محضر حضرت آیت الله ناصر مکارم شیرازی زید عزه العالی
با عرض سلام و ادب و احترام و آرزوی طول عمر با عزت و عظمت برای حضرتعالی در آنچه خواست و خشنودی خداوند رحمن است زحمت افزا می شوم.
وحدت وجود به عنوان يكي از مهمترين مباحث مشترك عرفان و فلسفه و اساس فلسفه صدرايي، در برخي از آثار عرفاني امام خميني مطرح شده است. امام در كتاب شرح دعاي سحر مطابق بيان صدرالمتألهين كه در اسفار از راه قاعده بسيط الحقيقه وحدت وجود را تبيين ميكند پس از تعريف اسم رابطه موجودات عالم هستي با ذات احديت را توضيح ميدهد و در گامي فراتر با هيچ در هيچ دانستن موجودات، در جهان جز ظهورات اسماء الهي هيچ موجودي نميبيند. به اين ترتيب موجودات جهان كه در يك نگاه خيال محضند با نگاهي ديگر كثراتي است كه براي ظهور وحدت بحث بسيط مختفي خلق شدهاند. در مصباح الهدايه امام مراحل ظهور حضرت حق و رابطه ظهورات با مقام غيب الغيوب و نسبت اسماء و صفات با ذات احديت را بيان ميدارد. در اين ديدگاه امام تمامي ظهورات حق را حجابي براي مقام غيب الغيوب حق ميداند. در تفسير سوره حمد نيز امام پس از توضيح اسماء الله و بيان فناي اسم در مسمي اظهار ميدارد انسان تنها از طريق مراتبي از اسماء الهي ميتواند از ذات مقدس حق به آگاهي ناقصي دست يابد. در همين كتاب امام در شرح معناي رب بيان ميدارد كه همه چيز با اسم رب چيز است عالم با اسم رب شروع ميشود و با اسم رب به پايان ميرسد.
در «شرح دعاي سحر» كه شايد اولين اثر ايشان(امام) باشد ذيل توضيح اين قسمت از دعاي شريف سحر «اللهم اني اسئلك من جمالك باَجمله، و كل جمالك جميل…» ميفرمايند:
بدان كه وجود هر چه بسيطتر و به وحدت نزديكتر باشد كثرات را شاملتر و احاطهاش بر اشياء متضاد تمامتر خواهد بود و اشيايي كه در عالم زمان متفرقاند و از يكديگر جدا هستند در عالم دهر مجتمعاتند و در گردهم، و اشيايي كه در عالم خارج متضاد و ضد يكديگرند، در وعاء ذهن ملائم همديگرند و اشيايي كه در نشئه اولي با يكديگر اختلاف دارند در نشئه آخرت با هم متفقند. همه اينها به آن جهت است كه ظرفها هر چه به عالم وحدت و بساطت نزديكتر باشد وسعتشان بيشتر خواهد بود. بنابراين، آن حقيقت وجود كه از همه تعلقات مجرد است و عين وحدت و صرف نور است؛ بسيط الحقيقه و عين وحدت و نور محض است كه هيچ گونه شائبه ظلمت، عدم و كدورت نقص در او نيست و از اين رو همه اشياء است و هيچ يك از آنها هم نيست. و صفات متقابله به وجود واحدي كه از كثرات عيني و علمي مقدس است در حضرت كبرياييش موجودند و از تعين خارجي و ذهني منزه، پس او (تعالي) در عين ظهورش بطون است و در بطونش ظهور، در رحمتش غضب نهان است و در غضبش رحمت، پس او است لطيف قاهر و ضار نافع. از اميرالمؤمنين(ع) نقل شده كه فرمود «منزه است خدايي كه رحمتش دوستانش را فراگرفته در حالي كه شديدترين نقمت نيز هست و نقمتش بر دشمنانش شديد شده در عين حالي كه رحمت واسعه نيز هست». پس خداي تعالي به حسب مقام الهيت همه صفات متقابله را مانند رحمت و غضب، بطون و ظهور، اوليت و آخريت، سخط و رضا مستجمع است و انسان كه خليفه او است به واسطه قربش به آن حضرت و نزديك بودنش به عالم وحدت و بساطت با دو دست لطف و قهر حضرت حق آفريده شده است و به همين جهت است كه خليفه الله هم چون حضرت باري تعالي كه «مستخلف عنه» است مستجمع صفات متقابله است و … مالك في كل الحقايق ساير و ليس له الا جلالك ساتر پس ظهور عالم و نورانيتش و بهايش از جلوه جمال است و مقهوريت او در شعاع نور آن حضرت و سلطنت كبريائي حق از جلوه جلال است و جلال بوسـيله جمال ظاهر شده و جمال بوسيله جلال مختفي است» (موسوي الخميني، 1359، ص 49 ـ 51).
همان طور كه ملاحظه شد امام در شرح اين قسمت از دعاي سحر به صراحت هر چه تمامتر به مسأله «وحدت وجود» اشاره فرموده و آن را شرح و بسط دادهاند كه بينياز از هرگونه توضيح و تفسير است. تنها اشاره به اين نكته ميتوان داشت كه نظر امام درباره وحدت وجود دقيقاً مطابق بيان ملاصدرا در حكمت متعاليه است كه در اسفار از راه قاعده «بسيط الحقيقة كل الاشياء و ليس بشي منها» به بهترين وجه مطلب را بيان كردهاند.
در مساله 121 رساله عملیه حضرتعالی چنین آمده است:
مساله121- کسانی که عقیده به وحدت وجود دارند یعنی می گویند در عالم هستی یک وجود بیش نیست و آن خدا است و همه موجودات عین خدا هستند و کسانی که معتقدند خدا در انسان ، یا موجود دیگری حلول کرده و با آن یکی شده ، یا خدا را جسم بدانند احتیاط واجب ، اجتناب از آنهاست.
همچنین در پاسخ سوال یکی از استفتائات فرموده اید: وحدت وجود معاني متعددي دارد، آنچه به طور قطع باطل و به عقيده همه فقها موجب خروج از اسلام است اين است كه كسي معتقد باشد خداوند عين موجودات اين جهان است و خالق و مخلوق و عابد و معبودي وجود ندارد همان طور كه بهشت و دوزخ نيز عين وجود اوست و لازمه آن انكار بسياري از مسلمات دين است ، هرگاه كسي ملتزم به لوازم آن بشود خارج از اسلام است و غالب فقهاي معاصر – اعم از احيا و اموات (رض) – اين موضوع را پذيرفته و در حواشي عروه به آن اشاره كرده اند.
آنطور که از مسئله 121 و استفتا فهمیده می شود حضرتعالی کسانی را که به قضیه وحدت وجود اعتقاد داشته را در زمره گروه نجاسات و کافر و آنهایی که در حکم کافرند قرار داده اید و خواسته اید تا مقلدین از آنها اجتناب کنند و در میان عرفا و فلاسفه ، بزرگانی چون ملا صدرا در گذشته و امام راحل در میان مراجع عظام معاصر به این قضیه اعتقاد داشتند و به طبع آن بسیاری دیگر ، لذا بدینوسیله از حضرتعالی در خواست دارم بفرمایید وحدت وجود مورد اشاره حضرتعالی با موضوع وحدت وجود امام راحل چه تفاوت و تشابهی دارند.
با احترام
وحید کاظم زاده قاضی جهانی-سرویس دین و اندیشه خبرگزاری انتخاب
بسم الله الرحمن الرحيم
:: با اهداء سلام و تحيت؛
جواب : امام و بسیاری از بزرگان اعتقاد به وحدت حقیقت وجود داشته اند که ما به آن نیز معتقدیم ولی وحدت وجود به معنی وحدت موجود که سران صوفیه به آن قائل هستند و امام با آن مخالف بود و در حاشیه نیز عدم موافقت خود را با آن تثبیت کرده اند با حقیقت اسلام سازگار نیست.
والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته
دفتر آيت الله العظمی مکارم شيرازی