بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قبلاً معنای احسان را ذكر كردیم و روشن شده است. حالا در مقدمهاش باید بگوییم كه: وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ، و خشم خود را فرو مىبرند و از مردم در مىگذرند و خداوند نیكوكاران را دوست دارد. (آل عمران/۱۳۴). کسانی که یك ناراحتی و غیظی از یک نفر دارند. (درجه درجه گفته) درجه اول آن هست كه آن غیظ تان را بپوشانید. بعد اگر از این هم بیشتر تكامل پیدا كردید، نه تنها غیظی كه نسبت به كسی دارید كظم غیظ میكنید. در درجه بعد، بلكه او را هم عفو میكنید، یعنی در دلتان هم از او میگذرید. بعد باز اگر ترقی كردید، وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ اگر احسان كنید خدا محسن را دوست دارد.
خیلی مشكل است؛ یعنی برای همان كسی كه به شما لطمه زده و شما هم مشت گره كردید كه بزنید، شیرینی تعارفش كنید، این احسان است. در شعری ناصرخسرو هم میگوید: (اشعار ناصر خسرو همه اش نصیحت و حکمت است و حرفهایی که میخواسته بزند به شعر گفته است)
شک نیست که هرکه چیزکی دارد / و آن را بـدهـد طـریـق احـسانـست
مالی دارید، بدهید این احسان است. البته آن دنبالهاش خیلی بحث زیادی دارد. ولی همین قدرش متفقالقول است. در مقابل یك آیاتی داریم كه: وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ يَاْ أُولِيْ الأَلْبَابِ، و اى خردمندان شما را در قصاص زندگانى است. (بقره/۱۷۹) آنجا میگوید كه وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ. اینجا خطابش به همه مردم است : و لكم… كه این موارد بیشتر به حكومتی كه قران در نظر دارد یعنی یك جمعی كه احكام قران را می خواهند اجرا كنند.
یك جا هست كه پیغمبر انما بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. به این دستور پیغمبر رفتار میكنید. چه طوری رفتار میكنید؟ میگویید: وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. یك وقت هست كه میخواهید این جامعه بشری بماند، نه تنها به یك نفر این حرف را میزنم ولی همهٔ شما گوش بدهید. این حرف خطاب به همه هست (البته ببخشید منظور من اینجا نیست) حالا شما اگر اینجور استنباط میكنید تقصیر خودتان است. برای اینكه جامعه بماند، یعنی حیات جامعه نه اینكه حیات یك نفر! وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ. یعنی قاعده قصاص در جامعه اگر اجرا بشود، حیات شخص نگفته حیات جامعه است وَلَكُمْ فِي الْقِصَاصِ حَيَاةٌ. دنبالهاش خطاب به فرد فرد مسلمانان است. فَمَنْ عُفِيَ لَهُ مِنْ أَخِيهِ شَيْءٌ (بقره/۱۷۸)اگر یكی از برادران از برادر دیگرش گذشت كرد چه بهتر. این قسمتش به تك تك افراد برمیگردد. خداوند عادل است. در ضمن اینكه عادل است محسن هم هست. وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ، از اول خداوند برای خودش كه وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ را کنار گذاشته است. خداوند هیچ وقت نسبت به بندگانش غیظ نمیكند. خودش آفریده چرا غیظ كند؟ بنده و مصنوع خودش است. آن دو درجه بعدی بنا بر اراده خودش است كه مردم را ببخشد و فرموده است که احسان هم به آنها بكند.
چون ایام عاشوراست. بیشتر این كسانی كه آمده بودند كه حضرت امام حسین را بكشند، برای خیلیها نیتشان از اول نیت شر بود. خیلیها چون یزید را خلیفه میدانستند، نه! اینها تغییر كردند خداوند غیظ كه نداشت، از خیلی از اینها عفو كرد، چرا؟ بیخودی عفو نكرد همین طور بگوید این یكی عفو كرد آن یكی نه! حتی خداوند عفو و گذشت خودش را به همه پیشنهاد كرد. حُر نسبت به حضرت دو تا ادب بكار برد. خداوند به همان خاطر عفوش كرد و احسان هم كرد. از آن حالت جهنمی كه داشت آن بالای بالای بهشت آورد. بعضیها را دستور دادند به تخلق اخلاق الله یعنی اخلاقش مثل اخلاق الهی بود. درمورد خیلیها میگویند. خداوند كه میگوید و الكاظمین غیظ و … خودش هم همینطور است قاعدتا باید اینطور هم باشد، برای اینكه همه این حالات مختلف از روح انسان سر چشمه میگیرد. خداوند از روح خودش در انسان دمید. وَنَفَخْتُ فِيهِ مِن رُّوحِي (حجر/۲۹). پس جنسش همان روح الهی است. حالا بعد ممكن است شیطانی بشود ولی چون جنسش الهی است همان دستوراتی كه خدا داده، یک نمونهاش در خود خداوند هم هست. خداوند یك عدلی و یك انصافی و حكمی دارد. فرض كنید دو نفر به قضاوت پیش شما میآیند، این یكی از ان یكی طلب دارد، می گوید آقا طلب من را بده، می گوید یك پولی برای زندگیم یك وقتی به من دادی! اینها دعوا میكنند و شما هم باید قضاوت كنید، میپرسید به چه نیت دادهای؟ او می گوید به این نیت قرض دادهام که پس بدهد بنابراین تو بدهكار هستی. بعد كه محاكمه تمام شد و رفت. به او میگوید تو اینقدر ثروت داری و این شخص به نان شب محتاج است انصاف این است كه از او بگذری. اگر از او بگذرد این حكم انصاف است، عدالت نیست. نگویید كه عدالت اقتضا میكند كه تو از این بگذری و چیزی از او نگیری، نه! عدالت همانیست كه اول گفتیم. یعنی هر چیزی به جای خودش. و این انصاف است كه البته اگر اضافه بر آن احسان هم كردید، وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ. این مرحله احسان در همه جاها میشود. یعنی آن درجهای كه وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ وَاللّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ اینها ممكن است در همه كارهای ما پیدا بشود.
انشاءالله ما هر حالتی كه خداوند برایمان میفرستد شكرگزار باشیم. انشاءالله