تحصیلکردگان میان خواجگان قزاق بسیار است اما شمار زیادی از آنها نه در ده خواجه کند، بلکه در شهرهای بزرگ قزاقستان مانند آلماتی و چیمکنت و همچنین تاشکند، پایتخت ازبکستان به سر می برند

گروهی از همین خواجگان تحصیلکرده و روشنفکر بودند که برای اولین بار در شهرستان ژنه قورغان استان قزل اورده که تعداد زیادی از خواجگان در آن زندگی می کنند، همایشی علمی و نظری در مورد نقش جد بزرگشان عبدالجلیل باب خراسان برگزار کردند

همزمان با همایش، پل تازه ای بر سیردریا در حال احداث بود که خواجگان قزاق از اینکه نام خراسان آتا بر این پل نهاده شده اظهار خرسندی می کنند

ولایت قزل اورده دارای منابع غنی اورانیوم است و در این اواخر درست در چند کیلومتری آرامگاه خراسان آتا استخراج اورانیوم از سه معدن جدید آغاز شده است

قزاقستان در صدد است تا سال 2010 مهمترین کشور صادرکننده اورانیوم در جهان شود و برای دولت این کشور پل جدید بر فراز سیردریا برای تسهیل بیشتر در امور استخراج اورانیوم حائز اهمیت راهبردی است

منبع : در داخل ايران