دو عنوان “مفسد فی الارض و محارب با خدا و رسول” ابزار رفتار خشونت آمیز حکومت دینی با مخالفین خود هستند. به نام این دو عنوان بسیاری از مردم سرزمینمان کشته شده یا به جوخه اعدام سپرده شدهاند و متولیان حکومتگر دینی دلیل شرعی خود را به قرآن نسبت داده و میدهند. هدف این مقاله بررسی قرآنی دو عنوان فوق و مشخص کردن مصادیق آن در قرآن و انطباق رفتار حاکمان به اصطلاح دینی سرزمین مان با فرموده قرآنی است.
الف: مفسد فی الارض
فساد در معنای لغوی آن تباه شدن, زایل شدن و از بین رفتن است و نقطه مقابل آن اصلاح است به معنی درست شدن, در مسیر صحیح قرار دادن است.
مفسد, رفتار یا چیز مفیدی را تباه میکند و از بین میبرد و مصلح, رفتاری را از مسیر نادرست به راه درست میآورد و مفسد فی الارض کسی است که با رفتار نادرست خود لطمه به جامعه و محیط خود وارد میکند و انسانها و محیط انسانی را به تباهی میکشد
باید توجه داشت که در ضمیر انسانها گرایش به صلاح و فساد هست و این نتیجه قهری وجود اختیار در انسان است و در داستان اسطورهای خلقت نیز عدم سجده ملائک بر آدم, داشتن همین خمیر مایه گرایش به فساد و خونریزی در ذات انسان است همچنان که در خمیر مایه انسان خلافت الهی (گرایش به صفات پسندیده الهی) نهفته است
و چون پروردگار تو به فرشتگان گفت: «من در زمین جانشینى خواهم گماشت», [فرشتگان] گفتند: «آیا در آن کسى را مىگمارى که در آن فساد انگیزد, و خونها بریزد؟ و حال آنکه ما با ستایش تو, [تو را] تنزیه مىکنیم و به تقدیست مىپردازیم.» فرمود: «من چیزى مىدانم که شما نمىدانید.» (بقره ۳۰)
اگر فرشتگان نیمه خالی لیوان را میدیدند خداوند نیمه پر لیوان را به آنان یادآوری میکند, او انسان را مختار آفرید با دو گرایش متضاد و به او توصیه کرد که راه اصلاح پیش گیرند و از افساد بپرهیزند.
I. آیاتی که خداوند انسان را از انجام اعمال فاسد برحذر میدارد بدون پرداختن به مصادیق آن
خداوند از انسان خواسته از روزی خدا در زمین بهره مند گردند اما از فساد و تباهی دست بردارند و نیز پس از اصلاح به فساد در زمین نپردازند و تاکید میکند نقطه مقابل عمل فاسد عمل صالح است ونباید به دست خود زمین و دریا را فاسد کنند و بدانند مصلحان با فاسدان برابر نیستند و بدانند که نتیجه عمل خود را خواهند دید و نیز پیامبران را بر انگیخت بر راهنمائی و کمک به انسان ها.
۱. از روزى خدا بخورید و بیاشامید, و [لى] در زمین سر به فساد برمدارید. (بقره ۶۰)
۲. و در زمین پس از اصلاح آن فساد مکنید, و با بیم و امید او را بخوانید که رحمت خدا به نیکوکاران نزدیک است. (اعراف ۵۶)
۳. پس نعمتهاى خدا را به یاد آورید و در زمین سر به فساد برمدارید. (اعراف ۷۴)
۴. به سبب آنچه دستهاى مردم فراهم آورده, فساد در خشکى و دریا نمودار شده است, تا [سزاىِ] بعضى از آنچه را که کردهاند به آنان بچشاند, باشد که بازگردند. (روم ۴۱)
۵. یا [مگر] کسانى را که گرویده و کارهاى شایسته کردهاند, چون مفسدانِ در زمین مىگردانیم, یا پرهیزگاران را چون پلیدکاران قرار مىدهیم؟ (ص ۲۸)
۶. آن سراى آخرت را براى کسانى قرار مىدهیم که در زمین خواستار برترى و فساد نیستند, و فرجام [خوش] از آنِ پرهیزگاران است. (قصص ۸۳)
۷. و با آنچه خدایت داده سراى آخرت را بجوى و سهم خود را از دنیا فراموش مکن, و هم چنان که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن و در زمین فساد مجوى که خدا فسادگران را دوست نمىدارد. (قصص ۷۷)
۸. و به سوى [مردمِ] مَدْیَن, برادرشان شعیب را [فرستادیم]. گفت: «اى قوم من, خدا را بپرستید و به روز بازپسین امید داشته باشید و در زمین سر به فساد برمدارید.» (عنکبوت ۳۶)
همه آنچه تعادل فرد و اجتماع را برهم زند عملی مفسدانه است و هر آنچه به انسان و اجتماع آرامش بخشد عملی مصلحانه است
II. رفتارهای انسانی که از نظر قرآن مصداق فساد در زمین است
۱. رفتار منافقانه: از نظر قرآن هرگونه دوروئی (به ظاهر رفتار هنجار داشتن و در باطن رفتاری ناهنجار داشتن) مصداق فساد است زیرا سبب گمراهی جامعه و باعث ایجاد سوء ظن افراد جامعه نسبت بهم میشود, البته باید توجه داشت تشخیص رفتار منافقانه بسیار مشکل است وحتی شخص پیامبر هم قادر به تشخیص آن نیست چنانچه در ماجرای مسجد ضرار این خداوند است که پیامبرش را آگاه به آن میکند.
و چون به آنان گفته شود: «در زمین فساد مکنید», مىگویند: «ما خود اصلاحگریم.», بهوش باشید که آنان فسادگرانند, لیکن نمىفهمند. (بقره ۱۲)
پس [اى منافقان, ] آیا امید بستید که چون [از خدا] برگشتید [یا سرپرست مردم شدید] در [روى] زمین فساد کنید و خویشاوندیهاى خود را از هم بگسلید؟ (محمد ۲۲)
۲. پیمان شکنی: هر گونه پیمان شکنی اطمینان را از جامعه سلب مینماید و اعتماد عمومی را از بین میبرد و مسیر قابل پیش بینی جامعه را مخدوش و غیر قابل کنترل میکند.
همانانى که پیمان خدا را پس از بستن آن مىشکنند و آنچه را خداوند به پیوستنش امر فرموده مىگسلند و در زمین به فساد مىپردازند آنانند که زیانکارانند. (بقره ۲۷)
و کسانى که پیمان خدا را پس از بستنِ آن مىشکنند و آنچه را خدا به پیوستن آن فرمان داده مىگسلند و در زمین فساد مىکنند, بر ایشان لعنت است و بد فرجامى آن سراى ایشان راست. (رعد ۲۵)
۳. قدرت طلبی: یکی از بزرگترین مفسده بشری قدرت طلبی است قرآن این حقیقت را به روشنی یادآوری کرده و میگوید مبادا گول ظاهر و سخن فریبنده و فرشته گونه افراد را خورد که ممکن است در درون دیوی باشد و چون به قدرت رسد نسل کشی راه اندازد و منابع طبیعی و اقتصادی شما را به ویرانی کشد و هیچ پروائی هم از خدا نداشته باشد.
و از میان مردم کسى است که در زندگى این دنیا سخنش تو را به تعجّب وامىدارد, و خدا را بر آنچه در دل دارد گواه مىگیرد, و حال آنکه او سختترین دشمنان است. (۲۰۴) و چون برگردد [یا ریاستى یابد] کوشش مىکند که در زمین فساد نماید و کشت و نسل را نابود سازد, و خداوند تباهکارى را دوست ندارد. (۲۰۵) و چون به او گفته شود: «از خدا پروا کن» نخوت, وى را به گناه کشاند. پس جهنم براى او بس است, و چه بد بسترى است. (۲۰۶ بقره)
۴. عدم رسیدگی به یتیمان: قرآن عدم توجه به یتیمان و عدم همزیستی با آنان را از مصادیق فساد بر میشمرد.
و در باره یتیمان از تو مىپرسند, بگو: «به صلاح آنان کار کردن بهتر است, و اگر با آنان همزیستى کنید, برادران [دینى] شما هستند. و خدا تباهکار را از درستکار بازمىشناسد.» و اگر خدا مىخواست [در این باره] شما را به دشوارى مىانداخت. آرى, خداوند توانا و حکیم است. (بقره ۲۲۰)
۵. عدم مبارزه با حاکمان ظالم عامل فساد در زمین: انسانها وظیفه دارند در مقابل گردنکشان دست به مبارزه بزنند تا حاکمان ظالم زمین را به فساد نکشند.
پس چرا از نسلهاى پیش از شما خردمندانى نبودند که [مردم را] از فساد در زمین باز دارند؟ جز اندکى از کسانى که از میان آنان نجاتشان دادیم. و کسانى که ستم کردند به دنبال ناز و نعمتى که در آن بودند رفتند, و آنان بزهکار بودند. (هود ۱۱۶)
گفتند: «اى ذو القرنین, یأجوج و مأجوج سخت در زمین فساد مىکنند, آیا [ممکن است] مالى در اختیار تو قرار دهیم تا میان ما و آنان سدّى قرار دهى؟ » (کهف ۹۴)
پس آنان را به اذن خدا شکست دادند, و داوود, جالوت را کشت, و خداوند به او پادشاهى و حکمت ارزانى داشت, و از آنچه مىخواست به او آموخت. و اگر خداوند برخى از مردم را به وسیله برخى دیگر دفع نمىکرد, قطعاً زمین تباه مىگردید. ولى خداوند نسبت به جهانیان تفضّل دارد. (بقره ۲۵۱)
۶. پا فشاری لجوجانه بر عقیده نادرست: از موارد فساد, اصرار لجبازانه بر فساد در عقیده است, خداوند در برابر عقیده نادرست مسیحیان زمان خود (و گروهی از مسیحیان امروز) که باور دارند عیسی پسر خداست او را بنده خود دانسته و خلق او را مانند خلق آدم که از خاک است خلقتی خاص دانسته و تاکید بر یکتاپرستی نموده است و غیر یکتاپرستی را عقیدهای فاسد میداند و نیز درباره عقیده باطل قوم یهود که دست خدا را بسته میداند (کنایه از باور یهودیان زمان پیامبر که نقش خدا را فقط در زمان خلقت دانسته و دیگر قدرت خدا در ادامه ساقط میدانستند) تاکید میکند دو دست خدا باز است (کنایه از موثر بودن خدا در تمام لحظات و همیشه) و از این باور آنان که با لجاجت همراه است با عبارت فساد در زمین یاد میکند.
در واقع, مَثَلِ عیسى نزد خدا همچون مَثَلِ [خلقت] آدم است [که] او را از خاک آفرید سپس بدو گفت: «باش» پس وجود یافت. *[آنچه درباره عیسى گفته شد] حق [و] از جانب پروردگار تو است. پس, از تردیدکنندگان مباش. * پس هر که در این [باره] پس از دانشى که تو را [حاصل] آمده, با تو محاجه کند, بگو: «بیایید پسرانمان و پسرانتان, و زنانمان و زنانتان, و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم, و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.» * آرى, داستان درست [مسیح] همین است و معبودى جز خدا نیست, و خداست که در واقع, همان شکستناپذیر حکیم است. * پس اگر رویگردان شدند, همانا خداوند به [حال] مفسدان داناست. * بگو: «اى اهل کتاب, بیایید بر سر سخنى که میان ما و شما یکسان است بایستیم که: جز خدا را نپرستیم و چیزى را شریک او نگردانیم, و بعضى از ما بعضى دیگر را به جاى خدا به خدایى نگیرد.» پس اگر [از این پیشنهاد] اعراض کردند, بگویید: «شاهد باشید که ما مسلمانیم [نه شما].» (آل عمران ۶۴)
و یهود گفتند: «دست خدا بسته است.» دستهاى خودشان بسته باد. و به [سزاى] آنچه گفتند, از رحمت خدا دور شوند. بلکه هر دو دست او گشاده است, هر گونه بخواهد مىبخشد. و قطعاً آنچه از جانب پروردگارت به سوى تو فرود آمده, بر طغیان و کفر بسیارى از ایشان خواهد افزود, و تا روز قیامت میانشان دشمنى و کینه افکندیم. هر بار که آتشى براى پیکار برافروختند, خدا آن را خاموش ساخت. و در زمین براى فساد مىکوشند. و خدا مفسدان را دوست نمىدارد. (مائده ۶۴)
۷. کم فروشی و عدم پرداخت حقوق مردم و ترساندن مردم در معابر: از دیگر مصادیق فساد در زمین در قرآن کم فروشی کردن (در فروش اجناس وزن واقعی را ندادن) و عدم پرداخت حقوق توافق شده در ازای کار و ایجاد مزاحمت و ترساندن مردم به جهت باورشان در معابر عمومی میباشد.
پس پیمانه و ترازو را تمام نهید, و اموال مردم را کم مدهید, و در زمین, پس از اصلاح آن فساد مکنید. این [رهنمودها] اگر مؤمنید براى شما بهتر است. (۸۵) و بر سر هر راهى منشینید که [مردم را] بترسانید و کسى را که ایمان به خدا آورده از راه خدا باز دارید و راه او را کج بخواهید… (اعراف ۸۶)
و از ارزش اموال مردم مکاهید و در زمین سر به فساد برمدارید. (شعراء ۱۸۳)
و اى قوم من, پیمانه و ترازو را به داد, تمام دهید, و حقوق مردم را کم مدهید, و در زمین به فساد سر برمدارید. (هود ۸۵)
۸. سرقت
گفتند: «به خدا سوگند, شما خوب مىدانید که ما نیامدهایم در این سرزمین فساد کنیم و ما دزد نبودهایم.» (یوسف ۷۳)
۹. ایجاد جامعه طبقاتی و کشتن جوانان و اسیری زنان
فرعون در سرزمین [مصر] سر برافراشت, و مردمِ آن را طبقه طبقه ساخت طبقهاى از آنان را زبون مىداشت: پسرانشان را سر مىبرید, و زنانشان را [براى بهرهکشى] زنده بر جاى مىگذاشت, که وى از فسادکاران بود. (قصص ۴)
۱۰. جادوگری
پس چون افکندند, موسى گفت: «آنچه را شما به میان آوردید سحر است. به زودى خدا آن را باطل خواهد کرد. آرى, خدا کار مفسدان را تأیید نمىکند.» (یونس ۸۱)
۱۱. ظلم کردن و تکبر ورزیدن
و با آنکه دلهایشان بدان یقین داشت, از روى ظلم و تکبّر آن را انکار کردند. پس ببین فرجام فسادگران چگونه بود. (نمل ۱۴)
با ملاحظه این آیات مشخص میشود کلیه رفتارهایی که رذیلت اخلاقی فردی و اجتماعی است عملی مفسدانه است و فساد در زمین نامیده میشود اما در این آیات مجازاتی برای مرتکبین در نظر نگرفته است, البته برای بعضی مفاسد مجازاتهایی در آیات دیگر هست که بنا به مورد آن مفسده مجازاتی هم در نظر گرفته است و تنها در یک مورد با عنوان فساد در زمین و محارب با خدا و رسول مجازات مشخصی را بیان نموده است.
- III . مجازات مفسد فی الارض
قرآن فقط در دو مورد اجازه داده است که کسی کشته شود یکی در قصاص نفس و دیگری در فساد در زمین بدون آنکه شرایط آن را بیان کند, اینکه در چه صورتی کشتن کسی باعث قصاص میشود و اینکه در چه موردی از موارد فساد در زمین میتوان فردی را کشت در آیه اول روشن نیست ولی آنچه مسلم است جز این دو مورد اگر کسی کشته شود بنا حق است و کشنده همانند کسی است که همه انسانها را کشته است و تاکید میکند نشانههای آن را بوسیله پیامبران بیان میکند ولی عدهای بنا به هوی و هوس خود زیاده روی میکنند و در آیه بعد مصداق آن و نحوه مجازات را مشخص میکند.
از این روى بر فرزندان اسرائیل مقرر داشتیم که هر کس کسى را, جز به قصاص قتل, یا [به کیفر] فسادى در زمین, بکشد, چنان است که گویى همه مردم را کشته باشد. و هر کس کسى را زنده بدارد, چنان است که گویى تمام مردم را زنده داشته است. و قطعاً پیامبران ما دلایل آشکار براى آنان آوردند, [با این همه] پس از آن بسیارى از ایشان در زمین زیادهروى مىکنند. (۳۲) سزاى کسانى که با [دوستداران] خدا و پیامبر او مىجنگند و در زمین به فساد مىکوشند, جز این نیست که کشته شوند یا بر دار آویخته گردند یا دست و پایشان در خلاف جهت یکدیگر بریده شود یا از آن سرزمین تبعید گردند. این, رسوایى آنان در دنیاست و در آخرت عذابى بزرگ خواهند داشت. (۳۳) مگر آن افرادى که قبل از دستگیر شدنشان به دست شما به سوى خدا بر گشته باشند, و بدانید که خدا آمرزگار و رحیم است. (مائدة ۳۴)
آیه ۳۳ سوره مائده تنها آیهای است که مورد استناد مجازات مفسد فی الارض و محارب با خدا و رسول قرار میگیرد که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.
نویسنده: صالح نظری
منبع: رادیو زمانه