Search
Close this search box.

ﺣﺞ و دﻋﺎی ﻋﺮﻓﻪ

ﺣﺞ و دﻋﺎی ﻋﺮﻓﻪ - ﻣﻮﻻﻧﺎ اﻟﺤﺎج ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤ‬ﺪ ﺣﺴﻦ ﺻﺎﻟﺤﻌﻠﻴﺸﺎه‬ «ﻗﺪس الله ﺳﺮه اﻟﻌﺰﻳﺰ‬»

از ﺑﻴﺎﻧﺎت‬قطبُ العارفین و صالحُ المؤمنین، المُولَی المُؤتَمَن، ﻣﻮﻻﻧﺎ اﻟﺤﺎج ﺷﻴﺦ ﻣﺤﻤ‬ﺪ ﺣﺴﻦ ﺻﺎﻟﺤﻌﻠﻴﺸﺎه‬ «ﻗﺪس الله ﺳﺮه اﻟﻌﺰﻳﺰ‬»‬

‬‬‬ﻓ‬ﺮدا ﻛ‬ﻪ ﻳ‬ﻮم اﻟﺘ‬ﺮوﻳّﻪ اﺳﺖ، اﻣﺸﺐ ﺷﺐ ﺗ‬ﺮوﻳّﻪ اﺳﺖ. ﺗ‬ﺮوﻳّﻪ ﺑ‬ﻪ معنی،‬ ‬ﺷﺎداب ﻛﺮدن اﺳﺖ، ﭼﻮن ﻣﻌﻤﻮل آﻧﻬﺎ اﻳﻦ ﺑﻮد ﻛﻪ آن روز، آب ﺗﻘﺴﻴﻢ میﻛﺮدﻧﺪ. اﮔﺮ‬ واقعا ‬ﻧﮕﺎه ﺑﻜﻨﻴﻢ، میﺑﻴﻨﻴﻢ ﺣﺎﻻ خیلی اﺳﺒﺎب آﺳﺎﻳﺶ ﺑﺮای ﻫﻤﻪ، ﺑﺮای ﺣﺠﺎج ﻓﺮاﻫﻢ‬ ﻛﺮده اﻧﺪ. وﺿﻊ دﻧﻴﺎ از اﻳﻦ ﺟﻬﺎت ﺧﻮب ﭘﻴﺶ رﻓﺘﻪ اﺳﺖ. ﻓﺮدا، روز ﻫﺸﺘﻢ، ﺣﺎجی ها‬ ﺑﺎﻳﺪ در ﻋﺼﺮ آن ﺑﺮای ﺣﺞ ‬اِﺣﺮام ﺑﺒﻨﺪﻧﺪ. ﻳﻮم اﻟﺘﺮوﻳﻪ می آﻳﻨﺪ و ﺷﺘﺮﻫﺎ را آﺑﮕﻴﺮی‬‬‬ میﻛﻨﻨﺪ، آب ﺑﺮمی دارﻧﺪ و ﻣﺸﻜﻬﺎی آب خیلی زﻳﺎدی ﻫﻤﺮاه میﺑﺮﻧﺪ، ﺑﺮای اﻳﻦ ﻛﻪ‬ آن روز آب ﻧ‬ﺒﻮد. ﺧ‬ﺪاوﻧ‬ﺪ ﻫ‬ﺮﺟ‬ﻮر ﺧ‬ﻮدش میداﻧ‬ﺪ ﺧ‬ﻴﺮ ﺑ‬ﺪﻫﺪ ﺑ‬ﻪ زوجهٔ ﻫﺎرون اﻟﺮّﺷﻴﺪ، ﺳﺖّزﺑﻴﺪه (ﺳﺖّ ﻣﺨﻔﻒ ﺳﻴّﺪه اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺮﺑﻬﺎ در ﺗﺨﻔﻴﻒ میﮔﻮﻳﻨﺪ،‬ ‬‬‬‬ﻣﺜﻞ ﺳﺖّ زﻳﻨﺐ، ﺳﺖ رﻗﻴﻪ؛ یعنی، ﺳﻴﺪه زﻳﻨﺐ، ﺳﻴﺪه رﻗﻴﻪ.) ﻛﻪ آن ﻗﻨﺎت را ﺟﺎری‬ ‬‬‬‬ﻛﺮد ﻛﻪ واقعا ‬ﻛﺎری اﺳﺖ ﻛﻪ از ﺧﻴﺮات ﺑﺴﻴﺎر ﻣﻬﻢ و ﺑﺰرگ اﺳﺖ ﻛﻪ اﻳﻦ زن ﻛﺮد.‬ ‬‬ﺳﻴﺪه زﺑﻴﺪه از دوازده ﻓﺮسخی ﻣﻜّﻪ، ﻋﻤﻠﻪ و اﺳﺘﺎد و مقنی و ﻛﺎرﮔﺮ از اﻳﺮان ﺑﺮد ﺗﺎ‬ ‬‬ﻗﻨﺎتی ﺟﺎری ﻛﺮد. ده، دوازده ﻓﺮﺳﺦ راه اﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻤﺎم ﺣﺎﺟﻴﻬﺎ در واﻗﻊ ﻣﻬﻤﺎن اوﻳﻨﺪ‬ و آب از آنﺟﺎ میﺧﻮرﻧﺪ، از آبی ﻛﻪ او زﺣﻤﺖ ﻛﺸﻴﺪه اﺳﺖ. ﺣﺎﻻ ﻛﻪ دﻳﮕﺮ ﭼﺎﻫﻬﺎ‬ زﻳﺎد اﺳﺖ، ﻗﻨﺎت زﻳﺎد اﺳﺖ، ﺑﻠﻪ، ﻫﻤﻪ ﺟﺎ، آب ﻟﻮﻟﻪ اﺳﺖ. قبلاً ‬آبی ﭘﻴﺪا نمیﺷﺪ ﻛﻪ‬ در ﺳﻔﺮ ﺣﺞ در ﺳﺎل 1330 ﻗﻤﺮی ﺑﺎﻳﺪ مشکی میﺧﺮﻳﺪﻳﻢ از ﺣﺎﺟﻴﻬﺎی آن زﻣﺎن. اﻣﺎ‬‬‬ ﺣﺎﻻ آب ﻟﻮﻟﻪ اﺳﺖ. در ﻫﺮﺟﺎ ﻧﮕﺎه ﻛﻨﻴﻢ در طبقهٔ ﺳﻮم، ﭼﻬﺎرم، ﭘﻨﺠﻢ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ، آب‬ ‬‬ﻟﻮﻟﻪ اﺳﺖ. در ﻣﻜّﻪ، در ﺟﺪه آب ﻟﻮﻟﻪ ﻓﺮاوان ﺷﺪه اﺳﺖ و از ﺣﻴﺚ آب ﺑ‬ﺤﻤﺪاﷲ‬ ﺑﻪ ﻫﻴﭻوﺟﻪ ﻧﮕﺮانی ﻧﻴﺴﺖ و ﻗﻨﺎت ﻋﺰﻳﺰﻳﻪ ﻧﻴﺰ اﺣﺪاث ﺷﺪه و آب آن ﺑﻪ ﻣﻜّﻪ و ﺟﺪّه‬ ‬‬ﻟﻮﻟﻪ کشی ﺷﺪه اﺳﺖ …

… ﺣﺞ، اﻣﺮ ﺑﺰرگی‬ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻧﻜﺎتی از ﺧﻮد آﻳﺎت و اﺣﻜﺎﻣﺶ ﻣﻌﻠﻮم میﺷﻮد ﻛﻪ ‬‬‬‬ﺑﺎﻳﺪ در آﻧﻬﺎ دﻗﺖ ﻛﺮد. در آنﺟﺎﺳﺖ ﻛﻪ میﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺣﺞ ﺑﺮای ﺧﺪاﺳﺖ و ﻛﺴﺎنی ﻛﻪ‬ ﺑﺘﻮاﻧﻨﺪ ﺑﻪ ﺣﺞ ﺑﺮوﻧﺪ ﺑﺮ آﻧﻬﺎﺳﺖ ﻛﻪ آن را اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ و ﺑﺮای ﻣﺮدم ﺣﺞ ﺧﺎﻧﻪ (ﺣﺞ‬ ‬‬ﺑﻪ معنی ﻗﺼﺪ اﺳﺖ)، ﻗﺼﺪ ﺧﺎﻧﻪ اﺳﺖ، واﺟﺐ اﺳﺖ آن ﻛﻪ ﺑﺘﻮاﻧﺪ ﺣﺞ ﻛﻨﺪ، ﻫﺮکسی‬ ﻛﻪ‬ ‬‬راهی‬ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ و ﺑﺘﻮاﻧﺪ[4]. ﺣﺎﻻ اﻳﻦ ﺗﻮاﻧﺎیی‬ ﭼﻴﺴﺖ؟ بعضی‬ ﺷﺎﻳﺪ ﺑﮕﻮﻳﻨﺪ: ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ‬ دارد مثلاً ‬ﺑﻔﺮوﺷﺪ و ﺑﺮود. ﻧﻪ، ﺑﻠﻜﻪ اﮔﺮ ﺑﺮود و ﺑﺮﮔﺮدد، زﻧ‬ﺪﮔﺎﻧﻴﺶ ﻧ‬ﺒﺎﻳﺪ ﺑ‬ﻪ ﻫﻢ‬ ﺑﺨﻮرد. آنوﻗﺖ ﺑﺮای ﻣﺎ اﻳﺮاﻧﻴﻬﺎ اﻳﻦﻃﻮر ﻧﻴﺴﺖ و اﺷﺨﺎصی‬ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﻛﻪ میﺗﻮاﻧ‬ﻨﺪ‬ ﺑﺮوﻧﺪ و ﺑﺮﮔﺮدﻧﺪ و ﭘﻮل ﻫﻢ ﺑﻴﺎورﻧﺪ. در ﺳﻔﺮ ﺣﺞ در ﺳﺎل 1330 ﻗﻤﺮی، ﻧﮕﺎه ﻛﺮدﻳﻢ‬‬‬ ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮی را دﻳﺪﻳﻢ ﻛﻪ اﻳﻨﻬﺎ می روﻧﺪ ﺣ‬ﺠﺸﺎن را میﻛﻨﻨﺪ و ﺑ‬ﻌﺪش ﭘ‬ﻮلی‬ را ﻫ‬ﻢ‬‬‬ ﺑﺮمیﮔﺮداﻧﻨﺪ؛ یعنی، ﻋﻼوه ﺑﺮ ﺧﺮﺟﺸﺎن ﭘﻮل ﻫﻢ ﺑﺮمیﮔﺮداﻧﻨﺪ ﻛﻪ یکی‬ از اﻳﻨﻬﺎ یک‬‬ ﻧﻔﺮ ﺳﻠﻤﺎنی ﺑﻮد. ﺑﻪ واﺳﻄﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ در روز ﻋﻴﺪْ ﺳﻠﻤﺎنی می آﻳﺪ، زﻳﺮا ﻣﻮقعی ﻛﻪ اﺣﺮام‬ را میﺧﻮاﻫﻨﺪ ﺑﺸﻜﻨﻨﺪ، ﺗﻘﺼﻴﺮ میﻛﻨﻨﺪ ﺗ‬ﺎ از اﺣ‬ﺮام ﺑ‬ﻴﺮون ﺑ‬ﻴﺎﻳﻨﺪ؛ یعنی‬، ﺳ‬ﺮ را‬ میﺗﺮاﺷﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮای اﻳﻦﻛﻪ از اﺣﺮام درﺑﻴﺎﻳﻨﺪ، یک‬ ‬ﺑُﺮش ﻛﺎفی اﺳﺖ. آن ﺳﻠﻤﺎنی ﺑﻪ‬ اﺗﺎق کسی‬، مثلاً ‬اﺗﺎق ﻣﺎ ﻛﻪ ﺷﺶ، ﻫﻔﺖ ﻧﻔﺮ ﺑﻮدﻳﻢ آﻣﺪ و ﻫ‬ﺮ ﻛ‬ﺪام را یک‬ کمی‬ ﺗﺮاﺷﻴﺪ و رﻓﺖ. اﻳﻨﻬﺎ را ﻧﺸﺎن ﻛﺮده ﺑﻮد ﺗ‬ﺎ بعداً ‬دﻧ‬ﺒﺎﻟﺶ ﮔ‬ﺮدد، آنوﻗﺖ ﺳ‬ﺮ را‬ ﺑﺘﺮاﺷﺪ. ﻣﺰد ﻫﺮ یکی‬، یک‬ ﺗﻮﻣﺎن ﺑﻮد، یک‬ ﺗﻮﻣﺎن میﮔﺮﻓﺖ و ﺧﻮدش ﮔﻔﺖ ﺻﺪ و‬ ﭘﻨﺠﺎه ﺳﺮ ﺗﺮاﺷﻴﺪم ﻛﻪ میﺷﻮد ﺻﺪ و ﭘﻨﺠﺎه ﺗﻮﻣﺎن و در آن روز ﺑﺎ ﺻﺪ و ﭘﻨﺠﺎه ﺗﻮﻣﺎن‬ می رﻓﺘﻨﺪ و ﺑﺮمیﮔﺸﺘﻨﺪ. ﺑﺎقی ﻫﺮﭼﻪ اﺳﺘﻔﺎده و ﻛﺎر ﻛﺮده، اﻳﻨﻬﺎ ﻫﻤﻪ ﺑ‬ﺮاﻳﺶ ﺑ‬ﺎقی‬ ﻣﺎﻧﺪه ﺑﻮد. دﻳﮕﺮ از آﻧﻬﺎیی‬ ﻛﻪ میرﻓﺘﻨﺪ و ﺑﺮمیﮔﺸﺘﻨﺪ و اﺳﺘﻔﺎده میﺑﺮدﻧﺪ، اﻫﻞ ﻣﻨﺒﺮ‬ ﺑ‬ﻮدﻧﺪ. ﻛ‬ﻪ آﻧ‬ﻬﺎ ﻫ‬ﻢ ﺑ‬ﻪ ﻫ‬ﻤﻴﻦﻃﻮر، اﺳ‬ﺘﻔﺎده میﺑﺮدﻧﺪ ﻛ‬ﻪ میرﻓﺘﻨﺪ و ﭘ‬ﻮل‬ ﺑﺮمیﮔﺮداﻧﺪﻧﺪ؛ اﻳﻦ، اﺳﺘﻄﺎﻋﺖ اﺳﺖ. اﻣﺎ یکی‬ دﻳﮕﺮ ﻣﻤﻜﻦ اﺳﺖ خیلی دارا ﻫﻢ ﺑﺎﺷﺪ‬ ‬‬ﻣﻊذلک ﺑﺎﻳﺪ ملک ﺑﻔﺮوﺷﺪ، ﺑﻌﺪ زﻧﺪﮔﺎﻧﻴﺶ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﻛﻨﺪ، وﺿﻌﺶ ﻋﻮض ﺷﻮد، اﻳ‬ﻦ‬ اﻟﺒﺘﻪ اﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﻧﺪارد. اﺳﺘﻄﺎﻋﺖ ﻓﺎرسی‬اش “ﺗﻮاﻧﺴﺘﻦ” اﺳﺖ. ﺷﺨﺺ ﺑ‬ﺎﻳﺪ ﺑ‬ﺘﻮاﻧ‬ﺪ‬ ﺑﺮود و ﺑﺮﮔﺮدد و زﻧﺪﮔﺎنی او ﺑﻪ ﻫﻢ ﻧﺨﻮرد. اﻳﻦ ﺣﺞ اﺳﺖ، ﺣﺎﻻ ﺗﻔﺼﻴﻠﺶ ﭼﻴﺴﺖ؟‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
ﺣﺞ ﻳﺎدﮔﺎرﻫﺎیی‬ دارد از ﺑﺰرﮔﺎن ﮔﺬﺷﺘﻪ، از ﺑﻴﺸﺘﺮ اﻧﺒﻴﺎء‬. اﺷﺎرهﻫﺎیی‬ اﺳﺖ ﻛ‬ﻪ‬‬‬ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ ﻛﻪ اولاً ‬ﻫﺮ ﭼﻪ اﻧﺴﺎن ﻛﻨﺪ، خصوصاً ‬ﻳﺎد ﺑﺰرﮔﺎن، ﺑﻪ ﻫﺮ ‬ﻗِﺴﻢ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﺪ ﭼﻪ ﺑﻪ‬ ‬‬ﻋﻤﻞ، ﭼﻪ ﺑﻪ ﻗﻮل و ﭼﻪ ﺑﻪ ﻓﻜﺮ، اﻳﻦ ﺧﻮدش ﺟﺰء‬ ﻋﺒﺎدات اﺳﺖ. ﺑﻠﻪ، ﻳﺎد آﻧﻬﺎ ﻋﺒﺎدت‬ اﺳﺖ، ذﻛﺮ آﻧﻬﺎ و ﺗﻮﺳﻞ ﺑﺪاﻧﻬﺎ ﺟﺰء‬ ﻋﺒﺎدات اﺳﺖ. ﻫﻤﻴﻦﻃﻮر اﺳﺖ ﺗﺄسّی‬ ﺑﻪ آﻧﻬﺎ در‬ ‬‬ﻋﻤﻞ. ﺗﻘﻠﻴﺪ؛ یعنی، ﭼﻴﺰ ﻧﻔﻬﻤﻴﺪه را اﻧﺴﺎن اﻧﺠﺎم دﻫﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﺑﺪ اﺳﺖ. اﻣ‬ﺎ ﺗﺄسی؛‬ ‬‬‬‬یعنی، ﻛﺎری را ﻛﻪ ﺑﺰرﮔﺎن ﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺰرگی‬ اﻧﺠﺎم دﻫﺪ، اﻳﻦ ﻫﻢ ﺑﻪ رویهٔ او رﻓﺘﺎر ﻛﻨﺪ و‬ ‬‬اﻗﺘﺪاء‬ ﻛﻨﺪ، اﻳﻦ را میﮔﻮﻳﻨﺪ: ﺗﺄسّی‬. ﺗﺄسّی‬ ﺟﺴﺘﻦ ﺑﻪ او، اﻟﺒﺘﻪ ﺧﻮب اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺰرﮔﺎن‬ ‬‬ﻛﺎری ﻛﻨﻨﺪ و او ﻫﻢ ﺑﻜﻨﺪ، اﻳﻦ درﺳﺖ اﺳﺖ …‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

… و ﻋﺮﻓﻪ را ﺑﺰرﮔﺎن ﻣﻌﻴﻦ ﻓﺮﻣﻮدﻧﺪ ﺑﺮای اﻳﻦ ﻛﻪ در روز ﻋﺮﻓﻪ دﻋﺎ ﻛﻨﻨﺪ ﻛﻪ حتی‬‬‬ اﮔﺮ کسی‬ در ﺣﺞ در ﻋﺮﻓﻪ ﻛﻪ در آن، روزه ﻣﺴﺘﺤﺐ اﺳﺖ، ﺿﻌﻒ ﭘﻴﺪا ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺎﻧﻊ‬ دﻋﺎ ﺷﻮد، روزه ﻛﻪ ﻣﺴﺘﺤﺐ اﺳﺖ، اﺳﺘﺤﺒﺎب آن از ﺑﻴﻦ میرود، اﮔﺮ ﺳﺴﺖ ﺷﻮد ﻛﻪ‬ ﻧﺘﻮاﻧﺪ دﻋﺎ ﻛﻨﺪ، ﻧﺒﺎﻳﺪ روزه ﺑﮕﻴﺮد. و آنﺟﺎ ﻫﻢ ﺑﺮای دﻋﺎ ﻛﺮدن اﺳﺖ ﻫﻤﺎنﻃﻮر ﻛﻪ‬‬‬ میﮔﻮﻳﻨﺪ. ﺣ‬ﻘﺸﺎن دﻋ‬ﺎﺳﺖ ، درﺧ‬ﻮاﺳﺖ از ﺧ‬ﺪاﺳﺖ، ﻣ‬ﻨﺎﺟﺎت اﺳﺖ، ﻋ‬ﺠﺰ و‬ زارﻳﺴﺖ، در آنﺟﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮاﺳﺖ. از ﭘﺎی ﻛﻮه ﻛﻪ جبل الرحمتة میﮔﻮﻳﻨﺪ و در اﻧﺘﻬﺎی‬ ﻋﺮﻓﺎت اﺳﺖ، ﺑﺎﻳﺪ در آنﺟﺎ از ﺧﺪاوﻧﺪ ﺧﻮاﺳﺖ؛ یعنی، در وقتی‬ ﻛﻪ ﻧ‬ﺰدیک‬ ﺑ‬ﻪ‬ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﻫﻢ ﺑﺮﺳﺪ، ﻣﻮقعی اﺳﺖ ﻛﻪ آنﺟﺎ ﺑﺎﻳﺪ ﻫﺮﭼ‬ﻪ ﻧ‬ﺰدﻳﻜﺘﺮ ﺑ‬ﺎﺷﺪ، ﺑ‬ﻴﺸﺘﺮ ﺑ‬ﻪ‬ ﻧﻴﺎزﻣﻨﺪی ﺑﭙﺮدازد.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

ﺧﻮب، وﻗﺖ ﺗﻨﮓ ﺷﺪ، ﻣﻘﺪﻣﺎﺗﺶ زﻳﺎد ﺷﺪ. میﺧﻮاﺳﺘﻴﻢ دﻋﺎیی‬ را ﻛﻪ ﺣﻀﺮت‬‬‬ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻦ علی‬، ﻋﻠﻴﻪاﻟﺴﻼم، در آنﺟﺎ دﻋﺎ میﻛﻨﻨﺪ و ﺑﻪ دﻋﺎی ﻋﺮﻓﻪ، ﻣﻮﺳﻮم اﺳﺖ‬ ‬‬ﻣﺨﺘﺼﺮی ﺷﺮح دﻫﻴﻢ. دﻋﺎ ﻫﻢ ﻧﻪ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﺨﻮاﻧﺪ، دﻋﺎ ﺧ‬ﻮاﻧ‬ﺪنی ﻧ‬ﻴﺴﺖ، ﻣ‬ﺎ‬ ﻫﻤﻴﺸﻪ میﺧﻮاﻧﻴﻢ، ﻗﺮآن را ﻫﻢ حتی میﺧﻮاﻧﻴﻢ ولی‬ ﭼﻮن ﻓﺎرسی‬ زﺑﺎﻧﻴﻢ، نمیﻓﻬﻤﻴﻢ،‬ نمیداﻧﻴﻢ. دﻋﺎ اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ دﻋﺎ ﻛﻨﺪ، ﺑﺨﻮاﻫﺪ از ﺧﺪا. از ﺧﺪا ﭼﻪ ﺑﺨﻮاﻫﺪ؟ اﻳﻦ ﻫﻤﻪ‬ دﻋﺎﻫﺎیی‬ ﻛﻪ از ائمه رﺳﻴﺪه و میﮔﻮﻳﻴﻢ، ﺑﺮای اﻳﻦ اﺳﺖ که ﺑﺰرﮔﺎن ﻓﻬﻤﻴﺪه ﺑﻮدﻧﺪ و مقرّب درگاه بودند. می دانستند در دربار که رفتند پیش یک سلطان، پیش سلاطین چه جور باید حرف بزنند، آخر هر کسی که بلند نیست برود با پادشاه حرف بزند. بله، چه جور بگوید، چه بخواهد، چه جور کند و بعد از آن جا برود. یکی همین رَبَّنَا ظَلَمْنَا أَنفُسَنَا وَإِن لَّمْ تَغْفِرْ لَنَا وَتَرْحَمْنَا لَنَکونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ که دعای آدم و حوّاء است. دیگری دعای حسین بن علی ، علیه السّلام، است که می خواستیم دعای حضرت را امشب ترجمه کنیم که مناسب عرفه است ولی به آن جا نمی رسیم چون خیلی مفصل و خیلی مهم است و واقعا سیّد الادعیه اش باید گفت، سیّد دعاهاست، آقای همه دعاهاست.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ در اول، ﺣﻤﺪ و ﺛﻨﺎی ﺧﺪا میﻛﻨﺪ و ﻛﺎرﻫﺎی او را؛ ﺧﺪایی‬ ﻛﻪ ﭼﻪ‬ ‬‬ﻛﺮده، ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ را ﺧﻠﻖ ﻛﺮده، ﻫﺮ ﭼﻴﺰی را ﺑﺮ ﺳﺮ ﺟﺎی ﺧﻮدش و ﺑﺮای ﻣﺎ ﻫﻢ ﭼﻪ‬ ﺧﻠﻖ ﻛﺮده اﺳﺖ ﭼﻪ ﺟﻮر ﺑﻮده. ﺧﻮب، ﺣﺎﻻ ﭼﻨﺪ ﻛﻠﻤﻪاش را ذﻛﺮ ﻛﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺗﺮﺗﻴﺐ دﻋﺎ‬ و ﻣﻘﺼﻮد ﻣﻌﻠﻮم ﺷﻮد. ﻣِﻦ ﺟﻤﻠﻪ در آن اوﻟﺶ ﻋﺮض میﻛﻨﺪ:‬‬‬‬‬
‬‬ﺧﺪاﻳﺎ، ﺑﻪ ﻧﻌﻤﺖ ﺧﻮدت ﻣﺮا ﺑﻪ دﻧﻴﺎ آوردی، ﻣﺮا ﺧﻠﻖ ﻛﺮدی ﭘﻴﺶ از آن ﻛﻪ روی‬ ﻣﻦ اسمی ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﭼﻴﺰی ﺑﺎﺷﺪ ﻳﺎ ﻗﺎﺑﻞ اﺷﺎره ای ﺑﺎﺷﺪ. ﻣﺮا از ﻫﻤﻴﻦ ﺧﺎک ﭘﺴﺖ ﺧﻠﻖ‬ ﻛﺮدی، ﻣﺮا در ﭘﺸﺖ ﭘﺪرﻫﺎ ﻗﺮار دادی ﺑﺮای اﻳ‬ﻦﻛﻪ ﭘﺸﺖ ﭘ‬ﺪرﻫﺎ ﻛ‬ﻪ در ﮔ‬ﺮدش‬ روزﮔﺎرﻫﺎ و ﺳﺎﻟﻬﺎ ﻣﺤﻔﻮظ ﺑﺎﺷﻢ، ﭘﺸﺖ ﺑﻪ ﭘﺸﺖ ﻣﺮا در ﭘﻨﻬﺎنی در اﻳﻦﺟﺎ، ﺟﺎ دادی.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
ﻫﻤﻴﻦﻃﻮر از اﻳﻦ ﭘﺸﺖ ﺑﻪ آن ﭘﺸﺖ از اﻳﻦ رﺣﻢ ﺑﻪ آن رﺣﻢ آوردی، یکی‬ یکی‬ را‬ آوردی و ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎنی ای ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻛﺮدی، در دوﻟﺖ ﭘﻴﺸﻮاﻳﺎن ﻛﻔﺮ، ﻣﺮا ﺑﻪ دﻧﻴﺎ‬ ﻧﻴﺎوردی، اﻳﻦ ﻧﻌﻤﺖ ﺑﺰرگی‬ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻦ اﮔﺮ در آن زﻣﺎن، در دورهٔ‬ ﺟﺎﻫﻠﻴﺖ ﺑﻮدم و‬ در زﻣﺎن ﻛﻔﺮ، ﻣﻦ ﻫﻢ ﻣﺜﻞ آﻧﻬﺎ ﻛﺎﻓﺮ ﺑﻮدم. دورهٔ‬ ﻛﻔﺮی ﻛﻪ ﻋ‬ﻬﺪ ﺗ‬ﻮ را ﺷﻜﺴ‬ﺘﻨﺪ،‬ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮان ﺗﻮ را آزار ﻛﺮدﻧﺪ. ﻣﺮا وقتی‬ آوردی ﻛﻪ در دﻧﻴﺎی آﺳﺎن ﺑﻪ دﻧﻴﺎ آﻣﺪم، ﺑﻠﻪ و‬ ﺑﺮای ﻣﻦ آﺳﺎن ﻛﺮدی و ﻧﻌﻤﺖ را ﺑﺮ ﻣﻦ ﻓﺮاوان ﻛﺮده ای، ﻣﺮا در ﻇﻠﻤﺎت ﺛﻼث، ﺑﻴﻦ‬ ﮔﻮﺷﺖ و ﭘﻮﺳﺖ و ﺧﻮن و اﻳﻨﻬﺎ ﺟﺎ دادی و آﺷﻜﺎر ﻧﻜﺮدی ﺧﻠﻖ ﻣﺮا. ﭼﻴﺰی را از‬ اﻣﺮ ﻣﻦ ﺑﺮوز ﻧﺪادی، ﻗﺮار ﻧﺪادی، دﺳﺖ ﺑﻪ دﺳﺖ، ﻫﻤﻴﻦﻃﻮر ﻣﺮا آوردی ﺑﻪ اﻳﻦ دﻧﻴﺎ‬ در ﻫﺮ ﻣﺮﺗﺒﻪای ﻫﻢ ﻣﺮا ﺣﻔﻆ ﻛﺮدی. اﻳﻦ ﻫﻤﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎرﻳﻬﺎی دﻧﻴﺎ، اﻳﻦ ﻫﻤﻪ اﺗ‬ﻔﺎﻗﺎت‬ دﻧﻴﺎ، در همهٔ‬ اﻳﻨﻬﺎ ﻣﺮا ﺣﻔﻆ ﻛﺮدی از آﻧﭽﻪ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ آﻣﺪه اﺳﺖ و ﻏﻴﺮ دﻳﮕﺮ، و ﻣﺮا از‬ زﻳﺎده و ﻧﻘﺼﺎن ﻧﮕﺎه داشتی. ﭘﺲ ﺧﺪای ﺑﺰرگی‬ هستی، ﺧﺪاﻳﺎ، ﺑﺰرگی‬ ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ،‬ رﺣﻤﺖ و ﻣﻬﺮﺑﺎنی ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ. آن ﻛﻪ ﺑﻪ اﻳﻦ دﻧﻴﺎ آﻣﺪم، ﻧﻌﻤﺖ را ﺑﺮ ﻣﻦ از ﻫﺮ ﻃﺮف‬ زﻳﺎد ﻛﺮدی، ﻣﺮا ﺗﺮﺑﻴﺖ ﻛﺮدی در ﻫﺮ ﺳﺎل و رو ﺑﻪ زﻳﺎدتی ﺑﺮدی ﺗﺎ ﻛ‬ﺎﻣﻞ ﺷ‬ﺪم،‬ ﺧﻠﻘﺖ ﻣﻦ ﻛﺎﻣﻞ ﺷﺪ و ﺑﻪ اﻧﺪازهٔ‬ رﺷﺪ ﺧﻮدم رﺳﻴﺪم. ﺣﺠﺖ ﺧﻮدت را ﺑﺮ ﻣﻦ واﺟﺐ و‬ ‬‬ﻛﺎﻣﻞ ﻛﺮدی ﺑﻪ اﻳﻦ ﻛﻪ ﻣﻌﺮﻓﺖ ﺧﻮدت را ﻛﻪ ﻫﺴﺖ و رو ﺑﻪ آن ﺑﺎﻳﺪ رﻓﺖ، ﺑﻪ ﻣﻦ اﻟﻬﺎم‬ ﻛﺮدی و در دل ﻣﻦ اﻧﺪاختی و ﻣﺮا ﻣﻬﻴﺎ ﻛﺮدی ﺑﺮای اﻳﻦ ﻛﻪ ﺷﻜﺮ ﻛﻨﻢ ﺗﻮ را، ﺑﻪ ﻳﺎد ﺗﻮ‬ ‬‬ﺑﺎﺷﻢ، ذﻛﺮ ﺗﻮ ﻛﻨﻢ. ﻃﺎﻋﺘﺖ را ﺑﺮ ﻣﻦ واﺟﺐ ﻛﺮدی، ﻋﺒﺎدﺗﺖ را ﺑﺮ ﻣﻦ واﺟﺐ ﻛﺮدی،‬ ﻣﻊ ذلک ﻣﻦ آنﻃﻮری ﻛﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﻧﺘﻮاﻧﺴﺘﻢ و ﻧﻔﻬﻤﻴﺪم. ﻣﺮا در ﻫﺮ ﺣﺎل ﺗﻮ ﺗﻮﻓﻴﻖ دادی‬ ﻛﻪ اﻃﺎﻋﺖ ﻛﻨﻢ و ﺷﻜﺮ ﺗﻮ را ﺑﻪﺟﺎ آورم. نعمت های ﺗﻮ اﻧﺪازه ﻧﺪارد، از یکی‬، دو ﺗﺎ، ده‬ ﺗﺎ ﺧﺎرج اﺳﺖ.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
ﺑﻠﻪ، ﺗﺎ ﺑﻪ اﻳﻦﻛﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮر ﻓﺮﻣﺎﻳﺸﺎﺗﺶ، ﻧﻴﺎز و دﻋﺎی ﺧﻮد را ﺑﻪ درﮔﺎه او ﻋﺮض‬ ﻛﺮده ﻛﻪ در ﻣﻮﺿﻮع زﺑﺎن دادن ﭼﻪ ﻛﺮدی، در ﻧﮕﺎﻫﺪاری ﭼﻪ ﻛﺮدی، ﻏﺬا و دوای‬ ﻣﺮا، ﻏﺬای ﻣﺮا ﭼﻄﻮر ﻛﺮدی، آب ﻣﺮا ﭼﻪ ﺟﻮر ﻛﺮدی، ﭼﻄﻮر ﻣﺮا ﻧﮕﺎﻫﺪاری ﻛﺮدی،‬ ﺣﻔﻆ ﻛﺮدی در ﻫﺮ سختی ای. ﺑﻠﻪ و ﺣﺎﻻ ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰﻣﺎن در اﺧﺘﻴﺎر ﺗﻮﺳﺖ و در ﺗﺤﺖ‬ ﺗﺮﺑﻴﺖ ﺗﻮﺳﺖ: ﺳﺠﻮد ﻣﻦ، رﻛﻮع ﻣﻦ، ﺧﻮبی ﻣﻦ، ﺑﺪی ﻣﻦ، ﻫﻤﻪ ﭼﻴﺰ ﻣﻦ؛ و ﺑﺎﻳﺪ در‬ ﻫﺮ ﻣﺮﺗﺒﻪای از ﻣﺮاﺗﺐ ﺷﻜﺮ ﻛﻨﻢ. ﺑﻠﻪ و ﺧﻮدت ﻓﺮﻣﻮدی ﻛﻪ اﮔﺮ ﺑﺸﻤﺎرﻳﺪ ﻧﻌﻤﺘﻬﺎی‬ ﺧﺪا را ﻧﺨﻮاﻫﻴﺪ ﺗﻮاﻧﺴﺖ اﺣﺼﺎء‬ ﻛﻨﻴﺪ. ﻛﺘﺎب ﺗﻮ درﺳﺖ ﮔﻔﺘﻪ اﺳﺖ و ﻫﻤﻴﻦ ﻃﻮر ﻫﻢ‬ ﻫﺴﺖ. اﻧﺒﻴﺎی ﺗﻮ ﻓﻬﻤﺎﻧﺪﻧﺪ، ﺑﻪ ﻣﺎ رﺳﺎﻧﺪﻧﺪ و ﻣﺎ ﻛﻮﺗﺎهی‬ ﻛﺮدﻳﻢ.‬‬‬‬‬‬‬‬
ﺗﺎ اﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺟﺎیی‬ میرﺳﺪ ﻛﻪ ﺣﻀﺮت آنﻗﺪر دﻋﺎ ﻛﺮدﻧﺪ ﻛﻪ اشک های ﻣﺒﺎرﻛﺶ‬ ﺑﺮ ﻣﺤﺎﺳﻨﺶ ﺟﺎری ﺷﺪ و ﺑﻪ اﻧﺪازه ای ﮔﺮﻳﻪ ﻛﺮد ﻛﻪ ﺳﺴﺖ ﺷ‬ﺪ. ﺑ‬ﻌﺪ، آنوﻗﺖ ﺑ‬ﺎز‬ دﻋﺎﻫﺎی دﻳﮕﺮی، ﻃﻮر دﻳﮕﺮ ﻫﻤﺎن دﻋﺎ را دﻧﺒﺎلﮔﻴﺮی میﻛﻨﺪ.‬‬‬‬‬‬
ﺧﺪاوﻧﺪا، ﻣﺮا ﻗﺮار ده ﻛﻪ از ﺗﻮ ﻣﻼﺣﻈﻪ ﻛﻨﻢ، ﺑﺘﺮﺳﻢ ﻣﺜﻞ اﻳﻦ ﻛﻪ ﺗﻮ در ﻣﻘﺎﺑﻞ روی‬ منی و ﻣﺮا ﻫﻤﺮاهی‬ ﻛﻦ و ﻗﻮت ده و ﻣﺮا ﺑﻪ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﺑﺪﺑﺨﺖ ﻧﻜﻦ و ﺑﺮای ﻣﻦ نیکی ﻗﺮار ده، ﺑﺮﻛﺖ ده، ﺑﻪ ﻗﻀﺎ و ﻗﺪر ﺗﻮ، ﻛﻪ اﻣﺮ ﻗﻀﺎ و ﻗﺪر ﺗﻮ را دوﺳﺖ ﺑﺪارم و آﻧﭽﻪ را‬ ﺗﻮ ﺑﺨﻮاهی‬ ﺑﺨﻮاﻫﻢ و آﻧﭽﻪ را ﻛﻪ ﺗﺄﺧﻴﺮ ﺑﻜﻨﻲ، ﺗﻌﺠﻴﻠﺶ را ﻧﺨﻮاﻫ‬ﻢ، آﻧ‬ﭽﻪ را ﺗ‬ﻮ‬ ﺗﺄﺧﻴﺮ می اﻧﺪازی، ﻋﺠﻠﻪ ﻧﻜﻨﻢ. ﺧﺪاﻳﺎ، دارایی‬ ده ﻣﺮا، در ﺧﺎرج ﻣ‬ﻦ دارایی ﻧ‬ﺪارم‬ ‬‬ وﺟﻮد ﺧﻮدم را از راه ﺑﺎﻃﻦ و ﻏﻨﺎی ﻣﺮا در وﺟﻮد ﺧﻮدم ﻗﺮار ده و ﻣﺮا ﺑﻪ ﻏﻴﺮ ﺧﻮد‬ ﻣﺤﺘﺎج ﻣﻔﺮﻣﺎ. ﺧﺪاﻳﺎ، ﻳﻘﻴﻦ در دل ﻣﻦ ﻗﺮار ده ﻛﻪ دل ﻣﻦ ﻳﻘﻴﻦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ و بستگی‬ ﺑﻪ ﺗﻮ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. ﻋﻤﻞ ﻣﻦ ﺧﺎﻟﺺ ﺑﺎﺷﺪ ﺑﺮای ﺗﻮ، اﺧﻼصی‬ در ﻋﻤﻞ ﻣﻦ ﻗﺮار ده. ﻧﻮر‬ ﻇﺎﻫﺮ در ﭼﺸﻤﻢ ﻗﺮار ده و ﻧﻮر ﺑﺎﻃﻦ و ﺑﺼﻴﺮت در دل و در دﻳﻦ داﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻢ. ﺧﺪاﻳﺎ،‬ ﻣﺮا ﺑﻬﺮه ده ﺑﻪ ﻫﻤﻪ اﻋﻀﺎء‬ و ﺟﻮارح. ﺧﺪاوﻧﺪا، از ﺗﻮ میﺧﻮاﻫﻢ ﻛﻪ ﮔﻮش ﻣﺮا، ﭼﺸﻢ‬ ﻣﺮا ﻃﻮری ﻗﺮار دهی‬ ﻛﻪ دﻧﺒﺎﻟﻪ ﺑﺮای ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ وارث ﻣﻦ ﺑﺎﺷﻨﺪ. ﻳﺎری ﻛﻦ ﺧﺪاﻳﺎ ﻣﺮا‬ ﺑﺮ ﻫﺮ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻇﻠﻢ ﻛﻨﺪ. ﺧﺪاﻳﺎ، ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﻨﻤﺎﻳﺎن ﺣﻘﺎﻳﻖ را و کمک ﻛﻦ در ﻛﺎرﻫﺎی ﻣﻦ.‬ و ﻗﻮه ﺧﻮدم را و ﮔﻮﺷﺖ و ﺧﻮن ﺧﻮدم را و ﻣﻘﺎﺻﺪ ﺧﻮدم را ﺻﺤﻴﺢ ﮔﺮدان و ﺑﻪ آن،‬ ﭼﺸﻢ ﻣﺮا روﺷﻦ ﻛﻦ. ﺧﺪاﻳﺎ، زﺣﻤﺘﻬﺎیی‬ ﻛﻪ ﺑﺮای ﻣﻦ ﭘﻴﺶ می آﻳﺪ، ﮔﺮﻓﺘﺎرﻳﻬﺎ را از‬ ﻣﻦ ﺑﺮﻃﺮف ﻛﻦ. ﺧﺪاﻳﺎ، بدی ها و ﺧﻄﺎﻫﺎی ﭘﻨﻬﺎنی ﻣﻦ و ﮔﻨﺎه ﻣﺮا ﺑﭙﻮﺷﺎن. ﺧﺪاوﻧ‬ﺪا‬ ﮔﻨﺎﻫﺎن و خطیئتهای ﻣﺮا ﺑﻴﺎﻣﺮز. ﺧﺪاوﻧﺪا، دﺷﻤﻦ ﻣﺮا ﻛﻪ ﺷﻴﻄﺎن ﺑﺎﺷﺪ او را رد ﻛﻦ‬ (سگی را ﻛﻪ میراﻧﻨﺪ ﻣﺎ “ﭼﺦ” میﮔﻮﻳﻴﻢ) ﺧﺪاﻳﺎ، ﮔﺮدن ﻣﺮا از ﻗﻴﺪﻫﺎیی‬ ﻛﻪ ﻫﺴﺖ در‬ دﻧﻴﺎ و آﺧﺮت آزاد ﻛﻦ. ﺧﺪاﻳﺎ، ﺑﺮای ﻣﻦ وﺳﻴﻠﻪ ﺧﻮﺑﻴﻬﺎ در آﺧﺮت و دﻧﻴﺎ ﻓﺮاﻫﻢ ﺳﺎز.‬ ﺧﺪاﻳﺎ، ﺧﻮﺑﻴﻬﺎ ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ ﻫﻤﻪ ﺣﻤﺪ ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ، ﺧﻮبی ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ. ﻫﻤﺎنﻃﻮری ﻛﻪ‬ ﺧﻠﻖ ﻛﺮده ای، ﭘﺲ ﻗﺮار دادی ﻣﺮا ﺷﻨﻮا و ﺑﻴﻨﺎ، ﺧﻮبی ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ. ﻫﻤﺎنﻃﻮری ﻛﻪ‬ ﺧﻠﻖ ﻛﺮدی ﻣﺮا، ﻗﺮاردادی ﺧﻠﻖ ﺧﻮبی، ﺑ‬ﻠﻪ ﺧ‬ﻠﻘﺖ راستی و درستی، بی نقصی‬ بی عیبی ﻛﻪ ﻗﺮار دادی، ﻫﻤﻪ ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ. ﺑﻠﻪ، ﺗﻮ ﻛﺮده ای ﺗﻮ میدانی ﺧﻮبی و ﺑﺪی را.‬ و ﺑﻮدی ﻗﺒﻞ از ﺧﻠﻖ ﻣﻦ و از اﻳﻦ ﻛﻪ ﺑﺎﺷﻢ ﻳﺎ ﻧﺒﺎﺷﻢ ﻛﻪ غنی ﺑﻮدی، ﺗﻮ ﻛ‬ﻪ اﺣ‬ﺘﻴﺎج‬‬ ﻧﺪاشتی ﺑﻪ ﺧﻠﻘﺖ ﻣﻦ ﻳﺎ ﻏﻴﺮ ﻣﻦ. ﭘﺮوردﮔﺎرا، ﺗﻮ ﻛﻪ دﻳﺪی و ﻣﺮا ﺗﻨﺪرﺳﺖ ﺧ‬ﻠﻘﺖ‬ ﻛﺮدی، ﭘﺸﺖ ﺳﺮش ﻫﻢ ﻣﺮا ﺧﻮب ﻛﺮدی ﭘﺲ، ﺣﻤﺪ ﻣﺎل ﺗﻮﺳﺖ. ﺧﻠﻘﺖ ﻣﺮا ﻧﻴﻜﻮ‬ ﻛﺮدی ﭘﺮوردﮔﺎرا، ﺑﻪ واسطهٔ اﻳﻦ ﻛﻪ اﺣﺴﺎن ﻛﺮدی ﺑﻪ ﻣﻦ. در ﻧﻔﺲ ﻣﻦ ﻣﺮا ﻋ‬ﺎﻓﻴﺖ‬ دادی و ﺣﻔﻆ ﻛﺮدی و ﺗﻮﻓﻴﻖ دادی ﺑﺮای ﺷﻜﺮ آﻧﭽﻪ ﻧﻌﻤﺖ دادی ﺑﺮ ﻣﻦ.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬

ﻫﻤﻴﻦﻃﻮر دﻧﺒﺎﻟﺶ اﻳﻦﻃﻮر ذﻛ‬ﺮ میﻛﻨﺪ: ﺧ‬ﺪاﻳ‬ﺎ، از ﻫ‬ﺮ ﭼ‬ﻪ میﺗﺮﺳﻢ ﻣ‬ﺮا‬ نگاه داری ﻛﻦ، ﺣﻔﻆ ﻛﻦ، ﻫﺮﭼﻪ را ﺗﺮس دارم ﺣﻔﻆ ﻛﻦ ﻣﺮا، در ﻧﻔﺴﻢ ﺣﻔﻆ ﻛﻦ، در‬ دﻳﻨﻢ ﺣﻔﻆ ﻛﻦ، ﺣﺮاﺳﺖ ﻛﻦ و نگاه داری ﻛﻦ در ﺳﻔﺮم، در ﺣﻀﺮم ﺣﻔﻆ ﻛﻦ ﻣﺮا، در‬ اﻫﻠﻢ، در ﻋﻴﺎﻟﻢ ﺗﻮ ﺟﺎﻧﺸﻴﻦ ﻣﻦ ﺑﺎش و آﻧﻬﺎ را ﻫﻢ ﺣﻔﻆ ﻛﻦ و نگاه داری ﻛﻦ. در آﻧﭽﻪ‬ ﻛﻪ روزی داده ای، در آﻧﭽﻪ ﺑﺮﻛﺖ ﺑﻪ ﻣﻦ میدهی‬، در ﻧﻔﺴﻢ ﻣﻦ را دﻻﻟﺖ ﻛﻦ. در‬ ﭼﺸﻢ ﻣﺮدم ﻣﺮا ﺑﺰرگ ﻛﻦ، از ﺷﺮّ ﺟﻦ و اﻧﺲ ﻣﺮا ﺳﺎﻟﻢ ﻧﮕﺎهدار. ﺧﺪاﻳﺎ، ﺑﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎن ﻣﻦ‬‬‬ ﻣﺮا رﺳﻮا ﻣﻜﻦ، ﻣﺮا ﻣﮕﻴﺮ. ﺧﺪاﻳﺎ، ﺑﻪ ﺳﻠﻴﻘﻪ ﺧﻮدم، ﺑﻪ ﺑﺎﻃﻦ ﺑﺪ ﺧﻮدم ﻣﺮا رﺳﻮا ﻣﻜﻦ،‬ ﺑﻠﻪ و ﺑﻪ ﻋﻤﻞ ﺧﻮدم ﻣﺮا ﻣﺒﺘﻼ ﻣﻜﻦ و ﻧﻌﻤﺖ ﺧﻮدت را ﺑﻪ واﺳﻄﻪ ﻋ‬ﻤﻞ ﺑ‬ﺪ ﻣ‬ﻦ و‬ ﻣﻌﺼﻴﺖ ﻣﻦ از ﻣﻦ ﻣﮕﻴﺮ. ﺑﻪ ﻏ‬ﻴﺮ ﺧ‬ﻮدت ﻣ‬ﺮا وا ﻣﮕ‬ﺬار. ﺧ‬ﺪاﻳ‬ﺎ، ﺑ‬ﻪ ﭼ‬ﻪ کسی‬ وا میﮔﺬاری؟! ﺑﻪ ﻧﺰدﻳﻜﺎن ﻛﻪ ﻗﻄﻊ میﻛﻨﻨﺪ ﻣﺮا ﻳﺎ ﺑﻪ دوران ﻛﻪ آنوﻗﺖ ﺑﺮ ﻣﻦ ﺑ‬ﺪ‬ میﻛﻨﻨﺪ و ﺑﺮ ﻣﻦ ﻏﻀﺐ میﻛﻨﻨﺪ، ﺑﻪ کسی‬ وا میﮔﺬاری ﻛﻪ نمیﺗﻮاﻧﺪ ﻛﺎری ﺑﻜ‬ﻨﺪ؟ ﺧﺪاﻳﺎ، ﺗﻮ ﻛﻪ ﺧﻮدت هستی، ﭘﺮوردﮔﺎر منی، اﻣﺮ ﻣﺮا ﻣﺎلکی، ﺑﻪ ﺧ‬ﻮدت ﺷﻜ‬ﺎﻳﺖ‬ میﻛﻨﻢ ﻧﺎدارﻳﻢ را، دورﻳﻢ را، دوری ﻣﻨﺰﻟﻢ را. ﭘﺮوردﮔﺎرا، ﭘﺲ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻏﻀﺐ را ﺣﻠﻮل‬ ﻣﺪه اﮔﺮ ﻏﻀﺐ ﻧﻜﺮده ای ﺑﺮ ﻣﻦ، ﻏﻀﺐ نکنی ﺑﺮ ﻣﻦ، ﻣﻦ ﺑﺎک ﻧﺪارم از ﻫﻴﭻﭼﻴﺰ ﺟﺰ‬ از ﻏﻀﺐ و ﺳﺨﻂ ﺗﻮ، و ﻋﺎﻓﻴﺖ ﺗﻮ ﺑﻬﺘﺮ اﺳﺖ ﺑﺮای ﻣﻦ از ﻫﺮ ﭼﻴﺰ. ﺗﺎ ﺑﻌﺪ ﻋ‬ﺮض‬ میﻛﻨﺪ: ﺧﺪاﻳﺎ ﻣﻦ ﭼﻪ بدی ها ﻛﺮدم، ﺗﻮ ﭼﻪ ﺧﻮﺑﻴﻬﺎ ﻛﺮدی. ﺧﺪاﻳﺎ ﺗﻮ ﻧﻌﻤﺖ دادی ﻣﻦ‬ ﻏﻔﻠﺖ ﻛﺮدم. ﺗﻮ اﻣﺮ ﻛﺮدی، ﻣﻦ ﻧﻜﺮدم. اﻳﻦ دﻋﺎ خیلی ﻃﻮﻻنی اﺳﺖ و وﻗﺖ ﻫ‬ﻢ‬ ﻧﻴﺴﺖ.‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬‬
ﺑﻪ ﻫﺮﺣﺎل دﻋﺎی آن ﺑﺰرﮔﻮار اﺳﺖ. راﻫﻨﻤﺎیی‬ ﻣﺎ ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﭼﻪ ﺟﻮر ﺑﺎﻳﺪ دﻋﺎ‬ ﻛﺮد و از ﺧﺪا ﭼﻪ ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮاﺳﺖ، ﭼﻪ ﺟﻮر ﺑﺎﻳﺪ ﺧﻮاﺳﺖ. اﻧﺴﺎن ﭘﻴﺶ ﺧﺪا ﺑﺮود، ﻣﺜﻞ‬ اﻳﻦ ﻛﻪ ﭘﻴﺶ ﭘﺎدﺷﺎهی‬ ﺑﺮود، ﻣﺪﺗﻬﺎ آرزو ﻛﻨﺪ، واﺳﻄﻪ ﻛﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﺮود ﺑﻪ ﺣﻀﻮر و وقتی‬‬ رﻓﺖ آنﺟﺎ، ﺑﻪ ﭘﺎدﺷﺎه ﺑﮕﻮﻳﺪ ﻛﻪ مثلاً ‬ﻣﻴﺦ ﻧﻌﻞ اﻻﻏﻢ اﻓﺘﺎده، دﺳﺘﻮر ﺑﺪه ﻛﻪ درﺳﺖ‬ ﻛﻨﻨﺪ! ﺣﺎﻻ، دﻋﺎﻫﺎی ﻣﺎ غالبا ‬اﻳﻦﻃﻮر اﺳﺖ. دﻋﺎ ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ، ﻧﮕﻔﺘﻪاﻧﺪ ﻛﻪ اﻳﻦ ﻋﺒﺎرت را‬ ﺑﺨﻮاﻧﻴﺪ.‬‬‬
اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ دﻋﺎﻫﺎیی‬ ﻛﻪ ﺑﺰرﮔﺎن ﮔﻔﺘﻪاﻧﺪ، ﻣﻨﻈﻮر اﻳﻦ اﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻔﻬﻤﻴﻢ ﻛﻪ آﻧﻬﺎ‬ ﭼﻪﺟﻮر ﻋﺮض ﻛﺮده اﻧﺪ، ﭼﻪ ﻋﺮض ﻛﺮده اﻧﺪ، ﭼﻪ ﺧﻮاﺳﺘﻪاﻧﺪ، ﭼﻪ ﺑﻪ دردﻣﺎن میﺧﻮرد‬ ﻛﻪ ﻣﺎ در آن ﻣﻮﺿﻮع، ﺗﺄسّی‬ ﺑﺠﻮﻳﻴﻢ.‬‬
‬‬‬‬
*با اندکی تلخیص
[1]) إِنَّ عِدَّةَ الشُّهُورِ‌ عِندَ اللَّـهِ اثْنَا عَشَرَ‌ شَهْرً‌ا فِي كِتَابِ اللَّـهِ يَوْمَ خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْ‌ضَ مِنْهَا أَرْ‌بَعَةٌ حُرُ‌مٌ (توبه/36)
[2]) وَلَبِثُوا فِي كَهْفِهِمْ ثَلَاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَازْدَادُوا تِسْعًا (کهف/25)
[3]) توبه/36
[4]) وَلِلَّـهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا (آل عمران/97)