Search
Close this search box.

مجلس صبح پنجشنبه ۲۶-۵-۹۱ (کمک به زلزله زدگان آذربایجان-آقایان)

پیام دوست - بیانات مکتوب حضرت مجذوبعلیشاه 

بِسمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

مسئله زلزله آذربایجان که هر روز هم یک خبری از آن می شنویم حالا اسمش را پس لرزه یا لرزه بگذاریم،به هر جهت دلهای ما را تکان داده است. اینجور وقایع هم یک مرحله ای از سلوک است. خداوند در چند جای قرآن می فرماید که ما شما را جلو دادیم تا ببینیم چطوری کار می کنید،خدا مگر نمی داند؟! به زبان عامیانه یعنی در واقع خواسته ما را شیر فهم کند که آقا این مسائل را که می بینید برای آزمایش شما است تا ببینیم چطوری رفتار می کنید، لِنَنظُرَ كَيْفَ تَعْمَلُون (یونس/۱۴) چطوری برخورد می کنید. انشاءالله این قسمت مورد قبول خداوند باشد و آن قسمتِ مرحله ای از سلوک(در واقع آزمایش) را خودش توفیق بدهد که آن را هم رد بکنیم. در قضایای زلزلهٔ بم که ده دوازده سال پیش رخ داد، ما می خواستیم نشان بدهیم که ما واقعا تابع این آیه هستیم که می فرماید خَلَقْنَاكُم مِّن ذَكَرٍ وَأُنثَى وَجَعَلْنَاكُمْ شُعُوبًا وَقَبَائِلَ لِتَعَارَفُوا إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ (حجرات/۱۳) این هم خودش از مراحل امتحان است، شما را گروه و گروه و شعوب و قبائل قرار دادیم، که حالا ما مثلا می گوییم یکی ترک و یکی لر و یکی فارس و یکی عرب است. حالا به عکسِ ما خیلی از جریانات جهانی و این سیاست کثیف (نه سیاستی که علی (ع) یا پیغمبر(ص) داشت) نمی گذارند، موجباتی فراهم می شود، اختلاف زیادتر بشود، البته چون مردم الحمدالله رو به تکامل هستند اگرچه یک قدم، جلوتر آمدند، درک و فهم عمومی مردم بیشتر شده است و دقت می کنند، البته این طبیعی است که وقتی یک همچین واقعی اتفاق می افتد کسی به نزدیکانش بیشتر می رسد، البته او وظیفه اش است، که به سایرین رسیدن هم اضافه بر وظیفه است ولی به طور کلی وقتی یک همچین واقعه ای پیش می آید نمی شود گفت که او ترک و این فارس و این عجم است، بشریت لطمه می بیند. ما آن دفعه دیدیم که وقتی مثلاً تیم دکتر هایی که به محل می رفتند (البته اگر به ما بود ما خودمان همچین تابلویی نمی گذاشتیم) برای اینکه معلوم بشود اینهایی که می آیند دکتر و طبیب هستند مثلا اعلاناتی بود که کمک ها و مساعدت های از طرف دراویش نعمت اللهی، همه این تابلوها را بر می داشتند. حالا این دفعه بیشتر هم شده است، البته از یک جهت خوب است که ما بگوییم همه ایران کمک می کنند ولی از یک جهت نادرست است، برای اینکه وقتی درست است که شما به همهٔ ایرانی ها، همه رجال و همه گروه ها این نظارت را داشته باشند ولی نه اینکه تابلوی دربِ خانهٔ آنها را بردارید. این دفعه همین اعلانِ اینکه کالا نفرستید و پول بفرستید، چرا؟ ،چون پول نشان ندارد، پول میخواهید خرج کنید. مثل کالا، مثل خوار و بار نیست که جلوی آن را بگیرند، بگویند تابلو را بردارید. این موضوع قدری به وحدت داخلی لطمه می زند.
یکبار در مورد انفاقات صحبت شد، انفاقات واجب خوب است که علنی باشد، نماز می خوانیم علنی باشد، روزه می گیریم علنی باشد به این معنی که تجاهر به روزه خواری هم جرم باشد. اما کارهای استحبابی، علنی نباشد بهتر است. کمک های دستی اگر می کنید تا می توانید مخفی باشد. حالا ما از این جهت خوشحالیم که اگر کمکی می خواستیم بکنیم، (این کمک نمی شد طبق روال باید علنی باشد) اینها جلوی علنی بودنش را گرفتند خب ثواب ما بیشتر می شود به شرط اینکه بدانیم به مصرف مورد نظر می رسد، از یک طرف برای اینکه در واقع نشان داده بشود و خودمان هم باور کنیم که در این مورد کمک به زلزله زدگان تقریباً واجب می شود(حالا فردا می گویند بدعتِ جدید، هر روز برای ما یک بدعت در می آوردند) باید این حساب را بکنیم، وقتی ما می بینیم که برای ما واجب می شود، به هر نحوی که می توانیم خدمت کنیم این عملِ واجبِ اخلاقیِ خودمان را نشان دهیم.
به هر جهت فقرا خوب است در هر موقعیتی هر نوع کمکی که از دستشان بر می آید انجام بدهند، (البته در روز عید فطر صحبت خواهد شد،انشاءالله) انشاالله دیگر از این وقایع و حوادث غیر مطرقبه برای ما به وجود نیاید، انشاءالله از خداوند می خواهیم، اگر هم می خواهی ما را امتحان کنی ما اهل امتحان نیستیم. الان معلوم است که همه در امتحانات خدا مردود هستیم، ما را امتحان نکن، قدرتش را بده و بعد امتحان کن. همان قدرتی را بده که آن قدرت، مهاجرین و انصارِ صدر اسلام را همه جا پیروز کرد. چون پیغمبر فرموده بود بروید جنگ، می رفتند جنگ، که در یک جنگی گاهی می شد یک خرما را دو نفر به عنوان یک وعده غذا می خوردند. آن قدرت و ایثاری که آن مسلمان خواست به یک مجروحی آب بدهد، آن مجروح گفت بالاتر از من یک مجروح شدیدتری هست، برو اول پیش او، که رفت پیش آن دومی، دومی هم گفت از من سخت تر هم هست، رفت پیش سومی که او رحلت کرده بود، پیش دومی که برگشت او هم رحلت کرده بود و اولی هم در این فاصله رحلت کرده بود. این قدرتی که آن بیمار یا مجروحِ در حال احتضار آب را بالای سرش آوردند نخورد، این یک قدرت است. همین قدرت در همهٔ مسلمین بود که از این واقعه عبرت گرفتند و عبرت می گیرند. اما آن قدرت متأسفانه در ما ضعیف است انشاءالله خداوند این قدرت را به ما بدهد.

 

 

Tags