بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
در قرآن بعضی وقایعی که خداوند بعدا خواهد تصمیم گرفت ذکر شده است، بعضیها را هم ذکر کرده است: فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِّمَّا تَعُدُّونَ (سجده/۵) در روزى كه مقدارش آن چنان كه شما برمىشماريد هزار سال است به سوى او بالا مىرود، ما از این نظر در این گردش جهان حساب کنیم. شب آسمان را نگاه کنید، حالا اینجا آسمانی نیست، دود است اگر آسمانی بود نگاه کنید میبینید. فرضا شما نبینید! ولی هست. این همه موجودات و ستارگان خداوند آفریده است. همه اینها باید اداره بشود و خداوند اینها را اداره میکند، ما حساب میکنیم و اشتباه میکنیم که این دنیا و گردش و حسابهایی که ما برای خداوند میکنیم اینها برای ماست و خداوند جهان را برای ما آفریده است. خداوند این لطف را کرده است و فرموده است: إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً (بقره/۳۰) در زمین برای خودم خلیفه میگذارم. این خلیفه معلوم نیست، در ماه و مریخ اثری داشته باشد و یا بفهمد. جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً.در این جهان ما فکر میکنیم که همه اینها برای ما است. وقتی میگویند خدا عادل است، میگوییم چرا خدا عادل است، به من ثروتی نداده است! ولی به آن یکی ثروت داده که نمیداند چه طور خرج کند یا به من فرزند نداده و به آن یکی فرزند داده است. این حساب به این نحو درست نیست.
خداوند گردش روزگارش را هر جور که خودش مصلحت میداند انجام میدهد. گاهی بعضی از این مصلحتهای الهی را ما درک میکنیم، و یا برخورد میکنیم، آنوقت بزرگان ما نتیجه گیری میکنند و آن نتیجه گیریشان را به ما میدهند. این محبتی است که خدا به سوی ما کرده است و خود خدا هم روز اول به پدر و مادر ما آدم و حوا فرمود بروید و آنها نالیدند و گریه کردند و خداوند به آنها مژده داد، چون آنها توبه کردند خداوند بخشید واِلّا آن یکی دیگر را نبخشید. اما آنقدر رحیم است که حاضر شد به خاطر بنده خاصی او را هم ببخشد. آن رشتهای که از همه جهات به این بشر کمک میکند؛ آن رشته، رشته ولایت است، اول که نجات بشر در ولایت است. ولایت هم اگر دقت کنید همانی است که حس میکنید. از ولایت خیر کثیر است. یعنی از همین طناب ارتباطی که هست به بشر علم میدهد و میفرمایند وَعَلَّمَ آدَمَ الأَسْمَاء كُلَّهَا (بقره/۳۱) و خدا همه نامها را به آدم آموخت. ما باید توجه کنیم که گردش روزگار، روزگار هم نه همین کره زمین ما، همه جهان، گردش روزگار همیشه یک طور است. و خداوند هم بندگانشان را امتحان میکند و هم درس میدهد. یکی از نحوه امتحاناتی که ما میگذرانیم. آن امتحان نه! ولی نظیر آن امتحان را دیدهایم. مثلا در حمام سُونا ابتکار کردند، آب خیلی گرم و آب خیلی سرد، وقتی آن مربی به نوآموز و تازه کار دستور میدهد اول به این آب برو و بعد به آن آب برو، وقتی گفت باید بدانیم این دو تا هر دو یکی است. امر اوست و ما جداگانه احساس میکنیم، واِلّا هر دو آب است. اگر یکی این را نفهمد و تشخیص ندهد ناراحت میشود، زندگی هم همینطور است. در جهان همیشه یک وقت آسایش و رفاه اینقدر زیاد است که مردم در دل طغیان میکنند.
در قرآن در مورد قارون، که خداوند بنابر مصلحت الهی خودش و دعای حضرت موسی قرار بود مجازات کند قبلا وقتی که روزگارش خوب بود و ثروت داشت آمدند به او گفتند که از این ثروتی که خدا به تو داده است در راه خدا برای خودش خرج کن. گفت که این ثروت من از راه علم خودم، خودم لایق و زرنگ بودم. ثروت جمع کردم، خدا در مقابل این فرد چه میگوید؟! گاهی هیچی نمیگوید و بعد میگوید ذُقْ إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِيزُ الْكَرِيمُ (۴۹/دخان) بچش كه تو همان ارجمند بزرگوارى، که بعد آن بلا سرش در آمد.
زندگی ما هم اینطوری شده است، ما در رفاه زندگی میکنیم و فراموش کردهایم، که زندگی این نیست و همیشه رفاه نیست. فرض کنید تاجری میگوید که من چه احتیاج دارم پولم آنقدر زیاد است، یک روز بلند میشود میبیند که رعد و برق آمده صندوقهایش را سوزانده است، یا میگوید من چند کشتی دارم و خبر میآورند که کشتیهایش غرق شده است. ما ایوب پیغمبر نیستیم، ولی باید نگاه کنیم و از او هم عبرت بگیریم. خداوند هر چه میکند، با روی باز و دل روشن بپذیریم یعنی تصور نکنیم که من بر خدا منتی دارم که این زحمات را قبول میکنم. خداوند بر ما منتی دارد، که با همین زحمات به ما طاقت داده است که مقاومت کنیم طاقت مقاومت داده است، میفرماید باید تسلیم این همه حوادث بشویم. ولی به ما راه جدا شدن از اینها را آفریده است. گفته است خیلی مریض هستی به طبیعت نزدیک شو و نزد طبیب برو. حالا ما اگر به آن راهی که خداوند داده است عمل نکنیم به قول مشهور:
گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست؟!
ما اول باید به وظایفمان رفتار کنیم. وقتی یک کسی خیلی در رفاهش دچار غرور و تنبلی فکری شد در این صورت وقتی سختی آمد نمیتواند بسازد. یکی از کارهایی که در اینجا میشود اینهایی که خودکشی میکنند. خداوند آن را هم جایز نداسته است گفته است که اگر خلاص شدند من میبخشم. بعضیها به این طریق علیه خدا طغیان میکنند، بعضیها به طریق اعتقادی طغیان میکنند. هر کسی از یک راهی، چون تحت فشار این دنیا قرار گرفته است، فشار نیروهایی که خیلی قوی هستند. نیروهایی که زندگی مادی ما به این مسائل وصل است نباید نه در روزگاری که خیلی رفاه هست آنقدر از رفاه سر مست بشویم، که فکر کنیم دنیا همیشه همین است و روزگاری هم که سختی هست باز فکر نکنیم که همیشه همین است و مأیوس بشویم. گفتند؛ این نیز بگذرد.
علی علیه السلام این موضوع را به این عبارت بیان کرده است الدَّهْرُ یَوْمَانِ یَوْمٌ لَکَ وَ یَوْمٌ عَلَیْکَ میفرماید: دنیا براى تو دو روز است، روزى به سود تو است و روزى به زیان تو؛ روزی که به نفع تو کار میکند به خودت مغرور نشو برای اینکه این تو نیستی که میکنی خدا توفیق داده است، روزی هم که به ضررت کار میکند مأیوس نشو به کار ادامه بده.
انشاءالله خدا توفیق بندگی و توفیق درک و فهم درست بندگی را به ما بدهد.