احمدی نژاد بعد از آنکه سپاه و دفتری که نمی خواست نامش را ببرد زیر سوال برد، این بار به نهادهای نظارتی پرداخت و گفت: پنجاه سال که بگذرد یک وقت میبینیم مثلا یکسوم هزینههای کشور صرف نظارت میشود و خود این ناظران میشوند یک مساله که آلودگیهای آنها را چه کنیم؛ چراکه همیشه اختیار منهای مسئولیت و یکطرفه، زمینه بسیار خوبی برای ایجاد فساد است. کسی که بتواند بازخواست کند اما بازخواست نشود، زمینه خوبی برای فساد دارد.
بر اساس قانون اساسی علاوه بر نهادهای نظارتی چون سازمان بازرسی، رهبری نقش نظارتی بر اعمال حکومت و دولت را دارد.
وی افزود: این بخش هزینه است و ضرر اصلی نیست بلکه ضرر اصلی آنجاست که ما در شرایطی قرار بگیریم که انسانهای فاقد صلاحیت و دارای ظرفیتهای کمتر از آنچه که بر عهده میگیرند، مسئولیت داشته باشند و در آن موقع نگران آن هستیم که استعدادهای گسترده به دلایل گوناگون فرصت شکوفایی پیدا نکنند.
به گزارش ایسنا، محمود احمدینژاد در مراسم دومین دوره اعطای جایزه ملی علامه طباطبایی و اولین دوره اهدای جایزه شهید آوینی،افزود: قرار شد که سیستم دموکراسی داشته باشیم. آیا باید همه مبانی اندیشهای و فکری خودمان را کنار بگذاریم و مثل سرگردانهای وسط بیابان که جهتی را نمیتوانند تشخیص دهند یا هر لحظه یک رنگ باشیم؟ نه اینگونه نیست.
احمدینژاد در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اهمیت نظریه و نظریهپردازی اظهار کرد: تمام اعمال انسان برآمده از یک اندیشه و نظریه مبنایی است. ملت ایران یک ملت بزرگ و دارای آرمانهای بزرگ است و آیا ما میتوانیم بدون نظریه خودی که مبتنی بر حقیقت انسان و اندیشه ناب انسان است حرکت کنیم؟ نمیتوانیم.
وی با بیان اینکه “کسانی که باید سیستم و نظریه را در سطح وجود اشکالها اصلاح کنند، محققان، اندیشمندان و نظریهپردازان هستند”، گفت: اگر حکومت و دولت نیز در این راستا همراهی کند، در این امر سهمی داشته است ولی اگر همراهی نکرد چه؟ آیا باید حرکت یک ملت متوقف شود؟
وی مدعی شد که ما باید خودمان برای مدیریت جهانی تئوری داشته باشیم.
احمدینژاد با بیان اینکه “هرکس حقیقت وجودی انسان را دریافت، نباید منتظر بماند که دیگران خلاء را پر کنند؛ چراکه دارای مسئولیت است”، ادامه داد: ما برای اداره امروز جهان چه داریم؟ ما چه بخواهیم و چه نخواهیم ایران در دنیا دارای جایگاه است و ضدیتی که با ما وجود دارد دارای مبناهای تاریخی است و نباید تصور کنیم که این ضدیتها مثلا به خاطر مسائل انرژی هستهیی و مسائل اینگونه است. آنها ظرفیت تاریخی ملت ایران را میشناسند و میدانند اگر ملت ایران حقیقت خود را بشناسد و در این راستا حرکت کند، از منظر نظری دنیا را فتح میکند و اندیشه و دیدگاه آن جهانی میشود و دیگر جایی برای آنها نیست.