آقایان
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
تولد مولود مبارکی را که امروز به مناسبتِ تولدش جشن می گیریم به همه مخلوقات خداوند تبریک می گویم. از یک جهت هر مولود بزرگواری از این قبیل، یک نعمت جدیدی است که خداوند به ما عطا می کند، باید شکرگزار باشیم، تبریک می گویم. و از طرف دیگر همه ی اینها هم از طرف خدا، به مناسبت یک یادآوری است به ما، با اینکه همچین نعمت هایی به شما دادم باید به بندگی خودتان توجه کنید و از این جهت ایامی را که بدون این توجه، گذراندید را به شما تسلیت می گویم برای اینکه بعد از این مواظب باشید.
امام یا به اصطلاح رهبری که خداوند در همه ادیان که مقرر کرده، وعده داده است که یک همچین منجی خواهد فرستاد، یهود، نصارا و همه ادیان به اینکه یک همچین وجودی ظاهر خواهد شد، اعتقاد دارند و دنیا را به آن شکلی خواهد کرد که مطابق میل خدا بوده است، نه اینکه خدا نتوانسته است تاکنون دنیا را به آن شکل در آورد، بلکه چون خدا روش ها و اهداف دیگری هم در ضمن خلقت بوده اند، داشت. به این مخلوق خودش(بشر) تا یک حدی آزادی و اختیار داده است.
حیوانات که مخلوقات خداوند هستند اینها بر حسب فطرت رفتار می کنند. یعنی خداوند امرییه خودش را برای سرنوشت این موجود در وجودش قرار می دهد و خودِ این موجود، اتوماتیک و مثل ماشین کارش را می کند. ولی در مورد بشر فرموده است آدم را برحسب صورتِ خودش خلق کرد، یعنی به آدم و نسل بنی آدم تا حدی اختیار داد. کما اینکه ما این موضوع را حس می کنیم. فرمایش امام که فرمود نه جبر است و نه اختیار “بل امر بین امرین” همین است. یعنی آن جبری که در مورد همه حیوانات بکار برده شده است به آن درجه در انسان نیست، انسان تا حدی مختار است. ولی در جهان فقط خالق موجودات مختار مطلق است تمام موجودات و مصنوعاتی که خداوند آفریده است (منظور بیشتر در مورد بشر) تا یک حد معینی با جبری که در فطرتشان هست سازگار بشود، مختار هستند.
این جاندار، یعنی این بشر را چند صباحی به حال خودش رها کرده است. شاید هم برای این بوده است که آنهایی مدعی هستند که بلد هستند جهان را به خوبی اداره کنند، امتحان بدهند. خداوند می گوید شما که از من دلیل می خواهید که به چه دلیل، خدایی وجود دارد، بسم الله، من نه! خودتان ببینیم چه کار می کنید. از همین بشری که به این شکل است، فرض کنید از یک راهزن بپرسند، راهزنی چطور است؟! می گوید خیلی بد است، ولی در عمل اگر همین شخص والی بشود و ولایت پیدا کند جامعه را خراب می کند. برای اینکه این بشر هم، بالاخره در هر حدی و اینکه خدا فرمود بشر را بر حسب صورت خودش آفرید، به آن هدفی برسد که شباهتی با روش خداوندی داشته باشد. در آن آخر، آخرِ عمرِ بشریت (نه آخر عمر هر شخصی) منجی را خواهد فرستاد، که این منجی جامعه را اداره کند و به ما نشان دهد.
حالا توصیف این منجی در هر یک از ادیان به یک شکلی بیان شده است. در شیعه با تَشَخُصِ فردی معین شده است و نشان داده اند که این شخص، فرزند امام حسن عسکری(ع) خواهد بود و دارای این خصوصیات است. در ادیان قبلی به این صراحت نیست به هر جهت فرق نمی کند، تمام ادیان در این مورد مشترک هستند که یک فردِ شاخصی را خداوند خواهد فرستاد. حالا برای کسانی که معتقد به او باشند فرق نمی کند که این شاخص چه کسی باشد! چون به هر جهت هیچ کدام او را ندیده اند، هر کسی باشد، همین که منجی و از طرف خداوند باشد کافی است. بنابراین این اختلافاتی که بعداً در بین بشر افتاده است، اینها همه خاطره و یادبود دوران جاهلیتِ خودش است، که حتما باید یک شخص معینی را بشناسد؛ برای همین خصلت بشری که هست شاید خداوند موجب شده است که در مذهب شیعه اثنی عشری این شخص را، به شخصیت خودش معرفی کند ولی اگر کسی این شخصیت را نداند از دین و از اسلام و یا حتی از مذهب خارج نیست. همین اندازه که به این منجی معتقد باشد، داخل دین است. منتهی اگر اعتقادش به همین طریقی باشد که ما می گوییم، شیعه دوازده امامی تلقی می شود.
این است که در خودِ شیعه هم، شیعه علی علیه السلام، آخر شیعیان هم رشته های مختلفی دارند که مهم ترین و شاید بشود گفت شایع ترین آنها همین دوازده امامی (اثنی عشری) است. و اِلا فرض بفرمایید همان جمع همه سلاسل، مثلاً اسماعیلیه به امام منجی معتقد هستند منتهی او را امام دوازدهم، نمی دانند، شیعه شش امامی، یا به عبارتی هفت امامی هستند. در همه اینها وجه مشترک این است که خداوند آن منجیِ خودش را تا روزی که بخواهد ظاهر بشود، از نظر ها غایب می گذارد. برای اینکه مردم عادت نکنند به خیال خودشان که یک چیز عادی است، البته ما که در این ایام و مولودها عید و جشن می گیریم برای این است که امیدواری به ما می دهد و امید ما را تازه تر می کند، خداوند که همیشه به وعده هایش وفا می کند و هیچ وقت خلاف نمی کند، خداوند انشاءالله به وعده های نیکویی که به ما داده است رفتار کند. وعده های بد و به اصطلاح انذار را هم خداوند بر ما ببخشد انشاءالله.
خانمها
بِسمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم
تولد مولود مبارک را که امروز ما جشن گرفتیم به همه تبریک می گویم، انشاءالله که روشنیِ این مولود در دلهای ما متولد بشود. نسبتاً قدری مفصل تر در قسمت آقایان گفتم، همه به وجود یک منجیِ بشریت معتقد و منتظر او هستند. حالا در شیعه دوازده امامی این مولود مشخص است، دوازدهمین امام ماست. البته در خودِ شیعه هم، همین دوازده امامی ها، برخی به مهدیِ نوعی معتقد هستند، یعنی می گویند که خداوند به همان شکلی که یک نفر را به پیغمبری و یک نفر را به امامت برانگیخت، بالاخره یک نفر را هم به عنوان منجی معین خواهد کرد.
به هر جهت فرق نمی کند و اینها اختلافاتی است که تحریک می کنند و ایجاد می شود، آنچه که در بیشترِ روایات هست، این است که فرزند امام حسن عسکری(ع) منجی است، که مدت ها او را مخفی نگه داشتند، برای اینکه دشمنان ائمه یا شیعه می دانستند که این امام هم، حتماً جانشین تعیین کرده است و خُب امام هم اگر از بین ببرند، جانشین او هست. گو اینکه مدتی دچار فطرت می شود ولی بالاخره هست، این است که در برنامه هایشان همیشه بود که اولاً بدانند جانشین امام چه کسی است!! که معمولاً فرزند بزرگ امام جانشین بود و بعد هم، هر دو را از بین ببرند.
در ائمه ی ما در واقع بعد از حضرت رضا(ع) همیشه دیدیم، اینها جاسوس هایشان، بررسی می کردند که امام، همسر اختیار کرده اند یا نه؟! فرزند دارد یا نه؟! و مراقب بودند. در ائمه آخری، امام حسن عسکری، این امام را محرمانه و مخفی نگه می داشتند البته امر الهی بود و بعد امر به غیبت شد، منتهی این طور اعتقادات باز هم از سایر اعتقادات، شبیه تر است به ما. اعتقادِ صحیح هم، این است که فرزند امام حسن عسکری(ع) که دوازدهمین است خداوند او را نگه می دارد و منجی بشریت می شود، انشاءالله.