Search
Close this search box.

مجلس صبح جمعه ۱۹-۸-۹۱ (پناه به ریسمان الهی-خانم‌ها)

حضرت آقای حاج دکتر نورعلی تابنده «مجذوب‌علیشاه»
بِسمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيم

دیشب اگر شنیده باشید همانطوری که آقای جذبی فرمودند، دستور عمومی راجع به همه ی فقرا فقط باید به امضای من برسد، یعنی من دستور می دهم. حتی آقایان مشایخ هم عمومی برای همه اجازه ندارد دستوری بدهند. بنابراین اگر دعوتی شد اگر من دعوت کنم از همه دعوت می کنم، اگر شخص دیگری دعوت کند نظر خودش است.
 

چه گویم که ناگفتنم بهتر است
**
حرف و گفت و صوت را بر هم زنـم / تا که بی این هر سه، با تو دم زنم

آن کسی که بعد از حرف و گفت و صوت را که توانستیم بر هم بزنیم آن کسی که می تواند مخاطب ما قرار بگیرد و به ما اجازه می دهند، او خودش بدون حرف و گفت و صوت می فهمد.
ما هم حالا می گوییم که خدایا ما حرف و گفت و صوت را بر هم زنیم، هر چه حرف گفتیم فایده ندارد. یک مدتی بشریت به موسیقی (صوت) پرداخت آن هم فایده نداشت. هر روز به یک چیزی دلخوش کرد به خدا که خالق همه ی این چیزاست توجه نکرد، اگر هم فهمید تغییر عمده ای نداد، از اول تاریخ بشر به قول سعدی: هر که آمد عمارت نو ساخت، رفت و منزل، به دیگری پرداخت، دیگری هم خودش یک منزل درست کرد و آن را به هم زد. حالا منظور چون پشتیبان ما قوی است (خداوند است) خداوندی که ما در دعا می گوییم لا أرجو إلا فضله، به هیچ کس امید نداریم، جز به تو! ولا أخشى إلا عدله از هیچ چیز هم نمی ترسیم مگر عدالت تو، به این معنی که ما اینقدر گناه داریم که اگر با عدالت بخواهی رفتار کنی، اصلاً هیچیم. ولا أعتمد إلا قوله به قول هیچ کس اعتماد نمی کنیم، همیشه دروغ می بینیم، فقط به قول تو اعتماد می کنیم، من از هر که بخواهم، گذشت می کنم، ما می گوییم خدایا از ما گذشت کن، فرموده ای که به هر که بخواهم ده برابر می دهم، می گوییم هر چه به ما دادی ما قبول می کنیم. رَ‌بِّ إِنِّي لِمَا أَنزَلْتَ إِلَيَّ مِنْ خَيْرٍ‌ فَقِيرٌ‌ (قصص/۲۴)، ولا أمسك إلا بحبله به هیچ چیزی پناهنده نمی شویم، جز به ریسمانِ الهی.
در داستان ها هست که انوشیروان یک طناب عدلی درسته کرده بود که به زنگی آویزان بود. هر کسی که به او ستمی شده بود و می خواست عدالت پادشاه رو ببیند، طناب را تکان می داد زنگ به صدا در می آمد، شاه می فهمید. ولی ما به آن طناب دنیایی پناهنده نمی شویم، کاری نداریم. ولا أمسك إلا بحبله طنابی که به سمت تو می رود را ما می گیریم، یعنی از تو می خواهیم که ظلم را نابود کنی و ظالم را بفهمانی، اگر نفهمید او را هم نابود کنی! این دعای همیشگیِ همه ی ماست، حالا ما همه نمی دانیم چه افرادی شامل این دعا می شوند و چه کسانی شامل نمی شوند.
شخصی از اویس قرنی درخواست کرد که مرا دعا کن. گفت من هر روز بعد از نماز می گویم اللهم اغفر للمؤمنين والمؤمنات ، خداوندا برای مؤمنین و مؤمنات بخشایش بده، حالا تو نگاه کن اگر جزء اینها هستی که خوب دعای من شامل توست، اگر هم نیستی برای تو دعا فایده ندارد. حالا ما به هر جهت دعا می کنیم، انشالله خداوند عاقب همه ی ما را به خیر کند.

Tags