بهزاد نبوی، عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و سید مصطفی تاجزاده، عضو جبهه مشارکت ایران اسلامی و سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، چهارشنبه گذشته به دادسرای اوین فرا خوانده شدند.
اتهام بهزاد نبوی در این پرونده جدید، پخش قرائت متن استعفای معترضانه او در مجلس ششم از تلویزیون رسا بوده است. سه اتهام سید مصطفی تاجزاده هم انتشار نامه ها، مقالات و مصاحبه های وی و کلیه نامه های مشترکی که زندانیان سیاسی آن را امضا کرده اند و بالاخره صدور بیانیه های سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی و جبهه مشارکت ایران اسلامی مطرح شده است.
فخرالسادات محتشمی پور، همسر سید مصطفی تاجزاده در خصوص پرونده جدید برای همسرش به “جرس” می گوید: “در پانزدهم بهمن ماه سال90، معاون حقوقی قرارگاه ثارالله گزارشی را به دادسرای اوین ارسال کردند که موضوع آن مربوط به نامه ها و مصاحبه هایی بود که آقای تاجزاده داشته اند. از همان نامه “پدر مادر ما متهم هستیم” شروع شده بود تا دفاع از موضع گیری آقای خاتمی مبنی بر اینکه اگر اشتباهی شده دو طرف ببخشند. در حقیقت این گزارشی که سپاه تهیه کرده بود، چند روز قبل از انتخابات مجلس بود که آقای تاجزاده می گفتند، سه روز قبل از انتخابات ریاست جمهوری حکم بازداشتمان را سپاه صادر کرده و این شکایت هم چند روز قبل از انتخابات مجلس بوده است و به نوعی قرینه سازی و مشابه سازی کرده بودند. تا اینکه در تاریخ هفتم آذر ماه آقای تاجزاده را بر اساس گزارشی که خلاصه ای از همان گزارش بوده است به دادسرا احضار کردند. جالب است که پرونده سازی بسیار روتین انجام می شود اما برای اینکه حق درمان زندانی را بدهند متاسفانه ماه ها باید پیگیری صورت گیرد.”
این عضو شورای مرکزی جبهه مشارکت با بی اساس خواندن این اتهامات تصریح می کند: “سه اتهامی که در این گزارش ذکر شده است؛ انتشار نامه ها و مقالات، نامه های مشترکی که زندانیان سیاسی امضاء کرده اند و صدور بیانیه های سازمان و مشارکت است که گفته اند چون آقای تاجزاده انحلال ایندو را غیرقانونی نمی داند پس مسئولیت انتشار بیانیه ها را دارد و بطور مشخص بر روی دو مورد اول تاکید داشتند. نامه ها و مقالات آقای تاجزاده که بیشتر انتقادی و تحلیلی از شرایط روز است. ایشان مانند هر دلسوز منصفی موارد اشکال و انحراف را از باب همان وظیفه اسلامی امربه معروف و نهی از منکر که برای همه شهروندان، نه فقط برای عده ای خاصی در نظر گرفته شده است، متذکر می شوند.”
محتشمی پور می افزاید: “همزمان هم آقای نبوی را به دادسرا برده اند، درصورتیکه ایشان در این مدت نه نامه و نه مقاله ای داده اند و کاملا مشخص است که آقایان قصد کش دادن قضیه را دارند و به علت اینکه نتوانسته اند اتهامات بی پایه و اساس اولیه را به نتیجه برسانند و همین مساله باعث به سخره گرفته شدن رای های صادره شده است، به گونه ای دیگر می خواهند، ادامه دهند. آقای تاجزاده گفته بودند که در هیچ دادگاهی شرکت و دفاع نمی کنند تا زمانیکه آقای جتنی محاکمه شوند. در دو نوبت هم که به دادسرا احضار شده بودند و یکبار هم که بازجوهای دو الف یعنی سپاه برای بازجویی آمده بودند، آقای تاجزاده گفتند که هیچ صحبتی نمی کنند و پاسخ نمی دهند. بالاخره بعد از مدتی پس از پیگیری های فراوان به علت خونریزی داخل چشمشان با تاخیر چندماهه به مرخصی آمدند و هنوز درمانشان ادامه داشت که به زندان بازگشتند.”
همسر معاون سیاسی وزارت کشور دولت سیدمحمد خاتمی با تاکید براینکه آقای تاجزاده از کلیه حقوق خود محروم است، خاطرنشان می کند: “بلافاصله پس از اجرای حکم بازداشت، او را به انفرادی منتقل و در شرایط قرنطینه نگهداری کردند. الان نزدیک به بیست و هشت ماه است که ایشان در شرایط ایزوله قرار دارد. یعنی آقای تاجزاده به غیر از زمان کارهای درمانی و ملاقات هفتگی، شبانه روز تنها است و فقط زندانبان را می بیند. خود آقای تاجزاده بارها تاکید کرده اند که پرونده او در دست بیت رهبری و مجتبی خامنه ای است. در یکی از جلسات بازپرسی، بازپرس به آقای تاجزاده شخصی را نشان می دهد و می گوید پیگیری کارهای حقوقی درمان و مرخصی شما بر عهده ایشان است که بلافاصله آن فرد خودش را مبری می کند و جواب می دهد که در مورد آقای تاجزاده و چند نفر دیگر (احتمالا شاکیان کودتاگران انتخاباتی) هیچ اختیاری ندارد.”
وی ادامه می دهد: “مسئله درمانی آقای تاجزاده که باید سریع برای آن اقدام شود اگر دو الف و آقایان سپاه پیگیری نکنند، کاملا متوقف می شود. یعنی از روز چهارشنبه اول آذرماه که آقای تاجزاده قرار بود به بیمارستان منتقل شوند اما به علت اینکه رابطی که این هماهنگی را باید انجام دهد، تلفنش جواب نمی دهد،عملا درمان ایشان متوقف شده است. یک زندانی با این مشکلات جسمانی در دست این آقایان امانت است و حتما نباید جنازه از زندان اوین خارج شود تا آقایان به تکاپو بیافتند که چه اتفاقی افتاده است. هر لطمه ای که به سلامت آقای تاجزاده وارد شود، مسئولیت آن با عالی ترین مقام است. بارها گفته ام که اگر سپاه پاسخگوی خانواده تاجزاده نباشد، مسئولیت هر اتفاقی بر عهده کسی است که سپاه زیر نظر او قرار دارد. حداقل باید پاسخگوی خانواده باشند، اگر نمی خواهند پاسخگوی ملتی باشند که امثال آقای تاجزاده چند دهه به مردم و کشور خدمت کرده اند.”
بر اساس اخبار منتشر شده روند درمانی سید مصطفی تاجزاده در حال حاضر متوقف شده است و بند دو الف در تاریخ اول آذرماه از اعزام ایشان به بیمارستان برای مداوای چشم با وجود هماهنگی های قبلی امتناع کرده است.
محتشمی پور با ابراز نگرانی از سلامت همسرش عنوان می کند: “در هر حال برگزاری دادگاه و اتهامات جدید و پرونده سازی هیچ اهمیتی برای من ندارد، زیرا قضاوت نهایی با مردم است و آگاهی آنها زیاد است و دوست و دشمن را خوب تشخیص می دهند. من در این روزها بشدت نگران سلامت همسرم هستم و سکوت نخواهم نکرد. بیش از دو سال روزه داری مشکلات جسمی برای ایشان ایجاد کرده است و بی توجهی به این مشکلات بی توجهی به حقوق بشر است که آقایان خودشان را مدعی آن می دانند. در کل جهان می گردند ببینند در کجا حقی از ذی حیاتی توسط دشمن و استکبار جهانی ضایع شده است در حالیکه از درون و خانه خودشان بی خبر مانده اند.”
سید مصطفی تاجزاده که تابستان سال ۸۹ پس از انتشار شکایت نامه ای از سردار مشفق به زندان بازگشته بود، برای اجرای حکم ۶ سال خود به شکل انفرادی و قرنطینه در بند متادون که به نام بند زنان نیز معروف است، نگهداری می شود. وی بیش از دو سال است که به دلیل اعتراض به شرایط نگهداری اش در قرنطینه زندان اوین اقدام به گرفتن روزه های اعتراضی کرده است.
همسر سید مطصفی تاجزاده با غیرقانونی خواندن بند دو الف ادامه می دهد: “در یکی از جلسات بازپرسی وقتی آقای تاجزاده گفته بودند که صحبتی ندارند، به ایشان می گویند باید این که صحبتی نداری را بنویسی و امضاء کنی و بعد هم به بند دو الف منتقل می شوی. بند دو الف، بازداشتگاه سپاه است و آقای تاجزاده حساسیت خاصی بر روی این بند دارد، زیرا معتقد است بر اساس قانون، سپاه حق داشتن بازداشتگاه ندارد. قبلا هم اعلام کرده بود که اگر به زور او را به این بند منتقل کنند، اعتصاب غذا می کند و روزه داری دو ساله او هم در اعتراض به این شرایط غیرقانونی است که وجود دارد. او بر این باور است که هر حرکت غیرقانونی که در جمهوری اسلامی پایه گذاری شود، ممکن است نهادینه شود و ایشان هم برای اینکه جلوی نهادینه شدن این حرکت ها را بگیرند از طریق شیوه اعتراض مدنی مخالفت خود را نشان می دهد. تنها جرم آقای تاجزاده نقد است و آقایان حاضر نیستند این را رسما اعلام کنند که انتقاد از ارکان مختلف نظام جمهوری اسلامی مجازات زندان دارد. اسم انتقاد را اهانت و تضعیف می گذارند و به این شیوه برای خود راه باز می کنند که منتقدان را به زندان بیاندازند و اصرار دارند که بگویند این زندانیان امنیتی هستند. این هم به این علت است که آقایان هنوز جرات نکرده اند مسئله جرم سیاسی را به مجلس ببرند و تصویب کنند. زمانی هم که زندانی امنیتی نام برده می شود، هر گونه رفتار و برخورد زشت و غیرقانونی در مورد آنها مجاز تشخیص داده می شود. روحیه آقای تاجزاده بسیار عالی است زیرا با خدای خود معامله کرده و چیزی های برای او ارزش است که آقایان درک نمی کنند.”
محتشمی پور در پاسخ به این سوال که این پرونده سازی های جدید تا چه حد مرتبط با موضع گیری ایشان در خصوص انتخابات آتی ریاست جمهوری است، جواب می دهد: “در خصوص انتخابات همه یک حرف دارند، همانطور که در قانون اساسی تعیین شده است، انتخابات باید آزاد و سالم برگزار شود. بحث اصلی ما هم با آقایان این است که شما باید قانون را اجرا کنید و اگر قانون اجرا نشد، انحراف است و آن زمان اصلاحات ضروری است. آقای تاجزاده از ابتدا گفته است که زندان برای مخالفان و منتقدان باید برانداخته شود زیرا با اصول اولیه انقلاب منافات دارد. اما می بینیم که زندان راه حل نیست و همانطور که اخبار از زندان هارون الرشید بیرون می آمد، از زندان جمهوری اسلامی حتی از سلول های انفرادی هم اخبار بیرون می آید و این فکر باطل است که نظام استبدادی بتواند صدای مظلومان را خفه کند و تنها خودشان دچار ضرر و خسران می شوند. اگر قرار باشد انتخابات آزاد نباشد و در مسیر همان انتخابات گذشته برگزار شود، مسلم است که این انتقادها ادامه خواهد داشت. امیدواریم خداوند به ما این توان را بدهد که تا روز آخر بتوانیم در جرگه حق طلبان باشیم و بخاطر منافع مادی خود از اصول و ارزش ها و اخلاق عدول نکنیم.”
همسر این زندانی سیاسی با تاکید بر نگرانی خود از سلامت همسرش بیان می کند: “از من ایراد می گیرند که چرا مصاحبه می کنم. (اگرچه بیش از دو سال است که با رسانه های خارجی مصاحبه نکرده ام. البته هر زمانیکه صلاح بدانم اینکار را انجام خواهم داد زیرا برای حفظ جان همسرم هر کاری را خواهم کرد.) به آنها گفتم پس شما تریبون در اختیار ما بگذارید تا ما حرف هایمان را بزنیم و نگران هم نباشید. زیرا اگر حق هستید صدای یک عده که به قول خودتان خس و خاشاک هستند بر روی مردم تاثیر ندارد. اصلا امکان مناظره فراهم کنید. چرا جرات نمی کنید آقای تاجزاده را در رسانه ملی با هر کسی که از خودتان می خواهید بیاورید تا مناظره کنند و مردم خود قضاوت کنند. معلوم است که مشکل طیف اقتدارگرا این است که نمی خواهند این حرف ها به گوش مردم برسد و آگاه شوند. به هر حال اطلاع رسانی تبعات خاصی برای آقایان دارد که بخاطر همین مانع آن می شوند. اما من طبق دستور شرعی و حقوق انسانی که در قانون قید شده است از اطلاع رسانی دست نخواهم کشید. قاضی در دادگاه به من می گوید: “تو برو زندگیت را بکن چکار به شوهرت داری؟” گفتم که آخر شما پای منبر یک چیزهای دیگری یاد ما دادید، نمی شود که به این موارد خاص که می رسد شما از حرف های خودتان عدول کنید. در هر حال اگر همسرم هم نبود، برادرم بود یا هر عضو دیگر از خانواده ام همین برخورد را می کردم و تا گرفتن حق واقعی اش دست از تلاش بر نمی داشتم. باز تکرار می کنم من از هر چه بگذرم از جان همسرم نمی گذرم و برای این هم حاضرم هزینه دهم. چهل و پنج روز انفرادی نگهداری شدم تنها بدلیل اینکه مشکلات همسرم را پیگیری می کردم و الان هم نسبت به جان همسرم سکوت نخواهم کرد. به نظرم علما باید نسبت به این قضایا توجه بیشتری کنند که خدای نکرده اینها به اسم اسلام گذاشته نشود؛ اگرچه مردم روشن و آگاه هستند اما ما انتظار بیشتری از مرجعیت و علما داریم.”
فخرالسادات محتشمی پور در پایان می گوید: “این خبر را شنیدم که گویا کمیسیون امنیت ملی مجلس اعلام کرده است که برای بازدید زندان ها برنامه دارد. واقعا یک موارد خاصی است که اینها باید بروند و بازرسی کنند. بویژه تاکید می کنم نگهداری آقای تاجزاده در زمان اجرای حکم در قرنطینه و شرایط ایزوله، “غیر قانونی” است. این آقایان حق ندارند یک انسان را از زندگی جمعی محروم کنند. این نه تنها شکنجه روانی است، بلکه یک برنامه ریزی برای مرگ تدریجی است. به آقای مطهری هم گفتم این که نمی شود در زندان ها بسته باشد و هیچکس حق بازرسی نداشته باشد بعد از آن طرف جنازه بیرون بیاید. معلوم است که خانواده ها نگران می شوند، بخصوص شرایط نگهداری آقای تاجزاده که در سلول انفرادی نگهداری می شود و از این هفته تا آن هفته دلم به هزار راه می رود که همسرم حالش چطور است؟ بالاخره سن و سالی از ایشان گذشته و مشکلات جسمانی، دیسک کمر، آرتروز گردن، نقرس، سینوزیت، سردرد و خونریزی داخل چشم دارد. چطور می توانم نگران نباشم و سکوت کنم؟ به هر مرجع قضایی مراجعه می کنیم و نامه می نویسیم، هیچ پاسخی داده نمی شود. ما مدعی این بی قانونی ها هستیم حالا آقایان پرونده تشکیل می دهند. جای تاسف است سپاه به جای اینکه جواب ما را بدهد، پرونده سازی می کند. ما مطالبه گر هستیم و آنها باید پاسخ دهند.”