مراسم تشییع پیکر زنده یاد دکتر احمد صدر حاج سید جوادی، روز دوشنبه ۱۲ فروردین ۱۳۹۲ ساعت ۹ صبح از مقابل بیمارستان آبان تهران برگزار میشود.
فردا دوشنبه مراسم تشییع پیکر زنده یاد احمد صدر حاج سید جوادی – از اعضای شورای مرکزی نهضت آزادی ایران – از مقابل بیمارستان آبان تهران آغاز و در شهر قزوین به خاک سپرده خواهد شد.
یادآور میشود دکتر احمد صدر حاج سید جوادی، که از او به عنوان سالمندترین فعال سیاسی و منتقد جمهوری اسلامی یاد میشد، بدلیل بیماری روز یکشنبه (امروز) در بیمارستان آبان تهران درگذشت.
خلاصهای از زندگینامه زنده یاد دکتر حاج سید جوادی را در ادامهٔ بخوانید.
بسم الله الرحمن الرحیم
و به نستعین
احمد صدر حاج سید جوادی فرزند مرحوم سید علی (صدر المعالی) فرزند مرحوم حاج سید حسین مجتهد خیابانی (حاج سید جوادی) که طبق جزوه شجره طیبه تألیف مرحوم سید حسن دبیر حاج سید جوادی تا سی و چند نسل قبلی به شهید زیدبن علی بن حسین (ع) پیوند یافته است. در محرم سال ۱۳۳۵ قمری مطابق با ۱۲۹۶ در قزوین در منزل جد خود- جنب اداره شهربانی- تولد یافته است. حاج سید حسین از شاگردان خاص مرحوم آخوند کاظم فر رسانی در نجف اشرف بوده که پس از اتمام تحصیلات خارج حوزوی به قزوین مراجعت و مرجع عالم بود. جد اعلای آنها مرحوم میر اولیا و فرزندش میر ابراهیمی اوایل سلطنت صفوی از تبریز به قزوین مهاجرت و در آنجا سکونت کرده و قضاوت اهالی به آنها محول گردیده بود که همچنان تا اواخر سلطنت قاجاریه ادامه یافت. یکی از فرزندان میر ابراهیمی مرحوم حاج سید عبدالجواد بوده که حاج سید جوادی از نام او نشأت گرفته و همه اجداد این خانواده از عالمان دین بوده و اعضاء آنها تاکنون علاوه بر قزوین در مصر و هند و شیراز و مشهد و غیره پراکندهاند. آرامگاه میر اولیا و میر ابراهیمی در مقبرهای در میدان جدید الاحداث جنوب شهزاده حسین قرار دارد که ساختمان مزبور به علت قدمت اثر (از زمان صفویه) همچنان تنها ساختمان باقی مانده در آن میدان است. آرامگاه مرحوم سید عبدالجواد و فرزند او میر حسین (استاد مرحوم سید بحرالعلوم از استاد به فضل و دانش و تقوی یاد میکند) در شمال شهزاده حسین در مقبرهای وسیع قرار دارد که غالب این خانواده در آنجا مدفون هستند.
سید احمد سالها مدرسه ابتدایی و سه ساله متوسطه را در مدرسه امید قزوین- جنب شهربانی- و دوره دبیرستان پهلوی به پایان برده و به موازات آن دروس مقدمات حوزوی را در مدرسه قدیمی التفاتیه قزوین فرا گرفته و به علت فقدان دوره دوم دبیرستان به تهران عزیمت نموده و در دبیرستان ثروت رشته علمی به دریافت دیپلم علمی و سال بعد به دریافت دیپلم ادبی توفیق یافته است. دوره چهارساله دانشکده حقوق رشته قضایی و سیاسی را در دانشگاه تهران سپری کرده و با گرفتن دو لیسانس و سپس گذرانیدن دوره دانشکده افسری (صنف توپخانه) تهران برای انجام خدمت وظیفه به دریافت درجه ستوان دومی احتیاط نائل شده و در اسفند ۱۳۲۲ وارد خدمت قضایی دادگستری گردیده است که ابتدا به دادیاری دادسرای شهرستان رشت و بعد بازپرسی آن منصوب شده است که در این دوره پرتلاطم گیلان و درگیریهای بسیار زیاد حزب توده آن خطه به علت توقیف تودهایها و رسیدگی به پرونده آنها به دادگستری اراک منتقل و در آنجا سمت ریاست شعبه ۲ دادگاههای عمومی شهرستان را یافته (۱۳۲۵ شمسی) و چندی بعد به سمت دادستانی شهرستان ساوه (۱۳۲۶ شمسی) به ساوه رفته و سپس ریاست دادگستری آن شهرستان را یافته است (۲۸- ۱۳۲۷). در اوایل سال ۱۳۲۸ شمسی با سمت ابتدا دادیاری دادسرای تهران و سپس بازپرسی دادسرا به تهران منتقل شده است.
در سمت بازپرسی دیوان در غالب استانهای کشور (تبریز- اصفهان- سیستان) مأموریت رسیدگی به جرائم کارکنان دولت و شهرداریها و غیره را به علاوه سمت بازرسی کل کشور داشته است. (۱۳۲۹- ۱۳۴۰)
مخصوصاً در استان خراسان حدود ۱۰ ماه توقف (هنگامی بود که در هر استان یک بازپرس دیوان و بازرسی کل کشور توقف) داشته و به شکایات واصحه و اتهامات منتسبه بالاخص در آستان قدس رضوی رسیدگی میکرده است.
فعالیت سیاسی صدر از هنگام ورود به تهران و درک محض مبارک حضرت آیت الله آقای حاج سید رضا زنجانی رحمه الله علیه و در دوران طلائی حکومت مرحوم دکتر محمد مصدق شروع گردید. و پس از کودتای ۲۸ مرداد و حکومت علی مصدق و تشکیل نهضت مقاومت ملی ایران به رهبری آیه الله زنجانی به آن نهضت پیوسته و کمیته ادارات آن نهضت را با عضویت مهندس نیکومنش و مهندس اقلیدی و مرحوم ذوالنصر و امیر حسین پولادی تشکیل داده و در فعالیت مبارزاتی از قبیل حضور در اجتماعات و تظاهرات و اعتصابات و همکاری در نشر راه مصدق و اعلامیه دیگر و پخش آنها و تهیه متنهای سیاسی و علیه دیکتاتوری با کمک برادرش دکتر علی اصغر حاج سید جوادی فعالیت مداوم و متمادی داشته است.
در اوایل سال ۱۳۴۰ با تشکیل کنگره جبهه ملی دوم و اختلاف نظر فیمابین اعضاء استقلال فکری نمایان آیت الله طالقانی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی که منجر به کنارهگیری آنان از کنگره جبهه ملی ایران گردید و موضوع تجمع دوستان همفکر که علاوه بر فعالیت ملی میهن ملاحظات جنبههای مذهبی نیز ضروری و حتمی است مطرح و تشکیل جمعیت جدیدی ضروری و لزوم به نظر رسید. صدر از ابتدای مباحثات و نتیجهگیری و انتخاب نام نهضتآزادی ایران و عضویت در آن از طرف دوستان هم عقیده در دو جلسه شرکت داشته و جلسه دوم در منزل او و استخاره آیت الله طالقانی برای عضویت در این تشکیلات و خوب آمدن استخاره برگزار شده و جزء مؤسسین نهضت محسوب بوده است، النهایه به لحاظ رعایت شغلی که قانوناً قاضی دادگستری را ممنوع از شرکت در احزاب نموده بود نام صدر مختفی گردید.
در اردیبهشت ماه سال ۱۳۴۰ با تشکیل حکومت دکتر امینی و وزارت مرحوم سید رحمت الله علیه صدر به دادستانی عمومی شهرستان تهران منصوب گردید. در طول سمت دادستانی که حدود یک سال و نیم طولانی بود غالب پروندههای اتهامی طرفداران دربار و افراد در رأس هیئت حاکمه مخصوصاً مسائل مالی آنها نظیر پرونده ساختمان سنا که مهندس فروغی (هم بازی شاه) و کیانی رئیس شرکت سیوند و مهندس که پسرخاله سرلشگر نصیری بود (مهندس صفایی) و همه از طرفداران دربار بودند و دریانی در تخلفات مالی و داوریان و غیر هم از احزاب به دستور صدر توقیف و پروندهها مورد تعقیب قرار گرفتند که غالباً اتهامات آنها ثابت و منجر به صدور ادعانامه از طرف دادستان گردید و مخصوصاً در پرونده ساختمان سنا (مجلس شورای بعدی کنونی) مأموریت و وساطت دکتر ارسنجانی از طرف دربار به جایی نرسیده و۳۵ تومان اختلاس متهمین به وسیله کریمیپور بازپرسی ثابت گردید ولی غالب پروندهها با استعفای دولت و برکناری مرحوم الموتی و صدر در مراحل معوق و بعد بلا اثر باقی ماند. پرونده مهم دیگری که اتمام سرلشگر آزموده و توقیف او (که دادستان دادگاه دکتر مصدق بود) و شور و هیجان و خوشحالی شدیدی بین مردم ایجاد کرده بود و آقای دکتر مصدق عکس امضا شده خود را به نام صدر فرستادند و تشکر کردند و آقای مهندس میثمی در خاطرات خود نوشته است که: «صدر حاج سید جوادی دادستان تهران) آزموده زیر این جز نوشته بود: یکی از آدمهای بسیار خطرناک است و باید با او برخورد جدی کرد» (خاطرات میثمی ج ا/ ۷۹). آقای گلستانیان وزیر دادگستری قبلی نیز در خاطرات خود نامی از صدر یاد کرده است که در سفر خراسان برای رسیدگی به یک پرونده آستان قدس رضوی آمده بود و با صدر در آنجا تماس داشته است. و همچنین در جریان توقیفات زیاد مبارزین و طرفداران دکتر مصدق در حکومت نظامی و دادرسی ارتش مراتب از طرف صدر و دادستان تهران مورد سؤال از آن دستگاهها و اعتراض به غیر قانونی بودن بازداشتها قرار میگرفت و آزادی آنها را خواستار میشد. او در زندان شهربانی با مرحومین آسایش و رادنیا از مبارزین نستوه علیه دربار بلافاصله به دربار از طرف سازمان امنیت گزارش گردید مراجعه پایان سران جبهه ملی هنگام تحصن در مجلس به آقای دکتر علی آبادی دادستان کل چون او قادر به سؤال بود از صدر میخواست اقدام کند کلیه این اقدامات به حدی رسید که خشم دربار و شاه را برانگیخته بود و بلافاصله پس از سقوط حکومت دکتر امینی و کنارهگیری مرحوم الموتی صدر نیز منتظر خدمت و از کار برکنار شد. ادامه انتظار خدمت ناچار منجر به بازنشستگی قبل از موعد صدر گردید که باز هم به علل مخالفت سازمان امنیت و دستگاههای حاکم تقاضای صدور پروانه وکالت او بیش از یک سال و نیم طول کشید تا اینکه کانون وکلا آن پروانه را صادر نمود. (۱۳۴۶ شمسی)
در مبارزات آقایان روحانیون که در دهه ۵۰ شروع شده بود آقای هاشمی رفسنجانی برای تعیین وکیل جهت هر یک از آقایان زندانی یا تبعیدی تنها و مرتباً به صدر مراجعه مینمود و صدر هم با وکلای دادگستری امثال آقای دکتر بشری آقای دکتر تابنده آقایان دکتر لاهیجی دکتر متین دفتری حسن نزیه منوچهر مسعودی و اعتصام و خود صدر هم آهنگی میکرد و وکالتنامههای ارسالی از طرف آقای هاشمی رفسنجانی پس از امضاء وکلای تعیین به آنها از طرف صدر تسلیم میگردید از جمله افرادی که وکالتشان با خود صدر بود آیت الله خامنهای (که صدر اصرار داشت آقای سید محمد خامنهای وکیل شدهاند بهتر است در دفاع برادرشان شرکت کنند آقای هاشمی با مشورت از طرف آقای خامنهای نپذیرفتند) آیت الله مهدوی کنی- حجت الاسلام خلخالی فرزندان آقای آیت الله موسوی اردبیلی- آیت الله مشکینی- حجت الاسلام ربانی شیرازی و عدهای دیگر و حجت الاسلام احمدی فروشانی در اصفهان و آقایان دستغیب در شیراز که خود برای دفاع از آنها به شیراز رفت و در محاکمه شرکت کرد.
صدر برای دفاع از آقای خامنهای و شیخ علی تهرانی و آقای نوری که یک پرونده داشته دوبار با هواپیما به مشهد رفتند و دفعه دوم هنگام محاکمه عده ۱۰ تا ۱۵ نفر از وابستگان به سازمان امنیت جلوی در دادگستری جمع شده و شعار مرگ بر خامنهای مرگ بر صدر حاج سید جوادی میدادند پاسبان مأمور جلوی درب دادگستری مطلع شده که آنها قصد کنک کاری مفصل هنگام خروج از آنجا را داشتند مراتب را به آقای تیمورتاش رئیس دادگاه جنائی (محل محاکمه) اطلاع داد و ایشان با عجله جلسه را (با رضایت صدر) تجدید کرد و صدر را با دو مأمور از درب پشت دادگستری به خارج و به تاکسی رسانیدند. صدر جزو مؤسسین انجمن طرفداران حقوق بشر و نیز دفاع از زندانیان سیاسی بود که در جمعیت طرفداران حقوق بشر دایره حقوقی آنها اداره میکرد و از دستگاهها به خاطر زندانی شدن افراد سؤالات متعددی مینمود و بازداشت و محاکمه آنها را تعقیب میکرد و نیز از طرف این جمعیت هنگام حمله و هجوم اراذلی و اوباشی یا مأمورین سازمان امنیت در شهرستانها به نمایندگی از آن جمعیت به چند شهرستان سفر کرد. (با همراهی افراد دیگر از نمایندگان نویسندگان یا کانون وکلا یا جمعیتهای دیگر) که از آن جمله بود سفر به مشهد سفر به قزوین و به نجف آباد که در نجف آباد به اتفاق دو نفر نماینده دیگر جمعیتها و وزارت دادگستری و یک خارجی و چند نفر دیگر مواجه با برخورد شهربانی و جلب صدر و دکتر متین به اداره شهربانی و تحت نظر بودن سه ساعت در آنجا که نتیجه با تلفن وزارت دادگستری از مرکز آزادی یافته و به تهران مراجعت کردند (آذر ۵۷) و گزارش برای اطلاع عموم دادند.
مراجعه غالب منجرین خارجی و برقراری مصاحبه آنها با مطلعین از مسائل سیاسی در تهران با صدر بود که در منزل خود یا محلهای دیگر این مصاحبهها انجام و در روزنامههای خارجی منعکس میگردید. یکی از مصاحبههای جالب انجام گرفت که میخواست با یکی از شکنجهشدهها در زندان ملاقات کنند که مرحوم لاهوتی به اتفاق آقای هاشمی رفسنجانی در ماشین صدر ملاقات کرد. و در طول راه اتوبان کرج موضوع شکنجهها از طرف سؤال میشد و مرحوم لاهوتی جواب میدادند و با آشنایی مختصر صدر به زبان فرانسه او ترجمه میکرد و این قسمت از گفتار لاهوتی برای آن خبرنگار بسیار جالب بود که لاهوتی گفت من و پسرم در زندان بودیم و بازجویان برای آنکه از لاهوتی و پسر ایشان حقایق و واقعیت را کشف کنند پسر را آورده و شلاق به دست مرحوم لاهوتی دادند که فرزندش را شلاق بزند مرحوم لاهوتی با کراه تمام اولین ضربه را که زده و پسرشان گفته است پدر آهسته بزن مرحوم لاهوتی گفت اگر آن موقع کاردی در دسترسم بود خود را میزدم و از این عذاب روحی خلاص میشدم که گویا از ایراد ضربات بعدی خودداری کردهاند یا وضع دیگری بوده که در اینجا خبرنگار مزبور حیرت کرده بود و میگفت شما اشتباه ترجمه نمیکنی؟ گفتم نه عین اظهار خود ایشان است. این مصاحبه در لوموند منتشر شد و انعکاس عجیبی داشت.
منزل صدر محل تجمع غالب آقایان روحانیون مخصوصاً ایام عزاداری و یا به بهانه آن و جلسات متعدد بحث و گفتگو در مسائل مختلف و برای تصمیمگیری در قضایای مهم در آن منزل تشکیل میشد. و نیز صدر در غالب محاکماتی که دانشجویان دانشگاه در دادگاههای جنایی تهران محاکمه میشدند به اتفاق وکلای دیگر شرکت مینمود. صدر در فعالیتهای نهضت آزادی ایران پیوسته شرکت داشته و همیشه عضو شورای مرکزی نهضت بوده و مخصوصاً پس از بازداشت آقای مهندس عزت الله سحابی که مأمور تماس با دوستان و نمایندگان نهضت در خارج از ایران بودند این تماس به وسیله صدر برقرار گردید که در آمریکا با دوستان نهضتی مقیم آن کشور مخصوصاً آقای دکتر یزدی و همچنین آقایان دکتر تقیزاده در لندن و قطبزاده و بنی صدر در پاریس و آقای صادق طباطبایی در آلمان و نیز در فروردین ۱۳۵۶ شمسی مأموریت یافت که هنگام مسافرت به خارج با این آقایان در تماس بوده و در هر محلی مشکلات مربوط به آن شهر یا کشور را بررسی و با دقت کامل رفع اشکال نماید. هنگام مسافرت در آمریکا وفات مرحوم دکتر شریعتی اتفاق افتاد که با آقای احسان شریعتی فرزند آن مرحوم را برای حمل جنازه از لندن به سوریه با کمک آقای دکتر یزدی فرستاده و دیگر اقدامات لازم لزوم معمول داشت. در اواخر سال ۵۶ و بهار و تابستان ۵۷ با دوستان دیگر مانند آقایان میناچی دکتر لاهیجی و فتح الله بنی صدر با تشکیل جلساتی در تهیه پیش نویس قانون اساسی اقدام و حاصل تدوین شده را پس از آمدن آقای خمینی و به دستور ایشان به آقای دکتر حبیبی که از فرانسه ایشان هم شروع به تدوین کرده بودند تحویل دادند در تشکیلات جمعیت دفاع از آزادی و مخصوصاًً طرفداران حقوق بشر که به وسیله آقایان دکتر سحابی و مهندس بازرگان پایهگذاری گردید جزو مؤسسین و اعضاء اصلی و اداره کنندگان کمیته حقوقی آنها و تعقیب پروندههای زندانی سازان امنیت بود. با صدور دستور تشکیل شورای انقلاب از طرف آقای خمینی صدر از اعضای آن شورا بود که در جلسات آن شرکت داشت و فعالیتهای لازم را اجرا میکرد.
برای جلوگیری از هجوم ارتش به مردم و سعی و کوششی که حقاً در این راه از طرف آقای مهندس امیر انتظام اقدام میشد گاهی با ایشان همراهی و شرکت میکرد (در ملاقات با آقای نهرو نخست وزیر هند و دادن دسته گل توأم با نامهای که آقای علی اصغر حاج سید جوادی خطاب به او تهیه کرده بود و همچنین در تهیه قالیچه هدیه به شهر قهرمان اسکندریه فعالیت داشت).
صدر عضو هیئت اجرائیه موقت نهضت آزادی در دهه ۴۰ بعد از بازداشت آقایان دیگر بود که اعضا دیگر آن هیئت آقایان گلپروران و پرویز یعقوبی و مهندس صباغیان و ایام مختصری هم جلال الدین فارسی پس از آمدنش از خارج و یکی دو نفر دیگر بودند. آقای فارسی گویا در خاطرات خود مقداری مطالب خلاف واقع نوشته است) در استقبال آقای خمینی هنگام ورود ایشان به تهران به اتفاق آقایان طالقانی و مهندس بازرگان و دکتر سحابی و ملاقاتهای با امام در مدرسه رفاه و بالاخره در عضویت دولت موقت آقای مهندس بازرگان به عنوان ابتدا وزیر کشور (۱۳۵۷ شمسی) شرکت داشت که در نظم شهرها و جلوگیری از اغتشاش و اخلال اوباش و تعیین استانداران و فرمانداران لایق و دلسوز و به فعالیت انداختن کلانتریها و مراقبت از اقدامات ضد انقلاب سپس در رفراندم تغییر رژیم که بیش از ۹۶ درصد از طرف مردم رأی داده شد و انتخاب مجلس خبرگان و پس از تسلیم پیش نویس قانون اساسی به مجلس اقدامات مؤثری مبذول داشت و در تیرماه ۱۳۵۸ یا استعفای آقای دکتر بشری به وزارت دادگستری منصوب گردید که تا آخر مأموریت دولت موقت ادامه داشت.
در دادگستری هم برای تنظیم قوانین لزوم که قانون دادگاههای مدنی خاص از آن جمله بود همت گماشت. پس از سقوط دولت موقت در مقدمات تشکیل مجلس شورا دخالت داشت و در نتیجه به نمایندگی مردم قزوین در مجلس اول انتخاب گردید و همراه با سایر دوستان نهضتی (آقایان مهندس بازرگان و دکتر سحابی و دکتر یزدی و مهندس صباغیان و غیرهم) همراه و همرأی بود. در ایام وزارت کشور و وزارت دادگستری و در نمایندگی مجلس و انتخاب استانداران و فرمانداران و تنیظیم وضع کلانتریها که به هم ریخته و از هم پاشیده بود شبانه روز خواب و آرام از او سلب شده بود ولی با لطف پروردگار بدون هر گونه اخلال یا اغتشاشی این مأموریتها را سپرس کرده به انجام رسانید.
با وجود داشتن پروانه وکالت هیچ گونه دعوایی را دخالت ننموده مگر چند پروندهای که علیه آقای مهندس بازرگان یا به شکایت ایشان تشکیل شده بود اقدام به دفاع نمود و به همین صورت در مورد یک یا او پرونده مربوط به نهضت آزادی ایران و دبیر کل بعدی آن اقای دکتر یزدی برای دفاع از حقوق آنها شرکت نمود. بقیه ایام را به تحقق و تنظیم مقالات علمی و عقیدتی سپری مینماید و در سالهای اخیر نیز عضو افتخاری شورای نهضت آزادی ایران بود که در ۱۸ فروردین بازداشت گردید و با سپردن وثیقه به مبلغ ۲۰۰ میلیون ریال بعد از روز توقیف آزاد و ضمن سایر متهمین نهضت برای محاکمه که به دادگاه احضار شده و پس از انجام محاکمه به اتفاق سایر اعضاء نهضت آزادی ایران به پرداخت جریمه نقدی (به علت رعایت دادگاه و کهولت سن) در حدود ۵۵ میلیون ریال محکوم گردید- در محاکمه انفرادی صدر از خود دفاع ننمود ولی آقای سید محمد علی دادخواه وکیل ایشان از وی دفاع کرد و از حکم نیز صدر شخصاً تجدید نظر نخواسته و آقای دادخواه وکیل او تقاضای تجدید نظر در حکم نموده است. اشتغال روزمره صدر از ۱۳۶۰ شمسی (دی ماه آن سال) ابتدا تهیه مقدمات تدوین و تألیف دایره المعارف تشیع را از اعتبارات مالی مرحوم آقای سید ابوالفضل تولیت فراهم نمود و از ۱۳۶۲ به علت استعفای آقای دکتر محقق بنا به تصویب هیئت امناء عهدهدار سرپرستی دایره المعارف مزبور گردید. و تاکنون ۱۰ جلد (یعنی تا آخر حرف ظ چاپ و منتشر شده و از ۱۳۸۲ کتاب سال شناخته شده و جایزه دریافت کرده است.